PDF نسخه کامل مجله
دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳ - December 23 2024
کد خبر: ۴۶۳۱۴
تاریخ انتشار: ۱۵ تير ۱۳۹۸ - ۱۵:۴۵

ریچارلیسون : قبلا از نیمار تقلید می‌کردم ولی حالا ...

گلی زیبا بود که می‌توانست سمبل دوران بازی یک فوتبالیست باشد. گلی که کودکان و بازیکنان آماتور سعی می‌کردند آن را تکرار کنند. گلی که هواداران اورتون را به وجد آورد. ضربه‌ای که وقتی هواداران باشگاه‌ آبی‌پوش شهر لیورپول 10 سال دیگر به آن فکر می‌کنند، ریچارلیسون را می‌بینند که به آسمان پریده و با پای چپ به توپ ضربه زده و توپ به طرز غیرمنتظره‌ای به سمت دروازه‌ دیوید دخیا می‌رود. دیدار اورتون با منچستریونایتد در ماه آوریل تنها 13 دقیقه لازم داشت تا ریچارلیسون گلزنی کند و گودیسون پارک را به آسمان بفرستد. لوکاس دینیه توپی بلند به محوطه جریمه شیاطین سرخ ارسال کرد و کالورت لوین نیز آن را با ضربه سر به تیر دو فرستاد، جایی که مهاجم برزیلی منتظر درخشش بود. با توجه به حضور دیگو دالوت، شماره 30 اورتون تنها چند ثانیه فرصت داشت که زمانی کافی برای نگه‌داشتن توپ یا زدن ضربه سر نبود. پس ریچارلیسون ضربه‌ای برگردان زد. در یک لحظه فوق‌العاده‌، او پای چپش را بالا برد و توپ را به سمت دروازه فرستاد. دالوت فقط حرکات مهاجم برزیلی را تماشا کرد و ریچارلیسون به قدری از گلزنی خوشحال شده بود که خوشحالی همیشگی‌اش را نیز انجام نداد. مهاجم 22 ساله در پایان فصل و در گفتگو با خبرنگاران فورفورتو در گودیسون پارک و بعد از انتقالی 50 میلیون پوندی از واتفورد در تابستان گذشته، می‌گوید:«فوتبال در زندگی من همه چیز است. کارم را مانند فرصتی می‌بینم که از سوی خدا به من اعطا شده زیرا خدا بود که مرا از افتادن در مسیر غلط نجات داد. هرچیزی که من و خانواده‌ام داریم به خاطر فوتبال است.» فهمیدن دلیل این که چرا فوتبال برای او راه فراری از مشکلات و انجام کارهای غلط بوده بسیار آسان است. او در مصاحبه‌های قبلی خود گفته بود که در جوانی یک دلال مواد مخدر او را با اسلحه تهدید و سعی کرده بود کاری کند، مهاجم برزیلی برای او کارهای خلاف انجام دهد. چنین اتفاقی همیشه می‌تواند یک نوجوان را به مسیر خلاف بکشاند اما ریچارلیسون در شهر زادگاهش توسط کسانی که مسابقات فوتبال خیریه سالانه انجام می‌دادند، نجات پیدا کرد و مسیری دیگر در پیش گرفت.او می‌گوید:«پول زیادی به دست نمی‌آوردم اما از روی تجربه می‌دانستم که حتی پول کم هم به کمک مردم فقیر می‌آید.» ستاره اورتون می‌گوید مصمم است تا رابطه بهتری با هم‌تیمی‌هایش داشته باشد. مهاجم برزیلی با خنده می‌گوید:«قبل از شروع این مسابقه در حال تمرین زبان انگلیسی بودم.» و می‌گوید هنوز برخی از صحبت‌های هم‌تیمی‌هایش در زمین مسابقه را متوجه نمی‌شود. ریچارلیسون در مورد دروازه‌بان‌شان می‌گوید:«پیک فورد پسر خوبی است و همیشه با بقیه شوخی می‌کند اما وقتی با لهجه صحبت می‌کند واقعا متوجه حرف‌هایش نمی‌شوم. از نظر من تمام هم‌تیمی‌های انگلیسی زبانم لهجه‌های متفاوتی دارند اما بالاخره این مشکل را حل می‌کنم.» هرکس که گل به یادماندنی ریچارلیسون مقابل منچستریونایتد را دیده باشد، اعتراف می‌کند که این مهاجم بیش از حد نیاز در فوتبال انگلیس جا افتاده است...

