مشکل اصلی تراکتور ، مربی نیست
استعفا یا برکناری محترمانه آقامصطفی دنیزلی مربی سرشناس ترکیه ای از تیم محبوب تبریزی یعنی تراکتور آن هم هنوز نیم فصل به پایان نرسیده حاوی نکات گفتنی و قابل تحلیل و پردازش بود که ماجرای کناره گیری اعتراض گونه آقای استراماچونی سرمربی تیم استقلال تهران آن را به حاشیه برد. اما موضوع دنیزلی و تراکتور هنوز کهنه نشده و جای پرداخت دارد ضمن اینکه این داستان بارها وبارها در فوتبال ما وهمین تیم تراکتور تکرار شده وآنچه از آن خبری نبوده و نیست درس عبرت گرفتن از این اتفاقات مخرب و جلوگیری از تکرار آنهاست. تراکتوری ها به ویژه مدیران آن باید با خود روراست باشند. کلاهشان را قاضی کنند وببینند آیاواقعا مشکل این تیم پرطرفدار " مربی" است که هر فصل آن را تغییر می دهند و به نیم فصل نرسیده اورا برکنار می کنند و یک مربی ایرانی را موقتا برکاروبارفنی تیم می گمارند واز نیم فصل دوم با تحمل هزینه هاس سنگین یک مربی خارجی را وارد می کنند. آیا مشکل از توشاک و لینکز و د نیزلی و... است. اگر هست پس چرا تغییر آنها مشکل را حل نمی کند و این سناریو مرتب بازنویسی و این دورباطل کماکان در باره این تیم تکرار می شود و تداوم می یابد. تراکتور با سابقه بیش از 50 سال و این خیل هوادار در استان ورزشی و فوتبالخیز آذربایجان بدون تردید از ظرفیت های فوتبال ما در سطح ملی است که در صورت استفاده و بهره وری صحیح از آن می توان از این ظرفیت با ارزش در جهت تقویت فوتبال ایران و تیمملی استفاده کرد. متاسفانه اما مدیران ورزش ما غالبا ودر مقاطع مختلف نشان داده اند که هنر استفاده از داشته های با ارزش و سرمایه های غنی این ورزش و فوتبال را ندارند. تراکتور یک مثال ونمونه برای اثبات حرف ما. پرسپولیس و استقلال نمونه دیگرو... از این نمونه ها در ورزش ما که خبر از کفران نعمت می دهد در ورزش ما فراوان است. منتهی اینجا بحث ما چیز دیگری است. حرف بر سر تراکتور به عنوان یک تیم پرهزینه و پرطرفدار است که علی رغم شروع خوب و پرهیاهو در هرفصل ، در مواجهه با اولین دوره افت- که امری طبیعی است و در طول فصل برای هرتیمی رخ می دهد- قادر نیست بر مشکلات خود فائق اید و شرایط روحی و فنی تیم را کنترل کند و... خیلی زود به ورطه بحرانگرفتار می آید و تنها راه حلی که برای حل و دفع این بحران به نظر مدیران این تیم می رسد تغییر کادر فنی و عوض کردن سرمربی تیم است. راه حلی که شاید نقش درمان موقت و مسکّن را برای این تیم بازی کند اما مساله مثل آتش زیر خاکستر یا زخم لای استخوان مهار و درمان نمی شود با نخستین نسیم مخالف خود را به رخ می کشاند.
از
توشاک تا دنیزلی
پارسال
این داستان با جان توشاک شروع شد وبه لیکنز بلژیکی تمام شد .امسال هم با مصطفی
دنیزلی آغاز شد ونیم فصل به پایان نرسیده دنیزلی برکنار وفعلا دو مربی ایرانی
مسائل فنی تیم را جمع و جور و سامان می
دهند و در سه هفته اخیر هم دوپیروزی پیاپی به دست آورده است. اینکه در آینده قرار
است چه اتفاقاتی بیفتد وسرنوشت تراکتور به کجا خواهد انجامید سئوالی است که باید
برای یافتن پاسخ آن به انتظار نشست. اما همانطور که ما در اول فصل به مناسبت
مصاحبه کیهان ورزشی با دنیزلی نوشتیم اینجا هم تاکید می کنیم اگر مدیران تیم
تبریزی بتوانند بر حاشیه ها فایق آیند، جلوی دخالت های پنهان و آشکار حاشیه سازان
را که بعضی از آنها که اهداف سیاسی دارند و به تراکتور به مثابه طعمه ای می نگرند
تا به وسیله آن اغراض خود را دنبال کنند، بگیرد و... برکاروبار تیم نظارت و
برعملکرد زیرمجموعه خود اشراف و نظارت داشته باشند بدون شک تراکتور با توجه به
ظرفیت و داشته هایش به ویژه از حیث تماشاگر روزهای بهتری حداقل از دور رفت پیش رو
خواهد داشت.
سیدمحمدسعید مدنی*