جام ملتهای آسیا و گنج فوتبال ایران
حضور تیم ملی فوتبال ایران در جام ملتهای آسیا (امارات 2019) فارغ از بحث نتیجه گیری،نکته ای مهم را در پی داشته است که پرداختن و پر رنگ جلوه دادن آن باید از مهمترین وظایف مسئولان، صاحب نظران و رسانه ها باشد. این مهم، نمایان شدن گنج بزرگ فوتبال این مرز و بوم از حیث وجود استعداد هاست.
همین گنج با ارزش که از چشمه جوشان استعدادهای فوتبالی ایران بیرون می آید، سبب شده تا مربیان تیم ملی برای هر گونه تحول و تغییر تاکتیک و سیستم و فرم دست شان باز باشد.
ظهور چندین ترکیب متفاوت در دیدارهای انجام شده تیم ملی در مرحله گروهی و حذفی، نشات گرفته از همان داشته های با ارزش بوده است.
البته برخی از اهالی فوتبال به تغییرات پیاپی در ترکیب تیم ملی و بویژه در خط دفاعی نقدهایی را وارد می دانستند که گشتن به دنبال درستی یا نادرستی آن انتقادات خارج از این بحث است اما این تعدد مهره تقریبا همسطح و به خدمت درآوردن آنها به جهت پیشبرد اهداف والای ملی، فی نفسه قابل نقد نیست لذا باید با اشاره به این پتانسیل بالا و همچنین یاد کردن از نفرات دیگری که جواز سفر به امارات را نگرفتند ولیکن در قد و قواره تیم ملی بودند و شایستگی پوشیدن این پیراهن را داشتند، تفاوت های این فوتبال با دیگر کشورهای قاره کهن را دریابیم.
دارایی کنونی فوتبال ایران از نظر بازیکن و مقایسه این شرایط با گذشته های نه چندان دوری که ترکیب همین تیم ملی در یازده و دوازده اسم خلاصه می شد، نقش مربیان ملی و باشگاهی فوتبال ایران را ارزشمند جلوه می دهد.
حال تصور کنید این موجودی،از دل فوتبالی بیرون آمده که شاخصه های یک فوتبال حرفه ای را ندارد و ناگهان و یک شبه از آماتور به حرفه ای تغییر عنوان داده است!
این را نیز می بایست در نظر بگیریم که موضوع مهم و کلیدی استعداد یابی در ورزش ما دارای ساز و کاری درست و اصولی نیست و به موازات اینکه استعدادهایی از دل جامعه بیرون آمده و به پیراهن تیم ملی می رسند، بسیاری دیگر به سبب فقدان نظارت دقیق و پروسه نا صحیح استعدادیابی هرگز به حق خود نرسیده و چهره نمی شوند.
همین تیم ملی حاضر در جام ملت های آسیا چندین بازیکن خاص دارد که زندگی عجیب و روند عجیب تر پیشرفت آنها نشان می دهد بیش از آنکه موفقیت شان ناشی از قرارگرفتن در چرخه درست و حرفه ای باشد، از سر خوش اقبالی شان و اینکه به پست افراد فرصت طلب نخورده اند بوده است.
هفته گذشته به تفاوت تماشاگران فوتبال ایران و تماشاگران دیگر کشورهای آسیایی اشاراتی داشتیم و به این موضوع نیز پرداختیم که تماشاگر ما با علم به تمام سختی های پیش روی خود، آنقدر عاشقانه به فوتبال نگاه می کند که همواره پای ثابت سکوهای ورزشگاه ها است و با کمترین توقع و بالاترین انرژی برای تشویق تیم محبوبش حاضر می شود.
اکنوننیز با نگاه به بدنه دیگر تیم های حاضر در جام ملتهای آسیا و مقایسه آنها با تیم پر مهره کشورمان- که به جرات می توان گفت حتی اگر نیمکت نشینان آن در قالب تیم دوم ایران در همین مسابقات شرکت می کردند حداقل حق شان صعود به مرحله حذفی بود-از بابت داشتن این جوانان شایسته و استعدادهای ناب خرسند می شویم.
بدیهی است که این شرایط محصول ثبات در کادر فنی تیم ملی و تلاش سرمربی آن و همچنین بهبود نسبی اوضاع فوتبال باشگاهی ایران است اما این را نیز باید متذکر شد که مدیران ارشد ورزش و بویژه فوتبال نیز اگر نگاه دلسوزانه ای داشته باشند، می بایست مسئولیت خود در قبال چنین جامعه مستعدی را سنگین تر بدانند و اجازه ندهند جریانات فاسد و شبکه های دلالی مسیر استعدادهای فوتبال ایران را به سمت نابودی بکشانند؛ اتفاقی که کم شاهد آن نبوده ایم.
* گروه فوتبال