*اولین خاطرهتان از فوتبال چیست؟

به خاطر دارم جام جهانی 2002 را تماشا میکردم و همچنین پدر و عمویم نیز در یک تیم محلی در زادگاهم فوتبالیست بودند اما می دانید فوتبال برای من از کجا شروع شد؟ هنگامی که تصمیم به ترک شهر کوچکمان گرفتم و به بلوهوریزنته رفتم تا در تمرینات یک تیم تست بدهم. تنها به اندازه خرید بلیت رفت پول داشتم و به باشگاه آمریکا مینیرو رفتم و مجبور شدم در زمان اقامتم، پول برگشت به خانه را صرف غذا و خوراکی کنم. هیچ گزینهای دیگری نداشتم باید آنها را تحت تاثیر قرار میدادم و حالا به من نگاه کنید، برای تیم ملی کشورم به میدان میروم!

* در مصاحبه قبلی خود گفتید مطمئن هستید در جام جهانی به اردوی تیم ملی دعوت میشوید. آیا از این که در نهایت به همراه برزیل به روسیه نرفتید ناراحت بودید؟

فکر میکنم واقعا میتوانستم در جام جهانی به برزیل کمک کنم اما این اتفاق نیفتاد و در فوتبال باید خیلی زود این مسائل را فراموش کنید. شکی در این نیست هنگامی که لیست نهایی را دیدم ناراحت شدم اما به نظرم همه چیز در زمان مناسب خودش اتفاق خواهد افتاد. بعد از جام جهانی اولین فرصت برای بازی در تیم ملی مقابل آمریکا را پیدا کردم و از آن زمان به بعد به تمام اردوها دعوت شدهام. همین موضوع یعنی باید همیشه به جای ناراحت شدن به سختی تلاش کنید. تمام تلاشهایم حالا نتیجه داده است و بازی برای برزیل رویایی بود که به واقعیت تبدیل شد.

*هنگامی که سپتامبر گذشته برای اولین بار به تیم ملی دعوت شدید چه حسی داشتید؟ آیا بازی در کنار بازیکنانی که برای مدت زمانی طولانی الگویتان بودند، حس عجیبی بود؟

به خاطر دارم که در حال انجام بازیهای ویدیویی در اتاقم بودم و تازه از تمرین با اورتون برگشته بودم که تلفنم زنگ خورد. ادو (هافبک سابق آرسنال و مدیر ارتباطات فعلی تیم ملی برزیل) پشت خط بود. شوکه شدم و چند ثانیه طول کشید تا متوجه شوم چه اتفاقی افتاده. بعد از این که صحبتهایمان تمام شد و تلفن را قطع کرد، برای چند ثانیه بیحرکت مانده بودم. نمیتوانستم باور کنم. وقتی زمان حضور در اردو و اولین بازی ملی من رسید، استرس زیادی داشتم. با آمریکا بازی میکردیم و روی نیمکت بودم. دوست داشتم هرچه زودتر وارد زمین شوم. تیته، مربی تیم مرا در 15 دقیقه پایانی به زمین فرستاد و تلاش کردم بهترین عملکرد را داشته باشم. هنگامی که وارد زمین میشوید ناگهان همه استرس و اضطرابهایتان را فراموش میکنید و تنها کاری که دوست دارید انجام دهید، فوتبال بازی کردن و کمک به همتیمیها برای پیروزی در مسابقه است. در زمین مسابقه تمرکزتان باید بیشتر از احساسات باشد. خیلی خندهدار است چرا که به نیمار و کوتینیو نگاه میکردم و میگفتم دیروز به جای آنها در بازی ویدیویی بازی کردم. خیلی حس عجیبی بود که ناگهان در یک رختکن در کنارشان بودم اما خیلی زود متوجه میشوید که آنها هم انسانهایی معمولی هستند. همه در تیم ملی خوشآمدگویی گرمی داشتند.

*رفتار نیمار چطور است؟

او در زمین مسابقه و خارج از آن یک فرد فوقالعاده است که برای فردی با شرایط او خیلی خوب است. نیمار به تمام قهرمانیها رسیده با این حال بسیار متواضع رفتار میکند و با تمام بازیکنان تازه وارد به گرمی رفتار میکند. دوست دارد همه حس خوبی داشته باشند و حس کنند عضوی از گروه هستند. در طول فصل با هم در ارتباط بودیم و هراز چند گاهی با هم صحبت میکنیم. خنده دار است چرا که اکثر اوقات ویدیو گلزنیهای او را تماشا میکنم و یک بار وقتی در حال تماشای این ویدیوها بودم که در اتوبوس تیم ملی به سمت استادیوم مسابقه بودیم و نیمار چند صندلی جلوتر از من نشسته بود!(میخندد) قبلا مدل موی او را تقلید میکردم و حالا بعد از گلزنی نیمار در کنار من شادی میکند. خارق العاده نیست؟

*با زدن 5 گل در 12 بازی اولتان برای واتفورد کار خود را آغاز کردید اما در ادامه فصل دیگر نتوانستید گلزنی کنید. چه اتفاقی افتاده بود؟

