یادداشتی برای یک فوتبال جهانی/از وانت آقای گلرتاپایتخت6!
کیهان ورزشی-
عجب بهاری دارد این سال نکوی فوتبال ایران!
هنوز ماه اول را تمام نکرده ایم که اخبار عجیب و غریب فوران کرده است!
امروز خبر رسید که دروازه بان شماره یک تیم ملی و باشگاه پرسپولیس که باید همه حواسش به کارش باشد-کار دروازه بانی- تا خدای ناکرده در روسیه کار دست مان ندهد، با وانت افتاده به دنبال بردن اموال توقیف شده باشگاه نفت تا بخشی از مطالبات خود از این باشگاه را زنده کند.
لطفا اشتباه نشود! اینجا نقدی به بیرانوند وارد نیست و اتفاقا تلاش او برای گرفتن حق و حقوقش را می توان تحسین کرد؛ تلاشی که اگر همه طلبکاران این فوتبال از خود نشان دهند، تن و بدن آنهایی که برای شهرت وارد عرصه ورزش می شوند و کارشان حساب و کتابی ندارد را خواهد لرزاند؛ شاید هم عاملی شود تا آنان دیگر وعده سر خرمن به بازیکن و مربی و ...ندهند.
روی سخن ما با مدیران و مسئولانی است که سرشان را در برف کرده اند و نه می بینند و نه می شنوند.
روی سخن با فدراسیون فخیمه(!) فوتبال است که سرمربی خارجی اش برای دریافت پول خود، رئیس و رفقایش را تحریم می کند و دروازه بان شماره یک تیم ملی اش نیز وانت خود را در سطح شهر می چرخاند تا اموال توقیفی نفتی ها را بار بزند!
اینجا آنچه معنایی ندارد خود فوتبال است؛ فوتبالی که حدود یک ماه قبل یک میهمان بزرگ و نامدار(اینفانتینو) داشت؛ میهمانی که جهت مشاهده دستاوردهای فوتبال ما آمده بود اما روحش هم از تهدید کروش، وانت بیرانوند و ...خبر نداشت.
در گیر و دار همه این خبر های عجیب و غریب، دیروز خبر رسید که سرمربی یک تیم لیگ برتری با دستور مالک باشگاه و پس از تمرین تیم خودش، راهی تمرینات یک تیم دسته اولی شده و بجای سرمربی نگون بخت آن تیم، بازیکنان را تمرین داده است!
باری، این فوتبال قرار است حدود دو ماه دیگر همه پتانسیل خودش را در سطح جهانی به نمایش بگذارد و این یعنی ما جهانی هستیم و برای ما همین بس است؛ اینکه همه ببینند تیم ملی مان جهانی است و تنه بازیکنان مان به بزرگان بخورد،خیالی نیست زیر پوست آن چه می گذرد و ...
اینجا فوتبال ایران است؛ آنقدر اتفاق عجیب و غریب دارد که می توان پر مخاطب ترین سریال طنز نوروز سال بعد را از دل آن بیرون کشید! البته تا نظر جناب سیروس مقدم و همکارانش برای ساخت پایتخت 6 چه باشد!
حمید ترابپور
یاعلی!