PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۴۵۹۲۰
تاریخ انتشار: ۰۱ تير ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۱

پرسپولیس و استقلال نباید «مَچَل» این رفت وآمدها شوند

رفت و آمد مربیان

در هفته ای که گذشت ،رفتن برانکو و آمدن استراماچونی خبرهایی بود که بیش از هر خبر دیگری ذهن و حواس علاقمندان به فوتبال علی الخصوص طرفداران دوتیم پر طرفدار پرسپولیس و استقلا ل را به خود جلب و مشغول کرده بود. پرسپولیسی ها اکثر قریب به اتفاق از این خبر اظهار نا خشنودی کرده و عمدتا نگران این بودند که مبادا با رفتن برانکو روند رو به جلو و شرایط رضا یت بخشی که طی سه چهار سال اخیر برکاروبار این تیم حاکم شده بود بر هم بخورد و وضعیت این تیم به چند سال پیش از امدن برانکو برگردد. استقلالی ها هم که از مدت ها پیش و بعد از برکناری وینفرد شفر نمی دانستند جانشین مربی آلمانی چه کسی خواهد بود و بعد از دوران گذار که فرهاد مجیدی چند بازی آخر لیگ و تک بازی باشگاه های آسیا عهده دار مسایل فنی و مربیگری این تیم بود بالاخره چه کسی قرار است سکان مربیگری این تیم را؛ که طی پنج ، شش سال گذشته و بعد از رفتن قلعه نویی نتوانسته از حیث نتیجه و خاصه کسب عناوین در خور رضایت طرفداران خود را جلب کند؛ بر عهده بگیرد ، بالاخره هفته گذشته بعد از تقریبا یک ماه که صحبت آمدن استراماچونی مربی ایتالیایی بود با اعلام رسمی باشگاه مبنی بر عقد قرار داد دوساله با این مربی پاسخ سئوال خود را گرفتند.

برانکو به فوتبال ایران خدمت کرد

همانطور که اشاره شد جدا شدن برانکو ایوانکوویچ از تیم پرسپولیس باعث ناراحتی و نگرانی طرفداران تیم پر افتخار کشورمان شده بود.وچون به کارنامه چهار ساله برانکو در تیم پرسپولیس نگاه کنیم دلیل این نگرانی و ناراحتی را متوجه خواهیم شد وعلاوه بر آن به طرفداران پر شمار این تیم این حق را هم می دهیم که ناراحت و نگران باشند.سه دوره قهرمانی پیاپی در لیگ برای تیمی که پیش ازآن حدود ده سال بود که قهرمان نشده بود. صعود به فینال باشگاه های آسیا برای تیمی که پیش از آن هرگز تا این مرحله بالا نرفته بود و... دو قهرمانی در یکسال( لیگ و حذفی فصل ۹۸) و مهمتر از همه نظم و دیسپلین حاکم بر این تیم و لزوم رعایت اخلاق تیمی و... ارتقا کلاس پرسپولیس به جایگاهی که در شان این تیم و نظیر آن است و...حاصل کار و تلاش و کارنامه برانکو بود که بیش از همه صاحبان اصلی تیم پرسپولیس یعنی جمعیت هوادار این تیم را راضی و خشنود ساخته بود. در نگاهی کلی تر باید گفت برانکو از مربیان خارجی بود که به فو تبال ایران خدمت کرد وحداقل کار مثبت او این بود که از پرسپولیسی که شش یا هفت سال بود اصلا شرایط خوبی نداشت تیمی این چنین ساخت که دل تماشا گر را شاد می کرد و با بازی و نتایج قابل قبول اورا با خاطری خوش و روحیه ای مضاعف از ورزشگاه راهی منزل می ساخت. ایا این کار معنای دیگری به جز خدمت می تواند داشته باشد.( داخل پرانتز این نکته را هم جهت یاداوری به خوانندگان محترم پیگیر مطالب و آشنابه مواضع این نشریه عرض کنیم ‌که عملکرد و رفتار فنی و اخلاقی برانکو در تیم پرسپولیس چنان بود که نظر و نگاه نشریه ای مثل کیهان ورزشی را که به شدت منتقد برانکو در زمان مربیگری او در تیم ملی بود به شکل مثبت عوض کرد. در این باره چون در وقت خودش توضیح داده ایم از توضیح بیشتر صرفنظر می کنیم شاید در آینده واگر ضرورتی احساس شد در باره آن بیشتر خواهیم نوشت. پرانتز را ببندیم و برگردیم سر حرف اصلی)

