از بدترین خرید تاریخ تا یک قهرمان
کیهان ورزشی-
خبر خداحافظی فرانک لمپارد شاید غم انگیز ترین خبر ممکن برای عاشقان فوتبال بود. لمپاردی که فارغ از هرگونه تعصب به تیم خاصی، همه هواداران فوتبال به او علاقه مند بودند. جنتلمن انگلیسی ها فوتبالش را از شرق لندن و باشگاه سابق پدرش یعنی وستهام آغاز کرد 5 فصل را با چکش ها از 1995 تا 2000 سپری کرد یک سال هم به صورت قرضی برا سوانسی به میدان رفت. در مدتی که پیراهن وستهام را بر تن کرد 187 بار برای این تیم به میدان رفت و موفق شد 39 گل به ثمر برساند. عملکردش در وستهام به قدری جالب توجه بود که همشهری پر و سر صدای وستهام را مجاب کرد که او را به خدمت بگیرد. چلسی که با رومن آبرامویچ-مالک روس خود- به دنبال قدرت نمایی و جذب ستاره ها بود، دست روی جوان خوش تراش و جنگنده وستهام گذاشت و لمپارد در سال 2001 به عضویت تیم چلسی درآمد. چلسی ای که آن روزها نشانی از یک قدرت برتر در فوتبال انگلیس یا اروپا نداشت و شاید فرانک جوان هرگز تصور نمی کرد که با پیراهن آبی و در استادیوم استمفورد بریج به هرچه که بخواهد می تواند برسد. سه فصل از حضور فرانکی جمع آبی های لندن می گذشت تا این که آقای خاص سرمربی چلسی شد و این تیم در پایان فصل 2004-2005 عنوان قهرمانی لیگ برتر انگلیس را از آن خود کرد. اما در آن فصل رویایی همه چیز برای لمپارد فتح یک جام نبود. او در لیگ قهرمانان اروپا هم نمایش فوق العاده ای از خود به جا گذاشت و در بردهای تاریخی چلسی مقابل بارسلونا و بایرن مونیخ که به ترتیب در مراحل یک هشتم و یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان رقم خورد موفق شد به این دو غول فوتبال اروپا گل بزند. در بازی هفته آخر آن فصل مقابل بولتون که قهرمان لیگ جزیره را تعیین می کرد چلسی موفق شد که 2-0 میزبان خود را شکست دهد و بعد از دقیقا نیم قرن بار دیگر به عنوان قهرمانی لیگ برتر انگلیس برسد. فکر می کنید دو گل چلسی را در آن بازی تاریخی چه کسی زد؟ دنبال پاسخی غیر از فرانک لمپارد نباشید.
همان سال او عنوان برترین بازیکن لیگ برتر را هم از آن خود کرد تا شایستگی هایش بیش از پیش بر همگان ثابت شود. لمپارد غیر از این قهرمانی 2 بار دیگر هم با آبی های لندن لیگ برتر را فتح کرده است. 4 اف ای کاپ، 2 قهرمانی در جام اتحادیه انگلیس و همچنین یک قهرمانی در لیگ اروپا تحت هدایت رافا بنیتز از دیگر افتخارات لمپارد افسانه ای است. اما شاید درخشان ترین و زرین ترین جام و افتخار دوران فوتبالی فرانک لمپارد به 2011-2012 بر می گردد. فصلی که آن ها در کمال شگفتی با مربیگری دی متئو بنفیکا، ناپولی و بارسلونا را از پیش رو برداشتند و به فینال چمپیونز لیگ رسیدند. فینالی که باید در استادیوم آلیانز آرهنا و در مقابل صاحب استادیوم یعنی بایرن مونیخ قرار می گرفتند. شگفتی آن شب تکمیل شد. میلیاردها نفر در سراسر جهان انگشت به دهان قهرمانی چلسی را تماشا کردند. قهرمانی ای که همه اهالی فوتبال متفق القول معتقد بودند حق آبی ها نبود اما کاپیتان تری و لمپارد در پایان ضیافت پنالتی ها مقابل مونیخی ها جام قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را بالای سر بردند. لمپارد در نهایت و پس از 13 فصل پوشیدن پیراهن آبی چلسی از این تیم جدا شد. او در حالی چلسی را ترک کرد که با 211 گل هم عنوان گلزن ترین هافبک تاریخ فوتبال را با خود یدک می کشید و هم بهترین گلزن تاریخ باشگاه چلسی بود. یک فصل(2014-2015) را در تیم منچسترسیتی سپری کرد و 8 گل هم برای آبی پوشان شهر منچستر به ثمر رساند. نکته طعنه آمیز ماجرا این است که فرانکی در استادیوم اتحاد موفق شد دروازه تیم سابقش را باز کند. گلی که بدون تردید تلخ ترین گل دوران فوتبالی بازیکنی بود که ضریب هوشی اش 152 است.
