رخنه فرهنگ و اقتصاد چین در فوتبال
کیهان ورزشی-
این روزها اطراف بارسلونا هستند و بازیکنان این تیم را می خواهند. این جدیدترین خواسته باشگاهی است که به تازگی در چین ثروتمند شده و فوتبال دنیا را تحت تاثیر خود قرار داده اند. اگرچه در یک دهه گذشته خرید ستاره های فوتبال دنیا توسط باشگاه های ثروتمندی چون منچسترسیتی و پاری سن ژرمن، دیگر مساله ای غیرمعمول نبود اما اینکه بازیکنانی چون دنی آلوز یا آردا توران که به تازگی فوتبال خود را در بارسلونا آغاز کرده با پیشنهادی گرانقیمت از سوی تیمی چون بیجینگ گوان مواجه شوند، غیرمعمول که هیچ، شگفت انگیز است. حال این را در نظر بگیرید که بیجینگ شناخته شده ترین تیم فوتبال باشگاهی چین است و سایر تیم ها حتی تلفظشان دشواری های خاص خود را دارد. اما اکنون این سوپرلیگ فوتبال چین است که فوتبال اسپانیا را تحت فشار قرار داده و این چیزی شبیه آخرالزمان فوتبال است!
عجایب چینی
دنی آلوز 33 ساله پیشنهاد قرارداد 3 ساله 30 میلیون یورویی چینی ها را نپذیرفته اما عجیب تر از این، پیشنهاد آنها به آردا توران 29 ساله ایست که پس از یک نیم فصل محرومیت به تازگی به ترکیب بارسلونا اضافه شد. به نوشته سایت سیهو چین، او با پیشنهاد 5 ساله و 100 میلیون یورویی مواجه است که در صورت پذیرش، به گرانترین بازیکن ترک تبار دنیا تبدیل می شود اگرچه حتی نمی توان او را در میان 10 هافبک برتر دنیا قرار داد. فارغ از شگفت آور بودن شنیدن اینگونه خبرها از فوتبال چین، جسارت باشگاه های فوتبال این کشور در نوع خود جالب توجه است که توانستند باردیگر نشان دهند که فوتبال چگونه می تواند اقتصاد تمام دنیا را تحت تاثیر خود قرار دهد. لیگی که همیشه با فساد و تبانی و رشوه خواری شناخته می شد، حالا به یک قدرت در بازار نقل و انتقالات تبدیل شده است. به نوشته سایت ترانسفرمارکت، از شش نقل و انتقال صورت گرفته از ماه ژانویه تاکنون 5 جابجایی توسط باشگاه های چینی انجام گرفته است انتقال الکس تکژیرا از شاختار به جینگسو با 50 میلیون یورو، جکسون مارتینز از اتلتیکومادرید به گوانگژو اورگراند با 42 میلیون یورو، رامیرس از مدافع قهرمانی لیگ برتر چلسی به جینگسو و جروینیو از رم به چاینا فورچون، مهمترین خریدهایی بوده که باشگاه هایی چینی در این مدت داشته اند. در میان 50 انتقال برتر زمستانی 8 انتقال مربوط به تیم های چینی بود که این شرایط حتی برای دیگر لیگ های قدرتمند آسیایی مانند کره جنوبی و ژاپن هم بی سابقه است.
اقتصاد چین
رشد اقتصادی کشور چین طی سالهای گذشته به بیشترین میزان خود رسید و این مساله باعث شد تا از تولید تا خدمات وضعیت اقتصادی این کشور بهبود پیدا کند. فوتبال نیز به عنوان یک سرگرمی در بخش سرویس جای می گیرد که برای کشورش که به تازگی به ثروت هنگفتی رسیده و توانسته همتایان غربی خود را شگفت زده کند و رزش محلیست که می تواند با آن بیش از گذشته خودش را به دنیا نشان دهد و نیروهای پرتمطراق خارجی را به خدمت بگیرد. حال آنکه فوتبال ر میان همه ورزش ها بیشتر می تواند این شرایط مهیا کند. ایوان اسنوز در کتاب خود به نام "قدمت جاه طلبی: آینده، حقیقت و ایمان در چین جدید" از تمایل ذاتی مردم چین به هیجان، هوس و طغیان های زودگذر می نویسد و می گوید زمانی که در اولین سالهایی که دروازه های دنیا به روی چین باز شد، مردم با هیجان به تجارت غرب، کتاب های ژاپن پل سارتر و تلفن های شخصی روی آوردند. اما پیش بینی آنکه آنها کی و کجا می خواهند این هیجان و هوس زودگذر خود را بروز دهند، بسیار مشکل است. در شرایط کنونی می توان این هیجان به سرمایه گذاری در فوتبال را به همین کتاب نسبت داد که جایی در میان فرهنگ مردم چین نداشته اما با تغییر سمبل های قدیمی این کشور، دوردست ها از فرهنگ باستانی چین خودش را نشان داده است. با این حال فرهنگ قدیمی مردمان چین در فوتبال رخنه کرده است و حالا آنها دیوانه وار فوتبال را می پرستند و می خواهند بهترین بازیکنان دنیا را به هر قیمتی در کشور خود ببینند.
