PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۳۷۴۲۳
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۹
لزوم رعایت اصل "قانون گرایی" در ورزش

ورزش و ورزشکار را ابزار نیل به منافع شخصی نکنیم!

قانون و پیشرفت

اندیشمندان و صاحبنظران علوم اجتماعی وفرهنگی در باره اهمیت قانون و تاثیر آن در زندگی اجتماعی و مدنی انسان تا آنجا پیش رفته که معتقدند میزان تمدن و پیشرفت هر جامعه را فراتر از ظواهر و برخورداری از عناصر مادی تمدن باید در میزان احترام و پایبندی به قانون دانست. یعنی این حضرات میان قانون و تمدن ارتباط مستقیم و تنگاتنگ قائلند. اصولا یکی از وجوه تمایز انسان با حیوان همین روح واصل" قانونمداری" است که در باره انسان ها صدق می‌کند ودرباره حیوانات هم اگر هست همان قوانین مبتنی بر غرایز است. از این سخن می توان چنین نتیجه گرفت که جوامع به میزانی که به قانون پایبند هستند و" قانون" بر سازوکار اجتماع حاکم است و قانون تکلیف روابط ومناسبات و معاملات افراد را تعیین می کند از حیوانیت و " جامعه حیوانی" فاصله میگیرند و در مسیر تکامل انسانی روبه جلو حرکت می کنند.و... این مقدمه مختصر و خیلی چکیده را آوردیم تا بگوئیم یکی از رموز پیشرفت در هر عرصه و حوزه ای از جمله همین ورزش که مشغله من و شماست حاکمیت، رعایت و اجرای قانون است.احادیث و روایات دینی ما هم در اهمیت قانون ولزوم رعایت آن نه تنهاساکت نبوده بلکه در این باره تاکیدات موءکد داشته اند.

در این باره حتی در آموزه های دینی آمده است که قانون بد بهتر از بی قانونی است. در هرحال آنچه در آن تردیدی نیست این است که قانون وحاکمیت آن از عوامل لازم برای حرکت در مسیر پیشرفت است. سازندگی و پیشرفت نیازمند لوازم و شرایطی است که شاید مهمترین آن آرامش و امنیت است. اگر نگوییم همه اما بسیاری از این شرایط را حاکمیت و اجرای قانون فراهم می آورد.قانون احساس امنیت ایجاد می کند و این احساس باید در یک جامعه و نزد مردم وجود داشته باشد تا آنها در حوزه های مختلف در مسیر تحقق اهداف ملی و اجتماعی حرکت کنند. ضمن اینکه یکی دیگر از نتایج مثبت اجرای قانون و مقررات پیشگیری از انحرافات و هنجار شکنی ها وجلوگیری از نفله شدن سرمایه ها و داشته های مادی و انسانی است.

قانون گرایی و شایسته سالاری

به گواه صفحات مجله وآرشیو موجود و حی وحاضر کیهان ورزشی به سهم خود و در وقت و هنگام خود بارها در باره لزوم احترام به قانون و رعایت و اجرای قانون در ورزش مطا لبی را به رشته تحریر در آورده است. دلیل آن هم انجام وظیفه در جهت رعایت مصلحت ورزش بوده است. ورزش ما برای پیشرفت و حرکت روانتر و شتابنده تر در این مسیر نیازمند آرامش و محیط سالم کاری است. در این باره اجرای قوانین و مدد گرفتن از مقررات موجود ودر صورت لزوم اصلاح کاستی ها ونقصان های قوانین موجود می تواند خیلی موثر ودر ایجاد شرایط سالم و بایسته‌نقش مهمی را ایفاء نماید.قانونگرایی موجب می شود دست مداخله گر جریانات مخرب و غیر مسئول که از قبل ورزش می خواهند نان ونام غیر مشروع خود را تامین کنند بسته شود ودر عوض شرایط برای به میدان آمدن و به کارگیری عناصر شایسته و کارآمد فراهم آید.در واقع قانونگرایی خواه و ناخواه به رعایت واجرای اصل شایسته سالاری منجر می شود یا حداقل شرایط را برای رعایت این اصل تسهیل می‌کند.از طرف دیگر پایبندی به قانون و اصرار در اجرای مقررات آن هم به شکل عادلانه و نه گزینشی و باز درباره همه ونه به شکل تبعیض آمیز از شکل گیری وریشه دواندن رسوم مخرب و آسیب های ویرانگری مثل " بازیکن سالاری"و"بوقچی سالاری" و... جلوگیری می کند و باعث سلامت محیط ورزش ، رشد جوانان و صیانت از استعدادها و بالاخره ارتقا کیفی ورزش و قدرت افتخار آفرینی آن‌می شود.