دو فصل هم حضور در لیگ MLS و پوشیدن پیراهن نیویورک سیتی. و تمام... فرانک لمپارد از عرصه فوتبال باشگاهی هم خداحافظی کرد. او پیش از این هم طعم تلخ خداحافظی را زمانی چشیده بود که شاید رویای قهرمانی با انگلیس را در جام جهانی 2014 در سر می پروراند اما در کمال ناباوری سه شیرها با دو باخت و یک مساوی عطای برزیل را به لقایش بخشیدند و به جزیره بازگشتند تا لمپارد آن جا از کشتی طوفان زده تیم ملی انگلیس پیاده شود. نسل طلایی انگلیسی ها شاید در فوتبال باشگاهی شان به هر چیزی که می خواستند رسیدند اما پیراهن سفید تیم ملی انگلیس هرگز روی خوشی به آن ها نشان نداد. دیوید بکام،استیون جرارد، ریو فردیناند، اشلی کول، پل اسکولز و دیگر بازیکنان مطرح انگلیسی در کنار لمپارد هرگز نتوانستند به موفقیتی در دوران حضورشان در تیم ملی برسند. لمپارد 106 بار پیراهن تیم ملی را بر تن کرد و 29 گل هم به ثمر رساند.
2 فوریه 2017 روزی بود که پسر آقامنش و دوست داشتنی فوتبال انگلیس برای همیشه از مستطیل سبز کنار رفت تا طرفدارانش را در بهت و حیرت فرو برد. درست از جنس همان بهت و حیرتی که برای طرفداران او و تیم ملی انگلیس پس از گلش به آلمان در جام جهانی 2010 به جا ماند. گلی که همه دیدند گل بود به جز داور و کمک داور.
بازگشت به چلسی
اواخر فصل قبل به چلسی برگشته بود. در آن زمان بسیار آرام بود اما گلسازترین بازیکن باشگاه غرب لندن زیر نظر قرار داشت تا باردیگر به مرکز فرماندهی اش در "کوبهام" برگردد. این ملاقات در ماه آوریل صورت گرفته بود یعنی درست روزهایی که موقعیت فرانک لمپارد در نیویورک سیتی به عنوان اولین خرید معتبر این باشگاه زیر سوال رفته بود. او بخاطر مصدومیت از میادین دور و در همراهی با هواداران و بی اثر کردن ناامیدی شان ناتوان بود. او که در 38 سالگی به رژیم تناسب اندامش پایبند مانده، خودش اعتراف کرده که یکی از ضعیف ترین انسان هایی است که وقتی مصدوم می شود، خودش را بیچاره، ناامید و شکست خورده برای بازگشت دوباره به زندگی می بیند. به همین دلیل است که او چندی پیش به لندن و باشگاه چلسی بازگشت تا خودش را از این شرایط نجات دهد و آمادهتر، سریعتر شود و در محیطی آشنا باشد.
