PDF نسخه کامل مجله
شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - November 23 2024
کد خبر: ۳۲۶۲۸
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۴۰

یک انتقال واقعا چگونه انجام می‌شود؟!

بررسی نقش مدیر برنامه‌ها، مذاکرات پنهانی، واتز اپ و دلیل این که چرا باشگاه‌ها نمی‌توانند با فروش پیراهن بازیکنان پول‌هایی که خرج کرده‌اند را دوباره بدست بیاورند.

فصل نقل و انتقالات در جریان است و در حالی که شایعات زیادی از پیوستن بازیکنان به سایر تیم‌ها بر سر زبان‌ها افتاده و مذاکرات و قرادادها در جریان است، سوالی که پیش می‌آید این است که نقل و انتقالات از جنبه اقتصادی چگونه اتفاق می‌افتد. برای اینکه از این موضوع آگاه شویم، روزنامه ایندیپندنت به سراغ جیک کوهن رفته. وکیل ورزشی که بر روی تعدادی از معاملات سطح بالای دنیای فوتبال کار کرده، تعدادی از تصورات رایج و غلط در مورد نقل و انتقالات را برملا کرده است و در مورد موضوعات مهم‌‌تر در خرید یک بازیکن صحبت کرده است.

نحوه انجام انتقالات به چه شکل است؟

برای انجام گرفتن یک انتقال، غالبا سه مذاکره کلیدی در آن واحد انجام می‌شود. مذاکره بین باشگاه خریدار و باشگاه فروشنده در مورد قیمت انتقال، مذاکره بین باشگاه خریدار و مدیربرنامه‌های بازیکن در مورد شروط شخصی بازیکن و مذاکره بین باشگاه خریدار و مدیر برنامه‌ها در مورد سهم مدیر برنامه‌ها از این انتقال.

از نظر تکنیکی، باشگاه فروشنده باید به باشگاه خریدار اجازه دهد تا در مورد انتقال احتمالی بازیکن با وی صحبت کند اما در واقعیت اکثرا واسطه‌هایی وجود دارند که بین باشگاه خریدار و بازیکن ارتباط برقرار می‌کنند تا قبل از گرفتن اجازه نامه رسمی از باشگاه فروشنده از میزان تمایل بازیکن برای پیوستن به تیمشان مطلع شوند. این کار ممکن است حرکتی غیرحرفه‌ای تلقی شود و حتی ممکن است باشگاه خریدار به مذاکرات پنهانی با بازیکن متهم شود. این دقیقا همان اتفاقی است که ماه گذشته در مورد باشگاه لیورپول و ویرجیل فن دیک مدافع باشگاه ساث‌همپتون افتاد. به همین خاطر اکثر مذاکرات از طریق نرم افزار واتز اپ و به صورت تلفنی انجام می‌شود.

تعداد زیادی از باشگاه‌ها و مدیران به دلایل متعددی ترجیح می‌دهند از نرم افزار واتز اپ استفاده کنند. همه مردم همیشه گوشی تلفن‌شان در دسترس است و از ایمیل راحت‌تر است. این نرم افزار به کاربر اجازه می‌دهد تا متوجه شود طرف گیرنده پیغام را خوانده یا نه و با این نرم‌‌افزار می‌توانید در هر جای دنیا که باشید تماس تلفنی برقرار کنید. علاوه بر این، اگر کاربر نخواهد، اطلاعات حساب کاربری وی هیچ وقت عوض نخواهد شد. به طور مثال: مدیر یک باشگاه سطح بالا به تازگی همکاری با باشگاهی دیگر در یک کشور دیگر را آغاز کرد و به همین خاطر ایمیل، شماره دفتر و شماره موبایلش تغییر کرد اما حساب کاربری واتز‌اپ وی مانند سابق باقی ماند. به همین خاطر کسانی که قصد تماس گرفتن با وی را داشتن بدون اینکه نیازی به دانستن شماره جدید وی داشته باشند توانستند با او در تماس باشند. شاید عجیب به نظر برسد اما این نرم افزار یک برنامه واجب و ضروری برای اکثر کسانی است که دستی در نقل و انتقالات فوتبال دارند.

