کوزه فوتبال...!
حضور تحسینبرانگیز و نتایج دور از انتظار تیم ملی فوتبال نوجوانان کشورمان در آوردگاه جهانی، باعث شد تا بار دیگر به ظرفیتهای غنی و توانمندیهای بالقوه ورزش خود افتخار کنیم و ببالیم و از سوی دیگر حسرت و تاسف بخوریم که چرا از این داشتههای کمنظیر آنطور که لازم و شایسته است به درستی استفاده نمیکنیم، آنها را به تمامی کشف نمیکنیم و چرا به شکل اصولی و کارآمد آنها را در ابعاد فنی و اخلاقی تربیت نمیکنیم و پرورش نمیدهیم؟ بدون تعارف کمتر کسی تصور میکرد یا هیچکس باور نمیکرد که تیم ملی نوجوانان ایران در مسابقات جامجهانی، اینگونه که دیدیم ظاهر شود و با اقتدار از گروه مقدماتی صعود کند و حریفانی چون آلمان را 4- 0 درهم بکوبد و از پس تیم مکزیک در مرحله8/1 برآید و سرانجام در مرحله4/1 نهایی، و به فاصله یک گام تا قرار گرفتن جزو 4 تیم برتر جهان در مصاف با حریف صاحب فوتبال (اسپانیا) شکست بخورد و سرفرازانه از دور رقابتها خارج شود. این که چرا کسی چنین تصوری درباره این تیم و چنین پیشبینیای درباره نتایج آن نمیکرد، دلیلش مشخص و کاملا روشن است. از قدیم گفتهاند: «از کوزه همان برونتراود که در اوست»، درکوزه فوتبال ما شرایط به گونهای است که با نگاهی کارشناسانه و تحلیل منصفانه کسی نمیتواند تصور کند که خروجی این فوتبال درخشیدن در میادین بزرگ و در کلاس جهانی باشد. بدون اینکه قصد نادیده گرفتن زحمات و تلاشهایی را که به هر حال از جانب مدیران و مسئولان در فوتبال ما انجام میشود، داشته باشیم، در حال حاضر آنچه در فوتبال ایران به نام «موفقیت» ثبت و دیده میشود، بیش از آنکه معلول وضعیت و برنامهها و تدابیر حاکم وجاری در این رشته ورزشی باشد، ریشه در تواناییهای ذاتی و استعدادهای انسانی وانگیزههای فردی دارد. بارها نوشتهایم و بار دیگر تاکید میکنیم مسئولان ورزش و متولیان فوتبال برای اینکه به درستی نقش و وظیفه خود را در قبال این رشته پرطرفدار و جذاب ایفا کنند، بایدفراتر از کمیتگرایی، نتیجه محوری افراطی و بالاخره خودفریبی و نادیده گرفتن واقعیات، بر کار و بار این رشته به معنای واقعی و دقیق کلمه «مدیریت» اعمال کنند.
فوتبال و در سطحی وسیعتر، ورزش ما برای جان گرفتن و پیشرفت کردن، لوازم و ابزار ابتدایی و ذاتی و طبیعی را دارد و آنچه که لازم است تا به میدان بیاید و این داشتهها را در مسیر پیشرفت و تکامل به جریان اندازد، «مدیریت» است.
جوانان ما در اکثر رشتههای ورزشی دارای استعداد و توانایی قابل توجه و کارسازی هستند، همین هفته گذشته در خبرها داشتیم که یکی از قهرمانان رشته وزنهبرداری بعد از پایان دوران محرومیت و بازگشت دوباره به صحنه، در جریان تمرینات تیم ملی رکورد جهان را در وزن خودش به شکل قابل توجهی ارتقاء داده است. از این گونه مثالها فراوان است بنابراین حرف و ادعای ما فقط در فوتبال و درباره این رشته ورزشی صادق نیست، بلکه تقریبا کلیت ورزش ما را در بر میگیرد. با این همه و با وجود این داشتههای زیربنایی و ابزار کارساز ضروری در ورزش هنوز کشور ما حتی در قاره کهن هم جزو کشورهای «صاحب ورزش» به حساب نمیآید و از حیث کمیت هم که بخواهیم مقایسه کنیم میبینیم فاصله ما با کشورهای پیشرفته در ورزش آسیا، مثل چین، ژاپن و کرهجنوبی، دهها مدال است! فاصلهای که با توجه به داشتههای انسانی و مادی ورزش ما، نمیتواند منطقی و قابل تحمل و گذشت باشد. بدون تردید عامل اصلی این فاصله، به شرحی که آمد، نمیتواند تواناییهای ذاتی و انسانی باشد، در این باره باید به عامل امکانات و بسیار مهمتر از آن، عامل «مدیریت» در ورزش اشاره کرد. نحوه مدیریت چه در بعد نظری و برنامهریزی و چه از حیث عملی و اجرایی باید آنقدر علمی و پیشرفته باشد که بتواند ورزش ما را در مسیر پیشرفت و علمی شدن قرار دهد. ورزشی که هنوز بسیاری از زیرساختهای اساسی را ایجاد نکرده است و به ورزش پایه، توجه بایسته را ندارد، فوتبالی که هنوز از «باشگاه» به معنی همه فهم و استاندارد آن بیبهره است، فوتبالی که به جای ضابطه و قانون، خیلی جاها، رابطه شخصی و دلالیسم، تکلیف مسائل را تعیین میکند و... هنوز تا پیشرفته شدن و حرکت در مسیر موفقیت خیلی کار دارد.
در شماره قبل در همین صفحه، به مناسبت اظهارات رئیس محترم فدراسیون فوتبال که گفته بود: «فوتبال راه خودش را پیدا کرده است»، نوشتیم و این جا به مناسبت نتایج تیم ملی نوجوانان باز هم مینویسیم، فوتبال ما اگر واقعا راه و مسیر خود را پیدا کند و در طول آن حرکت نماید، اگر شر حاشیهسازان و مانعتراشان منفعتجو از سر آن کم شود، اگر مدیریتی جهادی و مدبرانه و آینده نگر بر آن حاکم شود، قادر است، فراتر از اینها پرواز کند و جایگاههای بلندتر را به تسخیر در آورد و صد البته این «اگر و مگر» فقط درباره فوتبال صدق نمیکند، بسیاری از رشتههای ورزشی در کشور ما برای روبهراه شدن، بزرگی کردن و افتخار آفریدن، سخت محتاج بهرهمند شدن از «مدیریتی» هستند که بر کار و بار آنها «مدیریت» میکنند، نه معامله و فرصتسوزی و...!
* سیدمحمدسعید مدنی