آنچه خود داریم زبیگانه تمنا نکنیم
تایید رهبر معظم انقلاب بر استفاده از مربی داخلی در تیم های ورزشی اعم از ملی وباشگاهی دلیلی بود تا دوباره پرونده ملیت مربیان باز شود ودر این باره بحث هایی در رسانه ها مطرح شود. مطابق معمول بعضی از این مطالب و بحث ها و اظهارنظرها با هدف تحلیل منطقی و تبیین و روشنگری موضوع مطرح شد و باز مطابق معمول! کسانی هم بودند که موضوع به این روشنی وسادگی را چنان پیچ وتاب دادند تا مخاطب را بپیچانند و برای او ابهامو سئوال وحتی بدبینی وسوءظن ایجاد نمایند! در حالی که همانطور که اشاره شد موضوع خیلی ساده و روشن است و هر عقل سلیم وفکر منطقی و منصفی آن را میپذیرد و بر آن صحه می گذارد.مطلب به طور خلاصه این است که:" آنچه خود داریم زبیگانه تمنا نکنیم"! ایا این حرف خیلی پیچیده ای است که برای فهمآن نیاز به تفسیرهای غلط انداز و تبیین های گمراه کننده باشد؟ حرف بر سر این است که در ورزش مثل هر جای دیگر " کفران نعمت" نکنیم وداشته های خود را مدیریت و از آنها به بهترین وجه استفاده کنیم. حرف این است که مدیران ما با کمک کارشناسان متعهد وواقعی- نه کارشناس نماهای بی شخصیت ونان به نرخ روز خور که به خاطر کسب منافع کوچک برای کسب خوشایند این و آن حاضرند به مصداق" آنچه سلطان بپسندد هنر است"، حق را باطل و باطل را حق جلوه دهند و آن را هم در قالب جملات سلمبه قلمبه توجیه علمی! و فنی نمایند،-و کسانی که در اظهار نظرات خود قبل از هر چیز رضای خداوند و منافع ملی و جامعه را در نظر دارند بنشینند و بررسی کنند که چگونه می شود از سرمایه های سرشار ورزش کشور چه در ابعادمادی و چه از نظر انسانی از جمله مربیان وطنی به درستی و با بالاترینکارآیی استفاده کنیم. کجا ودر کدام رشته از نظر مربیگری و دانش و توانش آنها خودکفا هستیم و در کجا و کدام رشته هنوز به اینمرحله نرسیده ایم و عجالتا به مربیانخارجی احتیاج داریم که علاوه بر کار با تیم های ملی در عین حال نقش مدرس را بازی کنند و برای ارتقاء سطح کیفی و کمی مربیان وطنی برای آنهاکلاس های آموزشی و عملی ترتیب دهد. حرف این است که مربیان وطنی نیز نباید به صرف وطنی بودن توقع بی جا و انتظار غیر منطقی داشته باشند که سرنوشت تیم های ملی و باشگاهی را به دست آنها بسپارند! مربیان وطنی نباید به داشته های ذاتی واستعدادهای خدادادی ودانایی های سنتی وغیر اکادمیک بسندهکنند.بلکه باید آن و لحظه ای از آموزش و آموختن و بازهم آموختن غافل نباشند و به شکل و شیوه های مختلف در ارتقای سطح دانش و آگاهی های خود بکوشند.