روزهای آرام
برخی بازگشت به خانه لمپارد را بازگشت او به آسایش می دانند. دور از هم تیمی هایی که در مدت اخیر کمتر توانستند شرایط وی را درک کنند. روزهای سخت لمپارد در نیویورک با زدن 8 گل در 8 بازی اخیر این تیم به پایان رسید و در این میان او توانست در دوران کوتاه مدت حضورش در این تیم، در آخرین بازی مقابل کلورادو که با پیروزی بزرگ لمپارد و هم تیمی هایش همراه شد، هت تریک کند. اما اتفاق جالبی که پس از این بازی رخ داد، عذرخواهی هواداران از هافبک سابق تیم ملی انگلستان بود. او کنار زمین راه می رفت و با هواداران صحبت می کرد تا شاید در آخرین مکالماتش با هواداران نیویورکی پیش از رفتن به تونل خروجی ورزشگاه، کمی از ناراحتی هایش کاسته شود.
آغاز روزهای تلخ
در ماه می بود که بسیاری از هواداران از لمپارد روی گردان شدند و در ورزشگاه او را "هو" کردند. لمپارد شروع بدی داشت و در سه ماه ابتدایی فصل که 12 بازی نیویورک را شامل می شد، حضور نداشت. مصدومیت عضله ساق پا او را از تیم دور نگه داشته و در عین حال وی را از بازگشت به فوتبال ناامید کرده بود. این اتفاق میان هواداران و اولین بازیکن بزرگ تاریخ باشگاه شان، تاریخ را برای آنها یادآوری کرد؛ زمانی که او پس از 6 ماه حضور قرضی در منچسترسیتی بسیار با تاخیر به جمع نیویورکی ها پیوست. در طول جام ملت های اروپا لمپارد در بخشی از فیلم های شبکه بی بی سی به کار گرفته شد که در این فیلم ها هم به اینکه ایده ای برای بازگشت به نیویورک ندارد، اشاره کرد چراکه به اعتقاد وی جایی در برنامه های تاکتیکی این تیم ندارد. در طول فصل گذشته زمانی عدم محبوبیت لمپارد به اوج خودش رسید که او در در دربی هودسون ریور در بازی مقابل ردبول به عنوان بازیکن تعویضی به میدان آمد. نیویورک آن بازی را با نتیجه 7 بر صفر باخت تا طوفان اتفاقات تلخ، لمپارد را در برگیرد. در آن بازی وقتی لمپارد به میدان آمد از سوی هواداران "هو" شد و با هر تماسی که با توپ داشت سر و صداها در تلخ ترین روز فوتبالی اش بالا می گرفت. در پس صحنه تعداد انگشت شماری حضور لمپارد را به رسمت می شناختند و همین کار را برای لمپارد دشوار کرده بود. روزی یکی از روزنامه های مطرح آمریکایی در ستونی به خرید این بازیکن انگلیسی پرداخته و از او به عنوان بدترین خرید تاریخ لیگ آمریکا یاد کرده بود. بدنبال چاپ این نوشته کسی اعتراض نکرد و این مساله مفهومش برای لمپارد چیزی جز هم صدایی بیشتر آمریکایی ها نداشت.
زمانی برای سکوت نیویورکی ها
زمانی که تیمی 5 بر صفر از حریفش عقب است، به نظر زمان مناسبی برای اینکه بازیکنی که محبوبیت درست و درمانی در میان هواداران ندارد، به میدان بیاید. در بازی مقابل فیلادلفیا این اتفاق رخ داد و دو تعویض پس از حضور پاتریک ویرا در زمین، لمپارد هم به میدان آمد و پس از 8 دقیقه با همکاری ویرا توانست گلزنی کند تا اینگونه خودش همه چیز را متوقف کند. یک هفته بعد مقابل سیاتل ساندرز بازهم گلزنی کرد و نیوانگلند، کانزاس و مونترال قربانیان بعدی گلزنی های لمپارد بودند.
