PDF نسخه کامل مجله
پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - April 25 2024
کد خبر: ۶۱۵۸۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۹
کیهان ورزشی-

حمید ترابپور- هفدهم دی ماه سالگرد درگذشت پهلوان غلامرضا تختی، بار دیگر بهانه ای شد برای نوشتن از گمشده های ورزش امروز ایران. گمشده هایی که ریشه در نادیده گرفتن ارزش های اخلاقی دارد.
داستان مبارزه ماندگار مرحوم تختی با الکساندر مدوید کشتی گیر اهل شوروی سابق (تولیدو 1962) را همگان می دانند؛ همان جدالی که در آن، تختی با علم به مصدومیت رقیبش، از حمله به زانوی آسیب دیده وی اجتناب کرد و طلا را داد تا نقره اش، درخشان تر از هر طلایی در تاریخ ورزش این آب و خاک ثبت گردد. آن ماجرا فارغ از آب و تابی که در گذر زمان به خود گرفته است، نشان می دهد که تختی برای بردن دست به هر کاری نمی زد؛ به تعبیر ساده تر، تختی «برد» به هر قیمتی را نمی خواست. او آنقدر غرق در نتیجه گرایی نبود که برای رسیدن به هدفش پا بر اصول اخلاقی خود و ارزش هایی که از وی یک پهلوان ساخته بود بگذارد. تختی اگر تختی شد و هنوز به عنوان سمبل جوانمردی از وی نام برده می شود، به این علت است که زندگی ورزش و غیر ورزشی اش، رگ و ریشه هایی از این دست جوانمردی ها داشت. اصول اخلاقی ای که تختی پایه های زندگی خود را  برآن بنا نهاده بود، هرگز دچار دوگانگی نمی شد؛ تختی داخل میدان، همان تختی کوچه و خیابان بود. به همان اندازه که ارزش های اخلاقی وی را به مراعات حال رقیب مصدومش مجاب می ساخت، در بیرون میدان نیز وی را به عنصری دغدغه مند برای مردم و جامعه اش مبدل می ساخت و همان حس نوع دوستی و مردم دوستی بود که به وقت زلزله ویرانگر بوئین زهرا، تختی را برای جمع آوری کمک های مردمی به بازار کشاند و ...
درباره تختی بر اساس روایت هایی که خوانده و شنیده‌ایم، می توان مثنوی هفتاد من نوشت، اما مهمتر از آن روایات، این پرسش است که جامعه ورزش ایران با گذر زمان تا چه اندازه ای از آن فرهنگ و آن خصایص بهره برده است؟ پاسخ این سوال را با تماشای سر و شکل ورزش امروز می توان به سادگی یافت. ورزشی که نتیجه گرایی، همچون خوره به جانش افتاده و این درد کشنده دیگر جایی برای رجعت به فرهنگ و اصول اخلاقی و رفتار و منش «تختی» ها باقی نگذاشته است. ورزشی که از بزرگ تا کوچک آن، با شعار منحوس « ببر تا بمانی» کار و بار خود را پیش می برند و ...!  
سالگرد درگذشت غلامرضا تختی بهانه ای شد برای طرح این بحث که؛ چرا و چگونه از عصر تبلور فرهنگ پهلوانی و جوانمردی که تختی نماد آن بود، به روزگاری رسیدیم که برای نیل به «برد»، «سکو»، «مدال»، «جام جهانی» و ... از پا نهادن بر هیچ ارزشی ابا نداریم!

