پیاتک، برگ برنده میلان در زمستان
مهمترین برنده پنجره زمستانی فوتبال اروپا بدون شک میلان بود. آنها بدون هیچ شک و تردیدی با دوجابهجایی تبدیل به بهترین تیم در نقل وانتقالات زمستانی شدند. برگرداندن ایگواین به تورین – که در صورت ماندگاری در میلان هزینهای 37میلیون یورویی روی دست باشگاه میگذاشت – تصمیمی جسورانه بود. مهاجم آرژانتینی در تابستان با کلی سروصدا به میلان آمد. هرچند در هفتههای اول ایگواین گلهای حساسی برای میلان زد، اما افت عجیب او در ماههای اخیر همه را در میلان نگران کرده بود. میلانیها مهاجم شماره 9 را فروختند و این جای خالی را با کریستف پیاتک پر کردند. لهستانی 23 سالهای که این فصل در جنوا درخشش عجیبی داشته است. پیاتک تا 8ماه پیش در کشور خودش، لهستان و لیگ داخلی این کشور بازی میکرد، اما ظرف چندماه تبدیل به مهمترین رقیب کریس رونالدو برای کسب آقای گلی سری آ شد. پیاتک که با 35میلیون یورو در ژانویه راهی میلان شد و در اولین 90 دقیقهای که برای میلان به زمین رفت، دوگل به ناپولی زد تا تیمش را به مرحله بعد جام حذفی برساند. بعد از مصدومیت طولانیمدت لوکاس بیلیا، مدیران میلان به فکر جانشین او افتادند و لوکاس پاکتای 21 ساله برزیلی و همهکاره باشگاه فلامنگو در این فصل را جذب کردند تا در پنجره زمستانی دونقطه ضعف تیم را به بهترین شکل ممکن ترمیم کرده باشند.
تفاوت سبک ها
ابتدا باید بدانیم که با دو تیپ مهاجم کاملا متفاوت روبهرو هستیم. گونزالو هیگواین،مهاجمی پا به توپ، شوتزن و در اختیار تیم بود که تا میانه زمین برای بازیسازی عقب میآمد. اما پیاتک،مهاجم پا به توپی نیست و شاید در این فاکتور فقط کمی از پاتریک کوترونه بهتر باشد. پیاتکیک سنتر فوروارد کلاسیک است که قدرت تمام کنندگی و شم گلزنی بالایی دارد. بسیاری او را به این دلیل با مائورو ایکاردی جوان در سمپدوریا و یا دیگو میلیتوی جنوا مقایسه میکنند. او قدرت سرزنی بالایی دارد، اما دقت شوتزنیاش متوسط است که با توجه به سنش و اینکه تازه سال اول حضور در سریآ را پشت سر میگذارد، در این فاکتور میتواند پیشرفت کند. به طور کلی پیاتکنسخه پیشرفته کوترونه و البته کم تجربهتر از ایکاردی است. پیاتکبا زدن 19 گل در 21 بازی این فصل برای جنوا[6 گل در کوپا ایتالیا]، آمار خیره کننده ای دارد، اما مقابل تیم های بزرگ بالای جدول مانند یووه، اینتر، ناپولی و میلان موفق به گلزنی نشده و فقط دروازه لاتزیو و رم را گشوده است.پیاتکاز دسته مهاجم هایی استکه حتی اگه تیم بد هم بازی کند، و فقط یک موقعیت گلزنی در بازی برایش ایجاد شود، میتواند آن را به گل تبدیل کند. آخرین باری که میلان، مهاجمی با این شاخصه در ترکیبش داشت، به فصل 2015/2016 بازمیگردد که کارلوس باکا در اولین فصلش موفق به زدن 18 گل در 38 بازی شد.