توافق چند بازیکن و باشگاهی که مدیر برنامه یکسان دارند به چه شکل است؟

وقتی گزارش شد که مینو رایولا در جریان انتقال رکورد شکن پوگبا بین یوونتوس و منچستریونایتد از جانب پل پوگبا دست به کار شده تا وی را به منچستر بازگرداند، تفکر عموم- و البته نادرست-این بود که نفوذ رایولا در هر سه وجه این انتقال، باعث ایجاد شرایطی خاص شده است. اخیرا نیز اعلام شد که یکی از دلایل پیوستن روملو لوکاکو به شیاطین سرخ این بود که این باشگاه حاضر بود مبلغ قابل توجهی را به عنوان حق انتقال لوکاکو به رایولا بپردازد در حالی که چلسی حاضر به انجام این کار نبود. در حقیقت، در نقل و انتقالات ،فعالیت یک مدیر برنامه برای چند باشگاه و بازیکن یک اتفاق عادی است به خصوص وقتی که پای یکی از باشگاه‌های انگلیسی در میان باشد به طوریکه در سال گذشته باشگاه‌های انگلیسی در مجموع 174 میلیون پوند برای خرید بازیکنان به مدیر برنامه‌های آنها پول داده‌اند. در موضوع انتقال لوکاکو، رایولا کار مذاکره با باشگاه خریدار را از جانب لوکاکو انجام می‌داد و در همین حین توافق دیگری با باشگاه خریدار داشت تا از جانب آنها در مورد شرایط خرید بازیکن با اورتون مذاکره کند.

درحالی که اختلاف سلیقه‌ها یک موضوع طبیعی است اما این که چند بازیکن و باشگاه مدیر برنامه یکسان داشته باشند موضوعی کاملا رایج و قانونی است. البته تا زمانی که دو طرف قرارداد از این موضوع رضایت داشته باشند و بازیکنی که قرار است منتقل شود نیز مسئول پرداخت حق انتقال به مدیر برنامه‌هایش نباشد.

چرا برخی از باشگا‌ه‌ها پیش از آغاز فصل نقل و انتقالات توافقشان با بازیکن مد نظر خود را اعلام می‌کنند؟

پنجره نقل و انتقالات تابستانی تا اول ژولای به طور رسمی باز نمی‌شود. پس چرا شاهد این موضوع هستیم که تعدادی از نقل و انتقالات سطح بالای فوتبال قبل از اول ژولای به صورت رسمی اعلام می‌شوند؟ به طور مثال منچستر سیتی خرید برناردو سیلوا از موناکو را در تاریخ 26 می اعلام کرد. درست چند روز بعد از پایان رقابت‌های فصل قبل لیگ برتر. درست است که بازیکن خریداری شده تا اول ژولای نمی‌تواند انتقالش را به ثبت برساند اما این موضوع مانعی برای باشگاه خریدار، فروشنده و بازیکن برای رسیدن به توافق آنهم قبل از اول ژولای نیست. برای بسیاری از باشگاه‌ها سال مالی باشگاه از اول ژولای آغاز و تا سی ژوئن ادامه دارد که شروع این سال مالی به طور اتفاقی مصادف با شروع فصل نقل وانتقالات است. چرا سال مالی باشگاه‌ها و مطابقت آن با نقل و انتقالات تابستانی اهمیت دارد؟ این موضوع به باشگاه‌ها اجازه می‌دهد تا مبالغ خرج شده در این بازه را در دفاتر ثبت کنند آنهم در شرایطی که سال مالی‌شان در حال به اتمام رسیدن یا آغاز شدن است. به طور مثال بارسلونا فروش سسک فابرگاس به چلسی را در ژوئن 2014 نهایی کرد و همین کار به آنها اجازه داد تا سود این انتقال را در دفاتر مالی سال 14/2013 خود به ثبت برسانند. در هرصورت فابرگاس تا اول ژوئن نمی‌توانست قراردادش با چلسی را به ثبت برساند.

بخشی از این کار نیز به خاطر بازاریابی است. به طور مثال قرارداد چلسی با آدیداس در 30 ژوئن به پایان رسید و قرارداد این باشگاه در اول ژولای با نایک آغاز شد. چلسی و نایک قراردادی به مدت 15 سال و به ارزش 900 میلیون پوند با هم به ثبت رساندند. به همین خاطر هیچ دلیل منطقی برای چلسی وجود نداشت تا خرید‌های جدیدش را پیش از اول ژولای اعلام کند. چرا یک باشگاه باید خرید ستاره جدیدش را اعلام کند و سپس وی را نگه دارد تا قرارداد تیم با اسپانسر جدید آغاز شود و یا پیراهنی را تن بازیکن کند که قرارداد اسپانسرش تا چند روز دیگر با باشگاه به پایان خواهد رسید؟ علاوه بر این، وقتی باشگاه می‌تواند چند روزی صبر کند و خرید ستاره جدیدش را به همراه شروع همکاری خود با حامی مالی جدید اعلام کند، آنهم اسپانسری که اصلی ترین حامی مالی باشگاه و رقیب مستقیم حامی مالی سابق باشگاه است، درک این حرکت چلسی و سایر باشگاه‌ها در شرایطی مشابه کار خیلی سختی نیست.

