PDF نسخه کامل مجله
پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - April 25 2024
کد خبر: ۷۱۴۹۴
تاریخ انتشار: ۰۷ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۰
زبان سرخ/ دستپخت آقای وزیر ، پدرخوانده های پلاستیکی و آبی که سربالامی رود
خیلی وقت است شکست خورده ایم !

مقابل قزاقستان باختیم ، به زعم برخی ازدوستان فاجعه ملی رقم خورد و شاید خیلی ها در مخیله شان هم نمی گنجید که این اتفاق تلخ برای بسکتبال ایران بیفتد ، مصطفی هاشمی را «سیبل» کردند و صرف نظر از انتقادات فنی و کارشناسانه، فرصت طلبان ، منتقدان پوشالی و پادوهای رسانه ای را به جان تیم ملی انداختند تا با شدیدترین انتقادات ، فضا را ملتهب تر از گذشته کنند ، شاید اگر زورشان می رسید حکم اعدام برای سرمربی و شاگردانش در تیم ملی صادر می کردند تا دلشان خنک شود ، چرا که همه شان دلسوز هستند و قلبشان فقط برای بسکتبال می تپد و... (!)

اما می خواهیم خدمت علاقه مندان واقعی بسکتبال عرض کنیم که این شکست ، خیلی وقت است برای ماهیت بسکتبال ایران رقم خورده و حالا درجدال مقابل قزاق ها متبلور شده است .همان روزی شکست خوردیم که برخی از «پدرخوانده های پلاستیکی» که عملا سه سال و نیم همه کاره فدراسیون بودند و کسی نمی توانست آن ها را نازک تر از گل خطاب کند وقتی از صندلی شان دور شدند، ژست اپوزیسیون گرفتند ، دنبال پرونده سازی برای این و آن رفتند و از هیچ تلاش مذمومی هم در این زمینه دریغ نکردند ؛ تلفن دستشان گرفتند و با مسئولین عالی رتبه تماس گرفتند تا اصطلاحا زیرآب زنی کنند اما زهی خیال باطل ! البته این قماش آدم ها به دوستان سابق خودشان (رئیس فدراسیون ، سرپرست تیم ملی ، کمک مربی و...) هم رحم نکردند و از گوشه و کنار برای تک تک آن ها نقشه کشیدند ، شاید اگر از خودشان بپرسید با صدایی آرام و در گلو انداخته و با ظاهری موجه (!) همه چیز را کتمان کنند ، اما کیست که از پرونده سازی ها و فعالیت های نکوهیده آن ها بی خبر باشد ؟!

همان هایی که علیه این و آن در سایت های اجاره ای نوشتند و حالا (در کمال شگفتی) با برخی از آن ها که عکس های خصوصی شان را در شبکه های اجتماعی منتشر کرده بودند ، پیمان بسته وبا چند کارت هدیه از این رو به آن رو شده و برای نابودی بسکتبال هم قسم شده اند و دم از آدم های چسبیده به بسکتبال می زنند ؛ خوب است آدم به بسکتبال بچسبد نه به برخی از آدم های آن !

ادعایشان،سینه آسمان را چاک می دهد اما برای فلان آدم معلوم الحال ، کنفرانس مطبوعاتی ترتیب دادند تا از غربت بسکتبال بگویند ! در این 8 ماه گذشته ، به لطف برخی جریانات مخرب ،« فدراسیون در سایه» تشکیل دادند و برخی از امتحان پس داده ها که سال ها بود «سوراخ موش» خریده بودند، یکدفعه سرو کله شان پیدا شد و در بزنگاه دو بازی حساس تیم ملی به طور کاملا خودجوش(!) آرامش این تیم را بر هم زدند . فلان پیشکسوت را دیوانه خطاب می کردند و پیش غریبه و آشنا او را مورد توهین قرار می دادند اما شنیدیم حالا در گروه های مجازی ، استاد ، استاد از دهانشان نمی افتد ! بهمان بازیکن محبوبشان هم حالا در ینگه دنیا نشسته و تیم ملی را مسخره می کند ، همان بازیکنی که چند سال نورچشمی بود و فدراسیون بسکتبال(که حالا با آن دشمن خونی شده اند ) به خاطر دعوت سرمربی وقت از بازیکنان دورگه بی کیفیت ، از بام تا شام فحش می خورد و...

پای برخی از انگل زاده های بدنام را به غائله انتخابات کشیدند تا بازی را به خارج از زمین بسکتبال ببرند و متاسفانه آقای وزیر هم که خیلی ها دلشان خوش بود که با آمدن ایشان ( که اتفاقا یک چهره ورزشی است ) ورزش «کُنْ فَیَکونُ» خواهد شد ، در پازل آن ها بازی کرد ، سه بار انتخابات را به تعویق انداختند که هیچ کس دلیلش را نفهمید . آقای وزیر! شکست مقابل تیم درجه دوی قزاقستان به جز مشکلات فنی کادر مربیگری و بازیکنان ، دستپخت شما هم هست . شما بودید و هستید که آرامش بسکتبال را بر هم زدید و قرار است فردای بازی با سوریه، مجمع را برگزار کنید ! شما که خطاب به یکی از پیشکسوتان وجلوی چشمان خود ما در تالار بسکتبال آزادی گفتید که سرپرست فدراسیون آدم خوب و محترمی است ، اما هنوز 40 روز نگذشته ، می بینیم که ایشان هم خط و نشان می کشد و به قول معروف از دایره ادب خارج شده است و... ، بالاخره این روزها در بسکتبال آب سربالا می رود و انتظاری بیش از این هم نمی شود داشت .

پی نوشت : اگر کلاهمان را قاضی کنیم ، متوجه خواهیم شد با توجه به نکاتی که برشمردیم و خیلی از مسائلی که گذاشتیم تا در زمان خودش به آن ها بپردازیم ، اگر قزاقستان را شکست می دادیم ، کار عجیب و محیرالعقولی انجام داده بودیم .

در ضمن ما اهل پرونده سازی و تجسس در زندگی خصوصی آدم ها نیستیم چرا که اگر بودیم ، فیلم آن جشن کذایی و حرکات خارج از شئونات برخی پرونده سازان را منتشر می کردیم تا دیگر آبرویی برای« پدر خوانده پلاستیکی »که حالا خارج از گود نشسته و به گوشمان رسیده که برای شکست تیم ملی قهقهه می زند ، نماند ، همان کسی که همه را به جان هم انداخته و حالا نشسته و به ریش همه می خندد!

*کامران خطیبی

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار