PDF نسخه کامل مجله
سه‌شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳ - December 24 2024
کد خبر: ۳۹۵۹۵
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۳

جمعه بازار ...

جمعه بازار ...

حریف تمرینی خوب!

تیم ملی فوتبال ایران در یک بازی دوستانه، اما محکم و پربرخورد، در برابر تیم ترینیداد و توباگو 1-0 برنده شد.

گل تیم ملی را کریم انصاریفرد، دقیقه 50 با ضربهای زمینی از پشت هجده قدم وارد دروازه حریف کرد. کریم با این گل، پنالتی را که در دقیقه 32 با هوشیاری «ماروین فیلیپ» دروازهبان حریف هدر داده بود، جبران کرد. تیم ملی ایران که خود را برای حضور در مسابقات جام ملتهای آسیا که کمتر از دو ماه دیگر در امارات برگزار میشود، آماده میکند. با این پیروزی روحیهبخش، هم باز هم در ورزشگاه آزادی نباخت و هم اینکه با حریفی دست و پنجه نرم کرد که هرچند «اسمی» و پرآوازه نبود، اما حریف تمرینی خیلی خوبی بود. کروش و شاگردانش روز سهشنبه همین هفته(28 آبان) با تیم ملی ونزوئلا بازی میکند.

حضور بیرمق تماشاگر

نکتهای که درباره بازی روز پنجشنبه تیم ملی قابل تأمل است و یادآوری آن خالی از فایده نیست حضور کمتعداد تماشاگر و استقبال بیرمق هواداران فوتبال از این بازی بود. شاید علت اصلی یا یکی از علل اصلی این موضوع، سردی هوا و بارندگی بیامان این روزها در تهران باشد...؟! ما که امیدواریم همین باشد و... تماشاگران به عنوان بزرگترین حامیان تیم ملی، با وجود بعضی حرف و نقلها- که متاسفانه همیشه در فوتبال ما بوده، به ویژه در مقاطع حساس- کماکان پای تیم ملی بایستتند و حمایت بیشائبه و همیشگی خود را از آن دریغ ندارند...

جمعه بازار ...

آخرین فرصت منصوریان؟!

آقای امید نمازی سرمربی تیم ذوبآهن بعد از نتایج ناخوشایند اخیر این تیم در لیگ برتر، استعفای خود را به مدیریت تیم تقدیم کرد و خیلی دوستانه و محترمانه با این تیم اصفهانی خداحافظی کرد. مدیران تیم ذوبآهن هم گویا انتظار و یا شاید هم توقع این کار را از امیدخان داشتند، چون بلافاصله و بیدرنگ، حکم سرمربیگری تیم را به نام یکی از چهرههای نامآشنای فوتبال ایران یعنی علیرضا منصوریان صادر کردند. منصوریان که دو فصل تقریبا ناموفق با استقلال را تجربه کرده، به طوری که در شروع دومین فصل مجبور به کنارهگیری شد و جای خود را به وینفرد شفر آلمانی داد، حالا بعد از حدود یکسال دوری از عالم مربیگری حتما انگیزههای بسیاری برای کار کردن در ذوبآهن و اعاده حیثیت کاری خود دارد، امیدواریم آقای منصوریان قدر این فرصت را بداند، چون اگر نداند دیگر معلوم نیست، از این طور فرصتها گیرش بیاید...!

ورزشگاه فولاد

ورزشگاه مدرن و منطبق با استانداردهای بینالمللی فولاد خوزستان هم افتتاح شد. حالا شهر قهرمان و ورزشخیز اهواز علاوه بر ورزشگاه قدیمی تختی از دو ورزشگاه پیشرفته و مجهز برخوردار است. این حتما باعث خوشحالی همه ورزشدوستان ایرانی است. کار اساسی، ساختاری و ماندنی در ورزش و یا در هر جای دیگر که انجام شود، باعث خوشحالی و خشنودی هر ایرانی واقعی میشود. در هر حال امیدواریم از این ورزشگاه و ورزشگاههای مشابه به بهترین وجه صورت استفاده شود و همه نتایج مثبت آن را در سیمای ورزش خوزستان به ویژه تیمهای فولاد خوزستان و دیگر تیمهای اهوازی و خوزستانی که این روزها حال و روز خوشی در لیگ برتر ندارند، مشاهده کنند...

ورزشگاههای نوستالوژیک!

در حال نوشتن مطلب بالا با دوستان هم گپ و گفتی داشتیم، یکی از همکاران ضمن برشمردن ورزشگاههای مجهز و پیشرفتهای که اخیرا و در سالهای اخیر در شهر و استانهای مختلف کشور، مثل: تبریز، اصفهان، مشهد مقدس، شیراز و... ساخته شده است از ما خواست درباره کارهای نیمهکارهای که درباره مجهز کردن و ترمیم تاسیسات ورزشگاههای قدیمی، همینطور نیمهکاره رها شده است، اشارهای داشته باشیم. ایشان برای نمونه از ورزشگاه شماره یک شیرودی-که برای اهالی فوتبال مملو از خاطرات گذشته است و به اصطلاح حالت نوستالژیک دارد- و همچنین ورزشگاه تختی شهر انزلی نام میبرد. ما هم اطاعت امر کرده و از مسئولان محترم میخواهیم که با تکمیل و تجهیز و ترمیم این ورزشگاههای قدیمی و هنوز «روپا»، زیرساختهای ورزش را حداقل از حیث تاسیسات محکم نمایند...

راه نجاتی برای ملوان هست؟!

حرف از انزلی به میان آمد، یاد ملوان انزلی افتادیم. ملوان بازی آخر خود را هم در لیگ یک(جام آزادگان) به حریف واگذار کرد و این بار به تیم بادران در تهران. با این وضع و اوضاع سوال این است که آیا دیگر باید قبول کنیم عمر یکی دیگر از تیمهای ریشهدار، اصیل و مردمی فوتبال ایران به سر آمده است و ملوان هم مثل تیمهایی چون شاهین تهران، آرارات، بانک ملی، راهآهن، ابومسلم، برق شیراز، هما، استقلال اهواز و... به آخر خط رسیده است؟! آیا باید بپذیریم که دیگر از هیچ کس برای نجات و زندگی دوباره ملوان کاری ساخته نیست؟! و...

جمعه بازار ...

کروش و احترام به مردم...

کارلوس کروش سرمربی تیم ملی فوتبال که قبل از بازی با ترینیداد، هم خودش و هم همکاران کادر فنی و هم بازیکنان تیم ملی را از هرگونه مصاحبه مطبوعاتی و رسانهای منع کرده بود و حتی به بازیکنان تیم تذکر داده بود که «اینستاگرام» خود را از دسترس خارج نمایند، بعد از بازی و پیروزی بر حریف آمریکایی، باز هم از حضور در کنفرانس آخر بازی امتناع کرد و حتی شنیدیم «کروز» دستیار کروش با یکی از خبرنگاران که میخواست سؤالی را مطرح کند، رفتار مناسبی نداشته و با او برخوردی فیزیکی در حد «هل دادن» داشته...! این که چرا کار و بار فوتبال ما دارد از حیث رفتاری و فرهنگی دارد به اینجاها میکشد و هر روز از دیروز «بدتر» میشود؟ سؤالی است که پاسخ آن نیازمند مجال مفصلتری است، اما این که چرا کروش که یک مربی حرفهای است و الحق و الانصاف از خیلیهایی که در این فوتبال به عنوان مدیر و مسئول، بالا و پایین میروند و... کارش را بهتر انجام میدهد، گهگاهی دست به این رفتار و کارهای برخورنده و سؤال برانگیز میزند، پرسشی است که تنها و تنها خود کروش میتواند به آن جواب بدهد... شنیدیم اتفاقا خود کروش هم در جایی گفته است در این باره به مردم توضیح میدهد... امیدواریم او برای حفظ جایگاه و احترام خود در میان «مردم» که صاحبان اصلی ورزش هستند، حتما این کار را انجام دهد و احترام خود به مردم را ثابت کند.

مدیریت مستدام آقای تاج!

از قول آقای صالحی امیری که رئیس کمیته ملی المپیک باشد خواندیم که آقای تاج که رئیس فدراسیون فوتبال باشد، مشمول قانون بازنشستگی نمیشود و ایشان طبق قانون ماده 60 خدمات مدیریت کشور، میتواند «خود را از حالت بازنشستگی به اشتغال مجدد با رعایت قانون برگرداند...»

خب، این خبر بیش از هر چیز از این حکایت دارد که فوتبال ما لااقل تا آخر دوره ریاستی آقای تاج که دو سال دیگر باشد از نظر مدیریتی از ثبات برخوردار خو.اهد بود و هم خیال آقای تاج را راحت میکند که بدون دغدغه و استرس، تمام فکر و ذهن خود را روی فوتبال و وظایفی که در قبال این رشته ورزش پرطرفدار و پرهیاهو، متمرکز کند. فوتبال ما گرفتاریهای فراوانی دارد که هر چقدر از تعداد آنها کاسته شود، میتواند به سرعت رشد و پیشرفت این رشته کمک کند. کم کردن و دفع این گرفتاریها هم بیش از هر کس به طور طبیعی برعهده مدیریت فوتبال است...!

البته ما سخت امیدواریم که ابقای آقای تاج واقعا براساس قانون بوده باشد نه خدای ناکرده به خاطر لابی های پشت پرده با مقامات خارجی و گرا دادن به فیفا و آقای اینفانتینو...!

*از سّید