PDF نسخه کامل مجله
سه‌شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳ - December 24 2024
کد خبر: ۳۷۰۶۹
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۰:۴۹
جوانگرایی ناگزیر، یا هدفدار؟

لیگ زایشگر

دو هفته پیش نوشته بودیم که یک لیگ خوب، اهداف مشخصی دارد. گفته بودیم که مهمترین هدف یک لیگ خوب، رشد و پیشبرد فوتبال یک کشور از راههای مختلف است. نوشته بودیم، مهمترین این راه ها، کشف و معرفی استعدادها و پدیده هاست... گفتیم که برای بروز این استعدادها، به «جای خالی» نیاز است و لذا کوچ ستارگان ما به خارج، علاوه بر اینکه با یک مدیریت صحیح می تواند برایمان درآمدزا باشد و ناممان را در جهان مطرح کند، جا را برای این استعدادها و بروز توانایی هایشان باز می کند. و اینچنین، یک لیگ می تواند «زایشگر» باشد... گفتیم که نباید از رفتن نام های بزرگ بهراسیم و زانوی غم به بغل بگیریم. گفتیم که بی شک، جای خالی همه ستارگان پر می شود. گفتیم باید به اصول بپردازیم و بگذاریم آنانکه می خواهند بروند بروند، و پول هنگفتی که می خواستیم برای نگه داشتن آنها هزینه کنیم، صرف زیرساخت ها کنیم... ووو...

کورسویی در تاریکی مطلق

پس از هفته اول لیگ، از کاستی های آن نوشته بودیم که کم هم نبودند. کاستی هایی که کارکرد و بازده لیگ ما را بسیار کم و ما را نا امید می کنند. نا امید از اینکه اینهمه بریز و بپاش، می رود کنار همان اسراف و تبذیر هایی که اندک اندک نزد مردم و در کشور ما نهادینه می شود... همان چیزی که حتی روایی لیگ ما را زیر سوال می برد. نا امید از اینکه این لیگ پر دردسر، با از دست دادن ستارگانش، تماشاگرانش را نیز بیش از پیش از دست خواهد داد. نا امید از اینکه دو تیم چشم و چراغ فوتبال ما، سرخابی های محبوب آسیا، با این وضعیت مبهم، که یکی پنجره اش بسته بوده و دچار کمبود بازیکن شده، و دیگری 5 بازیکن کلیدی خود را از دست داده و سه ستاره اش هم با مصدومیت فصل را آغاز کرده اند، چگونه می خواهند در آسیا آبروی فوتبال ما را حفظ کنند؟ نا امید...

اما در نا امیدی، بسی امید است! ما دیدیم که سرخ های پایتخت، با همان کمبود بازیکن، در سه هفته اول صدر نشین شدند، و امیدوار شدیم که با همین شیوه بتوانند در آسیا هم آبروداری کنند. دیدیم که آبیهای پایتخت، علیرغم تغییر 60 تا 70 درصدی ناگزیر، باز هم فوتبال امیدوار کننده و جسورانه ای را به نمایش می گذارند و باور کردیم می توانند در آسیا هم آبرومندانه ظاهر شوند، آنهم با رو کردن تعدادی جوان بی نام و نشان! براستی اگر مامه تیام بود، جا برای بازی کردن روح ا... باقری باز می شد؟ اگر حسینی نمی رفت و چشمی مصدوم نمی شد، اصلا به دانشگر بازی می رسید؟ اگر آبی ها ناگزیر به پوست اندازی نبودند، بازی کردن امثال محمدی مهر و صیادمنش و آذری و آقایی و... اصلا قابل تصور بود؟ البته که شرایط و بهانه های جوانگرایی با توجه به بسته بودن پنجره نقل و انتقالات برای سرخ ها مهیا تر بود و همه ما و حتی طرفداران دو آتشه این تیم آمادگی پذیرش این ریسک را داشتیم. اما با توجه به تفکرات برانکو، می شد حدس زد که این جوانگرایی به راحتی قابل انجام نیست... هرچند گمان می کنیم در ادامه لیگ و احتمال فرسایش ترکیب ثابت سرخ ها، برانکو نیز ناگزیر پا در چنین راهی بگذارد و فوتبال ما را با طراوت و جوان سازد.

