جایی برای پیرمردها نیست ...
سیزدهم نوامبر 2017، روزی تلخ برای هواداران مستطیل سبز و به ویژه چکمه پوشان «آتزوری» بود.
قهرمان جام های جهانی 1934،1938 ،1982 و 2006 فقط نام تیم ملی بزرگ ایتالیا را یدک می کشید . گویی با هر قدمی که سپاه «آتزوری» به سرکردگی ونتورای 70 ساله از قدم برمی داشت تن «آگوستوس» را در گور می لرزاند . انگار باورمان نمی شد که نفس های ایتالیا به شماره افتاده ، شلیک سهمگین دقیقه 86 «الشراوی» هم کاری از پیش نمی برد و بازی به ثانیه های پایانی می رسید . «بوفون» هم به قلب دفاع زرد پوشان سلطنتی زده بود اما چه فایده ...
صدای سوت «متیو لاهوز» دنیا را روی سر لاجوردی پوشان آوار کرد ، چه کسی در مخیله اش می گنجید که ؛ به قول روزنامه ایتالیایی « توتو اسپورت» همه باید با هم در خانه بمانند و حضور در روسیه را به باد فراموشی بسپرند . هضم این قضیه برای داور اسپانیایی هم مشکل بود ؛ وقتی که بوفون را در آغوش می کشید انگار می خواست با زبان بی زبانی نام فیلم «برادران کوئن» را زیر گوشش نجوا کند که ؛ دیگر جایی برای پیرمردها نیست ...!
نگاه های «ده روسی» روی نیمکت مثل آتشی که زبانه می کشید هم حرف های زیادی برای گفتن داشت ؛ شاید می خواست به خاطر بازی ندادن «لورنزو اینسینیه» دمار از روزگار آقای سرمربی در بیاورد و ...
به طور حتم فوتبال هم مثل زندگی است ؛ مثل ماسک های خندان و گریان تئاتر؛ مثل دو روی یک سکه و...
اما اشک های «جیانلوئیجی بوفون » برای نسل دیوانه فوتبال که قهرمانانش یکی پس از دیگری مستطیل سبز را بوسیدند و رفتند ، قاب ماندگاری شد که تا زمان حیاتشان برای نسل های آینده روایت کنند . آخر او آخرین بازمانده بود ...
* کامران خطیبی