جانها را بهار آورد و ما را روی یار آورد...
نوروز امسال بهانه ای شد برای این که با همکاران
رسانه ای رادیو و تلویزیون تماس بگیریم وضمن عرض خسته نباشید بابت تلاش هایشان در سال
گذشته از همه این عزیزان بخواهیم مطالبی را
تحت عنوان «بهاریه » برایمان ارسال کنند تا ویژه نامه نوروزی امسال کیهان ورزشی به
قلم این دوستان هم مزین شود . در شرایطی که
بسیاری از آنان درگیر ویژه برنامه های نوروزی شان بودند تقاضای ما را پذیرفتند که کمال
تشکر را از همه آن ها داریم:
*کامران خطیبی
امیدوارم عبرت گرفته باشیم
*مسعود اسکویی
سال نو را به همه هم میهنان عزیزم تبریک می گویم . امیدوارم سال 98 ،خوب و پربرکت باشد . به اعتقاد من در سال گذشته موفقیت چندانی در ورزش نداشتیم ؛ برای مثال تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی و جام ملت های آسیا آن چنان که شایسته اش بود ظاهر نشد و نتوانست انتظارات هواداران فوتبال را در ایران برآورده کند . البته مسایل زیادی در این امر دخیل بود و یکی از آن ها اعتراضات مکرر به داوران بود که متاسفانه در تمامی رشته ها تسری پیدا کرده است و باید چاره ای بر این امر اندیشید . ما بزرگترین ضرر این موضوع را در جام ملت های آسیا تجربه کردیم و خدا کند که از این مسئله درس گرفته باشیم . رشته های دیگر ما هم موفقیت چندانی نداشتند . با توجه به این که ورزش یکی از علاقه مندی های اصلی مردم ایران محسوب می شود باید نگاه ویژه تری به این مقوله اجتماعی پیدا کنیم . باید فعالیت زیادی داشته باشیم و از پیشرفت تکنولوژی استفاده کنیم . امروزه ما در برخی رشته ها مثل والیبال جایگاه ویژه ای پیدا کرده ایم و باید بتوانیم این شرایط را در دنیا حفظ کنیم . دنیا روی ما حساب ویژه ای باز کرده است .
ان شاءا... در سال جدید سهمیه های زیادی برای المپیک 2020 توکیو کسب کنیم . البته کار سختی است و تلاش و کوشش زیادی را می طلبد . فکر می کنم ورزشکاران ما که دستمزدهای قابل توجه تری نسبت به گذشته دریافت می کنند باید همه «هم و غم » خود را برای شادی دل مردم به کار ببندند .
شورای عالی ورزش، اصل فراموش شده
*خسرو والی زاده
۱— شورایعالی ورزش ۱۸ سال است که تشکیل نشده تا سیاست های کلی ورزش در این شورا تعیین و تصویب شود و کلیه سازمانهای ورزشی براساس آن سیاست ها حرکت کنند.
به نظر می رسد شورای عالی ورزش بعنوان یک اصل، فراموش شده است! به نظر نمی رسد برای تشکیل این شورا که می تواند با تصمیم های خود بخش عمده ای از مشکلات ورزش کشور را حل کند، منع قانونی وجود داشته باشد.
۲- نکته بعدی، نداشتن یک نظام جامع برای ورزش و تربیت بدنی است که به این ترتیب هر مسوولی براساس تفکر و سلیقه خود سیاستگذاری می کند و وقتی آن مسوول یا حتی دولت تغییر کرد، فرد جدید کلیه سیاست های قبلی را رد و سیاست های جدیدی را اعمال می کند و دوباره روز از نو روزی از نو!
۳- ضعف ایران در ورزشهای پایه و پرمدال در رویدادهای بین المللی بویژه بازیهای آسیایی و المپیک پس از ۴۰ سال همچنان وجود دارد.
اینکه چرا پس از گذشت ۴۰ سال از انقلاب اسلامی و با وجود اینهمه استعداد در اقصی نقاط کشور مثلا هنوز دوومیدانی ما باید دلخوش به احسان حدادی و تک ستاره هایی مانند حسین کیهانی باشد؟ در شنا و ژیمناستیک و تیراندازی و قایقرانی و... هم باز تک ستاره ها هستند که گهگاه درخششی دارند.