فشردگی مسابقات لیگ برتر در سطحی متفاوت با سایر لیگها است. در انگلیس چیزی به عنوان فرصت استراحت بین مسابقات وجود ندارد. فقط باید بدوید و به کارتان ادامه دهید. این روش برای من کاملا مناسب است و به نظرم خصوصیاتی که دارم با فوتبال انگلیس سازگار است اما برای منطبق شدن به اندکی زمان نیاز داشتم. در تابستان در مسابقات زیر 20 سال آمریکای جنوبی به میدان رفته بودم و قبل از شروع فصل فرصت چندانی برای استراحت نداشتم. زمانی به انگلیس رسیدم که مسابقات لیگ برتر در آستانه آغاز بود و تقریبا از سال 2016 به بعد دائما در حال بازی کردن هستم. به همین خاطر زمانی میرسد که پاهایتان آنجور که میخواهید جواب نمیدهند و در نتیجه سطح بازیتان افت پیدا میکند.

* چه چیزی باعث شد اورتون را برای ادامه بازی انتخاب کنید؟

جاهطلبیهای این باشگاه. اورتون باشگاهی قدیمی است و قصد دارد یک بار دیگر برای کسب عناوین قهرمانی تلاش کند. خیلی هیجان داشتم که عضوی از این برنامه باشم. تا زمانی که به باشگاه نیامده بودم، درک درستی از تاریخچه و عظمت آن نداشتم. اهمیت این باشگاه برای مردم شهر و هوادارانش خیلی زیاد است. علاوه بر این مارکو سیلوا تلاش زیادی برای خرید من از واتفورد کرد و همین موضوع نقش مهمی در انتخاب اورتون داشت. از مارکو به خاطر کارهایی که برای من انجام داده است بسیار متشکرم.

*میتوان این طور فرض کرد که رابطه خوبی با سیلوا دارید. آیا شنیدن انتقاد از او در طول فصل شما را آزار نداد؟

او مربی سطح بالایی است. دید او نسبت به مسابقات و نحوه توضیح دادن آن به بازیکنان را تحسین میکنم. فهمیدن این که چه انتظاراتی از ما دارد کار آسانی است. او همیشه با بازیکنان صادق است و همین موضوع او را از سایرین متمایز میکند. شنیدن انتقادات از او سخت بود و خیلی ناراحت شدم. هر چه باشد، هنگامی که نتایج آن طور پیش نمیرود که باشگاه انتظار دارد، به ندرت تمام تقصیرها تنها بر گردن مربی است و بازیکنان نیز مسئولیتهایی دارند اما فوتبال همین است. به نظرم این انتقادات به پایان رسیده و در طول فصل پیشرفت خوبی داشتیم.

*آیا به این خاطر که باشگاه 50 میلیون پوند برایتان خرج کرده بود، فشار بیشتری بر روی شما بود؟

هیچوقت به این موضوع فکر نکردم. قضاوت در این مورد را بر عهده هواداران، رسانهها و مسئولین باشگاه گذاشتم. به خاطر دارم یکی از بازیکنان قدیمی باشگاه میگفت هزینه انتقال من بازار نقل و انتقالات را بر هم میریزد که شنیدن این موضوع چندان جالب نبود. چندین نظر منفی دیگر نیز در مورد من وجود داشت اما تصمیم گرفتم آنها را نادیده بگیرم. مبلغ انتقال چیزی بود که بین دو باشگاه توافق شد و هر دو قبول داشتند مبلغ منصفانهای است. باید بر روی تمرینات، نمایشهای خوب و استفاده از همه توانم برای کمک به تیم تمرکز میکردم. باید داخل و خارج از زمین مسابقه نماینده خوبی برای باشگاهم باشم. مسئولیت من همین بود و همیشه هم هست. فرقی ندارد باشگاه برای خرید من یک میلیون داده باشد یا 200 میلیون، همیشه از تمام توانم برای موفقیت باشگاه استفاده میکنم.

*در اولین بازی در پیراهن اورتون دو گل زدید و نمایش خوبی داشتید. چقدر برایتان اهمیت داشت که در همان اولین بازی خودتان را به هواداران اثبات کنید؟

طبیعی است در اولین مسابقه اضطراب داشته باشید. از زمان سوت آغاز مسابقه تلاش میکنم بر روی وظایفم متمرکز باقی بمانم اما قطعا شروع با یک نمایش خوب و گلزنی کمک بزرگی است. هواداران بلافاصله عاشقتان میشوند و اندکی از فشار روی شانههایتان برداشته میشود.

*با این حال در سومین حضورتان در پیراهن اورتون از زمین مسابقه اخراج شدید...