عواقب بیانات روشن مقام معظم رهبری
صدای جیغ های بنفش می آید
همانطور که حتما شما خواننده گرامی هم تصدیق می فرمایید این حرف ها جملگی منطقی و مورد تایید هر عقل سلیمی است منتهی از انجا که افراد و جریاناتی که سربار و مزاحم ورزش هستند ونه به ورزش کار دارند ونه منافع ملی و نه احساسات جوانان و توقعاتمردم برایشان کوچکترین اهمیتی دارد و یکسره هم وغمی جز جمع آوری مال مفت و حرامخواری از قبل ورزش ندارند چون اینحرف های ساده و منطقی را به ضرر منافع نامشروع و زیاه خواهی های مخرب خود می دانند با استفاده از ابزار در اختیار به ویژه از طریق قلمهای اجیرشده ای که به قداره باجگیری تبدیل شده و میکروفون ها و سایت ها و...هیاهو و مغلطه راه می اندازند حتی ژست روشنفکری و ترقیخواهی هم میگیرند وبا سردادن شعارهایی مبنی بر لزوم آشنایی با علم روز دنیا وحرکت همزمان با پیشرفت های دنیا و... اینطور حرف ها که این جماعت لمپن وفرصت طلب کوچکترین اعتقادی به آنندارند، سعی می کنند ایده ها و نظراتی را که فقط منافع خودشان را تامین می کند توجیه وعقلایی جلوه دهند. اینان در کنار این اقدامات از سوی دیگر بی رحمانه و ناجوانمردانه و به لطائف الحیل به مربی ایرانی می تازند و آنها را تحقیر و خوار می کنند و در نزد مخاطب، بی سواد و عقب مانده و سنتی!! و... جلوه می دهند. والبته متاسفانه به دلیل فقدان نظارت بایسته بر رسانه ها، این جماعت با نفوذ و رخنه در رسانه های موثر و پرمخاطب مثل برنامه های پربیننده تلویزیونی وبعضی سایت ها و خبرگزاری ها ووو طی بیست سال اخیر در پیشبرد اهداف و اغراض ضد مصالح ورزش و بر خلاف منافع ملی و ضد ایرانی و فرهنگی خود گام های بلندی برداشته و... که در این میان بی گمانعملکرد بسیار ضعیف بعضی به اصطلاح مدیران فرهنگی و رادیو و تلویزیونی که سخت با وادادگی ومرعوب شدن و کماوردنجلوی این جماعت عقب مانده عاشق شهرت و دلداده منفعت والبته پرمدعاهمراه بود دلیل اصلی این موفقیت بوده است. خوشبختانه با گذشت زمان دست خیلی از این افراد"رو" شده و قلابی بودن بعضی ژستهاوشعارهای روشنفکرانه انها بر همگان ثابت شده وچهره و نیات واقعی آنها افشا شده و از پسپرده بیرون آمده است. ضمن اینکه با اقداماتی همکه از سوی بعضی مدیریت های فرهنگی به ویژه در " سیما" صورت گرفته است و امید می رود بدون هراس از جیغ های بنفشی که از حلقوم همینجماعت مخرب و دلال صفت و عقبمانده فرهنگی در این و آن سایت و کانال مجازی و زردنامه ها و... خارج می شود تداوم هم داشته باشد، فضای خارجی پسندی واجنبی پرستی و علیه مربی وطنی وتحقیر بی امان آنها تعدیل شود و فضای منطقی از این نظر و از همه جهات بر ورزش ما حاکم شود.
باری رهبر معظم و فرزانه انقلاب در دیدار مدال اوران المپیادهای علمی و اعضای تیم والیبال جوانان ایران( که در روز۱۶ مرداد) انجام گرفت در این باره فرمودند:"بنده دخالتی نمی کنم که بگویم این کار بشود ، این کار نشود؛ اما واقعامعتقدم که شایسته است برای کشور ما که در ورزش، سرمربی های باشگاه ها( مسئولین) فدراسیون ها و مجموعه ها ایرانی باشند.یعنی واقعا لزومی ندارد؛ حالا بعضی ها بیخودی احساس لزوم می کنند ومی خواهند این را اثبات کنند(اما) بنده توی کَتم نمی رود که این واقعا یک چیز لازمی است..."