ناکامی کیانوش

همه می دانیم که متاسفانه از رهگذر عدم اجرای مقررات و رفتار تبعیض آمیز چقدر استعدادهای ما هدر رفته ویا هنوز شکفته نشده پرپر شده اند. برای اینکه مثال زنده و ملموسی بزنیم از ناکامی کیانوش رستمی در بازی های آسیایی جاکارتا نام‌می بریم.باز همه می دانیم دلیل اصلی ناکامی وزنه بردار ما که مقام قهرمانی المپیک را هم در کارنامه خود دارد در وهله اول فنی نبود.مسایل فنی فرع قضیه است. اصل ماجرا و دلیل اصلی ناکامی کیانوش را باید در اتفاقاتی جستجو کرد که میان او و فدراسیون و کادرفنی تیم ملی گذشت. در این باره پیش از این بسیاری از استخوان خرد کرده ها و با تجربه های ورزش تذکر و هشدار داده بودند و چنین روزها و نتایجی را پیش بینی می کردند اما متاسفانه نه رستمی به این هشدارها وقعی نهاد ونه فدراسیون این قدرت را در خود دید که قانونی و وفق مقررات با رستمی رفتار کند. وقتی اصول و مقررات قربانی مصلحت اندیشی های کاسبکارانه می شود ونتیجه گرایی و کمیت محوری فکر وذهن‌ما را از اهمیت عمل به اصول غافل می کند و " مدال و نتیجه را عشق است!" و " بی خیال اصول و مقررات!" شعار و ملاک عملکرد مسئولان و مدیران ورزش ما می شود باید هم منتظر چنین ناکامی هایی هم باشیم.ناکامی هم در عدم‌پایبندی به مقررات و هم در کسب نتیجه ای که به خاطر آن اصول را قربانی کردیم یعنی دو سر باخت!

برکناری مربی اسپانیا

متاسفانه از این گونه مسائل در ورزش ما زیاد است.‌مسائلی که همانطور که بالاتر اشاره شد معلول عدم‌پایبندی مسئولان و مدیران و بالتبع آن دیگر عناصر و اجزای ورزش به قانون است و همچنین ریشه درحاکمیت دیدگاه کمیت گرایی و نتیجه محوری در ورزش است.این در حالی است که اتفاقا در کشورهایی که ورزش پیشرفت کرده است پایبندی به قانون و اجرای دقیق و بی تعارف و بدون مصلحت اندیشی کاسبکارانه یکی از اصلی ترین دلایل‌ توسعه و پیشرفت ورزش وهمچنین مدال اوری و افتخار افرینی است. در واقع در آن کشورها مقررات محوری و اعمال قانون با مدال آوری وافتخار آفرینی نه تنها تضاد و مباینتی ندارد بلکه پیش شرط لازم آن است. همین کشور چین که قدرت اول ورزش آسیا ویکی از سه قدرت اول ورزش دنیا به حساب می اید به این جایگاه و مکان نرسیده است مگر در سایه عمل به اصول که یکی از مهمترین این اصول اجرای مقررات است. همین 2 ماه پیش بود تا در آستانه اولین بازی تیم ملی اسپانیا در جام جهانی ، فدراسیون فوتبال این کشور به خاطر عدم رعایت قانون و مقررات ، رای به برکناری سرمربی این تیم داد! ما نیزاگر می خواهیم ورزش کشورمان که واقعا و بدون اغراق مستعد ولایق پیشرفت است باید به اصولی مثل قانونمداری بیشتر پایبند و عامل باشیم. در این باره مسئولان و مدیران و در یک کلام" امرای" ورزش نقش مهم و اصلی را بر عهده دارند .