۴- ورزش همگانی در میان آحاد مردم هنوز به یک باور و فرهنگ تبدیل نشده است.
۵- ارتباط سیستماتیک بین آموزش و پرورش بعنوان خاستگاه اصلی ورزش و دستگاه اداره کننده ورزش کشور هنوز وجود ندارد.
در تمام کشورهای پیشرفته در ورزش، استعدادها در مدارس توسط مربیان مجرب شناخته می شوند.
۶- ورزش حرفه ای در ایران همچنان درحد حرف و شعار است و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
۷- باشگاه به معنای واقعی کلمه و مانند آنچه در کشورهای پیشرفته در ورزش هست، در کشور ما وجود ندارد و ما تیمهای ورزشی مان را باشگاه اطلاق میکنیم ! طرح نظام جامع باشگاهداری چه شد؟!
۸- ارتباط مسوولان درجه اول ورزش با رسانه ها ضعیف است. آخرین باری که وزیر ورزش در یک کنفرانس خبری عمومی شرکت کردند، چه زمانی بوده؟ آیا اصلا شرکت کرده اند؟
۹- استعدادیابی در ورزش برعهده کدام وزارتخانه یا سازمان است؟ آیا استعدادها نباید در مدارس شناخته و سپس دراختیار باشگاه ها قرار گیرند؟ آیا چنین سیکلی در ورزش ایران وجود دارد؟ ( این برمی گردد به همان ارتباط سیستماتیک آموزش و پرورش با دستگاه اداره کننده ورزش کشور).
آیا برگزاری المپیاد استعدادیابی توسط وزارت ورزش آنهم در فصل پاییز، نوعی موازی کاری با وظیفه تعریف شده تربیت بدنی آموزش و پرورش نیست؟
امسال هم برایم تجربه جدیدی بود
*داوود عابدی
چند روزیست که کتاب ورزش ایران را ورق می زدم ، ورق هایی که در آن تنها اعداد ، کلمات و جملاتی ثبت شده بود ، اما در پس آن پر بود از تلخی و شیرینی ها .بله یکسال دیگر هم گذشت و ورزش ایران در سال 97 با همه فراز و نشیب خود در کارنامه ورزش کشور ثبت شد رویداد های مهم این سال ، فضای ورزش را رنگ و بویی دیگر داده بود . مسابقات آسیایی و پاراآسیایی جاکارتا ، جام جهانی روسیه و جام ملتهای آسیا ورزش ایران را به تکاپو انداخته بود .اگر به نتایج حضور کاروان ورزش ایران در این مسابقات توجه کنیم به راحتی می توان دریافت که آیا برای حضور در این رقابتها برنامه ای پیش روی کاروان ورزش ایران بود یا خیر ، درست همان چیزی که سالهاست دغدغه دلسوزان ورزش ما بوده است .برای من هم که حالا تجربه حضورم در عرصه رسانه و ورزش وارد سن 23 سالگی می شود دیدن این همه افتخار و یا حتی شکست ها تجربه ای دیگر بود .اما ای کاش مدیران ورزش هر سال دفتر خاطرات ورزش را در سالهای گذشته مرور می کردند تا با اندوخته ای جدید قدم در مسیر فصلی دیگر از ورزش بگذارند.به هرحال ورزش در سال 98 باز هم در مسیر المپیک است و مطمئنا مسیر سخت و طاقت فرسایی در پیش روست اما میتوان باز هم حدس زد که تعصب و غیرت ورزشکاران کشورمان باز هم به کمک ما می آید و نتایج گلخانه ای پیش رو می تواند نداشتن برنامه مدون برای رسیدن به موفقیت را در پوشش خود قرار دهد.