نقش رسانه‌ها در نتیجه‌گرایی امروز
*محمدرضا طالقانی
درباره آقای تختی بهتر است آنهایی حرف بزنند که همدوره ایشان بودند اما پیرامون موضوع مورد بحث شما نظرم این است که؛ متاسفانه دیر شده است و باید خیلی وقت پیش برای نجات ورزش از این بداخلاقی ها و این نتیجه گرایی ها کاری صورت می گرفت. این تازه روزهای خوب است و باید منتظر بدتر از این هم ماند. وظیفه رسانه ها بود که در این راه گام بردارند و خطر را به جامعه گوشزد کنند. یادم هست که در یک مقطع به جای حسن رنگرز حمید سوریان را به مسابقات مجارستان بردم و همین رسانه ها چه بلایی سر ما آوردند و ... تازه سوریان طلا گرفته بود. این نتیجه گرایی از رسانه ها آغاز شد و به اینجا رسید. امروز می گوییم هر طور که شده مدال را بیاوریم حالا اخلاق چه می شود مهم نیست. همین تفکرات است که موجب شده خیلی ها امثال بنده کنار باشند. برای این جامعه، یک مدال می تواند پهلوان و قهرمان بسازد و در مقابل، یک توپ مهاجم از کنار دیرک دروازه رد شود سبب نابودی او گردد! روح حاج قاسم سلیمانی شاد. بعد از شهادت ایشان فقط شعار دادیم و هرگز راه ایشان را نرفتیم. ما فقط بلدیم شعار بدهیم و امروز هم فقط می توان درباره مرحوم تختی و خصایص ایشان حرف زد وگرنه بعید است در میدان عمل کسی برای احیای فرهنگ جوانمردی گامی بردارد.

چه کسی امروز مثل «تختی» نتیجه را فدای اخلاق می کند؟
*حسین فرکی
مردم همیشه خودشان الگوهایشان را انتخاب می کنند. مرحوم تختی بی دلیل به آن جایگاه نرسید. هر آدمی نمی تواند به آن جایگاه برسد. ایشان در یک مسابقه وقتی متوجه مصدومیت حریف خود می شود نتیجه را فدای جوانمردی می کند. آیا امروز این رفتار را از کسی می بینیم؟ و یا اگر بعضا از کسی رفتاری جوانمردانه سر بزند او را به جامعه نشان می دهیم؟ همین هفته گذشته آقای بیت سعید بازیکن صنعت نفت آبادان در دیدار با نفت مسجد سلیمان در موقعیت گلزنی وقتی دید دروازه‌بان حریف مصدوم شده توپ را به بیرون از زمین زد. جامعه امروز با گذشته تفاوت دارد و این تفاوت ریشه در کمرنگ شدن ارزش های اخلاقی دارد. امروز افرادی که کارهای ناشایست انجام می دهند بیشتر دیده می شوند و کارهای منفی بیشتر طرفدار دارد. فکر نمی کنم با این شرایطی که ورزش ما دارد، اوضاع به این آسانی ها اصلاح شود. این کار نیاز به فرهنگ سازی درست دارد. رسانه‌ها باید از کیهان ورزشی الگو برداری کنند و به جای مسایل منفی، سراغ موضوعات اساسی بروند و کمک کنند تا ورزش ایران از پیله ای که در آن گرفتار شده و نتیجه گرایی و رفتن به جام جهانی و ... همه فکر و ذکر مان شده بیرون بیاید. جام جهانی ای که پشت آن بی اخلاقی باشد چه فایده ای دارد. برگشت به فرهنگ جوانمردی شاید به آسانی ممکن نباشد اما باید کاری کرد. به قول دکتر دادکان باید این وفوتبال را مدتی تعطیل کرد تا درست شود؛ با تعطیلی آن چه اتفاقی می افتد؟

احیای فرهنگ پهلوانی چگونه ممکن خواهد بود؟
*مجید جلالی
این حرف درستی است که مرحوم تختی اخلاق را فدای نتیجه نمی کرد اما یادمان باشد رفتارهایی که از ورزشکاران ما سر می زند پاسخی به ارزش هایی است که جامعه بروز می دهد. خیلی مواقع سیاست گذاران و رسانه ها بر افکار عمومی تاثیر می گذارند. وقتی شما در ورزش تان تمام متر و معیار ارزش گذاری بشود نتیجه، خب طبیعی است که ارزش های اخلاقی کنار می رود. ارزش های اخلاقی در چنین فضایی به مرور جای خود را به مسایل دیگری می دهد. مثلا اگر شما به عنوان یک چهره ورزشی بهترین رفتار را داشته باشید اما سه هفته نتیجه نگیرید کنارتان می گذارند. رفتارهای برخی افراد در کنار زمین های مسابقه را تماشا کنید تا ببنید نتیجه گرایی چه بر سر ورزش آورده است. در روزگار دور هر محله برای خودش گردن کلفتی داشت اما همه آنها مرحوم طیب و پوریای ولی نمی شدند. مثلا درباره طیب نمی گفتند او در چند دعوا و درگیری پیروز شده است بلکه از خصلت های جوانمردانه اش حرف می زدند. یعنی حتی آنها هم سراغ نتیجه گرایی و مدال و سکو نمی رفتند. مرحوم تختی را با سجایای اخلاقی اش می شناسند و بعد مدال هایش مطرح می شود. ما نمی توانیم بدون برنامه آن فرهنگ را به ورزش مان برگردانیم. باید این فرهنگ سازی از طبقات بالاتر آغاز شود. وقتی دو چهره سیاسی برای یک پست مهم به مجادله می پردازند و اصول اخلاقی را رعایت نمی کنند همان فرهنگ غلط به طبقات پایین تر سرایت می کند. همان فرهنگ می شود رفتارهای مردم، رانندگی مردم و ... همان فرهنگ می شود اوضاع امروز ورزش. یک مثال دیگر برای شما بزنم. در منچستر یوناتد به سرمربی جوان خود این همه فرصت می دهند. اگر ایران بود سال قبل برکنارش می کردند اما آنها نتیجه گیری را در دراز مدت می بینند؛ حتی فرگوسن را با این روش ساختند.

