مصلحت ورزش در حاکمیت ضابطه است
سر و سامان یافتن هر چه بیشتر ورزش و حرکت آن در مسیر پیشرفت در گروی رعایت اصول و شرایط و فراهم آوردن زمینه و بستری است که نه فقط در ورزش بلکه در هر حوزه و عرصه دیگری کارآمد و گرهگشاست. از مهمترین این اصول و شرایط قانونمداری، برنامه محوری، فسادستیزی و ... بالاخره رعایت اصل نظارت است. از اصلیترین عوامل برای ایجاد زمینه و فراهم آوردن بستر مناسب، سالمسازی محیطی و ایجاد فضای آرامش کاری است. در ورزش - مثل هر جای دیگر- هیچ فرد و عنصر و جزیی نباید به خودش حق و اجازه دهد که ورزش را و امکانات به امانت در اختیار را به وسیلهای برای کسب نفع شخصی تبدیل نماید و در اینباره هر کاری دلش بخواهد و بر وفق منافع نامشروع و مطامع زیاده خواهانه خود ببیند، انجام دهد، قانون بشکند و پای روی اصول اخلاقی و اداری بگذارد، ارزشهای فرهنگی و ملی و آرمانهای انقلابی و اعتقادی را نادیده بگیرد و... بدتر از همه کسی و مسئولی و تشکیلاتی هم در ورزش نباشد که به این رفتارهای افسار گسیخته، واکنش نشان دهد و جرات نداشته باشد که به آقایان بگوید بالای چشمتان ابرو است!
متاسفانه یکی از واقعیات تلخ و آزاردهنده در ورزش ما وجود چنین رفتارها و اقدامات و حرکاتی است که گهگاه به گوش میرسد و به طور مختصر حکایت از انحراف از قانون و شکستن هنجارها و نادیده گرفتن ارزشها و آرمانها دارد. نمونههای زیادی دراینباره در دست هست که اهالی ورزش هم کم و بیش با آن آشنا هستند و ذکر آنها موجب تفصیل کلام و سر رفتن حوصله خواننده محترم میشود. در همین هفتهها و روزهای اخیر چند اتفاق از این دست در ورزش ما رخ داد که حکایت از اینگونه نا به هنجاریها و قانونشکنیها داشت و... اتفاقاتی که در یک سنجش دقیق و تحلیل صحیح، خود «معلول» هستند، معلول عدم اجرای قانون و فقدان نظارت لازم و کافی بر کار و با ورزش، اتفاقاتی که اگر رخ میدهد، بیش از هر چیز از آن روی است که فضا و شرایط برای انجام آنها در ورزش ما مهیاست. دراینباره روشن است که مسئولان و مدیران ورزش، نقش و مسئولیت اصلی را برعهده دارند. آنها هستند که باید مهار کار در حوزه تحت اختیار را محکم بگیرند و قانون را اجرا کنند و مقررات را جاری سازند و بر کار و بار مجریان و زیرمجموعه خود اصل نظارت را مورد توجه قرار دهند و... این کار هر چند شاید به ضرر مشتی فرصتطلب و سودجو و سوءاستفادهچی و آویزان در ورزش تمام شود، اما تردیدی نیست که حتما به نفع ورزش و به مصلحت آن خواهد بود. دراینباره همه کسانی که ورزش ایران را میشناسند و در ردهها و حوزههای مختلف آن از کارشناسی گرفته تا مناصب مدیریتی و اجرایی، متفقالقول و هم عقیده هستند که ورزش ایران در ابعاد مختلف از ظرفیت مناسبی برای پیشرفت برخوردار است و جوانان ورزشکار ما در رشتههای مختلف قادرند خوش بدرخشند و افتخارآفرینی کنند، اما باز در اینباره همه نظر واحد دارند که برای استفاده بهینه از آن ظرفیت و شکوفا شدن و به بار نشستن این استعدادها باید به کار و بار ورزش مدیریت صحیح و دلسوزانه اعمال کرد. مدیریتی که اراده اصلاح و پیشرفت ورزش را داشته باشد و برای انجام این کار اصول و شرایط لازم و بایسته را اعمال و فراهم میکند، مثلا کار را به دست شایستهها و اهل فن و تخصص میسپارد، قانون و مقررات را قاطعانه اجرا میکند، بر کار و بار ورزش و ورزشیان نظارت دقیق اعمال میکند و... هیچ عاملی بهانه و دلیل قانع کنندهای برای عدم عمل به این مسئولیتها و وظایف نمیشود.
شنیدیم اخیرا یکی از مسئولان رده بالای فوتبال در واکنش به بعضی رفتارهای فرصتطلبانه و اقدامات منفعتطلبانه بعضی عناصر که مسئولیتهایی در اینجا و آنجای فوتبال و این تیم و آن تیم معروف دارند و از آن بوی مشمئزکننده «سوءاستفاده» به گوش میرسد، اظهار داشته است در آستانه حضور فوتبال در جام جهانی مصلحت نیست درباره این مسائل حساس بود و با متخلفان برخورد کرد!!! و... قس علیهذا
امیدواریم این شنیده ما صحیح و دقیق نباشد- که متاسفانه ظاهرا هست!- اما درباره این حرفهای مسئول اشاره شده و امثال او باید گفت، برخورد با متخلف و ایستادن در برابر متخلفان چه ارتباطی با حضور تیم ملی در جام جهانی دارد؟! اتفاقا حضور فو تبال ایران در جام جهانی باید باعث سلامت هر چه بیشتر فوتبال، ارتقاء سطح کیفی و کمی و «کلاس» آن بشود، نه اینکه این موفقیت فرصت و بهانهای شود برای گرد و خاک کردن متخلفان و جولان دادن سوءاستفادهچیها و هنجارشکنان.
در هر حال با توجه به جمیع جهات و شرایط کلی این انتظار از مسئولان و مدیران ورزش هست که درباره حوزه تحت اداره و نظر خود با جدیت و رعایت اصول، عمل و اقدام کنند، مهار کار را در دست داشته و جز به تحقق اهداف ملی ورزش و تامین خواسته و انتظارات بحق مردم به هیچ مشغولیت و هدف دیگری نپردازند و... تا شاهد شتاب گرفتن ورزش کشور در مسیر پیشرفت باشیم.
* سیدمحمدسعید مدنی