PDF نسخه کامل مجله
جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - November 22 2024
کد خبر: ۳۱۰۱۵
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۵ - ۲۱:۴۴

وزیر جدید و جریانات پیش رو...!

در حالی که هنوز از سوی هیچ مسئول و مقام صاحب صلاحیتی به این سوال که دلیل وادار نمودن وزیر سابق ورزش (دکتر گودرزی) به استعفا، چه بود، پاسخی قانعکننده داده نشده است، هفته گذشته وزیر پیشنهادی ورزش، یعنی آقای سلطانیفر موفق شد با آرای بالا و قاطع از نمایندگان محترم و مجلس شورای اسلامی رای اعتماد بگیرد. طبق سنت و روال شناخته شده که این مجله قدیمی طی سالها و دورههای گذشته داشته است، به آن کس که رفته خدا قوت و خسته نباشید میگوئیم و برایش آرزوی توفیق در سنگرهای بعدی خدمت را داریم، و برای آن کس که آمده و بر مسند وزارت ورزش نشسته و سکان هدایت این سفینه را در دریایی پرتلاطم به دست گرفته از خداوند متعال موفقیت و سربلندی مسئلت داریم. ما ضمن احترام به همه کسانی که در ورزش و برای ورزش کار کرده و خدمت میکنند در نهایت خلوص تلاش میکنند تا رضایت صاحبان و مخاطبان اصلی ورزش یعنی «مردم» را جلب کنند، نسبت به فرد و گروه و جریان خاصی گرایش باندی و تعصب کورکورانهای نداریم. آرزوی این مجله و دغدغه و هم و غم آن موفقیت و پیشرفت ورزش مستعد ایران است.

هرکس با هر نام و نشانی فراتر از حرف و شعار و ظواهر، در عمل نشان دهد برای خدمت به این مردم و حرکت دادن ورزش این مملکت در مسیر پیشرفت آمده و کار میکند، ما از سرانجام وظیفه حرفهای، اخلاقی و شرعی و بدون اینکه منت بگذاریم و انتظار و توقعی داشته باشیم خود را ملزم به حمایت از او میدانیم. امروز هم که آقای سلطانیفر، مسئولیت اداره ورزش را پذیرفته و دولت، ایشان را معرفی کرده و نمایندگان ملت به وی رای اعتماد دادهاند، حرف و موضع خود را اعلام میکنیم تا بیش از هرکس خوانندگان فهیم و مخاطبان گرامی این مجله بدانند و اطمینان داشته باشند ملاک موضعگیری و حمایت، یا عدم حمایت «ما»، هیچ تغییری نکرده و به یاری حق، کماکان بر مدار «حق» و «انصاف» دور میزند، که فرمودهاند «سیدالاعمال، الانصاف»!

بارها نوشته و اینجا و به مناسبت تغییر و تحولات اخیر در سطح مدیریت کلان ورزش باز هم یادآور میشویم و تاکید میکنیم که در یک دستهبندی کلی، در ورزش ما دو جریان اصلی وجود دارند و فعالیت میکنند: جریان طرفدار ورزش و جریان ضد ورزش. جریان طرفدار ورزش، یعنی اکثریت قریب به اتفاقی که فارغ از هر رنگ و گرایش و سلیقه و قومیت و وابستگی سیاسی و جناحی و... در یک نکته که «پیشرفت ورزش کشور» باشد مشترک هستند و منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیح میدهند. اینان طرفدار ورزش پاک و آراسته به اخلاق جوانمردانه و فرهنگ پهلوانی هستند، و فراتر از ظواهر به عمق و بطن و ریشه کار دارند و باز بالاتر از کمیت و نتیجه و هیاهو و... به کیفیت و جهتگیری و سلامت ورزش میاندیشند و از مسئولان ورزش میخواهند که جهت ریشهدار کردن ورزش، محکم کردن ساختارهای آن و عمق بخشیدن به فرهنگ و اخلاق آن تلاش کنند و هدف و معنا را قربانی نتیجههای زودگذر و برد و باختهای کم دوام نکنند و... آنها میخواهند مسئولان ورزش به آینده و افقهای دور دست اما کاملا قابل دستیابی نگاه کنند و نظر داشته باشند و کاری کنند و طوری حرکت نمایند که «ایران عزیز» با خیل استعدادهای انسانی و شرایط مناسب اقلیمی و جغرافیایی و پشتوانه مردمی، بزودی به کشوری «صاحب ورزش» در دنیا تبدیل شود و در میان بزرگان ورزش جهان خودنمایی کند و بدرخشد... این هدف شدنی است و این اتفاق حتما خواهد افتاد، به شرط آنکه عزم جزم در کار باشد و ارادهای مصمم و مومن برای رسیدن به این هدف به ویژه در نزد مسئولان ارشد ورزش وجودداشته باشد.

