گزارش تکان دهنده «کیهان ورزشی» از شرطبندی در فوتبال ایران
فوتبال ایران برای اصلاح، در تمام بخش های خود اراده ای محکم را می طلبد که فقدان این اراده نزد مسئولان طی حداقل یک دهه اخیر، سبب شده تا در بزنگاههای حساس ضرباتی مهلک را پذیرا باشیم.
چند دهه حسرت این فوتبال در رفتن به المپیک، ریشه در همین نابسامانی ها و اصلاح نشدن ها دارد.
فوتبال پایه که چندان هم جدی گرفته نمی شود در حقیقت یکی از کلیدی ترین بخش ها و از حساس ترین نقاط این فوتبال است؛ جاییکه که باید به دست مربیان سازنده بازیکنان توانمند شکل بگیرند تا بعدها فوتبال ملی این کشور را حرکت دهند، اما آنچه که از سر و شکل این فوتبال پایه می بینیم با آنچه که انتظار داریم باشد، از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
چندین ماه قبل درباره فسادی که در این بخش ریشه دوانده و عدم نظارت درستی که مکمل آن فساد شده، گزارش هایی را در همین بخش از مجله کیهان ورزشی منتشر کردیم و حالا با پدیده ای عجیب تر به نام شرط بندی در این سطح از فوتبال روبرو هستیم.
گزارش های میدانی کیهان ورزشی نشان می دهد که فوتبال پایه در شهر تهران، که چندین هفته از آغاز آن می گذرد، زیر سایه یک اتفاق خطرناک بنام شرط بندی قرار دارد و این موضوع مربیان دلسوز برخی تیم ها را نیز نگران کرده است.
رسوخ شرط بندها به درون برخی از تیم ها سبب شده تا این مسابقات و نتایج آنها تحت تاثیر قرار بگیرد و شبهاتی ایجاد شود.
هیات فوتبال تهران به عنوان متولی اصلی این ماجرا ماههاست که بلاتکلیف بوده و وضعیت مدیریت آن نامشخص است.
فدراسیون فوتبال . کمیته اخلاق آن نیز دغدغه های بزرگتری را برای خود متصور هستند و شاید حتی گوشه چشمی به این اتفاقات نیندازند اما بر حسب رسالتمان باید زنگ خطر را به صدا در بیاوریم و از مسئولان بخواهیم اجازه ندهند فوتبال پایه که باید پاک ترین بخش این رشته ورزشی در کشور باشد، به دست فرصت طلبان و افراد فاسدی که برای برای پیروزی در شرط بندی های خود حتی به بازیکنان کم سن و سال پیشنهاد کم کاری می دهند، به مرز سقوط برسد.
*حمید ترابپور
جولان شرط بندها در فوتبال پایه ... *سعید حاجی بابایی ماجرای شرطبندی را تا آخر دنبال میکنیم طی روزهای اخیر درباره پدیده شوم شرط بندی در
فوتبال پایه تهران در فضای مجازی اخبار و گزارش هایی را خوانده ام اما تا این لحظه
سند و مدرکی در این زمینه به دستمان نرسیده است. این اتفاق در صورتیکه با سند و
مدرک مطرح شود برای فوتبال پایه و اساسا برای کل فوتبال ایران خطرناک است چون با
سرنوشت استعدادهای این فوتبال که باید آینده را بسازند سر و کار دارد. این روزها
هم و غم ما برگزاری انتخابات ریاست هیات فوتبال تهران است و در تلاشیم تا
انتخاباتی سالم و بدور از هر گونه تخلف را برگزار کنیم و یکی از راههای مبارزه با
فساد و شرط بندی در فوتبال برگزاری درست انتخابات است. موضوعی که کیهان ورزشی سراغ آن رفته حساس است و
امیدوارم با کمک شما به مدارک و اسنادی برسیم و این ماجرا را دنبال کنیم. بی شک با
رسیدن اولین مدرک از طریق مراجع قضایی این داستان را تا آخر دنبال می کنیم. اطلاعات درست در این زمینه به ما کمک می کند تا