پیروی از مدل ایتالیایی
میشل پتی استاد اقتصاددان دانشگاه پرکینگ می گوید "مردم چین از کیفیت به شدت پایین فوتبالشان افسردگی گرفته بودند و فساد در فوتبال، به این موضوع دامن زده بود. به نظر می رسید حتی آمدن بازیکنان بزرگ هم کمکی نکند اما این گونه نبود". در چین همه چیز زود تغییر می کند. از تکنولوژی و تولید گرفته تا فوتبال. به اعتقاد آنها فوتبال آینه تغییرات جهانی است و رقابت برای جذب بهترین بازیکنان و مربیان می تواند همه را شگفت زده کند. البته این استدلال بیراه نیست. وقتی سال 1990 را به یاد می آوریم که ماشین ها، غذاها و سرمایه گذاری ها در ایتالیا به بالاترین میزان خود رسید، بهترین بازیکنان فوتبال جهان وارد کشور چکمه ای شدند. یا زمانیکه روسیه از وجود نیروهای توده تهی شد، باشگاه هایی چون چلسی بوسیله آنها خریداری شد و در ادامه با ثروتمند شدن روس ها از فروش نفت، باشگاه های این کشور پذیرای نام های بزرگ دنیای فوتبال شدند. حالا چین خودش را در همین مسیر قرار داده و می خواهد تجربه جدیدی در فوتبال داشته باشد.
آرزوهای آینده
شگفت آورترین چیزی که می توان از فوتبال این روزهای چین شنید، قرارداد حق پخش لیگ فوتبال این کشور است. در حالی که به گزارش فوربس طی سالهای 2014 و 2015 مبلغ این قرارداد به ترتیب 8 و 13 میلیون دلار بود، در سال 2016 این مبلغ به 200 میلیون دلار رسید و به گزارش گاردین برای 5 سال آینده قرارداد 3/1 میلیارد دلاری به امضا رسیده است. مبلغی که لیگ برتر به زحمت می تواند با آن رقابت کند. این مبالغ پرده از راز سفرهای تیم های بزرگ اروپایی به چین طی یک دهه گذشته برمی دارد. لیگ چین در مسیر گسترش و پیشرفت قرار دارد البته تلاشی ندارد تا بازیکنان خود را به ستاره هایی بین المللی تبدیل کند. چندی پیش به دستور رئیس جمهور این کشور 20 هزار مدرسه فوتبال تا سال آینده احداث خواهد شد تا رویاها و آرزوهای این رئیس جمهور فوتبال دوست خیلی زودتر از آنچه که تصور می شود، عملی گردد. آرزوهایی که به میزبانی جام جهانی 2026 ختم می شود.
