مشکلات ورزش
هفته تربیت بدنی و ورزش مناسبت و بهانه خوبی است برای اینکه از سرانجام وظیفه و تذکر، فراتر از تعارفات و تشریفات و کلیشهها، این واقعیت مهم و البته نه چندان خوشایند را یادآور شویم که وضع ورزش کشور آنطور که شایسته و مورد انتظار است، هنوز رو به راه و به سامان نیست.
اظهارات اخیر وزیر ورزش مبنی بر اینکه: «ورزش کشوربا مشکلات جدی مواجه است» تایید بر سخن آغازین ماست و معلوم میدارد که حرف ما واقعنگرانه است و از سربدبینی و خدای ناکرده سیاهنمایی و این حرفها نیست. البته وزیر محترم در توضیح این سخن خود، بیشتر به مسائل روزمره و گرفتاریهای مالی و... اشاره و استناد میکند، اما ما ضمن تایید این مشکلات که جدی هم هست، حرفمان کمی فراتر از این است. حرفی همیشگی و تکراری که تکرار آن لازم و ضروری است. حرف ما این است که ورزش و تربیتبدنی که آن همه عقلا و علما درباره آن سفارش و توصیه کردهاند، و مثلا دانشمندی همچون افلاطون در آثار خود آن را از ضروریات تربیت کودکان و نسل جوان و آموزش و پرورش جامعه دانسته و حتی پیامبر گرامی اسلام(ص)، «عقل سالم را در بدن سالم» میداند و ما نیز به پاس آن، هفتهای را تعیین و مشخص کردهایم و سازمان و تشکیلاتی با گستره ملی برای اداره ورزش در نظر گرفتهایم و... هنوز در کشور ما و به ویژه در نزد مسئولان ورزشی و غیرورزشی آنطور که لازم است و آنطور که انتظار میرود، جدی گرفته نشده است.
به همین دلیل هم هست که میبینیم علیرغم چیزی کمتر از یک قرن از ورود ورزش مدرن به کشورمان هنوز ورزش از حیت مدیریتی و اداری از ساختار منسجم و نظام تعریف شده و کارآمدی برخوردار نیست. بدون زیادهگویی و حاشیهروی باید بگوئيم، ورزش و تربیت بدنی در معنا و مفهوم جدید آن مثل خیلی چیزهای دیگر که «جدید» هستند و از مشخصات دنیای امروز به حساب میآیند، از همان ابتدا و در دوره تجددگرایی تقلیدی به شکل صوری و تشریفاتی و تبلیغاتی وارد کشورمان شد. یعنی دکوراسیون آن را وارد کردیم نه سازوکار و فرهنگ آن را. یعنی اسمش آمد، رسمش نیامد، صورتش وارد شد، اما سیرتش نه! و این است که میبینیم بعد از گذشت سالها، ورزش ما علی رغم، داشتههای فنی و مایههای سرشار و کمنظیر، به ویژه در ابعاد انسانی، به خاطر ضعف ساختاری، تشکیلاتی و مدیریتی، که عمدتا ناشی از «جدی نگرفتن امر ورزش در نزد مسئولان» بود، هنوز از رشد و پیشرفت محسوس و مطابق برنامه برخوردار نیست، و هنوز بسیاری از گامهای ابتدایی و اقدامات بدیهی برای داشتن یک ورزش مستحکم و ساختارمند، مثل توجه علمی و اصولی و دلسوزانه به ورزشهای پایه، ورزش در مدارس و سروسامان دادن به نظام باشگاهداری و... برداشته نشده است و کماکان آنچه حاکم بر مدیریت ورزش ماست «روزمرگی» و حرکت به شیوه «باری به هر جهت» است!
با این همه همانطور که بالاتر اشاره شد، به دلیل وجود استعدادهای ذاتی و نیروی کمنظیر و پرمایه انسانی همواره در سطح قارهای و جهانی در رشتههای مختلف، افتخارات بزرگ و قابل تحسینی به نام ورزش ایران ثبت میشود. همین هفته گذشته پیروزی تیم فوتبال نوجوانان ایران بر تیم نوجوانان آلمان، آن هم با نتیجه جالب و خیره کننده 4-0، و یا تساوی تیم ملی فوتبال ایران در دیدار دوستانه با تیم روسیه (میزبان جامجهانی 2018)، آن هم در خاک حریف و... همچنین هفته قبل و هفتههای قبلتر از آن پیروزیهایی که در رشتههای مختلف به ویژه در ردههای سنی پایه (مثل کشتی فرنگی و...)پدید آمد، همگی اثباتگر ادعای ماست که کشور ما زمینهها و مایههای لازم برای پیشرفت در عرصه ورزش را دارد، اما متاسفانه به خاطر فقدان تشکیلات و ساختار متناسب و همچنین مدیریت ناکارآمد، نتوانسته است، راه خود را به سوی پیشرفت پیدا یا هموار نماید.
با این اوصاف، کاری که باید مسئولان انجام دهند و راهی را که ورزش ایران باید در پیش بگیرد مشخص است. شکی نیست که برای ساختن و سازمان دادن ورزش و راهاندازی آن در مسیر بایسته، یک عزم عمومی و اراده جمعی احتیاج است. علاوه بر تشکیلات اداره کننده ورزش، خیلی از سازمانها و نهادهای دیگر باید به نقش و وظیفه خود در باره ورزش عمل نمایند، دولت و دولتمردان باید درباره سروسامان دادن به امر ورزش، جدیتر و عملیتر وارد گود شوند، اما با توجه به مسائل گوناگون و مشکلات فراوان که در داخل و خارج کشور با آن درگیر هستیم، این انتظار هست که حداقل مسئولان ورزش، کار و وظیفه خود را جدی بگیرند و در حد توان و تا آنجا که در حیطه اختیارات و وظایف تعریف شده آنان است، برای روبهراه کردن امر ورزش و تربیتبدنی و ایجاد فضا و شرایط سالم و مناسب کاری، کوشا باشند. ما به جدیت معتقدیم که عملکرد و نوع نگرش و بینش «مدیران» و «ادارهکنندگان» ورزش در حال و روز ورزش تاثیر مستقیم دارد و این اعتقاد ما هم ریشه در «اعتقادات» ما دارد و هم در تجربه بشری و علوم برآمده از آن، این علی(ع)است که میفرماید: الناس بامرائهم اشبه من آبائهم»! (مردم به امیران خود شبیهترند، تا به پدران خود!) بر همین منوال باید گفت: اوضاع ورزش، چه خوب و چه بد، بازتاب دهنده کار و بار مدیریتی حاکم بر آن است و بس. اگر خواهان بهبود وضع ورزش هستیم باید در ساز و کار مدیریتی آن تأمل و تحول ایجاد کنیم و...
* سیدمحمدسعید مدنی