واگذاری دو باشگاه
چند روز پیش وزیر محترم ورزش و جوانان در حاشیه افتتاح ورزشگاه اختصاصی فولاد خوزستان بار دیگر بحث قدیمی «واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را پیش کشید و گفت: «موافقتها درباره واگذاری دو باشگاه را هم در کمیسیون تخصصی اقتصاد و هم در کمیته اقتصاد و دولت گرفتهایم و در حال راهیابی به جلسه دولت هستیم و در مرحله نوبت در دولت قرار دارد. امیدوار هستیم با موافقت دولت شرایط واگذاری را فراهم کنیم...»
ما هم به سهم خود امیدواریم موضوع مالکیت این دو باشگاه به طور روشن و قانونی و برای همیشه مشخص و معلوم شود. اینکه این دو باشگاه به بخش خصوصی واگذار شود؛ یا کماکان دولتی باقی بمانند در درجه بعدی اهمیت قرار دارد.
تعداد مشکلات لاینحل و موضوعات معطل مانده در ورزش ما کم نیستند، مشکلات و موضوعاتی که برای رفع موانع فنی و ساختاری پیش پای حرکت ورزش باید روزی بالاخره و حتما حل شوند، و ثانیا این مشکلات به ظاهر لاینحل و این موضوعات سالها معطل مانده، هیچکدام غیرقابل حل نیستند و در صورت وجود اراده و همت و انگیزه و بالاخره غیرت و مسئولیت در نزد مدیران و مسئولان ورزش حتی به راحتی قابل حل هستند. در واقع این مشکلات لاینحل مانده و این موضوعات سالها معطل شده، فقط برای اینکه خود ما، و بهتر است شفافتر بگوئیم مسئولان ورزش و دولتی ما نخواستهاند حل شود. برای اینکه حرف بیسند نزده باشیم به بخش دیگر از اظهارات آقای سلطانیفر اشاره میکنیم، آنجا که میگوید: «شرایط ایران در زمینه نرمافزاری هم خوب است. در همین بازی برگشت فینال لیگ قهرمانان آسیا، الزامات کنفدراسیون فوتبال آسیا ظرف 18 روز محقق شد، در حالی که در شرایط عادی این کار 4 ماه زمان لازم داشت...»(!)
عرض ما هم، همین است، خیلی از مسائل و مشکلات لاینحل و دردهای ظاهرا بیدرمان این ورزش و این فوتبال، به راحتی قابل حل است، منتهی ما عادت کردهایم از بالا «زور» یا به قول آقای وزیر «الزام» بالای سرمان باشد تا به فکر چارهاندیشی بیافتیم و به تکاپو و تلاش برخیزیم. ما تردید نداریم اگر مثلا درباره وضعیت مالکیتی دو باشگاه پرسپولیس و استقلال هم کنفدراسیون آسیا یا هر جای دیگری - به ویژه اگر از خارج! باشد - مسئولان و مدیران ما به تکاپو و تلاش میافتند و این موضوع سالها بلاتکلیف و معطل مانده را ظرف چند روز حل میکنند! مگر یادمان رفته فوتبال ما چگونه حرفهای شد؟! هرچقدر کارشناسان ورزش و فوتبال درباره لزوم حرفهای شدن گفتند و نوشتند و درباره فراهم آوردن «الزامات» و شرایط و پیشزمینهها تذکر دادند، به خرج مسئولان وقت ورزش و فوتبال نرفت اما وقتی آقای ولاپان (مرحوم)، دستور فرمودند و از موضع بالا آن را به عنوان یک «الزام» از فدراسیون فوتبال وقت ایران خواستند، ناگهان یکشبه مسئولان آن زمان فوتبال ایران را «حرفهای» اعلام کردند!! متاسفانه این درد و مشکل یادگار سالها وابستگی و عقبماندگی و آقایی کردن خارجیها در این کشور است که علیرغم گذشت 40 سال از پیروزی غیرتآفرین و استقلال بخش انقلاب اسلامی، کماکان دست از روح و روان ما و همه ما، از جمله پارهای از مسئولان ما برنداشته است! در همین ماجراهای سیاسی و برجام و... هم دیدیم تا مستر ترامپ با وقاحت و قلدری زیر قول و قرار و تعهدش زد و از برجام خارج شد، آن وقت، خیلیها به فکر مبارزه با رانتخوارها و اخلالگران و تروریستهای اقتصادی و دلالی افسارگسیخته و ویرانگر که نان و معیشت مردم را هدف قرار داده و میدهند، افتادند و... البته کارهایی را هم شروع کردهاند...؟
موضوع روشن شدن تکلیف مالکیت دو تیم استقلال و پرسپولیس، از همان موضوعاتی است که برای روبهراه شدن وضع ورزش و ایجاد تسهیل و روانی بیشتر در حرکت رو به جلوی آن، لازم است، حتما صورت بگیرد یادمان هست که سه، چهار سال پیش در زمان وزارت آقای دکتر گودرزی، این موضوع بار دیگر مطرح شد و تا مراحلی هم پیش رفت، اما بنابر دلایلی نامعلوم متوقف شد و پرونده آن به بایگانی رفت.