گروه دوم، جریان ضد ورزش است که منافع شخصی را بر منافع ملی ترجیح میدهد، جریانی که خود را به ورزش و ورزشیها الصاق و آویزان کرده است، از ورزش هم دم میزند، اتفاقا با اینکه در جامعه بزرگ ورزش و خانواده محترم ورزش در اقلیت است اما به جرات میتوان گفت به برکت عدم نظارت و اباحهگری برخی مسئولان فرهنگی، به اکثر منابع و سرمایههای رسانهای ورزش چنگ انداخته و مسلط هستند، به طوری که اگر کسی با چم و خم ورزش آشنا نباشد و جامعه شناسی آن را نداند، در نگاه اول فکر میکند این جریان اکثریت است، حرف عموم را میزند و تعیین کننده خط و ربط ورزش است. آری، این جریان از ورزش دم میزند، اما چیزی که برایش مهم نیست، ورزش و سرنوشت و آینده آن است، و از حضور در کنار ورزش و زیر علم ورزش سینهزدن، هدفی جز کسب منافع شخصی و تامین نام و نان خود ندارد.

طبیعی است که هرچقدر فضای اخلاقی و فرهنگی ورزش بر مبنای «هرهری مسلکی» و «لاابالیگری» شکل گرفته باشد، هر اندازه بر کار و بار و نحوه اداره مدیریت ورزش، شلختگی و آشفتگی و بیثباتی و روزمرگی حاکم باشد، اوضاع به کام این جریان خواهد بود - چنانکه تاکنون بوده - و خواهد توانست به اسم ورزش و از قبل ورزش، بدون هیچ احساس مسئولیتی نسبت به سلامت و سرنوشت ورزش، منافع نامشروع خود را تامین کند، شهرت طلبی خود را ارضا کند، ناداشتهها و عقدههای خود را جبران کند و مسافرت برود، پست بگیرد و..

ورزش ما، صحنه برخورد و تصادم این دو دیدگاه و دو جریان است که به طور مختصر ذکر آن آمد. صریح عرض میکنیم این مجله، در زمره گروه اول و عضو جریان اول است و به شدت از گروه دوم میپرهیزد و با آن به طور خستگیناپذیر و بیامان در تضاد و تخاصم است. بر همین اساس هم هست که در آغاز مطلب عرض کردیم ملاک و معیار حمایت یا عدم حمایت ما از مسئولین ورزش، شکل و قیافه و اسم و رسم و وابستگی گروهی و گرایش رنگی و... و این حرفها نیست، بلکه حق و انصاف است. بر این اساس عملکرد افراد را میسنجیم و موضع و روش و خود را اعلام میکنیم.

... و اینکه در آغاز مطلب آوردیم که هنوز دلیل استعفا (و بخوانید برکناری) وزیر سابق ورزش بر اهالی ورزش، به ویژه جریان اول روشن نیست، از همین روست. وزیر سابق ورزش، تا آنجا که ما دیدیم و میفهیم و تشخیص میدهیم، انصافا در مسیر سلامت ورزش، و حفظ منافع ملی در ورزش و مبارزه با جریانات فاسد و فرصتطلب در ورزش بود و... بنابراین تغییر ایشان، آن هم به این صورت که دیدیم، واقعا علامت سوالی جدی بر جای گذاشت و این نگرانی را به وجود آورد که نکند جریان ضد ورزش دامنه نفوذ خود را حتی تا سطح دولت و مقامات تصمیم گیرنده گسترش داده و ... با القائات و شانتاژهای خود، وزیری را که کاملا در مسیر منافع ملی گام برمیداشت، معزول و برکنار میکند! این سوال، جدی و نگرانی غیرقابل انکار است که ذهن و خاطر علاقهمندان ورزش ناب و سالم و اصیل را مشوش و به خود مشغول ساخته است. امیدواریم که عملکرد وزیر جدید ورزش (آقای مسعود سلطانیفر) پاسخگوی این سوال و برطرفکننده نگرانیها باشد.

*سیدمحمدسعید مدنی

برچسب ها: سلطانی فر
پربازدید ها
آخرین اخبار