تفاوت با حاشیه خلیج فارس
چه چیز در چین باعث شده که این کشور اینگونه در زمینه فوتبال دست به سرمایه گذاری بزند و بازیکنان را با مبالغی بسیار بالاتر از آنچه در اروپا به آنها پیشنهاد میشود خریداری کند؟ کشوری که تیم ملیاش در رتبه 81 ام دنیا قرار گرفته است، چرا اینطور در زمینه جذب ازیکنان فوتبال اسکناس آتش میزند؟ نکته عجیب درباره کشور چین آنجاست که استقبال از فوتبال در این کشور و سطح بازیها -بر عکس اروپا- بسیار بسیار پایین است؛ در عین حال در قیاس با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، باشگاههای چینی در سرمایه گذاریهای یک سال اخیر خود، از خرید بازیکنانِ سن بالایی که به دوران نیمه حرفهای فوتبال خود میروند، پرهیز کردهاند. فرضاً رامیرز که پس از فتح جام باشگاههای اروپا و لیگ برتر با چلسی، از این تیم مستقیم به باشگاه "جیانگسو سونینگ" رسید، آن هنگام 29 ساله و بسیار آماده بود. "بِن بلوم" نویسنده ورزشی تلگراف معتقد است که این اقدام چین بخشی از پروپاگاندا و سرمایه گذاری دولت آن جهت ایجاد علاقه به فوتبال در میان مردم این کشور است. با توجه به تغییر سبک زندگی مردم چین و رواج فست فود و بحران چاقی، دولتمردانِ چین در عین جلب توجه رسانههای غربی، علاقهمندند که این ایجاد موج در رسانههای اروپایی را به عنوان شکلی از قدرتمندیِ فوتبالِ چین به مردم کشور خود القا کنند. حجم نقل و انتقال بازیکنان در ماه فوریه سال جاری در چین به 337 میلیون یورو رسید که صد میلیون یورو از میزان نقل و انتقالات در لیگ برتر انگلیس (مهمترین لیگ باشگاهی اروپا) بیشتر بود. از دیگر سو یکی از عللی که باعث میشود چین چنین مبالغ هنگفتی را به ستارههای فوتبال بپردازد، سطح پایین فوتبال این کشور است.
پول و دیگر هیچ
مزیت رقابتی باشگاههای چین در قیاس با لیگهای اروپایی فقط و فقط یک چیز است: پول! بازیکنانی که به چین میروند خود بهتر از هر کسی به این نکته واقفاند که سطح پایین فوتبال چین و رقابتهای ضعیف در این کشور چگونه میتواند بر روال حرفهای فوتبال آنان تاثیر بگذارد؛ صاحبانِ باشگاههای چینی نیز که از دغدغه سوپر استارها آگاهند، مهمترین عامل اقناعی خود را از جیبهای بزرگشان بیرون میآورند: پول! نکته آنکه رئیس جمهوری خلق چین ژین پینگ خود از طرفداران پر و پا قرص فوتبال است و در اعلام برنامههای کاریاش بارها گفته که قصد دارد تا سال 2015 بودجه ورزشی چین را دو برابر کند. در بوروکراسی عظیم چین جهت نزدیکی به دولت و آقای رئیس جمهور، نیازمندید که به علایق دولتمردان نزدیک شوید و در جهت آن قدم بردارید، لذا سرمایهگذاری در فوتبال توسط غولهای سرمایهداری چین که "جهت اعتلای فوتبال چین" صورت میگیرد، نشاندهنده علاقه سرمایه داران به، کمک به دولت چین جهت پیشبرد اهداف ورزشی و کسب امتیازات اقتصادی است. دولت چین نیز با این اقدام عزم کرده تا از خروج سرمایه به سمت کشورها و باشگاههای خارجی جلوگیری کرده و با تغییر جایگاه فوتبال در چین، توجه سرمایه گذاران داخلی و خارجی را به باشگاههای چین و بازار بالقوهشان جلب کند. در حال حاضر سرمایه داران چینی نزدیک به 400 میلیون دلار در منچستر سیتی، 307 میلیون دلار در اینتر میلان، 86 میلیون دلار در آستون ویلا، 52 میلیون دلار در اتلتیکو مادرید و 18 میلیون دلار در اسپانیول سرمایه گذاری کردهاند. آنها همینطور کنترل کامل باشگاههایی مانند اسلاویا پراگ را نیز در اختیار دارند. اگر علاقه رئیس جمهوری چین به فوتبال و گرفتن سلفی با آگوئرو در استادیوم منچستر سیتی را کنار بگذاریم، نگاهی بلند مدت در پس این اتفاق نیز دیده میشود. آرسن ونگر در مصاحبهای در فوریه امسال گفته بود که"آنها اگر بخواهند میتوانند کل لیگ جزیره را به چین ببرند"؛ اگر این جمله را جور دیگر بخوانیم شاید بتوان گفت "آنها اگر سرمایهشان را از اروپا خارج کنند، چیزی در ابعاد لیگ جزیره را به چین خواهند برد". حقیقت آن است که زمین بازی سرمایه داران غول پیکر چینی در حال عوض شدن است و آنها ترجیح میدهند به جای سرریز کردن پول به سمت اروپا، سرمایه خود را در بازار یک میلیارد نفری چین تزریق کنند. اما برای آنکه این سرمایه گذاری به نتیجه برسد، به ایجاد "نیاز" و "علاقه" باید پرداخت؛ پس با جا به جایی بازیکنان بزرگ و ایجاد شوکهای فصلی در فوتبال اروپا، غیر از جلب توجه چشم آبیها، چینیها را نیز کنجکاو میکنند. البته این اقدامات تا کنون تا حدودی به نتیجه رسیده است.