ایجاد فضای سالم و محترمانه در ورزش

این سخن مولا علی(ع) خیلی پرمعنا وقابل تامل است که باید آن را به ویژه مدیران و مسئولان ورزش ما خیلی جدی بگیرند که:" الناس بامرائهم اشبه منهم بابائهم". یعنی: مردم به امیران و راهبران خود از پدران و اباء خود شبیه ترند! این است که می‌گوئیم نقش مدیران و مسئولان ورزش در حاکمیت اصول در ورزش از همه مهمتر و حساس تر است.اگر انها قانون را جدی بگیرند و در گیرودار کارها ی خود و فعالیت های ورزش بر اجرای آن پایبند باشند و مصلحت این و ان دوست و آشنا و هم باندی و جناحی را به مصالح ورزش و منافع ملی ترجیح ندهند بدون شک در ایجاد فضایی سالم و محترمانه برای سازندگی و کار کردن گامی بسیار قاطع و مهم برداشته اند ضمن اینکه راه را بر خلاف و خلافکاری و خلافکاران بسته اند. اگر ما در ورزش خود یا هرجای دیگری بساط سوءاستفاده و دلالی افسار گسیخته و فساد و رانت و دست درازی به بیت المال و دزدی از جیب مردم و حق خوری و تبعیض و... را گسترده می بینیم و فریاد دلسوزان ودردمندان جامعه و حتی خود مردم به گوش کسی نمی رسد برای اینکه قانون اجرا نمی شود یا بد و کمرنگ و تبعیض آمیز و ناقص اجرا می گردد.

خلافکاری و فساد معلول است نه علت

خلافکاری و سوءاستفاده و مال مردم خوری وتبعیض و بی عدالتی خیلی زشت است و کسی در زشت بودن آن شکی ندارد اما نباید از نظر دور داشت که اینها همه معلول است و نه علت. علت همان است که عرض شد عدم رعایت قانون و پایبندی به مقررات است! وقتی قانون باشد وبموقع و بجا و با قاطعیت اجرا نشود آن وقت بی تعارف خیلی ها وسوسه می شوند پا از گلیم خود درازتر کنند به مال و حریم دیگران طمع کنند و... عملا هرج ومرج و بی قانونی را دامن بزنند.ودر چنین شرایطی سخن از سازندگی و کار مثبت و خدمت به جامعه حتی سخن گفتن از ارزش‌های فرهنگی مثل ادب و احترام واصلاح و تربیت وحرمت ورعایت کسوت و قانع بودن به حق خود و حتی ازحق خود به نفع جامعه گذشتن و ایثار و... بیشتر به شوخی وبه اصطلاح فرنگی ها" جوک" شبیه است تا حرف حسابی ومورد اعتنا. بنابراین در وهله اول این وجود قانون و اجرای درست و قاطع آن است که مانع از جری و گستاخ شدن افراد به تجاوز به حقوق جامعه می شود ودر مرحله بعدی این کیفیت و چگونگی و جهت گیری و دریک کلام محتوی قانون است که در ارتقای امنیت و سلامت وایجاد شرایط مطلوب برای کار سازنده و روبه هدف ملی تاثیر خود را می گذارد. درست است آنچه در باره آن حرف می زنیم مختص ورزش نیست و حرف از اصولی است که درباره همه جنبه ها وحوزه های زندگی اجتماعی صدق می کند. متاسفانه خیلی از گرفتاری هایی که امروز جامعه ما نه فقط در ورزش که در حوزه های دیگر زندگی اجتماعی به ویژه در عرصه اقتصادی و معیشتی با آن دست به گریبان است از رهگذر همین جدی نگرفتن قانون ویا عمل نکردن بموقع و یا تعلل کردن دربرخورد با مفسدان و مفاسد اجتماعی است وبه قول شاعر:ترحم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر گوسپندان!

وقتی با مفسد وفاسد بموقع و قانونی و قاطع برخورد نمی شود نتیجه اش می شود این که می بینیم. تازه ما معتقد هستیم که ورزش ما علی رغم همه انتقادات بحق که از حیث فنی و فرهنگی بر آن وارد است باز از نظر احترام به قوانین واجرای ‌مقررات از خیلی از حوزها جلوتر است! حالا ببینید بعضی جاهای دیگر چه خبر است؟!