در حقیقت چلسی اولین خرید مهم خود، آنتونیو رودیگر، را با ویدیویی از هواداری جوان معرفی کرد که می‌‌خواست در مغازه باشگاه یکی از لباس‌های جدید چلسی با نام رودیگر را بخرد.

علاوه بر این برخی از توافقات به خاطر طولانی شدن مذاکرات بین باشگاه‌ها در مورد جزئیات انتقال و یا بین باشگاه خریدار و بازیکن در مورد شرایط شخصی بازیکن ممکن است مدت‌ها به طول بیانجامد. دلایل دیگری نیز برای طولانی شدن یک انتقال وجود دارد. به طور مثال ، تعدای از بازیکنان که هدف باشگاه‌ها برای خریداری شدن بودند به همراه تیم‌های ملی خود در جام کنفدراسیون‌ها در روسیه حضور داشتند و در حال حاضر در استراحت به سر می‌برند. در حالی که تعداد زیادی از باشگاه‌ها از حالا از بازیکنان خواسته‌اند به تمرینات پیش فصل اضافه شوند، بازیکنان زیادی فرصت اندکی برای استراحت خواهند داشت. درک این موضوع ساده است که چرا برخی از بازیکنان ترجیح می‌دهند انتقالشان را به تعویق بیاندازند و از فرصت کمی که برای استراحت دارند در کنار دوستان و خانواده‌شان حداکثر استفاده را ببرند. موارد متعدد دیگری نیز وجود دارند. موضوعاتی مانند اجازه کار و توافق بر سر مبلغ حق تصویر بازیکنان.

این موضوع صحیح است که باشگاه‌ها می‌توانند مبالغ خرج شده در فصل نقل و انتقالات را با فروش پیراهن جبران کنند ؟

اکثر اوقات عنوان می‌شود که باشگاهی که یک ستاره را به خدمت گرفته می‌تواند مبلغ خرج شده را با فروش پیراهن بازیکن جبران کند. با این وجود در حقیقت این موضوع با واقعیت خیلی فاصله دارد. قراداد پیراهن‌ها به مانند قدیم سنتی بسته نمی‌شود و امروزه این قراردادها تحت لیسانس هستند.

این نوع قرارداد تولیدکنندگان لباس را قادر می‌سازد از برند باشگاه استفاده کنند و پوشاکی با برند باشگاه را بفروشند. باشگاه‌ها به صورت سالیانه بابت این کار مبلغی را دریافت می‌کنند. به طور مثال منچستریونایتد سالانه 75 میلیون پوند از آدیداس می‌گیرد، چلسی سالانه 60 میلیون از نایک می‌گیرد، آرسنال سالانه 30 میلیون پوند از پوما دریافت می‌کند و فقط 10 تا 15 درصد از درآمد تولیدکنندگان از فروش لباس‌ها تامین می‌شود. علاوه بر این خرید یک ستاره جدید آن طور که مردم فکر می‌کنند باعث فروش بیشتر پیراهن‌های باشگاه نمی‌شود. اگر چه معمولا فروش پیراهن‌ها در کشوری که بازیکن تازه خریداری شده از آنجا آمده، اندکی افزایش پیدا می‌کند اما معمولا افرادی که تصمیم داشتند پیراهن باشگاه را بخرند ، تصمیم می‌گیرند لباسی با نام بازیکن جدید را بگیرند و دیگر پیراهن بازیکنان سابق باشگاه را نمی‌خرند.

قرارداد پیراهن باشگاه‌ها معمولا محل تامین بیشترین درآمد باشگاه‌ها است و دلیلش مشخص است. تولیدکنندگان به باشگاه‌ها پول نمی‌دهند تا آرم کوچکی از آنها بر روی لباس باشگاه چاپ شود بلکه آنها در حال سرمایه‌گذاری هستند که سود‌آوری خوبی داشته باشد. به طور مثال هربرت هاینر مدیرعامل آدیداس پیش بینی کرده بود که این شرکت از قرارداد ده ساله و 750 میلیون پوندی خود با منچستریونایتد، 5/1 میلیارد پوند درآمد کسب می‌کند.