گامی مهم در راستای مبارزه با فساد در فوتبال پایه برداریم. *رضا گلمحمدی(مدیرکل ورزش و جوانان تهران) به یک سونامی نیاز داریم علی سقائیان – سرمربی تیم امید مقاومت هیچ نتیجه ای داخل زمین شکل نمی گیرد! *حسین حنیفی – سرمربی سابق تیم امید پیروان حجازی پارک باران، بورس شرط بندها شده است *محمد فدایی – سرمربی تیم امید بادران دروازه بانم با شرط بندها همکاری کرد و به خودمان گل زد! اخیرا در یکی از سایت ها خواندم که سربازان گمنام امام زمان (عج) وارد بحث شرط بندی در فوتبال پایه شده اند. خدا کند که این خبر صحت داشته باشد چون ما مربیان دیگر جانمان به لبمان رسیده است. این همه زحمت می کشیم آن وقت با خیانت یک یا چند بازیکن، همه آنچه را که به دست آورده ایم از دست می دهیم. ای کاش روز بازی تیم ما و تیم اروند چرخ در ورزشگاه بودید و می دیدید که شرط بندها آنجا چه طور جولان می دادند و کسی جلودارشان نبود. دیگر همه فهمیده اند که اینها چه کسانی هستند اما نمی دانم چرا کسی ترتیب اثری نمی دهد. تیم من در برابر تیم اروند چرخ تا دقیقه 96 با نتیجه 1 بر صفر پیش بود و بازی داشت به سود ما تمام می شد که دروازه بان تیمم یک توپ ساده را گرفت و انداخت درون دروازه تا بازی 1-1 تمام شود. بعد از بازی، ناظر فدراسیون به ما گفت که در این بازی شرط بندی شده است. وقتی بیشتر تحقیق کردم و دیدم دروازه بان که باید مسئول حراست از زحمات یک تیم باشد، خیانت کرده، از تیم کنارش گذاشتم و دیگر به او اعتماد ندارم. متاسفانه در فوتبال پایه چون بازیکنان دستمزدی نمی گیرند یا دستمزدها خیلی نا چیز است بازیکنان به طمع پول در دام شرط بندها می افتند و خب طبیعتا آسیبش به کل بدنه فوتبال ایران وارد می شود. وقتی یک بچه 17،18 ساله همه هم و غم زندگیش پول است، همین می شود که بعضی وقت ها با کمترین مبلغ دریافتی، خودش را در اختیار شرط بندها قرار می دهد. یکی از بازیکنانم می گفت که بازیکنی را می شناسد که به خاطر 100 هزار تومان با شرط بندها همکاری کرده است. *ابراهیم عباسی – سرمربی تیم امید نفت ایرانیان عدم نظارت باعث رشد شرط بندی شده است *عباس چمنیان، سرمربی سابق تیم ملی نوجوانان
شرط بندی موضوع نوظهوری نیست که تازگی داشته باشد. وضعیت خطرناک شده و شاید شرط بندی بزودی کلیت فوتبال را تحت الشعاع قرار دهد. این روزها زیاد می شنویم که بعضی مواقع در شرط بندی بازیکنان در نتایج تاثیرگذار هستند. بعضی مواقع خود بازیکنان شرط بندی میکنند. اکثر بازیکنان لیگهای یک و دو بزرگسالان و بازیکنان شاغل در لیگ های پایه مثل لیگ تهران شرط بندی میکنند. بین ۲ نیمه بازیکنان در رختکن گوشیهای خود را چک میکنند تا نتیجه شرط بندی را ببیند. در لیگ های دسته اول و دوم رقم قراردادهای بازیکنان زیاد نیست و آتها خیلی راحت به سمت شرط بندی میروند. در فوتبال پایه چون بازیکنان حقوقی دریافت نمی کنند و مشکل مالی دارند راحت تر به دام شرط بندها می افتند و... ورود شرط بندها و تاثیر انکار ناپذیر آنها در نتایج فوتبال، سرو صدای مربیان را بیشتر از همه درآورده است. کیهان ورزشی به جهت اهمیت فوتبال پایه و برای نشان دادن تاثیرات مخرب حضور شرط بندها در کنار تیم ها و به جهت مبارزه با این پدیده نامیمون، وارد عمل شده و در هفته های اخیر با تحقیقات زیاد و حضور نامحسوس خبرنگارانش در محل تجمع شرط بندها به اطلاعات مهمی دست پیدا کرده، که آنها را در اختیار خوانندگانش قرار می دهد. شاید مطلب شرط بندی در همین نوبت تمام نشود و ادامه داشته باشد. قطعا اما کیهان ورزشی این مسئله و مشکل فوتبال را رها نخواهد کرد و پای کار تا آخر خواهد ایستاد.