اعداد و ارقام
میلان برای خرید پیاتک23 ساله، حدودا 40 میلیون یورو هزینه کرد + دستمزد 2 میلیونی و با احتساب قراردادی 5 ساله، مجموعا 50 میلیون یورو. میلان برای هیگواین،چیزی حدود 55 میلیون هزینه انتقال و همچنین دستمزدی 10 میلیونی بهمدت 4 سال در نظر گرفته بود. یعنی زمانیکه هیگوایندر سن 35 سالگی آخرین سال قراردادش را میگذراند، مجموع این انتقال حدودا 90 میلیون یورو میتوانست براورد شود. حالا میلان مهاجمی 23 ساله را جایگزین مهاجمی 31 ساله میکند که با احتساب پرداخت هزینه 18 میلیونی برای هیگوایندر 6 ماه حضورش در میلان، همچنان 22 میلیون یورو در این جابهجایی در حساب های مالی باشگاه ذخیره میشود که رد پای ایوان گازیدیس را میتوان در اتخاذ این تصمیم دید. البته تردیدی نیست که هیگواینبه نسبت پیاتک، مهاجمی سطح بالاتر است، اما با ورود گازیدیس به میلان و مخالفت او با بازیکنان 30 ساله، سبب شده تا استراتژی نقل و انتقالات میلان به کلی تغییر کند و چنین ریسکهایی صورت گیرد. زمانیکه از ریسک صحبت میکنیم، هم احتمال موفقیت وجود دارد، هم شکست. البته میلان در سال های اخیر متاسفانه همواره تیمی بدشانس بوده و اکثر ریسک هایی که خصوصا در خرید مهاجم داشته، با شکست مواجه شده. در طرف مقابل، اینتر با خرید ایکاردی طی 5 سال اخیر هرگز کمبود یک شماره 9 را احساس نکرده است. اما این بار برای موفقیت پیاتکدر میلان، درصورتی که یک یا دو بازیکن دیگر در پست های ضروری مثل وینگر چپ جذب شوند، شانس خوبی میتوان قائل شد. مخصوصا با ورود لوکاس پاکتا که پس از سال ها وجود یک هافبک تهاجمی خلاق در ترکیب میلان، میتواند کار را برای هر مهاجمی سادهتر کند. انریکو پریتزیوسی مالک باشگاه جنوا و دوست صمیمی آدریانو گالیانی، به نظر تمایلی به دادن تخفیف ندارد، البته وقتی شما در میانه فصل به سراغ بهترین بازیکن تیمی میروید، نمیتوان انتظاری غیر از این داشت. پریتزیوسی 40 میلیون نقد و یا انتقالی قرضی با حق خرید اجباری میخواهد که برخلاف معامله میلان با یوونتوس، با چنین قراردادی پیایتک در نهایت بازیکن میلان شد.
میلان چگونه به اینجا رسید
باید با واقعیات زندگی کرد. میلان در
وضعیتی آشفته قرار دارد، زمانیکه طی دو سال بازیکنان کلاس جهانی[بونوچی و
هیگواین] خود را از دست میدهید، پیامی منفی برای بازیکنانی که در آینده قصد
خریدشان را دارید، ارسال میکنید. این وضعیت امروز میلان است؛وضعیتی که مسببان آن،مالکان پیشین بوده اند. میلان سال مالی
2014 را با کسری بودجه 91 میلیون یورویی به پایان برد که بدترین رکورد در تاریخ
باشگاه محسوب میشد. سال 2016 و 2017 نیز با کسری بودجه 9/74و 75 میلیونی همراه
بود. چنین آمار هایی زمانی اعجاب آور میشوند که بدانیم میلان به جز یک سال، هزینه
خاصی در نقل و انتقالات نداشته و فقط بازیکن آزاد یا قرضی جذب میکرده، اما دستمزد
های سرسام آور به بازیکن پا به سن گذاشته، چنین فاجعه ای را به بار آورده است.
الیوت اکنون تاوان سوء مدیریت مالکان پیشین را میدهد و به همین دلیل است که حکم
یوفا را ناعادلانه میدانند. آن ها سعی در ترمیم سیاست های غلط گذشته دارند، نه
فقط سیاست های نقل و انتقالاتی، بلکه در خارج از زمین فوتبال، که برای تحقق هر دوی
آن ها به زمان نیاز است. با شرایط موجود، و پیش از انجام توافق با یوفا، نمیتوان
انتظار معجزه داشت، چرا که میلان هنوز در لیگ قهرمانان حضور ندارد که این عدم حضور
و محروم بودن از درامد های حاصل از آن، جذب بازیکنان مورد نظر را دشوار میکند.
تصمیم آخر
اگر شما آدم محافظه کاری باشید، شاید
برای خرید بازیکنی که تنها یک نیم فصل در سریآ درخشش داشته، نباید چنین هزینهای
انجام بدهید. اما با شرایط دشواری که میلان در آن قرار داشت، گزینه زیادی پیش رو نبود
و تنها میتوان به گزینه های اندک باقی مانده نگاه کرد. چلسی میچی باتشوایی را به
میلان پیشنهاد داد. کسی که سال گذشته نیم فصل موفقی را در دورتموند سپری کرد، اما
امسال در والنسیا ناامید کننده ظاهر شد. میلان این امکان را داشت تا باتشوایی را
بهصورت قرضی تا پایان فصل و با حق خرید اختیاری جذب کند، تا در صورت عملکرد مثبت،
شانس دائمی کردن قراردادش را داشته باشد و یا درصورت عملکرد منفی، بدون هزینهی
سرسام آور، او را به چلسی بازگرداند و در تابستان دوباره جستجوی مهاجمی جدید را
آغاز کند. البته تفاوتی بین باتشوایی و پیاتکوجود داشت که احتمالا علت اصرار مدیریت
میلان نیز برای خرید مهاجم لهستانی همین بوده، و آن عملکرد خیره کننده پیاتکدر لیگی دشوار همچون سریآ است.
باتشوایی علیرغم اینکه در لیگ های آلمان و پیشتر در فرانسه عملکردی مثبت از خود
نشان داده، اما در انگلیس و لالیگا که سطح بازی ها به مراتب بالاتر است، موفقیت
چندانی نداشته و در سالی که کسب سهمیه لیگ قهرمانان برای میلان حیاتی است، شاید
خریدِ با ریسک بالای پیاتک، درصد موفقیت بیشتری داشته باشد.