کار هرکسی نیست خرمن کوفتن!

زیاد حوصله خواننده محترم را سر نبریم.همانطور که بالاتر اشاره شد توجه به قانون ولزوم حاکم بودن حساب و کتاب و نظم و نسق در کار ورزش به عنوان عاملی ضروری برای پیشرفت ورزش از مواردی است که ما هرگاه لازم دیده و بهانه ای به دست آورده ایم به سهم و بضاعت خود در باره آن‌نوشته ایم. مطلب این شماره تکاپو را هم به موضوع "قانون و قانونمداری" در ورزش اختصاص دادیم تا بار دیگر در آستانه آغاز فصل جدید ورزش و همچنین بازگشت سربلند تیم ملی فوتبال از آوردگاه جهانی روسیه ودر جریان بودن هجدهمین دوره بازی های آسیایی که به میزبانی کشور اندونزی و شهر جاکارتا برگزار می شود از سر انجام وظیفه و به سهم خود - به ویژه خدمت کسانی که امروز سکان مدیریت ورزش را بر عهده دارند، یادآور شویم، ورزش ایران به لطف سرمایه های سرشار مادی و به ویژه انسانی از ظرفیت بسیار بالایی برای رشدو پیشرفت برخوردار است.برای اینکه از این سرمایه ها و دارایی های غالبا خدادادی درست استفاده شود و عملا شکر نعمت به جای آورد باید حتی الامکان و در حد توان بر کار وبار ورزش حساب و کتاب و مقررات و در یک کلمه " قانون" حاکم باشد. این سخن البته خیلی طبیعی و بدیهی به نظر می رسد اما مثل هر امر حق دیگری در وادی عمل انجام آن خیلی سخت است و به طوری که باید گفت:کار هر کس نیست خرمن کوفتن!

کمرنگ شدن مقررات به نفع فرصت طلبان است

این کار مردانی را می طلبد که می خواهند به مسئولیتی که در قبال جامعه و ورزش پذیرفته اندقصد دارند بدون تنبلی و راحت طلبی و خوشباشی و استفاده شخصی و خانوادگی و جناحی از مواهب این مسئولیت پست با همه وجود به مردم و جوانان و ورزش کشور خدمت کنند. حاکمیت قانون و حرکت در چار چوب مقررات و اعمال نظارت و قرار دادن هر چیز و نشستن هر کس سرجای خودش فواید بسیاری برای ورزش دارد وصد البته با منافع عده ای فرصت طلب کاملا در تضاد است. هرچقدر حاکمیت قانون در ورزش کمرنگ باشد و جدی گرفته نشود این به ضرر ورزش والبته به سود جریانات مخرب و عناصر آویزان وسود جو در ورزش است. مسئولان با عمل خود باید نشان دهند که به سود ورزش عمل می کنند و یا جاده صاف کن جریانات ضد ورزش هستند. باز تا کید می کنیم حاکمیت قانون و محکم گرفتن مقررات موجب جلوگیری از اتلاف سرمایه های مادی و انسانی می شود.