بله، اشتباه کردم اما بازیکن حریف داور را تحریک کرد. هنوز نیمه اول بازی بود و کاری کردم که تیم 10 نفره شود و سپس از حضور در 3 مسابقه محروم شدم و بعد هم مسابقات ملی در پیش بود و تقریبا یک ماه نتوانستم برای اورتون بازی کنم. هیچ اتفاقی بدتر از این وجود ندارد که یک بازیکن نتواند به میدان برود. دوران سختی بود. همیشه باید از چنین شرایط سختی درس گرفت.

* در فصل جاری با اورتون نسبت به زمان حضورتان در واتفورد بیشتر گل زدید، دلیل این اتفاق چیست؟

به نظرم اصلیترین دلیل این بود که توانستم بعد از سه سال به اندازه کافی استراحت کنم و سپس دوران خوبی در تور پیشفصل داشتم. در اورتون زمان بیشتری برای آماده سازی داشتم و خیلی زود درک خوبی از همتیمیهای جدیدم پیدا کردم. تیم پر از بازیکنان بااستعداد است که برای باشگاههای بزرگ به میدان رفتهاند و برای تیمهای ملی کشورشان بازی میکنند. بازیکنان جوان باشگاه هم خیلی با استعداد هستند.

* در فصل جاری در چند پست متفاوت بازی کردید، پست محبوب شما چیست؟

ترجیح میدهم نوک خط حمله بازی کنم و تا جای ممکن نزدیک به دروازه باشم زیرا پست اصلی من زمانی که جوانتر بودم، مهاجم بود. مشکلی با حضور در کنارههای زمین ندارم. دوست دارم از سرعتم استفاده کنم تا مدافعین را جا بگذارم. با این وجود، مهمترین نکته این است که در زمین حضور داشته باشم.

*هنگامی که تروی دینی، همتیمی سابقتان گفت در بازی با واتفورد شما را خرد میکند، چه حسی داشتید؟ آیا حرفهای او جدی بود؟

(میخندد) نه اصلا جدی نبود. تروی یکی از دوستان خوب من است. فقط داشت از واتفورد دفاع میکرد و سعی داشت شوخی کند. رابطه خوبی با او دارم و هنوز تمام بازیکنان واتفورد با من دوست هستند. قبل از بازی با واتفورد، به رختکن آنها رفتم و همه دوستانم را در آغوش کشیدم. بازی مقابل باشگاه سابق حس عجیبی دارد. عجیب است که مقابل بازیکنانی قرار بگیری که همتیمیات بوده اند و مقابل هوادارانی بازی کنی که قبلا به شدت از تو حمایت میکردند. درست است که این بار اندکی مرا تحریک کردند اما طبیعی است چون به عنوان رقیب مقابل آنها قرار میگرفتم. علاقه زیادی به واتفورد دارم و به خاطر کاری که برای من کردند از صمیم قلب از آنها متشکرم.

* دربی مرسیساید چه تفاوتهایی با دربیهای بزرگ برزیل دارد؟

تجربهای باورنکردنی بود و مرا یاد مسابقه فلامینگو و فلومیننزه انداخت. مردم شهر قبل از بازی عملا راجع به هیچ چیز دیگری صحبت نمیکنند.

*با در نظر گرفتن این موضوع که لیورپول در کورس قهرمانی قرار داشت آیا از تساوی بدون گل در مرسیساید راضی بودید؟

پیروزی در چنین مسابقهای تنها از نظر قرار گرفتن در ردههای بالای جدول و کسب سه امتیاز اهمیت ندارد بلکه بهترین راه برای افزایش اعتماد به نفس است. در آنفیلد شکست خوردیم و گل لحظه آخری آنها واقعا دردآور بود. به این فکر نمیکردم که در مسیر قهرمانی چند امتیاز از آنها گرفتیم. فقط به پیروزی اورتون در مسابقات فکر میکنم و اهمیتی ندارد مقابل چه تیمی به میدان میرویم.

*اورتون موفق شد در خانه، آرسنال، چلسی و منچستریونایتد را شکست دهد اما در مجموع فصل خوبی نداشت...

قبول دارم. به نظرم پتانسیل کسب نتایج بهتر را داشتیم و در مقاطعی از فصل این موضوع را ثابت کردیم اما معتقدم پیشرفت کردیم و در نیم فصل دوم فوتبال بسیار بهتری ارائه دادیم. بازیکنان باکیفیتی داریم و مطمئنم فصل بعد شرایط بهتری خواهیم داشت.

*چه حسی دارید که باشگاههایی نظیر میلان، بارسا و منچستریونایتد عملکرد شما را تحت نظر دارند؟

حس خوبی است که به خاطر عملکرد خوبتان از شما تعریف شود اما در حال حاضر به رفتن به تیم دیگری فکر نمیکنم. تازه به اورتون آمدهام و اینجا خوشحالم.

*آرمین زمانی

برچسب ها: ریچارلیسون ، برزیل