تیم بزرگتر از فرد است

اینکه دقیقا چه شد که برانکو تصمیم به جدایی از پرسپولیس گرفت و آیاپیشنهاد عربستانی ها خیلی" چرب و چیلی" و صدا خفه کن بوده است ؟ یا اینکه اشکال از این طرف بوده و برانکو راباعدم پرداخت بموقع مطالبات و... خودمان وادار به جدایی کرده ایم؟ سئوالی است که پیش از هرکس و بهتر ازهر فرد دیگری خود برانکو و مدیران باشگاه می توانند پاسخ دهند. اما آنچه ما در این‌مطلب دنبال ان هستیم به نظر ما اگر در این باره مهمترین نباشد اما بدون شک از مهمترین مسائلی است که نباید از آن غافل بود و از کنارش به راحتی عبور کرد. این تقریبا همان نکته ای است که چندی پیش از این جعفر کاشانی پیشکسوت محترم وملی پوش اسبق واز قدیمی ترین اعضای تیم پرسپولیس برزبان آورد. نکته ای که البته حرف بکری هم‌نبود و جزو اصولی است که بنیان ورزشی مثل فوتبال بر پایه های آن استوار شده و صعود کرده است. و آن نکته این بود که برانکوها یک روز می آیند و روز دیگر می روند آن‌که پا بر جا ست و می ماند پرسپولیس است. این حرف راکه برای آنها که ورزش را می شناسند حرفی ساده و جزو اصول اولیه فوتبال تلقی می شود عده ای که یا تازه با فوتبال سروکار پیدا کرده یا خود را به آن چسبانده تا از قبل آن به نام و نانی برسند یا درست نفهمیدند یا خودرابه نفهمی زده اند. در حال سروصدایی سئوال برانگیز در باره آن اینجا و آنجا برپاشد و بی حرمتی هایی هم صورت گرفت. تاکید می کنیم این یک اصل بدیهی است که می گوید:" فرد" هرچقدر بزرگ و موثر و کارساز و کار آمد باشد از" تیم" بزرگتر نیست. می خواهد اسم آن فرد بکن بوئر باشد اما از آلمان و بایرن مونیخ بزرگتر نیست. کرایف باشد از آژاکس بزرگتر نیست.

ادسون ارانتس(په له) و دیه گو مارادونا ، مسی باشد از برزیل و ارژانتین بزرگتر نیستندو... کار لوس کروش باشد که هفته گذشته توانایی های خود را با پیروزی قاطع ۲بر صفر کلمبیا بر آرژانتین بار دیگر ثابت کرد از تیم ایران یا کلمبیا بزرگتر نیست و...

دنیا به آخر نرسیده است!

به همین سیاق است که می گوییم برانکو هم که باشی از پرسپولیس بزرگتر نیستی. تکرار می کنیم برانکو درمقطع کاری خودش و به سهم خودش به پرسپولیس و طرفداران آن و فراتر از آن به فوتبال ایران خدمت کرد.

با بازی های خوب وکسب نتایج شیرین دل هواداران آن را شاد کرد، با تصاحب چند جام قهرمانی ویترین افتخارات پرسپولیس را رنگین تر وسنگین تر کرد و خلاصه کاری کرد و کارنامه ای برای خودش درست کرد که در فوتبال ایران نام ان به بزرگی و احترام یاد خواهد شد مردم فهیم و قدر شناس ما که خیلی راحت خادم و خدمتگزار را از عوضی آمده آویزان تشخیص می دهند همواره از برانکو به نیکی یاد خواهند کرد و... اما با این همه هر آمدنی رفتنی دارد. برانکو که یک روز به فوتبال ما امد امروز هم از فوتبال مامی رود.اما اینهابر خلاف القائات و شبهاتی که عده ای این روزها دانسته یا ندانسته، ساده لوحانه یا مغرضانه راه انداخته اند به معنای آن نیست که حالا که او به هر دلیل قادر به ادامه همکاری با فوتبال ایران و تیم پرسپولیس نیست ، پس دیگر همه چیز تمام است و برای پرسپولیس و پرسپولیسی ها دنیا به آخر رسیده است!!