شنبه دوست داشتنی
آخرین روز شنبه ای که لمپارد در آمریکا حضور داشت، با بدترین نمایش گلر سابق اورتون و منچستریونایتد یعنی تیم هاوارد همراه شد و لمپارد پس از اینکه دوبار در جریان بازی وی را مغلوب کرد، یکبار دیگر از روی نقطه پنالتی دروازه هاوارد را گشود تا اولین هت تریک خود را در لیگ آمریکا انجام دهد. گلزنی های لمپارد در بازی های اخر به نیویورک کمک کرد تا در جمع بهترین تیم های کنفرانس شرق در نیمه راه لیگ قرار بگیرد. حالا 11 بازی پیش روی نیویورک قرار دارد و آنها تنها یک امتیاز نسبت به مجموع امتیازاتشان در سال 2015 کمتر دارند. یاران لمپارد چشم به بازی های پلی آف دوخته اند تا اگر همچنان در میان تیم هایی بالایی قرار داشته باشند، در لیگ قهرمانان کونکاکاف راه پیدا کنند.
خداحافظی ناگهانی
در بین تمام تصاویر بازنشر شده از یکی از بهترین هافبکهای تاریخ فوتبال انگلیس، آن فریمی که او را کنار دیوید بکام و استیون جرارد نشان میدهد، بیش از بقیه موارد، افسوس هواداران فوتبال جزیره را برمیانگیزد؛ افسوس نتیجه نگرفتن تیمی که با حضور فرانک لمپارد کنار این 2 ستاره، قویترین خط میانی وقت دنیا را داشت اما در نهایت حتی به یک نیمهنهایی نرسید! لمپارد اما ورای این افسوسها، حداقل در رده باشگاهی حسرت به دل نماند.
ارثی به نام فوتبال
وقتی پدرت و داییات فوتبالیست باشد، چارهای غیر از سپری کردن دوران کودکی با توپ فوتبال کنار پسردایی عاشق فوتبالت نداری! داستان فرانکی چلسی هم از این قاعده مسثتنی نبود. پدر او، فرانک لمپارد فوتبالیست بود؛ هر چند نهچندان معروف! دایی لمپارد، هری ردنپ، سرمربی مشهور و پسرداییاش هم جیمی ردنپ، ستاره همیشه مصدوم لیورپول در اواسط دهه 90 نامیده میشد. فرانک کمی دیرتر از جیمی، فوتبال حرفهای را با کنار نسل طلایی وستهام شامل مایل کریک، ریوفردیناند و ... شروع کرد؛ آن هم زیر نظر داییاش، هری ردنپ. خیلی سریع رشد کرد و در چلسی به اوج شکوفایی رسید.
روزهای طلایی
در جمع آبیهای لندن، بین آن همه بزرگ نظرها را جلب کرد؛ به حدی که جانفرانکو زولا، ستاره وقت تیم متوسط آن روزهای جزیره دربارهاش گفت: فرانک همیشه پس از پایان تمرینات هم میماند و تمرین میکرد. اصلا او به دلیل همین سختکوشی فراوان به افتخارات فراوانی نائل شد. در فصل مربیگری رانیری تحتتاثیر لمپارد قرار گرفتم چون بعد از هر تمرین نیم ساعت را صرف شوتزنی و حرکات تکنیکی کرد.یا باید او را بیرون میانداختید یا تا ابد در زمین تمرین میماند. فرانکی با حضور در چلسی بین همه بازیکنان مطرح نامی برای خودش دست و پا کرد و ارزشهایش را نشان داد. برای مربیگری باید فاکتورهایی متفاوت از شاخصههای دوران بازی داشته باشد اما شخصا اگر سختکوشی لمپارد را داشته باشم، مربی بزرگی میشوم!