پخش تلویزیونی
دولت فوتبالدوستِ چین در جهت حمایت از باشگاهها، در سال 2016، در قیاس با سال قبل، هزینه پخش مسابقات محلی را 20 برابر کرده و مبلغ آن با رسیدن از سالانه9 میلیون دلار به 200 میلیون دلار سالانه، جهش چشمگیری داشته است. بازار یک میلیارد نفری چین، میتواند محل خوبی جهتسرمایهگذاری در فوتبال باشد؛ و دولت و سرمایه گذارانِ چین به خوبی از گردش مالی اتفاقات جانبی فوتبال در عرصههای مختلف (اعم از تبلیغات، پوشاک، خوراک، توریسم و...) آگاهند، لذا نباید توقع داشت که آنها با سرمایه گذاری در فوتبال الزاماً به ارتقا این ورزش چشم دوخته باشند. در بازاری با یک میلیارد مشتری، هر فوتبالیست میتواند یک مدل، یک برند و یک عامل معرفی محصولات باشد، که این مهم تنها و تنها نیازمندِ چهره بودن و شهرت است. سرمایه دارانِ چینی شاید بیش از آنکه به ایجاد فوتبالیستها فکر کنند، به تولید ستارههای فوتبالی میاندیشند. ستارههایی که بر بیلبوردها باشند و بتوانند اجناس مختلف چینی را برای یک میلیارد نفر تبلیغ کنند. نور انداختن بر قیمت بازیکنانِ چینی باشگاههای این کشور میتواند شاهدِ مثال را عیان کند. کشور چین در حال حاضر حدود 35 بازیکنِ چینی با قیمت بالای 2 میلیون دلار را در لیگ خود میبیند و شخصی نظیر "یانگیانه جین" (بازیکن خط میانی تیم سی اف اف سی چین) ارزشی معادل 10 میلیون یورو دارد. اگر نگاهی به قیمتگذاری بازیکنان در بازارهای غربی بیندازیم میبینیم که روال ارزشگذاری بازیکنان چینی اصولا نسبت مشخصی با قابلیتهای تکنیکی آنها ندارد و در بسیاری موارد قیمت آنها در اثر محبوبیت و میزان فروش تبلیغاتشان معین میگردد. به عنوان مثال هایفِن دینگ، بازیکن خوشچهره همان باشگاه سی اف اف سی که در طول دوران فوتبالی خود اشتباهات بسیاری در زمین بازی مرتکب شده، در حال حاضر 6 و نیم میلیون دلار (حدود 20 میلیارد تومان) قیمتگذاری شده، که باید علت این اتفاق را در ارتباط با محبوبیت شدید او میان دختران و پسران جوان جست. با عنایت به موارد فوق پیش بینی میشود با پیشروی وضعیت حاضر در چین، با شکل جدیدی از فوتبال در این کشور رو به رو باشیم. شاید بتوان از اصطلاح "مدل-فوتبالیست" بهره برد. فوتبال به عنوان صنعتی بزرگ و بسیار فراتر از مستطیل سبز، در چین شکل عریان سرمایه محور خود را بروز داده است. بنا بر نظر مفسران اقتصادی فوتبال، حجم سرمایه گذاری چینیها در فوتبال جهت خرید ستارههای خارجی، طی پنج سال آینده به بیش از یک و نیم میلیارد دلار خواهد رسید: فوتبال به عنوان رسانه تبلیغاتی یک میلیارد نفر و شویی بزرگ که از طریق آن میتوان انواع اجناس اعم از لوکس و بنجل را آب کرد. به نظر میآید که در آیندهای نزدیک رقابتهای فوتبالی را در چین، نه در زمین، که بیشتر باید بر بیلبوردهای پکن و شانگهای و گوانگجو دنبال کرد.
نویسنده : عرفان خماند