روش کاری شرط بندان از ابتدا تاکنون
شرط بندی در فوتبال. این واژه در تمام دنیا به کار می رود و شنیده می شود و افراد بسیاری از این طریق امرار معاش می کنند. چه در ایران و چه در خارج از آن، سایت های شرط بندی فعال هستند. در ایران شرط بندهای فوتبال چهار دوره متفاوت را سپری کرده و اکنون بروز – یا به قولی آپدیت – شده اند. فوتبال در ایران از حدود سال 1287 شمسی به صورت غیر رسمی بازی شد اما فعالیت های اصلی فوتبالی به شکل امروزی از سال 1302 شکل گرفت. سال 1320 تیم ملی مان تشکیل شد و پنج سال بعد از آن به عضویت فدراسیون جهانی فوتبال درآمدیم. بین سال های 1302 تا 1310 مسابقات باشگاهی در شهرهای بزرگ مثل تبریز، تهران و آبادان شروع شدند. سال 1339 اولین دوره لیگ فوتبال ایران برگزار شد و...اما چه طور پدیده شرط بندی در فوتبال ایران رخنه کرد و چگونه پای شرط بندها به فوتبال پاک ایران باز شد و آن را آلوده کرد؟ با اطلاعاتی که ما داریم در ایران حدود 50 سال است که کار شرط بندی در فوتبال انجام می شود و این پدیده به محل کسب درآمدی برای جمع کثیری از افراد جامعه تبدیل شده است. شرط بندها در دهه های قبل شاید ضربه مستقیم به بدنه فوتبال وارد نمی کردند و هدفشان فقط کسب درآمد برای خودشان بود – که البته ما شرعا و عرفا این دیدگاه را هم نمی پذیریم - اما چند سالی است که این قشر سودجو با ورود به مسابقات رده های پایه، آینده سازان کشورمان را وسیله ای برای کسب درآمد بیشتر خود کرده اند. آنها با این کار خود، سلامت فوتبال و روح و روان اهالی آن را نشانه رفته و به آینده سازان کشورمان، راه حقه بازی، عدم وفاداری و دور زدن قانون را یاد می دهد و این یعنی آسیب به جامعه، یعنی از بین رفتن امنیت جامعه، یعنی پرورش نسلی که دروغ می گوید و به خاطر پول خلاف و خیانت می کند و به هیچ یک از قوائد اخلاقی پایبند نیست. در اوایل ورود فوتبال به ایران و در دهه های 20، 30 و 40 که فوتبال در ایران پوست انداخته و شکل بهتری به خود می گرفت از شرط بندها خبری نبود. چون در فوتبال آن زمان پولی جابجا نمی شد و حتی بازیکنان برای دستمزد بازی نمی کردند، و اینجور بود که همه از فوتبال لذت می بردند. هم مربی می دانست که دارد چه کار می کند، هم بازیکن از بازیش لذت می برد و هم تماشاگر می دانست که شاهد رقابتی سالم و عادلانه است و در پشت نتایج، حرف و حدیث و توطئه ای نیست. از اواخر دهه 40 که فوتبال ایران از شکل آماتوری محض فاصله گرفت و باشگاه هایی نسبتا پولدار در ایران تاسیس شدند و پای پول وسط آمد، سلامت فوتبال ما کم کم از بین رفت تا جایی که امروزه فوتبالی تقریبا ناسالم داریم و همه دست اندرکاران ورزش کشور می دانند که چه خبر است اما کار مفیدی انجام نمی دهند. کارهایی صورت گرفته اما این اقدامات کافی و اساسی نبوده و تاثیر زیادی نداشته است. چرا شرط بندها خطرناک و مضر شدند؟ در مطلب قبلی اشاره کردیم که شرط بندی مسابقات ورزشی در ایران سابقه 50 ساله دارد اما چرا دو سال است که صدای همه دست اندرکاران و زحمت کشان واقعی فوتبال درآمده است. مگر قبلا شرط بندی چه جور بوده که مضر و خطرناک نبوده است؟ در جواب این سوال باید به چهار دوره ای که شرط بندها سپری کرده اند و بروز شده اند اشاره می کنیم. در دهه های 30 و 40 اندک شرط بندها در خانه خود می نشستند و با دوستان و آشنایان خود به شرط بندی بازی ها می پرداختند. خیلی از این افراد حتی یک مرتبه هم به ورزشگاه نرفتند و در روزهای بعد از بازی از طریق مجلات کیهان ورزشی و دنیای ورزش از نتایج بازیها مطلع می شدند. در دهه 50 پای شرط بندها به ورزشگاه ها باز شد و در دهه های 60 و 70 این موضوع گسترش پیدا کرد. البته حضور شرط بندان در ورزشگاه ها جالب به نظر نمی رسید اما در اکثر مواقع این افراد با نفرات تیمها نمی توانستند ارتباطی برقرار کنند و فقط در ورزشگاه ها حضور فیزیکی داشتند و برای خودشان کاسبی می کردند!در دهه 80 و تا همین چند سال قبل، روش کار شرط بندها عوض شد و آنها در داخل تیمها با تطمیع برخی مربیان و بازیکنان به خواسته شان می رسیدند. در این قسم، خواسته شرط بندان در خفا بیان و عملی می شد و...در دو سال اخیر اما روش دیگری را می بینیم. شرط بندها گستاخ شده و پا را فراتر از سه دوره قبلی گذارده اند و با چوب و چماق و چاقو و رعب و وحشت انداختن در دل افراد تیمها و حتی داوران در کنار تطمیع مالی، در پی رسیدن به خواسته خود هستند!