...از «تختی» فقط یک نام باقی مانده است!
*اکبر فلاح
هیچکسی نمی تواند منکر این موضوع شود که در چند دهه اخیر فرهنگ پهلوانی در این ورزش و کلا در این جامعه کمرنگ شده است. ما در بسیاری از بخش ها از انسانیت دور شده ایم؛ بی رحم و عصبانی شده ایم. آیا در مدارس به بچه هایمان درباره پهلوانی درس می دهیم؟ آیا درباره منش و رفتار زنده یاد تختی به آنها می گوییم؟ ما راه را اشتباه رفته ایم. از تختی فقط یک نام باقی مانده است. در کدام باشگاه به بچه ها درس تختی را می دهند؟ اینها همه ریشه در آمد و رفت افرادی دارد که اشتباهی صاحب پست و مقام شده اند. کسی که در این ورزش مسئول می شود دنبال کار خودش است؛ یعنی می گوید تیم من ببرد و یا ورزشکار من مدال بگیرد؛ دیگر مهم نیست بر سر فرهنگ پهلوانی چه می آید. مدیر ورزش ما می گوید وقتی تیمم ببرد و و رزشکارم پیروز شود، من هم میز و صندلی ام را خواهم داشت. یادم هست که یکسال در جام جهانی کرمانشاه قهرمان شدیم و مردم به خیابان ها ریختند و شادی کردند که برای مان عجیب بود. به آنها گفتیم این مسابقات ارزش چندانی ندارد و حتی در فیلا مورد توجه قرار نمی گیرد اما عده ای آنقدر آن قهرمانی را بزرگ کرده بودند که مردم  هم تصور داشتند اتفاق خیلی ویژه ای رخ داده است. در دنیا مسابقات جام جهانی و حتی مسابقات اروپایی و آسیایی مجالی است تا کشور نفرات جوان خود را بفرستند و پشتوانه سازی کنند اما همان نتیجه گرایی مورد نظر شما باعث می شود تا عده ای فقط به دنبال بیشتر کردن مدال های دوره مدیریت خودشان باشند. به بهبود این وضع امیدوار نیستم و بعید می دانم در این ورزش به آدم هایی که ارزش های اخلاقی را در نظر دارند فرصت کار داده شود. با این آدم هایی که امروز مسئولیت ورزش را دارند، رجعت به فرهنگ پهلوانی و فرهنگ تختی شدنی نیست.

