استفاده از تجربیات گرانبها
یکی از آفات مدیریت ورزش ایران که در جای
خود از نشانههای جدی نگرفتن خود ورزش هم هست، بیاعتنایی به تجربیات
گذشتگان و عدم استفاده از اندوختههای ذیقیمت و گرانبهای کسانی است که در گذشته عهدهدار مسئولیت و اداره بخشی
از سازمان و تشکیلات ورزش بودهاند. بارها طی سالهایی که از طریق این مجله در کنار ورزش بودهایم، دیدهایم که کسی که در جایی،
فدراسیون، تشکیلاتی و... چند سالی مدیر بوده و فراز و نشیبهایی را لمس کرده و
تجربیاتی اندوخته، وقتی به هر دلیل دوره کاری و زمان مدیریتیاش به سر آمده، ناگهان و
یکشبه خودش و نامش و تجربیاتش کنار زده، محو شدهاند. این اتفاق یا آفت که
منحصر به ورزش هم نیست و میشود گفت اصولاً نظام مدیریتی در کشورما با آن درگیر است، در کشورهایی که حداقل
از نظر مدیریتی و فنی پیشرفته و مدرن هستند، یا اصلاً اتفاق نمیافتد، یا خیلی کم رخ میدهد که ذکر نمونههای آن خارج از حوصله این
بحث است. انتخاب مدیران جدید و جوان برای چند فدراسیون مثل کشتی و جودو وبسکتبال و
... بهانهای شد تا ما
بار دیگر سراغ این بحث برویم که پیش از این هم به مناسبتهای مختلف به آن ورود
کردهایم.
عرض کردیم که بارها در ورزش ما این اتفاق افتاده که خیلی از کسانی که درزمان مدیریت خود هم کار ورزش یا فلان رشته ورزشی بودهاند، به محض پایان یافتن دوره مدیریتی خود، دیگر نام و نشانی از خود در ورزش باقی نگذاشتهاند و چنانکه انگار نه انگار آنها تا همین چندی پیش سکان ورزش را در دست داشته و خط و ربط آن را تعیین میکردند. این واقعیت میتواند دلایلی مختلف داشته باشد، مثلاً از یکسو مدیران جدید و جانشینان آنها -علیرغم بعضی تعارفات معمول و مرسوم!- چندان تمایل و اصراری برای استفاده از تجربیات تلخ و شیرین مدیران قبلی نداشته و با انکار تجربیات اسلاف خود، و به کار گرفتن همفکران و همراهان خود، «عقل کل مآبانه» در پی شروع از صفر و انداختن طرحی نو، برآمدهاند. و از سوی دیگر مدیران قبلی و کنار رفته به دلایل مختلف، سیاسی، جناحی، دلخوریهای شخصی و... حاضر به همکاری با مدیران جدید نبودهاند و... و نتیجه و پیامد این وضعیت خیلی جاها و وقتها برای ورزش ما «منفی» بوده است. برای مثال حاکمیت چنین رویهای حرکت در مسیر تکراری، و حل نشدن بسیاری از مشکلات و گرفتار شدن به دور باطل و تکرار بعضی اشتباهات و... و در یک جمله حرکت کند و بطی ورزش به سمت اهداف و قلههای پیشرفت بوده است.
تردیدی نیست که تزریق خون جوانی در رگهای مدیریتی ورزش و به میدان آمدن نیروهای جوان و چابک و با انگیزه، که در حوزه مدیریتی خود هم متخصص و خاکخورده هستند، امری مبارک است، اما نباید از عامل و عنصر تجربه هم غافل بود. مدیریت کارآمد و پیشرو، علاوه بر تخصص و شناخت فنی، هم به جوانی و نشاط و تحرک نیاز دارد و هم به تجربه و تأمل و طمأنینه. خوشبختانه مدیران جوانی که به تازگی در رشتههایی مثل کشتی و جودو و بسکتبال و... بر مسند مدیریت نشستهاند، علاوه بر افتخارات ورزشی، غالباً افرادی تحصیلکرده هستند که در دوران ورزش و قهرمانی خود، جزو خوشاخلاقهای ورزش به حساب میآمدند و این اخلاق خوش بیش از هر جا در حرمت نگهداری و احترام به بزرگترها و با تجربهها و... به چشم میآمد. امیدواریم، این عزیزان حالا که شانه زیر بار مسئولیت سنگین دادهاند، همچنان با رعایت حرمتها و دعوت از بزرگترهای محترم و پیشکسوتان کار بلد و هنرمند و... از عنصر تجربه و سابقه، غافل نشوند و سعی کنند، عمر و تجربه مدیریتی دیگران و گذشتگان را بر عمر و تجربه کاری خود اضافه کنند، چنانکه مولای متقیان علی(ع) توصیه میکند: «العقل، حفظ التجارب»، (نشانه عقل حفظ و استفاده از تجربیات است) دستور العملی که نظام پیشرفته مدیریتی دنیا در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و... ورزشی، به جای «بهبه، چه چه کردن» و «احسنت گفتن» عملاً آن را به کار بسته و نتایج مثبت آن را هم چشیده است. البته از آن طرف هم بزرگترها و موی سپید کردهها، باید با بزرگمنشی، دعوت مدیران جوان را لبیک گفته و برای رسیدن به هدف ملی و مشترک از هیچ کوشش و کمکی دریغ نورزند. انتصابهای علیرضا دبیر رئیس جدید فدراسیون کشتی، حکایت از آن دارد که دبیر، حتیالامکان و در حد مقدورات، قصد دارد از ظرفیتهای وسیع و داشتههای قابل توجه کشتی ایران استفاده کند، که این برای همه آنهایی که به موفقیت و سرفرازی بیش از پیش کشتی ایران میاندیشند، موجب خرسندی و باعث امیدواری است.
* سیدمحمد سعید مدنی