قبل از اینکه به ادامه بحث بپردازیم حیفمان می آید که به نکته ای که از کلام رهبری برداشت دریافت می شود اشاره ای البته همراه با تاسف و حسرت نکنیم و ان نکته از اولین جمله ای که بالاتر از قول ایشان نقل شد برداشت می شود انجا که می فرمایند" بنده دخالتی نمی کنم که بگویم این کار بشود، این کار نشود..."نکته این است که در حالیکه مقام رهبری که شان و جایگاهشان معلوم و روشن است می فرمایند" من دخالتی نمی کنم..." چطور مشتی عوضی آمده ومعلوم نیست از کجا آمده و فاقد هرگونه صلاحیت فنی و حرفه ای و اخلاقی و...به خود اجازه می دهند که در کارو بار ورزش و ریز ودرشت آن دخالت کنند و خط وربط دهند و بساط اجنبی پرستی و تحقیر مربی وطنی راه بیاندازند. به اتاق مدیران ورزشی ما به راحتی نفوذ کرده و در نقش مشاور و مدیر رسانه ای و... آنهارا مرعوب کرده و فریب داده و به آلت دست خود تبدیل کنند؟
بعید نیست این سیاست اصلی دولت های ما در ورزش باشد
اصول را پای نتیجه ذبح می کنند
از همین نکته ای که عرض شد بحث را اینگونه پی می گیریم که در باره به کارگیری از نیروی مربیان لایق و شایسته وطنی نقش مدیریت ورزش از هر عامل دیگری مهمتر و تعیین کننده تر است. اینان هستند که بایدبا در نظر گرفتن مصالح واقعی ورزش که برخلاف جریانات مخرب ذکر شده حتما وصرفا " نتیجه گرایی" به هرشکل و صورت نیست به فکر تقویت زیرساخت ها و به قول امروزی ها بومی سازی حداکثری ورزش باشند.این کار هم امکان پذیر نیست مگر در سایه توجه واستفاده بهینه از داشته های مادی ودور دادن وشخصیت بخشیدن به نیروهای انسانی که همین دومی به بحث ما یعنی" مربیان وطنی" ربط پیدا می کند. راست است که ما همانطور که نیروی جوان با استعداد وبالقوه در رشته های مختلف ورزشی داریم درعرصه مربیگری نیز از نیروهای توانمند ولایق وطنی برخورداریم که درگذشته و حال شایستگی و لیاقت خود را با کسب افتخارات بزرگ و شاد کردن دل مردم عزیز ایران بارها و بارها ثابت کرده اند. وبار این هم راست است که متاسفانه در اکثر دوره های مدیریتی ورزش ما از جمله مدیریت فعلی از این داشته ها و سرمایه های ورزش چه دربعد مادی چه در بعد غیرمادی و انسانی آن درست بهره برداری نکرده ایم. حاکمیت فکر وهدف" نتیجه گرایی" که به گمان ما با القائات واقدامات همان جریانات مخرب صورت گرفته بر ورزش ما سیاست" روزمرگی" را حاکم کرده است.مدیران ما غالبا دنبال نتیجه و کسب مقام و مدال بوده اند تا از همگنان خود در دولت های قبلی عقب نمانند و کم نیاورند و هیچ بعید نیست که اصلا این سیاست اصلی دولت های ما در ورزش باشد وروسای دولت ها از مدیران و وزیران ورزشی خود بیش از هرچیز برد و مقام و سکوی هر چه بهتر و مدال هر چه مرغوبتر می خواهند تا در موقع خودش- انتخابات- آن را به نفع خود و باند و حزب سیاسی خود به کار بگیرند! ودر سایه چنین نگرش وتفکری در ورزش همه چیز می شود نتیجه و برای نتیجه گیری هم دیگر فرصت عرض اندام و کار کردن برای مربیان کمتوقع داخلی به ویژه با جو نامساعد وتخریبی که دلالی افسار گسیخته و عده ای منفعت جو علیه آنها راه انداخته اند وجود ندارد ، فرصت کار اساسی و زیربنایی هموجود ندارد وبرای نتیجه گرفتن و کارنامهموفق! ساختن