بهترین دوران لمپارد با اوج گرفتن چلسی به لطف پولهای رومن آبراموویچ مصادف شد. لمپارد در بهترین فصول دوران بازی در 3 فصل بیش از 20 گل زد که برای یک هافبک آماری فوقالعاده است. کسب 3 قهرمانی در لیگ برتر و حضور درجمع 3 بازیکن برتر جهان در سال 2005 از او یک چهره ویژه ساخت. افسوس که دنیای بیرحم دنیای حرفهای، خیلی زود کهنهها را دلآزار جلوه میدهد.
پایان
در دومین دوران مربیگری مورینیو، لمپارد به بهانه پیر شدن و قرار نداشتن در معادلات تاکتیکی آقای خاص به منچسترسیتی (رقیب مستقیم راه قهرمانی) فروخته شد اما حتی وقتی در رویارویی مستقیم به چلسی گل زد، خوشحالی نکرد. طاقت بازی در انگلیس با لباس تیم دیگری غیر از چلسی را نداشت و سرانجام در حالی که به عنوان یک هافبک عنوان بهترین گلزن تاریخ باشگاه لندنی را در اختیار داشت به آمریکا رفت. مثل جرارد، کمبود مبارزه آزارش میداد و عاقبت تصمیم گرفت فوتبال را کنار بگذارد. حالا او رفته اما خاطراتش باقی است؛ از بغض پس از گل به لیورپول در نیمهنهایی فصل 2008-2007 لیگ قهرمانان در روزهای مرگ مادرش تا حاشیههای مربوط به گرانترین طلاق تاریخ بین فوتبالیستهای انگلیسی. لمپارد همیشه در رسانههای جایی خاص داشت اما جایگاه اصلیاش در مستطیل سبز تعریف شد؛ جایی بین حسرت ناکامی در تیم ملی انگلیس حتی با آن گل رویایی به پرتغال در یورو 2004 و گلها و بازیهای سرخوشانه در بالاترین سطح.
واکنش های توئیتری
پس از خداحافظی او، چهرههای سرشناس در شبکههای اجتماعی به این اتفاق واکنش نشان دادند. اکانت رسمی باشگاه چلسی در توئیتر نوشت: چه دوران درخشانی... فرانک، ممنون. بازیهای ملی، گلها و فرانک لمپارد» هم توییت توییتر تیم ملی انگلیس برای لمپارد بود. باشگاه منچسترسیتی هم چنین توییتی را به نمایش گذاشت: «موفق باشی. تشکر بابت تمام خاطراتی که رقم زدی. امیدوارم در مرحله جدید زندگیت موفق باشی. لوتار ماتیوس، اسطوره فوتبال آلمان هم نوشت: بابتبازنشستگی و دوران درخشان بازی به لمپارد تبریک میگویم.او بازیکنی درخشان و یک شخصیت حرفهای بود. باشگاه میلان: میلان با همه هوادارانش برای فرانک لمپارد در ادامه زندگیاش آرزوی موفقیت میکند. سایت فیفا به لمپارد، بازنشستگیاش را تبریک گفت و یوفا از مردی که 2 سال متوالی همراه تیمش قهرمان لیگ قهرمانان اروپا و لیگ اروپا شد، تمجید کرد اما سایت بارسلونا، بهترین جملات را به کار برد: فوتبال نه فقط با دشمنیها و رقابت بلکه با خاطرات خوب در یادها میماند. از لمپارد بابت بودن در فوتبال و رقم زدن خاطرات خوب متشکریم. ایدور گودیانسن، همتیمی سابق لمپارد خیلی کوتاه نوشت: «بله، من با لمپارد همبازی بودم. نیازی به گفتن جملات بیشتر نیست!»
تیری نیام: لمپارد عجب اسطوره ای بود! گل های حساس و عملکرد فوق العاده اش در خط میانی باعث شد هرگز وی را فراموش نکنیم. سالامون کالو: فرانک 21 سال دورانی فوق العاده داشت. او بازیکنی بزرگ و شخصیتی خارق العاده بود.