صفر تا صد فوتبال در دست شرط بندها
نگارنده این مطلب، پیش از شروع فصل جدید مسابقات فوتبال پایه تهران ماموریت یافت تا در فصل جاری، همه رده های فوتبال پایه تهران را هم در مجله و هم در سایت کیهان ورزشی پوشش دهد و بر همین اساس هر هفته حداقل یکی از بازیهای هر رده را از نزدیک تماشا می کردم. یعنی هفته ای چهار مسابقه. در برخی از بازیها به جای اینکه به عنوان خبرنگار کنار زمین بروم، در بین تماشاگران – که شرط بندها هم در بین شان حضور دارند – می نشستم و اوضاع را می سنجیدم و بعضا به صحبت هایی که رد و بدل می شد، گوش می کردم. و اینجور بود که پدیده شرط بندی را از نزدیک دیده و با مرام شرط بندان آشنا شدم. در ورزشگاه X دیدم که حدود بیست نفر پشت نرده های ورزشگاه جمع شده بودند و و یک تیم خاص را تشویق می کردند. در یک صحنه که داور به نفع تیم مورد نظرشان پنالتی نگرفت، به شدت علیه داور موضع گرفته و با فحاشی زیاد داور را تحت فشار قرار دادند. این داور چند دقیقه بعد یک پنالتی بی مورد برای تیم مورد نظر گرفت و از قضا این پنالتی گل شد و به نظر می رسید که آن تماشاگران خیلی خوشحال شوند اما فقط یکی دو نفرشان خوشحالی کردند و بعدا برای ما معلوم شد که کلا این افراد طرفدار تیمی نیستند بلکه روی تیم قوی تر، چند مدل شرط بندی کرده اند که مثلا تا دقیقه 30 داور به سود تیم مورد نظرشان اعلام پنالتی خواهد کرد و پنالتی دقیقه 40 به درد آنها نمی خورد. فشار روانی بیش از حد این تماشاگران به روی داور برای این بود که از دقیقه 1 تا دقیقه 30 به سود تیم مورد نظرشان اعلام پنالتی کند. آنها حتی صراحتا داور را تهدید کردند و داور زیر فشار به اشتباه پنالتی گرفت. در یک بازی دیگر ما دیدیم که همه نگاه یک بازیکن به سمت این تماشاگران – البته شرط بندان – بود و آنها به نوعی با اشاره به آن بازیکن می گفتند که در زمین چه کند. از این نمونه ها زیاد داریم و به همین خاطر است که به قول یکی از مربیان پایه تهران، صفر تا صد فوتبال پایه ما افتاده دسته یک مشت شرط بند، سودجو!