تلف شدن استعداد ها

بالاتر ازکیانوش رستمی حرف زدیم. از این مثال ها که از تلف شدن استعدادها و هرز رفتن توانایی ها واستعدادها حکایت می کند در رشته های مختلف ورزش ما فراوان است. چرا مهدی رحمتی که در ۳۵ سالگی(علی رقم دریافت گل از حریف قطری) این چنین در لیگ فوتبال این چنین سرپنجه وقبراق از دروازه تیمش محافظت می کند الان نزدیک شش هفت سال است که در تیم ملی جایی ندارد؟ اگر کروش یقه کار را در تیم ملی محکم نمی گرفت ماجرای رحمتی برای دیگران هم بعید نبود تکرار شود. این روزها خبر هایی در باره دو بازیکن جوان و تازه وارد استقلال اخباری به گوش میرسد که به خاطر مسائل انضباطی با محرومیت هایی از سوی کمیته ذیربط در فدراسیون فوتبال مواجه شده اند البته شنیدیم که چند روز پیش قبل از بازی استقلال با السد قطر وقتی آقای تاج رئیس فدراسیون فوتبال در محل تمرین این تیم حاضر شده خبر بخشودگی این دو بازیکن جوان را به مسئولان این تیم ابلاغ کرده است.ما شخصا نه طرفدار محرومیت هستیم و نه بخشیدن، مهم این است که از ابزار قانون برای سلامت ورزش و حفظ استعدادها درست استفاده شود. امیدواریم هم آن محرومیت و هم این بخشودگی بیش از هر چیز هشدار وبیدار باشی باشد برای این دو جوان مستعد که در آغاز راهی پر فراز ونشیب با بیم و خطرهای فراوان قرار دارند. همچنین شنیدیم که کرانچار سرمربی تیم فوتبال امید یک روز قبل از بازی کره جنوبی حکم اخراج یکی از بازیکنان اصلی تیم امید را- که او نیز عضو یکی از تیم های پرطرفدار کشورمان یعنی پرسپولیس است- صادر کرده و بازیکن خاطی را شبانه به کشور برگردانده اندو...

انسان جایزالخطاست...!

گفتیم از این نمونه ها در ورزش ما فراوان است و البته طبیعی هم هست. در همه جای دنیا حتی در پیشرفته ترین و حرفه ای ترین کشورهای دنیا.بالاخره پای انسان و به ویژه نسل جوان در میان است وانسان هم از انجا که انسان است جائزالخطاست. مهم این است که دستگاه های قانونی و نظارتی حتی الامکان جلوی خطاها و لغزش ها را بگیرد و یا در صورت اتفاق با آن برخورد بایسته واصلاحی - نه کینه توزانه و مخرب- را داشته باشد. این بچه ها و جوان ها در ورزش در دست بزرگترها ؛ مربیان و مدیران امانت هستند باید آنها را پرورش داد در مسیر سالم هدایت کرد و...به هیچ وجه نباید آنها و سرنوشت وزندگی آنها را قربانی پیروزی های زودگذر ومقطعی کرد.

چرا از ورزش لذت نمی بریم؟

سخن هر چند در این باره " لزوم قانون گرایی در ورزش" بسیار است اما مجال اندک است و باید به فکر حوصله خواننده محترم هم بود:

اندکی پیش تو گفتم غم دل ترسیدم که دل آزرده شوی ورنه سخن بسیار است

پس حرف آخر را هم بزنیم. یکی از حرف های مشهوری که درباره ورزش ما مطرح است این است که " ما از ورزش لذت نمی بریم" در دنیا مردم از حضور در کنار ورزش وبا رفتن به ورزشگاه هاصرفنظر از برد وباخت ها لذت می برند و روحیه میگیرند و بانشاط و سرزنده تر زندگی را پی می گیرند اما در اینجا ورزش ورقابت های ورزشی- به ویژه در رشته های پرطرفداری مثل فوتبال به محلی برای دعوا و جنگ اعصاب و نفرت پراکنی و حرمت شکنی و... تبدیل شده است! جالب است شنیدیم اخیرا حتی کسانی که از طریق ابزار در اختیار مثل رسانه آن هم رسانه تاثیر گذاری چون تلویزیون خود در ایجاد این وضع نقش غیرقابل انکاری دارند از حاکمیت چنین جو و شرایطی در فوتبال ما انتقاد فرموده اند!!.. ما البته به وقت خودبه این موضوع مفصل تر خواهیم پرداخت و... اما به طور اختصار واجمال عرض می کنیم که در اینجا نیز راه حل وبهترین راه حل ; قانون است. قانون و انجام عادلانه آن امنیت واعتماد به وجود می آورد و اعتماد هم موجب اعتبار و احترام می شود. و فضایی که همه به هم احترام بگذارند واحترام همه از تماشاگر گرفته ; تا پیشکسوت ومربی و بازیکن و... حفظ می شود حتماً درفضایی لذتبخش و نشاط آور خواهد بود...

* سیدمحمدسعید مدنی


پربازدید ها