تیم های شجاع

اگر جوانگرایی سرخابی ها را ناشی از شرایط ناگزیری بدانیم که برای یکی، بسته بودن پنجره نقل و انتقالات و برای دیگری، تعویض بی موقع مدیریت و نیز اصرار برخی از بازیکنان برای لژیونر شدن را شامل می شد، برخی تیم ها نیز بودند که بدلیل دیر بسته شدن، دست به جوانگرایی زدند. چنین تیم هایی، اغلب رو به ته مانده بازیکنان سرگردان در فصل نقل و انتقالات می آورند و گاهی حتی به بازیکنان بازنشسته پیشنهاد عقد قرارداد می دهند! تیم های تازه راه یافته به لیگ، اغلب جزو این دسته هستند که با بهانه «افزایش بار تجربی» ، بازیکنان پا به سن گذاشته را جذب می کنند تا به خیال خود، کمبود تجربه حضور در لیگ را جبران نمایند! اینها معمولا ناکامان بزرگ این تصمیم به ظاهر مستدل هستند. مسیری که سال گذشته سپیدرود رفت و کم مانده بود سقوط کند، و امسال هم که... اما تیم تازه لیگ برتری شده و شمالی نساجی قائمشهر، خلاف این مسیر را طی نموده و با تغییرات جزئی و نیز جوانگرایی نسبی، لیگ را آغاز کرد... باید بنشینیم و ببینیم نتیجه این ریسک چه خواهد بود. تیم جنوبی استقلال خوزستان، که اکنون دیگر جزو تیم های با تجربه لیگ محسوب نمی شود و اتفاقا مانند سپیدرود، سال گذشته تا نزدیکی های سقوط پیش رفته بود، با از دست دادن کادر مربیگری و نیز تعداد زیادی از بازیکنان مجرب خویش، رو به یک حرکت شجاعانه آورد و با در اختیار گرفتن جوانان کاملا ناشناخته، گام در کارزار سخت لیگ گذاشت. شاید برخی بخواهند تساوی این تیم مقابل قهرمان سال پیش ما را به مسائل و حواشی بازی نسبت دهند. اما بواقع در حرکات تیمی آنها، یک عزم چشمگیر دیده می شد. برای دیدن نتیجه نهایی این تیم جوان هم باید اندکی صبر کنیم...

یک تصمیم بزرگ

اینهمه از جوانگرایی و فوائد آن گفتیم، اما آیا بواقع باید آن رابعنوان یک قانون نانوشته بپذیریم و برای همه تیم ها لازم الاجرا بدانیم؟ حقیقت این است که در یک فوتبال بواقع «خصوصی» ، ما باید همه چیز را بر عهده صاحبان باشگاهها بگذاریم. همانگونه که نمی توانیم برای نحوه زندگی و خرج کرد افراد مختلف نظر دهیم، در مورد شیوه تیمداری مالکان خصوصی باشگاهها نیز نمی توانیم دستوری عمل کنیم. ما تنها می توانیم قواعد و اصول مصوبه فوتبال و لیگ را به آنها ابلاغ نماییم. اما نمی توانیم جزییات مخارج و هزینه هایشان را در اختیار داشته باشیم. دقیقا به همین دلیل، هرگز نمی توانیم به تراکتورسازی بگوییم چرا اینهمه برای استخدام مربی و بازیکن هزینه کرده. بی شک اگر این مسیر مسیر درستی باشد، باقی تیم ها نیز از آن پیروی می کنند، و اگر هم اشتباه باشد، هم خود تیم پر هزینه، و هم تیم های دیگر، مسیر جدیدی را می پیمایند و کم کم این حالت به تعادل می رسد.

از سویی دیگر، «استراتژی» باشگاه ها برای تعیین هزینه های تیمداری بسیار مهم است. بی تردید، اگر ما بخواهیم در سطح آسیا برای قهرمانی بجنگیم، مجبوریم از بازیکنان بزرگ، با تجربه بین المللی سود ببریم و طبیعی است که چنین بازیکنانی علاوه بر هزینه های بیشتر، شاید خیلی هم جوان نباشند. یعنی حالا که جیب اغلب تیم های ما به خزانه دولت و مردم وصل است، اگر ما امروز شعار قهرمانی سرخابی ها در آسیا را می دهیم و برای این مهم دعا می کنیم، باید با صرف هزینه بیشتر و به کار گیری مدیریت قوی تر، کاری می کردیم تا آنها ستارگانشان را حفظ کنند و با ساز و برگ کافی به جنگ حریفان تا دندان مسلح بروند... اگر هم بر اساس نوشته های دو سه هفته اخیر، چشم بر قهرمانی در این سطح باشگاهی بسته ایم و بیشتر به سازندگی فکر می کنیم، پس نباید انتظار مردم را از این دو دردانه فوتبالمان بالا ببریم و شایسته است که صادقانه به هواداران بگوییم؛ علیرغم نتیجه گیری خوب سرخ ها و بازی درخشان آبی ها در هفته های نخستین لیگ برتر، اسلحه آنها برای جنگ با رقبای آسیایی، خالیست!!!

با تمام اینها، باز هم به جوانان سرشار از «خواستن» خود می بالیم و هرگز امیدمان را از دست نمی دهیم...

* محمدشفائی