چه کار باید کرد؟
«شرط بندها» دیگر فقط «شرط بند» نیستند و مدتی است که از پوسته خود خارج شده و به جان فوتبال افتاده اند. سلامت روانی اهالی فوتبال را از بین برده و همه را به هم بدبین و دودل کرده اند. باعث افزایش پدیده های خیانت و تهمت زنی در بین اهالی فوتبال شده اند. کار را تا جایی پیش برده اند که خیلی ها را از فوتبال زده کرده اند. حالا یک فوتبالیست اگر در جریان بازی اشتباهی مرتکب شود. گلی را نزند؛ گل بخودی بزند و یا گلی را بخورد، همه به او جور دیگری نگاه می کنند و از دید آنها مطمئنا او خیانت کرده!!! در حالی که این جور نیست و اشتباه جزئی از فوتبال است و...از این پس برای نجات فوتبال از دست مفسدین و شرط بندان چه باید کرد؟ قطعا این کار نیاز به یک مبارزه جدی و پیگیر دارد و کار یک یا چند نفر و حتی یک یا چند ارگان نیست. نیاز به یک عزم و ارده جدی برای مبارزه و پاکسازی فوتبال است. فقط بحث شرط بندها نیست. الان برخی از بازیکنان و مربیان آلوده این مسئله هستند و این افراد زیر پوست فوتبال قایم شده اند. به قول یکی از مربیان برجسته فوتبال پایه، نیاز به ایجاد سونامی است. باید سونامی به وجود بیاوریم تا افراد آلوده بروند و سالم ها و کسانی که فقط می خواهند کار کنند، بمانند. دستگاه قضایی برای مبارزه با شبکه های زیرزمینی و سایت های شرط بندی مدتهاست وارد عمل شده اما شبکه های روزمینی در داخل ورزشگاه ها و در دل تیمها، فعال هستند و آزادانه هر کاری که می خواهند انجام می دهند. شرط بندی به یکی از خط قرمزهای دستگاه قضایی تبدیل شده است. این جرایم اغلب زیرزمینی اتفاق میافتد و مشخص نمیشود شرط بندی کجا انجام میشود. آمارهای نشان میدهد افراد در سنین کم در این سایتها شرط بندی میکنند. در سه سایت مطرح بیش از ۲۰۹ هزار نفر کاربر اقدام به شرط بندی می کنند. قمار و دایر کردن قمارخانه جرم است و مجازات سنگینی برای آن در نظر گرفته شده است. کاربران این سایتها قمارباز محسوب میشوند و ۷۴ ضربه شلاق و یک تا ۶ ماه زندان مجازات آنها خواهد بود. دایر کردن قمارخانه در فضای مجازی یا حقیقی تفاوتی ندارد و ۲ سال زندان دارد. اینترپل هم عملیات بینالمللی را برای جلوگیری از شرط بندی طراحی کرده است. در ادامه از نظرات چند تن از مربیان فوتبال پایه آگاه می شوید.
بنده سالهاست که در فوتبال هستم و یک چیزهایی درباره شرط بندی شنیده بودم اما تا هفته دوم لیگ امید امسال، این پدیده را اینقدر از نزدیک ندیده بودم. می دانم که در فوتبال روز دنیا، سایت های شرط بندی وجود دارد که روی تک تک دقایق بازی شرط بندی می کنند اما در هفته دوم مسابقات امسال از نزدیک با آن مواجه شدم. با تیم کاسپین در زمین چمران بازی داشتیم که روی سکوها دیدم که یک عده تماشاگر دارند به شدت تیم مرا تشویق می کنند. برایم خیلی عجیب بود چون نه تیم مقاومت تماشاگری دارد و نه من مربی ای هستم که طرفداری داشته باشم – من از آن دسته آدم هایی هستم که کسی ازش خوشش نمی آید – این داستان ادامه داشت تا دقیقه 80 که مهاجم تیم من یک توپ تک به تک با گلر را بیرون زد و من دیدم که آن تماشاگران با بدترین فحش های ناموسی و چیزهایی که من در همه عمرم نشنیده بودم از بازیکن ما پذیرایی کردند!!!به سرپرست تیممان گفتم چی شد اینها که تا حالا طرفدار ما بودند، چرا حالا به ما فحش می دهند و ایشان گفت که اینها طرفداران ما نیستند و شرط بند هستند. در بازی با المپیک اندیشه که در ورزشگاه باران انجام شد اما این بار شرط بندان را در قواره چوب و چماق کش در وسط زمین دیدم. در آن بازی وقتی شرط بندها به خواسته خودشان نرسیدند با چاقو، چوب و چماق به داخل زمین ریختند و به کتک کاری با بازیکنان پرداختند. خودم می شنیدم که به بازیکنان می گفتند: چرا دقیقه فلان کارت زرد نگرفتی؟!چرا دقیقه بهمان، گل نخوردی؟! مگه قرار نبود در دقیقه فلان، توپ را به کرنر بفرستی یا...؟!به مسئولان ورزشی کشور هشدار می دهم با این وضع تا 2 سال دیگر، فوتبال پایه نابود خواهد شد و دیگر از این پایگاه بزرگ، فوتبالیستی به رده بزرگسالان و تیم های ملی راه نخواهد یافت. به نظر من هیچ ارگانی بجز حفاظت اطلاعات نمی تواند با این پدیده زشت مبارزه کند و به آن خاتمه دهد. نمی دانم چرا کمیته اخلاق گزارشات این تخلفات را به مرجع بالاتر نمی دهد. نیروهای امنیتی می توانند به صورت نامحسوس ورود کنند و هر کسی که در ورزشگاه موبایل دستش بود را دستگیر کنند. مگر نه اینکه ایران بزرگترین سایبری را دارد پس چرا ورود نمی کنند و مربیان و بازیکنان خائن را شناسایی نمی کنند. در فوتبال پایه به یک سونامی نیاز داریم. باید این سونامی را در فوتبالمان ایجاد کنیم تا فاسدها بروند و سالم ها بمانند و کار کنند.