جامعه‌ای که می خواست او «تختی» شود...
*کوروش باقری
مسئولان ورزش ما فقط در شعار به مسایل اخلاقی اهمیت می دهند و در عمل فقط به دنبال نتیجه هستند. یک ورزشکار امسال قهرمان می شود و همه با او عکس می گیرند اما سال بعد که افت می کند دیگر او را به اتاق شان راه نمی دهند. از این ورزشکار انتظار دارید راه زنده یاد تختی را برود؟! متاسفانه جامعه به سمتی رفته که خیلی ها سراغی از ارزش های اخلاقی نمی گیرند. همین فضای مجازی موجب شده تا مسایل منفی برای بسیاری جذابیت بیشتری داشته باشد. قشر جوان و ورزشکاران ما از همین فضا تاثیر می گیرند. در دو رشته کشتی و وزنه برداری ده سال قبل چه تعداد ورزشکار داشتیم و حالا تعداد آنها چقدر است؟ مسئولان با عملکرد خود و فضای مجازی با خوراک غلط خود، برای این رشته ها دافعه ایجاد کرده اند. ما می توانیم بر روزهایی برگردیم که فرهنگ پهلوانی و خصایص مرحوم تختی ارج و قرب داشت اما کار دشواری است. مگر غیر از این است که آموزه های دینی و فرهنگی از تختی آن پهلوان بزرگ را ساخت. خب چرا آن آموزه ها را برای نسل امروزی نداشته باشیم. البته آقای تختی در کنار آن مسایل، یکسری قابلیت های شخصی و منحصر بفرد هم داشته است. متاسفانه خیلی از مسایل اخلاقی امروز خریداری ندارد. ابتدا باید در چارچوب های فرهنگی جامعه بازنگری شود. باید از آموزش و پرورش آغاز کرد. مسئولان ما فقط شعار می دهند. جوان امروزی که رفتارهای برخی آقازاده ها و رانت خواری آنها را می بیند باور برخی مسایل برایش دشوار می شود. دیگر داستان های جوانمردی مرحوم تختی را باور نمی کند. این جوان باید در میدان عمل رفتار درستی از بزرگترهای خود ببیند و بعد از او بخواهیم به ارزش های اخلاقی پایبند باشد. یادمان باشد که انقلاب ما، انقلاب فرهنگی بود.  
رسانه ها هم در این زمینه نقش مخرب داشته اند. یک زمان بود که ما فقط دو نشریه کیهان ورزشی و دنیای ورزش را داشتیم و آنها هم خوراک خوب به جامعه و به ورزشکاران می دادند اما رسانه های امروز را که نگاه می کنید موضوعاتی را برجسته می کنند که سطحی هستند و به همین دلیل عده ای می گویند بد نامی بهتر از گمنامی است و برای دیده شدن پا بر ارزش ها می گذارند. تختی اگر تختی شد یکی از دلایلی اصلی اش این بود که جامعه آن روزگار هم می خواست او تختی شود.

اصول اخلاقی زیر میز مدیران نتیجه گرا!
*محمود میران
آدم هایی که در زمان آقای تختی زندگی می کردند نقش مهمی در پهلوان شدن او داشتند. آن جامعه با جامعه امروز تفاوت داشت. البته در همان دوران هم افرادی بودند که برای نتیجه گرفتن و مدال آوری دست به هر حربه ای می زدند، با این تفاوت که مثل امروز قبح قضیه شکسته نشده بود و کار بد کار بد بود. همه ما امیدواریم در ابتدا جامعه به ارزش های اخلاقی رجعت کند و سپس ورزش فرهنگ پهلوانی را احیا نماید. یادمان باشد که در دوران حیات مرحوم تختی مثل امروز مسایل مالی در هر بخشی تاثیرگذار نبود. امروز یکی از مشکلات ورزش ما همین گرایش های مالی است. باید بررسی شود که چرا در ورزش ایران افراد تا این اندازه نتیجه گرا شده اند. حتی در دوره ای که ما ورزشکار بودیم مسایل اخلاقی پررنگ تر بود. امروز تحمل جامعه کم شده و مدیران ورزش هم فقط می خواهند به قهرمانی برسند. در همین رشته خودمان جودو و حتی در کشتی، ورزشکار دو بار ببازد رهایش می کنند. صبر و تحمل ساختن، نزد مدیران ورزش وجود ندارد. مدیر ورزش می گوید باید برنده شوم تا میز و صندلی ام را حفظ کنم و ارتقا بگیرم.

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
جهانبانی
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۱
0
0
خدا رحمت کند غلامرضا تختی را مرد بامعرفتی بود که به بزرگ و کوچک احترام می گذاشت چند باری از نزدیک دیده بودمش بزرگ بود و واقعا مردم دوستش داشتند. شاه به تختی مدال داد اما تختی از حکومت قاصله می گرفت دلیلش هم این بود تختی طرفدار مصدق خدابیامرز بود و بعد از انقلاب نام تختی بزرگتر شد و محبوبیتش بیشتر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار