اعتمادسازی یا صفر به جای صفر؟!
اتفاقات و ماجراهایی که پس از کناره گیری ناگهانی و غافلگیر کننده سرمربی ایتالیایی تیم فوتبال استقلال تهران رخ داد بار دیگر باعث شده تا موجی از ابهامات و شبهات و تهمت ها و انگ ها و درگیری های لفظی وحتی فیزیکی در ورزش ما پدید آید و موجب تاسف شود. ریشه این وضعیت نامطلوب و غیر اخلاقی هم به گمان ما همان چیزی است که هفته گذشته در همین صفحه تحت عنوان” اعتماد در ورزش” به آن اشاره داشتیم. متاسفانه اصل اعتماد که یک اصل و شرط اساسی برای وحدت و همکاری و حرکت به سوی هدف مشترک است در ورزش ما خدشه دار شده ، وسخت هم خدشه دار شده است. اینکه چرا این اتفاق افتاده، موضوعی است که باید در فرصتی مناسبتر و مجالی مفصل تر وبیشتر به آن بپردازیم. البته پیش از این بارها در حد فهم و توان خود به آن پرداخته ایم و به عوامل موثر در ایجاد این بی اعتمادی اشاراتی داشته ایم. عواملی مثل عملکرد جنجالی و " زرد” رسانه ای که وقتی از سوی رسانه های فراگیری مثل صدا وسیما و خاصه سیما صورت می گیرد تاثیرات بسیار مخربی می گذارد که می بینیم که گذاشته است. وقتی برنامه های پربیننده سیما به محلی برای تصفیه حساب و دامن زدن مغرضانه و عامدانه به رقابت های رنگی ونفرت پراکنی و تفرقه اندازی و بحث های خاله زنکی وحرمت شکنی و تحقیر این و آن و...تبدیل می شود با توجه به قدرت تاثیرگذاری تلویزیون روی افکار عمومی به ویژه علاقمندان و دوستداران ورزش که اکثرا نسل احساسی و پرشور وهیجان جوان است، معلوم است وضعیت اخلاقی و مناسبات افراد واجزاء مختلف ورزش چه ریخت و شکلی به خود می گیرد.اما عامل مهمتری که در ایجاد این وضعیت وبی اعتمادی میان علاقمندان ورزش نقش بسیار تعیین کننده ای دارد عملکرد مدیریت مدیران ورزش است. رفتار وکردار مدیران ورزش و روند مدیریتی حاکم بر ورزش تاثیر مهمی در واکنش و جهت دادن به مواضع و نظرات جامعه ورزش نسبت به رفتار و تصمیم گیری ها و سیاستگذاری های مدیران و مسئولان ورزش دارد. اگر امروز می بینیم که دوستداران ورزش از مربیان و کارشناسان گرفته تا تماشاچیان و طرفداران ورزش نسبت به عملکرد مدیریتی در جای جای مختلف( شماره گذشته به اعتراضات محمد بنا به وضعیت حاکم بر لیگ کشتی و بی تدبیری ها و خاصه خرجی ها و... وهمچنین اعتراض مدیرعامل پرسپولیس به مسائل پشت پرده در همین صفحه اشاره داشتیم) نه انتقاد بلکه اعتراض توام با سوءظن دارند وبه شدت نسبت به رفتار مدیریتی ورزش معترضند. علت را باید در همین موضوع پیدا کنیم هفته گذشته ماجرای سرمربی خارجی استقلال را داشتیم ودیدیم و شنیدیم که اظهار نظر پیرامون این ماجرا از طرف عالم و عامی و کارشناس و طرفدارچقدر باسوءظن آمیخته بود وبعضی از تحلیل ها ریشه این ماجراها را به کجا ها وصل می کرد! و باز متاسفانه دیدیم و شنیدیم که در بازی پیکان چه فضای ملتهب و پرتنشی بر سکوهای ورزشگاه حاکم بود و چه شعارها- که چه عرض کنیم چه ناسزاها وفحاشی های رکیکی- خطاب به مدیران باشگاه استقلال و حتی مدیران ارشد ورزش در طول ۹۰ دقیقه در ورزشگاه طنین انداخته بود. شعارهایی که از نظر مخاطب و سمت گیری آن به گمان ما و تا آنجا که در خاطر داریم بی سابقه بود!در این باره واقعا جای دارد مدیران و تصمیمگیرندگان ورزش حداقل برای حفظ احترام و حرمت خودشان هم که شده به خود بیایند و دست از بسیاری رفتارهای شبهه برانگیز و ضد ورزشی و بچگانه و خود خواهانه بردارند و بیشتر به مسئولیت و وظیفه خود فکر و عمل کنند. همه ما باید باور کنیم" مردم" همه چیز را می فهمند و تشخیص می دهند حتی اگر زیباترین نقاب ها را بر چهره بزنیم و قشنگترین شعارها را بدهیم و... مردم بالاخره متوجه ضعف و اشکال های مدیریتی ما می شوند.همان طور که آدم های حرفه ای و در کار خود جامعه شناس مثل کروش و استراماچونی و... بعد از دوسه ماه کار کردن در فضای ورزش و فوتبال ما می دانند و می فهمند کجا آمده اند. آنها همانطور که خیلی زود متوجه استعدادناب جوان ایرانی و خونگرمی و مهربانی وقدرت فهم و تشخیص تماشاگر ایرانی می شوند به همان سرعت متوجه" مدیر نبودن" و " شناخت حرفه ای و ورزشی نداشتن بسیاری از مثلا مدیران فوتبال و ورزش" ما هم می شوند و هرچقدر در باره جوانان برومند و مستعد و تماشاگران فوتبال فهم و ورزش شناس ما زبان به تحسین و تمجید می گشایند درباره مدیریت و مدیران حاکم بر فوتبال ما زبان به انتقادات تند و صریح می گشایند.برای مثال به اظهارات آقای استراماچونی در باره مدیران باشگاه استقلال توجه نمایید"رییس و اعضای هیات مدیره استقلال ، که وزیر ورزش تعیین می کنند، سیاستمدارانی هستند که از ورزش و فو تبال اطلاعی ندارند...'! البته همانطور که می دانیم مدیر باشگاه استقلال چند روز پیش از سمت خود برکنار شد. امیدواریم این برکناری تعویض صفر به جای صفر و موش و گربه بازی کردن با مردم فهیم وطرفداران معترض فوتبال نباشد و همانطور که گفته شد گامی باشد در جهت حداقل دفاع از حیثیت حریمخانه وخانواده خود وبازگرداندن اعتماد از دست رفته در ورزش و فوتبال و...چراکه کار مدیریتی در هیچ کجا از جمله ورزش پیش نمی رود مگر آنکه اعتماد مخاطبان و صاحبان اصلی آن جلب شود...
*سیدمحمد سعید مدنی