پس چرا باشگاه‌ها خودشان دست به تولید پیراهن‌های‌شان نمی‌زنند و تمام سود را برای خودشان برنمی‌دارند؟ جواب ساده برای این سوال این است که آنها باشگاه‌های فوتبال هستند و نه تولید‌ی پوشاک. آنها شبکه‌های لازم توزیع اجناس در سرتاسر جهان برای فروش صدها، هزاران و در برخی موارد میلیون‌‌ها پیراهن در سال را در اختیار ندارند. باشگاه‌های فوتبال به چنین منابعی دسترسی ندارند حتی بزرگترین‌ باشگاه‌های دنیا هم در مقایسه با تولیدکنندگانی مثل نایک و آدیداس بسیار کوچک هستند. برای درک بهتر این موضوع کافی است بدانیم که نایک در سه ماه مارس، آپریل و می 2017 مبلغی نزدیک به 7 میلیارد پوند درآمد داشته که این مبلغ از مجموع درآمد کل باشگاه چلسی در تاریخ 112 ساله‌اش بیشتر بوده.

شرایط انتقالات قرضی چگونه است؟

تصور غلط بسیار رایج دیگر این است که باشگاه‌ها هروقت که بخواهند می‌توانند بازیکنانشان را به صورت قرضی به باشگاهی دیگر بفرستند. در هر قرارداد قرضی، بازیکن باید قبول کند که به صورت قرضی به باشگاهی دیگر برود. هیچ بازیکنی تا به حال به صورت قرضی به جایی فرستاده نشده مگر این که قبل از آن تمام شروط شخصی بازیکن محقق شده باشد.

در نهایت مبلغی که باشگاه خرج کرده مهم است؟

معمولا عبارت "مبلغ خالص خرج شده توسط باشگاه" به گوشمان خورده که به معنی مبلغی است که باشگاه در آن پنجره نقل و انتقالات صرف خرید و فروش بازیکن کرده. با این حال وقتی صحبت از تجارت و اقتصاد باشگاه باشد، هیچ کدام از باشگاه‌ها مبلغ خالص خرج شده را وارد حساب‌هایشان نمی‌کنند. یکی دیگر از باورهای غلط این است که باشگاه‌ها تنها بر روی مبالغ نقل و انتقالات تکیه دارند و حقوق بازیکنان را وارد حساب و کتاب‌های باشگاه نمی‌کنند اما در حقیقت باشگاه‌ها پول بیشتری را بر روی حقوق‌ها و پرداخت غرامت‌ها صرف می‌کنند تا مبالغ نقل و انتقالات.

همچنین معمولا خیلی کم پیش می‌آید که یک مربی بر روی جزئیات کلیدی قراردادها دست داشته باشد. علاوه بر این مبالغ قراردادها در طی دوران قرارداد بازیکن به صورت تدریجی پرداخت می‌شود. پس اگر باشگاهی در این تابستان یک بازیکن را به مبلغ 40 میلیون پوند و با قراردادی 5 ساله به خدمت بگیرد، مبلغ انتقال آن بازیکن 8 میلیون پوند به ازای هر سال در 5 سال آینده ثبت خواهد شد و نه 40 میلیون پوند در این فصل.

به طور مثال وقتی باشگاه آرسنال الکساندر لاکازت را از لیون به مبلغ 53 میلیون پوند به خدمت گرفت، آرسنال تمام 53 میلیون پوند را در دفاتر هزینه امسال خود ثبت نخواهد کرد. بلکه هر ساله مبلغ 6/10 میلیون پوند در پنج ساله آینده در دفاتر هزینه ثبت می‌شود زیرا قرارداد این مهاجم پنج ساله بوده.

با ابن حال هنگام محاسبه مبلغ هزینه شده برای لاکازت، به جز مبلغ انتقال این بازیکن باید حقوق دریافتی وی را نیز مورد محاسبه قرار داد. همچنین مبالغی نظیر حق تصویر ، پاداش‌ها ، غرامت فسخ قرارداد و ... را نیز حساب کرد که باعث می‌شود هزینه‌های این بازیکن از 200 هزار پوند در هفته هم فراتر رود. آرسنال مبلغ انتقال لاکازت را چیزی در حدودسالانه 22 میلیون پوند در 5 سال آینده در نظر می‌گیرند و نه 53 میلیون پوند در این سال.