محوریت فرد نه محوریت برنامه

البته همانطور که بالاتر اشاره کردیم این معنی را خیلی از طرفداران فوتبال فهم و صاحب تحلیل پرسپولیس به ویژه قدیمی ترها می فهمند و درک می کنند، با این همه آنچه که بحق باعث نگرانی آنها و حتی این نشریه را نگران می کند این واقعیت غیر قابل انکار است که در فوتبال رها شده و فاقد ساختار اصولی ما که بارها در آن منافع شخصی و باندی منافع ملی و احساسات مردمی را بازیچه امیال و خواسته های خود قرار می دهد و در باشگاه های فاقد استاندارد ما که از ثبات مالکیتی و مدیریتی سخت در رنج و زحمت هستند، خیلی وقت ها وجود و تاثیر یک فرد بر کل سیستم اثر می گذارد و نبود وغیبت آن فرد همان سیستم را فشل و روند حرکت و کارکردش را تحت تاثیر قرار می دهد. در واقع در فوتبال فاقد مدیریت اصولی ما آنچه که تعیین کننده است" محوریت فرد" است نه محوریت مدیریت و برنامه! در همین پرسپولیس ما شاهد بوده ایم که نزدیک به دو دهه به ویژه دهه شصت‌کار وبار پرسپولیس و حال و روز و سرنوشت آن بر کاکل یک فرد یعنی علی پروین می چرخید و با کنار رفتن او مدت ها و فصل ها سپری شد تا پرسپولیس خودرا پیدا کند. همین مقطع فعلی و دوره آقای برانکو را نگاه کنید. حداقل در چهار سال اخیر سه ، چهار بار این تیم از نظر سرپرستی و پست مدیر عاملی دچار تغییر و تحول و رفتن این و آمدن آن، شد، ودر میان این فراز ونشیب و تغییرات مدیریتی نقش شخص برانکو در تداوم روند مثبت و موفق پرسپولیس غیر قابل انکار بوده است. به علاوه وقتی بود و نبود" فرد" در حرفه ای ترین سطح فوتبال و ساختارمندترین کلاس باشگاهی تاثیر گذار است و برای مثال باشگاه معتبر و محکمی چون منچستر یونایتد الان که شش، هفت سال ازکناره گیری آلکس فرگوسن به عنوان سرمربی می گذرد هنوز نتوانسته حتی با به کار گیری مربیانی چون مورینیو کمر راست کندو راه خود را پیدا و روزها و سال های شیرین با فرگوسن را دوباره تکرار وتجربه کند در فوتبال ما که بی تعارف " مدیریت" و " برنامه" خیلی وقت است در رده ملی و باشگاهی معنا و مفهوم خود را از دست داده است و همانطور که گفتم به شدت" فرد محور" است تکلیف خیلی روشن است.

نقش حساس مدیریت پرسپولیس

باری؛ با این همه به نظر ما جای نگرانی و بدتر از آن جای نومیدی نیست. اگر مدیریت پرسپولیس حساسیت و اهمیت این روزها را درک کند و درست وعاقلانه تصمیم بگیرد. قدر داشته های ذاتی وسرمایه های خدادادی آن و از همه مهمتر جمعیت پر شمار طرفدار را بداند وبدون توجه به منافع این و آن وبدون اینکه تحت تاثیر القائات و تبلیغات باندبازها و فرصت طلب ها قرار بگیرد می تواند با کمک گرفتن از بزرگتر های خوشنام و دلسوز این تیم که تعدادشان هم خدا را شکر زیاد است با معیار قرار دادن مصلحت تیم و انتظارات بحق واحترام به احساسات پاک و ناب خیل طرفداران و به کاربستن " حداقل" اصول مدیریتی برای آینده مربیگری و سرنوشت فنی تیم" بهترین تصمیم" را بگیرد. آنچنانکه فردای پرسپولیس بهتر از روزهای خوش فعلی ش باشدو... پرسپولیس فراتر از افراد و علیر غم رفتن این وآمدن آن کماکان" پرسپولیس" بماند. در اوج و جایگاه شایسته. و آنطور که هواداران این تیم بحق می خواهند وانتظار دارند که پرسپولیس باشد.

استراماچونی می تواند؟!

قرارداد استراما چونی مر بی ایتالیایی که علیرغم جوانی سابقه سرمربیگری تیم بزرگی مثل اینتر میلان ایتالیا را در پرونده خود دارد با تیم استقلال به طور قطعی و به مدت دوسال منعقد شد و این مربی احتمالا این هفته کار خود را با تیم استقلال آغاز خواهد کرد.او آمده است تا وضعیت فنی استقلال را سامان بخشد و کاری کند که این تیم بتواند از حیث بازی و نتیجه گیری و بالاخره کسب عناوین مورد نظر رضایت و انتظار هواداران را برآورده سازد.می شود گفت طرفداران تیم استقلال همان انتظاری را که هواداران پرسپولیس چهار سال پیش از برانکو داشتند از مربی ایتالیایی دارند. همانطور که بالاتر اشاره شد برانکو تیم‌پرسپولیس را در شرایط افت و نامساعد تحویل گرفت و از فصل دوم کاری خود این تیم را برصدر فوتبال باشگاهی ایران رساند ، حالا هواداران تیم رقیب پرسپولیس می خواهند با استراماچونی بعد از چند فصل روزهای شیرین و پیروزی و صدر نشینی را تجربه کنند. اینکه آیا مربی ایتالیایی قادر به برآورده ساختن این انتظارات هست یا خیر؟ آیا باندهای مافیایی وبه قول پژمان منتظری " هیولای درون" فوتبال ما اجازه کار به او خواهند داد یا اینکه او نیز به سرنوشت شفر دچار خواهد شد و در پایان از سوی بعضی مدیران این تیم انگ دلالی هم خواهد خوردو...!؟ و ایا اصولا قابلیت های فنی و توانایی های شخصی و شخصیتی استراماچونی در اندازه سرو سامان دادن به تیمی پرطرفدار و پرحاشیه مثل استقلال هست یا خیر؟ سئوالاتی است که به طور طبیعی الان برای پاسخ گفتن به آنها خیلی زود است و باید منتظر شروع لیگ برتر بود وببینیم دروسط معرکه کشاکش رقابت ها چه اتفاقاتی خواهد افتاد.