امیدواریم، این بار این اتفاق نیفتد، و موضوع تا آخر پیگیری شود و تکلیف مالکیت این دو تیم که تقریبا در همه سالهای بعد از انقلاب حالت بلاتکلیف و موقتی داشته حل شود. باور کنیم این برای ورزش ما برای تقویت فوتبال و سایر رشتههای ورزش ما یک ضرورت است. این دو باشگاه هم از حیث پایگاه و پشتوانه مردمی، و هم از نظر افتخارات ملی و بینالمللی سرمایه بسیار ارزشمندی در ورزش ما به حساب میآیند، باید از توان بالقوه و ظرفیت نهفته آنها برای بهبود ورزش و کسب افتخارات بزرگتر استفاده کرد، اگر خوب بررسی و تحلیل کنیم خواهیم دید ریشه بسیاری از ناکامیهای ورزش ما و به ویژه فوتبال ما ریشه در موضوع اداره و مدیریت و در یک کلام ساختار معیوب این دو باشگاه دارد. برای مثال در بخش ارزیابی عدم توفیق پرسپولیس در کسب جامقهرمانی باشگاههای آسیا، دو دسته دلیل را میشود برشمرد.
یک دسته علل قریب یا نزدیک، مثل همین که همه میدانیم و میگوئیم و درست هم هست، یعنی کمبود بازیکن و نفر و بسته بودن پنجره نقل و انتقال و حرفهای بودن و ثروتمند بودن تیم حریف از هر حیث و... و دسته بعدی علل بعید یا دورتر، که در واقع علل قریب که برشمردیم خود معلول این دسته از علتهاست که مسائل و دلایل ساختاری را مطرح میکند یعنی اگر پرسپولیس در میدانی حساس، با بضاعت اندک و به کار بستن تدبیر و درایت از سوی مدیران و مربیان و تلاش و همت بازیکنان و حمایت مخلصانه تماشاگران تا اینجای کار پیش میآید اما نمیتواند کار را به نفع خود و فوتبال ایران تمام کند، ریشه در ساختار ضعیف و معیوب این تیم دارد که علیرغم نزدیک 50 سال سابقه فعالیت، هنوز از سروسامان لازم برخوردار نیست و از رهگذر آن اتفاقاتی میافتد که منجر به وقایعی شد که خود آن اتفاقات به محرومیت پرسپولیس از حضور در بازار نقل و انتقالات منتهی شد و... که اثرات سو و منفی خود را در میدانی نشان داد که میتوانست در سایه حاکمیت یک روند منطقی و عقلایی بر کارو بار فوتبال ما، میتواند به یک افتخار تبدیل شود که... بنابر دلایل ذکر شده، نشد...! با این حال به مصداق توصیه معروف «جلوی ضرر را از هر جا بگیری، منفعت است...» مسئولان ورزش و دولت میتوانند با حل کردن بحث مالکیت و واگذاری این دو باشگاه از ضررهای حتمی آینده، جلوگیری کنند و...
* سیدمحمدسعید مدنی