برای رفع شبهات باید گفت که باشگاه‌هایی که توانایی مالی کافی دارند معمولا تمام مبلغ انتقال را در همان ابتدای عقد قرارداد پرداخت می‌کنند. زیرا این کار به سود باشگاه فروشنده است و برای باشگاه‌ خریدار هم به صرفه‌تر است اما برای انتقال‌هایی با مبالغ بالا ، معمولا پول در اقساطی از پیش تعیین شده در طی یک یا دو سال پرداخت می‌شود. توجه داشته باشید که این کارها از اصول حسابداری محسوب می‌شود و تمام باشگاه‌ها در هشت لیگ برتر اروپا (و بسیاری دیگر از باشگاه‌های جهان) به انجام می‌رسد و انجام این محاسبات به خصوص برای تجاوز نکردن از قوانین جوانمردانه مالی فیفا بسیار ضروری است.

چرا مبادله بازیکن با بازیکن انجام نمی‌شود؟

منطقی‌تر است که تمام شایعات مربوط به انتقال یک بازیکن با بازیکنی دیگر را نادیده بگیرید. البته چند مورد استثنا هم وجود دارد(جابه‌جایی گالاس با کول، اتوئو با ابراهیموویچ، ماتیچ با لوئیز). مبادله بازیکن با بازیکن تقریبا هیچ‌وقت انجام نمی‌شود.(برای رفع شک شما باید گفت که انتقال روونی به اورتون و روملو لوکاکو به یونایتد یک مبادله بازیکن با بازیکن نبود). همین که یک بازیکن قرار است به باشگاهی دیگر برود به قدر کافی شرایط را پیچیده می‌کند حالا اگر یک بازیکن دیگر هم به این معامله اضافه شود، شرایط سخت‌تر و پیچیده‌تر نیز خواهد شد.

بازیکن دوم باعث می‌شود که باشگاه‌ها برای توافق بر سر قیمت وی به مذاکره مجدد نیاز پیدا کنند. باید یک بار دیگر با یک بازیکن دیگر و مدیر برنامه‌هایش صحبت کرد و حق انتقال یک مدیر برنامه دیگر را نیز پرداخت. علاوه بر این هر دو بازیکن باید تمایل به جدایی و پیوستن به باشگاه خریدار را داشته باشند.

بند آزاد سازی قرارداد بازیکنان چگونه عمل می‌کند؟

گاهی اوقات یک بازیکن بند آزاد سازی در قراردادش دارد و باشگاهی پیشنهادی به اندازه همان پول ذکر شده در بند آزاد سازی، مبلغی را به باشگاه پیشنهاد می‌دهد اما معمولا ان بازیکن هیچ وقت به باشگاهی که مبلغ آزاد سازی را پیشنهاد داده نمی‌رود. دلیلش چیست؟ دلیلش این است که دو نوع بند آزاد سازی داریم: بند آزادسازی واقعی و چیزی که به آن بند آزادسازی "با حسن نیت" می‌گویند.

بند آزاد سازی واقعی باشگاه صاحب بازیکن را مجبور می‌کند تا بازیکن را به باشگاهی بفروشد که به شرایط ذکر شده در بند آزاد سازی عمل می‌کند. این شرایط می‌توانند در هر قرارداد متفاوت باشند اما باشگاه‌ها معمولا سعی می‌کنند این بند را طوری تنظیم کننده که باشگاه رقیب نتواند آن را فعال کند. به طور مثال شاید یک باشگاه لیگ برتری شرطی تعیین کند که سایر باشگاه‌های لیگ برتری مجاز فعال کردن بند آزادسازی بازیکنشان نباشند. همچنین باشگاه‌های پرتغالی نیز برای فروش بازیکنشان به سایر باشگاه‌های پرتغالی، سه تا چهار برابر مبلغی که برای فروش آن بازیکن از سایر باشگاه‌ها می‌گیرند را از دیگر باشگاه‌های پرتغالی طلب می‌کنند.

بند‌ آزاد سازی با حسن نیت در حقیقت بی‌معنا است زیرا فقط باشگاه صاحب بازیکن را مجبور می‌کند تا پیشنهاد باشگاه پیشنهاد دهنده را در نظر بگیرد و با باشگاه خریدار برای فروش احتمالی بازیکن وارد مذاکره شوند.

* آرمین زمانی