باید به هر وسیله ای دست زد یکی از این وسایل هم استخدام مربی خارجی است آن هم باقیمت سنگین و هزینه های گزافی که به این مردم و ورزشدوستان تحمیل می شود. مردمی که بارها وبارها به اشکال مختلف اعلام کرده اند که دنبال کسب نتیجه به هرقیمتی نیستند وبیشتر از هر چیز خواهان داشتن یک ورزش زیربنایی ، با زیرساخت وساختار محکم هستند چون در این صورت نتایج مثبت و افتخارات، آن هم به شکل منطقی و طبیعی، ونه مصنوعی و گلخانه ای هم از راه می رسد.اینحرف مردم یک حرف منطقی و کارشناسی است که هر کارشناس واقعی در هرکجای دنیا بر آنمهر تایید می زند. اما متاسفانه همانطور که عرض شد نگرش حاکم بر ورزش نگرشی سیاسی- انتخاباتی است ودر این میان اگر پیروزی حاصل شود بیش ازمردم جریانات سیاسی در پی بهره گیری از آن به نفع خود هستند و...به طور طبیعی خیلی از اصول وارزش ها وابزار و وسایل مشروع و منطقی به پای نتیجه ذبح خواهند شد. والبته باز این وسط ودر اینمعرکه جریانات منفعت جو ودلالی هم از قبل دلالی ووارد کردن مربیان- و همچنین بازیکنان- خارجی سود سرشاری به جیب می زنند و سر ورزش و مردم ورزشدوست واستعدادها وتوانایی های ملی- مثل مربیان توانمند وطنی- و ... خلاصه جامعه اصیل و واقعی ورزش بی کلاه می ماند.
واقعا که چه شاگردانی تربیت کرده اید !
سوگلی هایی که فتوا صادر می کردند
اینها همه را گفتیم که تا نگرش وروش های مدیریتی در ورزش اصلاح نشود دنیا به کامجریانات چسبیده و غیر اصلی خواهد بود که بسیاری از آنها به تعبیر دکتر شریعتی سخت به درد" بر خویش کافری وکتمان خویشتن و تشبه به دیگری" مبتلا هستند. کسانی که طی چند سال اخیر شاهد بوده ایم که بعضا در صورتگیر آوردن کوچکترین فرصت ماهیت و نیات ضد ایرانی خود رابروز می دهند ودر گسستن و خیانت به این آب و خاک مظلوم و این مردم نجیب و پیوستن به اردوگاه دشمنان قسم خورده وجیره خواری خبیث ترین بدخواهان این مملکت از دست نمی دهند و ... کسانی که به نظر این حقیر فقط وفقط در سایه مدیران ظاهرالصلاح وواداده و مرعوب رشدکرده اند و حسابی جولان داده اند و بی امان سرمایه های خودی را تحقیر وبه استهزاء گرفته اند وبعضی از انها سوگلی بعضی از مدیران ورزشی - وحتی فرهنگی و صداوسیمائی- ما بوده اند و خط وربط ورزش را تعیین کرده اند و چند نفری از آنها چنان پیش رفته ومیدان را خالی یافته ووقیح و گستاخ شده اند که گهگاه در مسند" فتوا"! هم می نشستند و درباره مسائلی که کوچکترین ربطی به ورزش نداشت وآنها کوچکترین صلاحیتی در آن باره نداشتند"حکم شرعی"!! هم صادر می کردند وجامعه و جوانان را ارشاد و هدایت می فرمودند! ... واقعا که جا دارد به مدیرانی که چنین دست پروردگانی را تربیت کرده و به جان فرهنگ و اخلاق وجوانان مظلوم می اندازند تبریک گفت!
شاید بعضی از شما خواننده عزیز پیش خود بگویید بحث مربیان وطنی چه ربطی به این مسایل دارد. عرض می کنیمکه کاملا ارتباط دارد و همانطور که حتما مطالعه فرموده اید بالا تر نوشتیم تا نگرش و روش مدیریتی ما اصلاح نشود نمی توان به رفتار اصولی و حرکت در مدار ومسیر منطقی ورزش که در گروی به کارگیری توانایی های داخلی از جمله مربیان توانمند وطنی است امیدوار باشیم.
* سیدمحمدسعید مدنی