گرچه تیمم نتایج خوبی نگرفت اما دلیل اصلی استعفا و جدایی ام از تیم پیروان حجازی، آلوده بودن فوتبال مخصوصا رده امید است. خیلی وحشتناک شده و بنده علت کسب نتایج ضعیف تیمم را دلایل مشکوک (شرط بندی) و فساد می دانم و به همین خاطر از تیم پیروان حجازی جدا شدم و منتظر می مانم تا ببینم آیا این مشکل عجیب بر طرف می شود یا نه!!!من از فوتبال رفتم تا شاید فوتبال پاک، زنده شود. متاسفانه الان جوری شده که هیچ نتیجه ای داخل زمین شکل نمی گیرد و نتایج بیرون زمین مهندسی می شود. از اول بازیها ما افرادی را در ورزشگاه ها می بینیم که بالا و پایین می پرند و حرص می خورند که بنده با سابقه 19 سال مربیگری کردن هرگز آنها را ندیده بودم اما دو سال است که من اینها را کنار زمین می بینم . اینها فوتبال را به لجن کشیده اند. فوتبال را خراب کرده اند و دارند جوانان ما را نابود می کنند. خیلی راحت برای منافع خودشان می آیند هر کاری را که دوست دارند انجام می دهند. شرایط فوتبال ما خیلی بد شده و برای من سخت است که در این فضا کار کنم. من امسال به تیم پیروان حجازی آمدم تا یک چالش جدیدی را شروع کنم. باشگاه پیروان حجازی یک باشگاه سالم و خصوصی است که آمده کار بکند و باید حمایت شود منتهی داریم این بلاها را سرش می آوریم. من فقط می توانم این آدمها را به خدا واگذار کنم چرا که هیچ مرجع و ارگانی نیست که رسیدگی کند پس به خدا واگذارشان می کنم به خصوص آن عوامل فوتبالی که در این قضییه دخیل هستند و می آیند با شرط بندها همکاری می کنند. سال گذشته هم من قهرمانی را به خاطر همین قضییه شرط بندی و سافت کردن از دست دادم.
در هفته ششم، بازی تیم ما برابر تیم المپیک اندیشه در ورزشگاه باران برگزار شد. شما بیایید ببینید آیا این ورزشگاه اصلا شرایط انجام بازی دارد. چرا اینجا بازی می اندازند. من در ورزشگاه و در پشت سر خودم آدم هایی را دیدم که تا به حال در زندگیم ندیده بودم. فحش هایی می دادند که من تا به این سن رسیده ام هنوز نشنیده ام. شرط بندها دارند نفس فوتبال به خصوص در رده امیدها را می گیرند. مدام می گوییم رسیدگی کنید. می گویند رسیدگی می کنیم. یکی نیست به آقایان بگوید چطوری می خواهید رسیدگی کنید. از پشت میزتان بلند شوید و تشریف بیاورید سر این بازیها و رسیدگی کنید. شرط بندها، سلامت فوتبال را از بین برده اند. باید بیایند و اینها را جمع کنند. باید این فوتبال را تعطیل کرد. هر کسی از راه می رسد به داور، مربی و بازیکن فحش می دهد. گناه داور چیست که باید اینقدر فحش بخورد. در ورزشگاه باران، شرط بندی را دیدم که نرده ها را گرفته و بالا می رفت و بدترین فحش ها را می داد، چون شرایط بازی باب میل او پیش نرفته بود. من این وضعیت را بیشتر در ورزشگاه باران دیده ام، چون اینجا زمین بازی وسط پارک قرار دارد و همه از پارک رد می شوند. یکسری هم دور هم می نشینند و همه کاری هم می کنند و با خودشان می گویند بیائیم فوتبال را هم با شرط بندی به چالش بکشیم. متاسفانه پارک باران به بورس شرط بندها تبدیل شده است. من مراقب تیمم هستم. شرط بندها چون مرا می شناسند سمت تیمم و نفراتش نمی آیند. من خودم بازیکنانم را رصد می کنم. نمی دانم که دیگر همکارانم هم این کار را می کنند یا نه ولی باید این کار را بکنند چون اینها جوان هستند و اغفال می شوند. اگر من به عنوان مربی حواسم به بازیکنانم نباشد و دورشان را نگیرم برای آنها هم شاید معضلاتی به وجود بیاید.
از شنیدن بحث شرط بندی در فوتبال تعجب نمی کنم؛ چرا که این موضوع در فوتبال ما وجود دارد و برخی از افراد به این قضیه میپردازند. البته این افراد تنها نیستند و برخیها که در فوتبال فعالیت میکنند، مثل بازیکن یا مربی با اینها همکاری دارند و شریک هستند. وقتی یک پدیده در سطوح بالاتر وجود دارد، ناخودآگاه به ردههای پایین تر شیوع پیدا میکند. بحث شرط بندی یا مفاسد در رده بزرگسالان و لیگ برتر هم وجود دارد و این موضوع باعث شده تا فساد به ردههای پایین تر شیوع پیدا کند. البته در لیگهای پایین تر این دست موارد شدت بیشتری دارد و این برای دیروز یا هفته گذشته نیست بلکه سالهاست که از این دست اتفاقات میافتد اما تاکنون فکری برای این موضوع نشده است. نه تنها شرط بندی بلکه مفاسد دیگری هم در ردههای پایین تر وجود دارد. فعالیت و حضور آدمهای شناخته شده در لیگ برتر فوتبال باعث کاهش فساد در این سطح شده اما در دسته های پایین تر، افراد شناخته شده نیستند و بازیکنان، مربیان و حتی برخی از مسئولان تیمها به دلیل دریافت مبالغ نه چندان بالا وارد مسائلی مثل شرط بندی میشوند. این انتقال بیشتر در ردههای پایین تر و بازیکنان کم سن و سال به وجود میآید. افرادی که در ارکان فوتبال قرار دارند، آدمهای سالمی هستند در این بین افرادی از روی رابطه، خودشان را به بدنه فوتبال میچسبانند و باعث میشوند تا مشکلاتی از این دست به وجود بیاید. برای جمع کردن بساط فساد باید مراجع ذیربط مثل وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال نظارت بیشتری داشته باشند و علاوه بر این ارگانهای دیگری همچون کمیسیون اصل ۹۰ هم باید برخورد جدیتری با این موضوع داشته باشند. پرونده فساد در فوتبال توسط وزرات ورزش و فدراسیون فوتبال در سالهای گذشته پیگیری شد و با بررسی این موضوع پای خیلی از اهالی فوتبال به میان آمد و این موضوع حتی به مجلس هم کشیده شد اما برخوردی با اسامیای که در این پرونده وجود داشت، نشد و هم اکنون هم موضوع به کل فراموش شده است. ادامه فضای نامناسب کنونی در فوتبال پایه به هیچ وجه به سودمان نیست و در این بین تنها کسانی که متضرر میشوند هوادارانی هستند که به این رشته علاقه دارند و ادامه این روند باعث میشود آنها از این رشته دلزده شوند. متأسفانه در فوتبال ما بدترین و بی کیفیت ترین زمینها را به تیمهای پایه اختصاص میدهند و در ساعت نه چندان مناسب مسابقات آنها را برگزار میکنند و توجه چندانی به فوتبال پایه ندارند. این بیتوجهی در فوتبال پایه موجب میشود تا فوتبال با فساد همراه شود. بیتوجهی مسئولان نشان دهنده عدم نظارت آنهاست و زمانی که افراد متخلف مثل شرط بندها این عدم نظارت را میبینند دست به چنین اقداماتی میزنند.