کاش به دنیای معصومانه مان برگردیم
*پیمان یوسفی
از سعدی علیه الرحمه آموخته ایم که «هر آنچه نپاید، دلبستگی را نشاید». یقیناً در این پندِ نغز و حکیمانه، منظور استادِ سخن، «بهار» نبوده که بهار، بیش از هر پدیده ای، شایسته دلبستگی است. ولو اینکه کوتاه زمانی باشد و کوچ کند تا سالی دیگر. بهار، بهانه ای است برای اینکه یادمان بیاید هنوز می شود از شکفتن طبیعت به شوق آمد. هنوز می شود از فرارسیدن فصل زایش زندگی، سرزنده شد و باور کرد هیچ زمستانی دیرپا نیست. «غم رفتنی است». این ارزشمند ترین پیام نوروز برای ما است. شادی وصف ناپذیری که بهار با خود می آورد، شوق و اشتیاقی که با ورود بهار به رگ و پی این خیابان ها سرازیر می شود، همه و همه میراث فصلی است که مدام به یادمان می آورد «تا شقایق هست، زندگی باید کرد». نوروز عشق می آفریند و امید می دهد. نوای نوروز، نوای صلح و دوستی است. نوای عبور از سد کینه ها، بغض ها و ناراحتی ها. و سفره هفت سینی که نماد زندگی و احترام به طبیعت است.
***
نوروز بهانه خوبی است که لااقل به صورت موقت، از زندگی دیجیتالی روزمره، از تقلا با صفحه کلید و دنیای مجازی و شبکه ها فاصله بگیریم و به دنیای معصومانه «بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگی» بازگردیم. به روزهایی که با شنیدن صدای توپ تحویل سال، کودکانه های عید را آغاز می کردیم. به همان روزهایی که بیشتر همدیگر را می دیدیم، بیشتر گپ می زدیم و بیشتر عزیزان زندگی مان را در آغوش می کشیدیم. نوروز می آید، شادی می آورد و در چشم برهم زدنی، ما را تنها می گذارد. کاش امسال که نوروز را جشن می گیریم، با خود عهد کنیم، کمی بیشتر از سال گذشته و سال های پیشین، اهل مدارا باشیم. در هرجایگاهی که هستیم، چه ورزش باشد و چه عرصه های دیگر، مهربان تر از قبل باشیم. اگر ورزشکار و مربی و هوادار هستیم، به جای این همه عصبیت و خشمی که بروز می دهیم، کمی هم از «لذت ورزش» سرخوش شویم که این روزها لذت بردن از پدیده هایی مثل ورزش، حکم کیمیا را پیدا کرده است.
کاش بتوانیم، «مهر» بهار را از خودمان دریغ نکنیم...
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
شاید از خوشحالی سکته کنم
* عادل فردوسی پور
برای مردم خوب کشورم آرزوی سلامتی و شادی در سال جدید را دارم.سال آینده مسابقات فوتبال مهمی برای تیم ملی ایران وجود ندارد فقط مقدماتی المپیک توکیو 2020 را پیش رو داریم که امیدوارم بالاخره طلسم ناکامی های تیم امید شکسته شود و ...
هیچ سالی به اندازه امسال قهرمانی لیورپول برایم تا این اندازه مهم و حیاتی نبوده که اگر این اتفاق بیفتد قطعا از شادی سکته می کنم .
چند روز دیگر یا هفته سوم فروردین 98 مراسم دفاعیه رساله دکترا را هم در پیش دارم که آرزوی شخصی ام است که بتوانم موفق شوم.
درضمن چند کتاب را هم برای ترجمه در نظر گرفته ام که ان شاءا... بتوانم یکی از آنها را انتخاب کنم و به چاپ برسانم . در پایان نوروز باستانی را به خوانندگان خوب مجله کیهان ورزشی تبریک می گویم.
تلخ و شیرین های سال 97
*مزدک میرزایی
سال 97 هم تمام شد و آنچه از آن برای ما باقی ماند، خاطرات تلخ و شیرینی بود که میتوانیم در آینده به آن رجوع کنیم. سال 97 از یک جهت یک سال ویژه بود، به خاطر جام جهانی روسیه و حضور ما در این رقابتها. کلا سالهای جام جهانی بهتر از سالهای دیگر در خاطرهها میماند. تیم ما در جام جهانی همانی بود که انتظار داشتیم. تیمی که به واسطه یک مربی بادانش در امور دفاعی فوقالعاده بود، اما در حمله زیاد موفق نبود. نتایج اما بهتر از حد انتظار بود. پیروزی مقابل مراکش گرچه با چاشنی شانس بدست آمد، اما خیلی به دل نشست. گرفتن پنالتی رونالدو توسط بیرانوند از نقاط روشن بازیهای ما در جام جهانی بود.
در زمینه باشگاهی سال گذشته یک سال کاملا موفق جلوه کرد. قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر و قهرمانی استقلال در جام حذفی باعث خوشحالی هواداران پرتعداد این دو تیم شد، اما تفاوت این دو تیم در تفکرات مدیریت و مربیان دو باشگاه بود. جایی که پرسپولیس با وجود از دست دادن چند مهره کلیدی و محرومیت از انتقال بازیکن، در بخش دوم فصل توانست با حفظ هسته مرکزی خود و با کمک هواداران و هدایت مناسب برانکو ایوانکوویج به فینال لیگ قهرمانان آسیا برسد، اما استقلال با تغییرات پرتعداد در نفرات و بهکارگیری چند بازیکن نه چندان آماده، در مرحله حذفی بازیها کم آورد و در حسرت ستاره سوم ماند.
در دیماه جام ملتهای آسیا از راه رسید و مطابق معمول با تیمی که در حد قهرمانی بوده نتوانستیم از مراحل حذفی جان سالم به در ببریم. راجع به دلیل اشتباه بچهگانه بازیکنان ایران در مقابل ژاپن سخن بسیار گفته شد، اما به اعتقاد من این اشتباه حاصل رفتار مربی در چند سال اخیر بود که در آن اعتراض و پرخاشگری جایی ثابت داشت. این رفتار بازیکنان بازتاب رفتار کروش بود که حتی نتوانسته بود اتفاقات چهار سال قبل را از یاد ببرد یا حداقل آن را مجددا بازگو نکند.
به هر حال سال 1397 برای فوتبال ما سالی موفق ارزیابی میشود. در سال آتی امید به موفقیت تیمهای باشگاهیمان در لیگ قهرمانان آسیا داریم. اما مهمتر از آن تیم المپیک کشورمان است که سالهاست در تب رسیدن آن به المپیک میسوزیم. ماههای آغازین سال 98 میتواند برای فوتبالدوستان ایرانی شادیآفرین باشد. به امید موفقیت فوتبال و ورزش ایران در میادین بینالمللی.
سال پرحاشیه ای بود
* محمد سیانکی
به نام حضرت حق
آرزوی قلبی برای همکارانم در رسانههای ورزشی به خصوص مجله قدیمی و ریشهدار کیهان ورزشی که همواره صادقانه منعکسکننده اتفاقات و رخدادهای ورزشی بوده امیدوارم همیشه موفق و سلامت باشند. سال 97 برایم با تمام فراز و نشیبهایش به حمد خدا سال خوب و موفقی بود خوب از این بابت که لطف خدا شامل حال خودم و خانوادهام بود که از بزرگترین نعمت خدا یعنی سلامت برخوردار بودیم و آرزو میکنم همه هموطنانم در سایه الطاف خداوند مهربان سلامت و پیروز باشند و آرزومندم همه بیماران لباس عافیت بپوشند.
در زمینه کاری و گزارشگری فوتبال اتفاقات رخ داده برایم بگونهای رقم خورد که بیشتر دیده شدم و باز هم این لطف خداوند بود هر چند بزرگترین اشتباه دوران کاریام را انجام دادم و آن هم مسابقه افتتاحیه جام ملتهای اسیا بود که دروازهبان اول و ذخیره امارات را یک نیمه اشتباه اعلام کردم و چند بار عذرخواهی کردم و باز هم از طریق مجله کیهان ورزشی از همه اهالی فوتبال عذرخواهی میکنم هر چند الان اگر از اهالی فوتبال بپرسیم دروازهبانهای امارات چه کسانی هستند اکثرا آنها را نمیشناسند! ولی باز هم جای توجیه ندارد و یک گزارشگر حرفهای فوتبال هیچ تیم و هیچ بازیکنی را نباید اشتباه بگیرد.
یکی دیگر از گزارش هایی که بازتاب مختلف داشت بعد از فینال لیگ قهرمانان آسیا و شکست پرسپولیس در دو بازی رفت و برگشت بود که در اولین بازی پرسپولیس در لیگ مقابل پیکان و با همه کمبودهایی که پرسپولیس در نبود بازیکنانش داشت موفق به شکست پیکان شد و من از این همت و تلاش بازیکنان پرسپولیس به نیکی یاد کردم که با واکنش طرف مقابل پرسپولیس یعنی استقلالیها روبرو شدم که خیلی چیز عجیبی نیست چرا که سال قبل آن در گزارش العین و استقلال و آن داوری عجیب که در نهایت به تساوی 2-2 انجامید و حق استقلال ضایع شد پرسپولیسیها همین واکنش را داشتند در کل خصومت و کریهای این دو تیم بعضا دامنگیر گزارشگران هم شده که امیدوارم روزی با نگاه حرفهای تر و به دور از تعصبات رنگی انسانها را قضاوت کنیم. یکی دیگر از گزارشهای دیده شده مربوط به بازی رفت الکلاسیکو در جام حذفی بود که شیطنت بعضی انسانهای بیانصاف در فضای مجازی اینطور القاء کردند که من هنگام نمایش سولاری دشنام دادم!!!
از بازگو کردن آن هم آدم شرم دارد و بدون شک یک کودک هم از بیان چنین کلماتی شرم دارد و البته در همان بازی به رژیم غذایی مسی اشاره کردم که بخاطر مصرف نکردن گوشت قرمز هم وزن خود را کنترل کرده و هم دیگر حالت تهوع ندارد که باز هم عدهای خارج از مرزها که همیشه بدنبال اینگونه مسائل هستند که نام خود را سرزبانها بیاندازند از این جمله با توجه به گرانی گوشت بهرهبرداری سیاسی!!! کردند که از دیرباز خصوصا در طب سنتی و در سفارشهای اطبا و دانشمندان بزرگ کشورمان از جمله ابوعلی سینا به مضرات مصرف گوشت قرمز بارها اشاره شده است.
امیدوارم در سال جدید از کنار هم بودن لذت ببریم- عمر کوتاه و زود گذر است و باید قدر همدیگر را بدانیم.
بهار و انتهای انتظار من
*مهدی واعظی
انتظارت شیرینترین غم دل کوچکم
است . همیشه برای ورزش ایران در بزنگاههای مهم اتفاقات خوبی رقم خورده که آرزوی من
در سال جدید، سال منتهی به المپیک 2020 حضور حداکثری کاروان ایران در بزرگترین ویترین
ورزش جهان است. برای اصحاب رسانه و همه همکارانم هم سلامتی را آرزو دارم و اما پایان
مطلب با کیهان ورزشی ، این مجله قدیمی و یار غار من که از دیرباز برایش احترام زیادی قائل هستم و برای همه همکارانم به ویژه سعید آقای مدنی توفیق
روزافزون از درگاه خداوند خواستارم
"احسن الحال" برای ورزش
*محمد حسین معتمد هاشمی
شروع این مطلب را به سرمقاله چند هفته قبل کیهان ورزشی ارجاع می دهم که آقای مدنی به درستی صحنه گل اول ژاپن به ایران در جام ملتهای آسیا را با حال و روز ورزش ایران مطابقت داد .
آنچه که برای اهالی رسانه قابل رویت است ، مقدم بودن حاشیه بر متن در ورزش ایران است که باعث تصمیم های غیر کارشناسی ، احساسی و دور از برنامه های بلند مدت می شود .
بی مناسبت نیست حالا که چند سالی از تاسیس وزارت ورزش و جوانان گذشته و دیگر از سازمان تربیت بدنی خبری نیست ، بررسی شود که شکل جدید اداره کلان ورزش کشور چه دستاوردهایی داشته است .
آیا تغییر سازمان به وزارت تنها در لفظ و جابجایی معاون رییس جمهور با وزیر رخ داده و یا نگاه مدیران هم به مقوله ورزش تغییر کرده است؟
برخی مواقع از اهالی ورزش مطالب نگران کننده ای می شنویم که وزارت ورزش راه را گم کرده و بیشتر اسیر روزمرگی و مهره چینی براساس منافع گروهی است تا اینکه نگاه کلان به توسعه متوازن ورزش (همگانی و قهرمانی) در سراسر کشور داشته باشد.
ضمن اینکه از نگاهی دیگر خطر دولتی شدن هم به بهانه حمایت های بیشتر که بعد مالی آن برجسته تر است کمیته ملی المپیک را تهدید می کند.
اتفاق مهم ورزش ما بعد از بازیهای آسیایی ، اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان بود که همین موضوع به وضوح نشان داد برخی از مدیران ورزشی منافع شخصی و گروهی خود را به منافع آن رشته ترجیح می دهند و از هر وسیله ای برای ماندن بیشتر پشت میز ریاست خود استفاده می کنند .
اتفاقی که بعضی از فدراسیون های ما را درست در زمانی که باید برای سال ۹۸ برنامه ریزی می کردند با سردرگمی تصمیم گیری مواجه کرد .
متاسفانه با اینکه خیلی مواقع از کار فرهنگی در ورزش صحبت می شود و مدیرانی هم در این خصوص به کار گرفته شده اند اما بازهم بی فرهنگی و ناهنجاری در سال ۹۷ مشاهده شد و انگار کم کم همه عادت می کنند که ورزش با این اتفاق ها آمیخته شده و راه حلی هم برای درمان آن نیست !
سال ۱۳۹۸ را در شرایطی آغاز می کنیم که بازیهای المپیک ۲۰۲۰ فاصله زیادی با ما ندارد و کسب سهمیه در رشته های مختلف اولویت ورزش ما است .
حضور در المپیک آرزوی هر ورزشکاری است اما ما هنوز بعد ازپشت سرگذاشتن چندین دوره از بازیهای المپیک و آسیایی به هدف گذاری مشخصی درخصوص نحوه حضور در این رویدادها (کمی یا کیفی) نرسیده ایم .
همین موضوع به شکلی دیگر در فوتبال هم صادق است که گردش مالی سرسام آور و بریزو بپاش های آنچنانی باعث شده تا برخی تصور کنند پول زیاد و استفاده از نام های بزرگ مترادف با موفقیت است اما غلط بودن این معادله بارها به اثبات رسیده است و اصرار بعضی از مدیران هم ادامه دارد !
اما از دغدغه ها و نگرانی ها که فاصله بگیریم باید گفت برخی از ستاره ها و تیم های ورزش ما به حق در زمره سرمایه های بزرگ کشور هستند که بارها تحسین بالاترین شخصیت های نظام را هم به همراه داشته اند.
بارها و به گواه آرشیو همین نشریه وزین گفته شده که ورزش ما از حیث نیروی انسانی بسیار غنی و سرشار از استعداد است اما این توانایی ها باید با مدیریت صحیح به مرحله بهره برداری برسد.
در سال ۱۳۹۷ درخشش نوشاد عالمیان در تنیس روی میز ، سعید ملایی در جودو ، حسن یزدانی در کشتی آزاد ، سهزاب مرادی در وزنه برداری ، تیم های ملی واترپلو و کبدی در بازیهای آسیایی، و تلاش به دور از ادعا و منت ورزشکاران جانباز و معلول تنها بخشی از سرمایه عظیم ما در مقوله ورزش را عیان کرد که نشان می دهداگر بستر مناسب وجود داشته باشد ایران در هر رشته ای می تواند در سطح آسیا و جهان پرافتخار ظاهر شود.
ختم کلام اینکه امیدواریم ورزش ما در سال جدید به معنای واقعی به "احسن الحال" برسد.