پیام این اتفاقات

با این حال صرفنظر از اینکه مربی ایتالیایی چه عملکردی از خود بروز می دهد و همچنین درستی یا نادرستی تصمیم مدیران استقلال؛ موضوع مهمتر این است که مدیریت فوتبال ما ضمن پرداختن به امور روزمره و تیم ساختن و دنبال نتیجه و عنوان دویدن باید به فکر سامان بخشی سیستم اداری و مدیریتی کلیت فوتبال ایران خاصه باشگاه های آن هم باشند. همه از اتفاقاتی که در فوتبال جهان رخ می دهد کم و بیش آگاه هستیم. از اقدامات اساسی و ساختاری که نه فقط کشورهای صاحب فوتبال بلکه حتی کشورهای کوچکی که در همسایگی ما زندگی میکنند برای محکم کردن اساس و استحکام بخشی به پایه های فوتبال بی وقفه و حسابشده انجام می دهند اطلاع داریم. اخبار واطلاعاتی که جملگی به ما نهیب می زند و هشدار می دهد بیش از این معطل کردن هرگز جایز نیست. بیش از این روزگار به روزمرگی وکار غیر اصولی سپری کردن هیچگونه توجیهی جز بازی با وقت و سرمایه و ورزش و فوتبال مستعد ما ندارد.بارها نوشته و این بار هم به بهانه بحث فعلی تکرار می کنیم دلبستن به نتیجه وکسب رضایت مقطعی دوستداران فوتبال و غافل شدن از مسایل اساسی و گم شدن در هیاهو و هیجانات زودگذر راه چاره روبه راه کردن و ریل گذاری مناسب برای حرکت فوتبال به سمت پیشرفت نیست. در این شرایط سرنوشت فوتبال ما ، از تیم ملی گرفته تا باشگاه های آن، ثبات نخواهد داشت و با رفتن ‌آن و آمدن این حال و روزش به کلی دگرگون می شود واتفاقاتی را شاهد خواهیم بود که همین هفته پیش جلوی باشگاه پرسپولیس اتفاق افتاد هفته قبل از آن جلوی باشگاه استقلال. اتفاقاتی که با خود این پیام تلخ را دارد که نام های بزرگی چون استقلال و پرسپولیس از خود بزرگی وشخصیتی ندارند و هست و نیست و هویت و شخصیت آنها مدیون این و آن" فرد" است... و این خیلی برخورنده و دردناک است.

خصوصی سازی دو باشگاه

هفته گذشته وزیر ورزش در جمع اعضای فراکسیون ورزش بار دیگر بر واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس تاکید کرد و گفت" به زودی" با کمک وزیر اقتصاد این کار عملی خواهد شد. بحث واگذاری دوباشگاه در سال های اخیر از سوی مسئولان ورزش وبه ویژه بعد از روی کار آمدن دولت فعلی بارها مطرح شده و مسئولان هر بار مثل این بار زمانی را هم پیش بینی کرده اند اما تا کنون عملا هیچ اتفاقی نیفتاده وضعیت مالکیتی و مدیریتی آن بر همین منوالی که تا کنون بوده تداوم یافته است. با توجه به بحث هایی که در فراز بالاتر آمد مشخص شدن تکلیف مالکیتی و مدیریتی این دو تیم- با واگذاری یا بی واگذاری- امری ضروری است که در صورت عملی شدن آن وضعیت بی ثبات ونابسامان فعلی برطرف خواهد شد و مهمتر از آن بسیاری از قابلیت های نهفته و بالقوه این گونه تیم‌های ریشه دار و مردمی به فعلیت در خواهد وبه رشد وپیشرفت ورزش- نه فقط فو تبال- کمک های موثر خواهند کرد.
*سیدمحمدسعید مدنی
پربازدید ها