PDF نسخه کامل مجله
جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - November 22 2024
کد خبر: ۵۴۲۱۲
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۵

دست های پشت پرده لیورپول،بازوی توانای یورگن کلوپ

پشت سر هر تیم موفقی ،افرادی خوش فکر مشغول بکار هستند. تفکرات شان را به مسئول فنی تیم اراده می دهند و مسئول فنی با داشتن چند پلان به مصاف حریفان می رود و تیم را در مسیر موردنظرش قرار می دهد.باشگاه لیورپول مثل تمامی باشگاه های حرفه ای در این زمینه اقدامات موثری انجام داده که فصل گذشته لیگ قهرمانان اروپا قهرمان شد و اینک نیز در صدر جدول لیگ برتر انگلیس قرار دارد.سایت گل چندی پیش مطلبی درباره موفقیت پشت پرده لیورپول نوشت .یک تیم مجهز و بابرنامه که روابط بسیار خوبی با یورگن کلوپ سرمربی تیم لیورپول دارند و در پیشرفت فنی تیم طی سالهای گذشته نقش بارزی داشته اند. آنها همان دست های پشت پرده لیورپول و کلوپ هستند که با تحلیل های فنی موجب می شوند لیورپول صاحب بازیکنان اثرگذار شود و تیم در مسیر موفقیت قرار بگیرد.موردی که در بیشتر باشگاه های حرفه ای جهان وجود دارد اما تفاوت تیم پشت پرده لیورپول با سایر باشگاه ها این است که تیم پشت پرده «مرسی ساید» در جهش تیم به سوی موفقیت اقداماتش صحیح بوده است. تمامی پیش بینی ها به درستی محاسبه شده و حتی می تواند جنبه آموزشی برای سایر باشگاه های حرفه ای داشته باشد. الگویی مناسب در فوتبال جهان که نظیرش را در گذشته در باشگاه های بزرگی چون منچستر یوناتید سرالگس فرگوسن یا بارسلونای گواردیولا دیده بودیم.البته کیفیت فنی تیم های پشت پرده با نگاهی به نتایج تیم ها مشخص می شود.

در تابستان 2011 مدیر فوتبال لیورپول به یک نفر که با شرکت «پرو زون» یکی از فراهم‌کننده‌های ارشد اطلاعات در لیگ برتر همکاری می‌کرد، زنگ زد و یک درخواست ساده داشت: «فقط یک اسم بگو!» دانیل کومولی آن موقع مدیر فوتبال لیورپول بود و به‌دنبال بهبود و توسعه‌ بخش تحلیل باشگاه بود. او به کسی نیاز داشت که نه ‌تنها اطلاعات را کسب و تفسیر کند، بلکه آن را به‌صورت روشن و قابل درک به مربی‌ها و بازیکنان منتقل کند. به قول خودش کسی را می‌خواست که هم سابقه فوتبالی داشته باشد هم سابقه تحلیلگری. طرف تماس کومولی بود که در آن روز حق بزرگی به گردن لیورپول دارد. اسمی که آن روز داده شد، مایکل ادواردز بود؛ آنالیزوری که آن موقع گمنام بود و تنها در سابقه‌اش کار در یک گروه کوچک با هری ردنپ در تاتنهام دیده می‌شد.

کومولی به او زنگ زد، با او دیدار کرد و او را پسندید. بقیه‌اش آن شد که همه می‌بینند. ادواردز این روزها یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های لیورپول به حساب می‌آید؛ نابغه پنهانی که با انگیزه، مهارت و هوشش به ساختن یکی از بهترین تیم‌های فوتبال جهان کمک کرده است. رشد او آرام و به‌تدریج بود. او به‌عنوان مسئول تحلیل به باشگاه آمد و خیلی بیشتر از کسی که کشف و استخدامش کرده بود، ماندنی شد، مدیر عملیات فنی شد، بعد مدیر فنی و در سال 2016 نخستین مدیر ورزشی تاریخ باشگاه لیورپول لقب گرفت.

دفتر او در ملوود به دفتر یورگن کلوپ چسبیده و این دو از زمان آمدن مربی آلمانی در اکتبر 2015 رابطه خیلی خوبی با هم پیدا کرده‌اند و در کنار مایک گوردون، رئیس گروه ورزشی فنوی، کانون قدرت باشگاه را تشکیل داده‌اند. کلوپ هر روز با هر دو ارتباط دارد و در جریان این رابطه و اعتمادی که بین‌شان وجود دارد، لیورپول توانسته در سال‌های اخیر بیرون زمین هم شکوفا شود.

رابطه ادواردز با برندان راجرز، مربی قبلی لیورپول، در بهترین حالت چندان خوب نبود. مربی اهل ایرلند شمالی بعد از انتصاب در سال 2012 با ایده کار زیر نظر مدیر فوتبال مقابله کرد، می‌خواست کنترل نقل‌وانتقالات دست خودش باشد، بازیکنان خودش را می‌خواست و مایل بود رابطه مشخصی با مالکان داشته باشد.

استخدام بازیکنان در زمان راجرز با نگاهی خوشبینانه متوسط بود چون او، ادواردز و تیم جذب باشگاه هر کدام نگاه متفاوتی داشتند. راجرز از کار باشگاه که نتوانست یا نخواست بازیکنانی مثل ویلفرید بونی، اشلی ویلیامز و رایان برتران را جذب کند، ناراحت بود در حالی که ادواردز و تیمش می‌خواستند بازیکنانی مثل امره جان، لازار مارکوویچ و روبرتو فیرمینو به تیم اضافه شوند که مورد توجه راجرز نبودند اما از سوی تیم آنالیز و استعدادیابی باشگاه توصیه شده بودند. تصادفی نیست که چند روز بعد از جدایی راجرز از لیورپول، مقاله‌ای منتشر شد و ادواردز را غول لپ‌تاپ معرفی کرد که کارهای زیادی برای مربی از اتاق با تهویه‌اش انجام داده.

علاوه بر آن، رابطه نزدیک ادواردز با گروه ورزشی فنوی(FSG) و بخصوص گوردون به شکلی عجیب از سوی مربی قبلی منفی تلقی شده بود و یک جمله معروف از او به یادگار ماند که «چطور ادواردز و تیمش به این نتیجه رسیدند که باید برای خریدن فیرمینو از هوفنهایم 29 میلیون پوند بدهند؟» راجرز و دستیارانش اصلاً از خرید این مهاجم برزیلی راضی نبودند و گمان می‌کردند او سرعت لازم برای درخشیدن در لیگ برتر را ندارد.

حالا تقریباً چند سال گذشته و همه می‌دانند حق با چه کسی بود. فیرمینو یکی از بازیکنان کلیدی لیورپول است که در فهرست بلندبالای خریدهای توصیه‌شده از سوی ادواردز قرار دارد که در آنفیلد درخشیده‌اند. ما می‌توانیم نام‌های دیگری هم اضافه کنیم، مثل سادیو مانه، جینی واینالدوم، محمد صلاح، اندی رابرتسون، الکس آکسلید چمبرلین، ویرجیل فان‌دایک، آلیسون بکر و فابینیو و جای شگفتی نیست که نبی کیتا و تاکومی مینامینو هم به این لیست افزوده شوند.

کلوپ بعد از امضای قرارداد جدیدش در ماه دسامبر گفت: «کل این بخش کار فوق‌العاده‌ای انجام می‌دهد.» مربی آلمانی بارها به دفتر ادواردز می‌رود تا درباره بازیکنان مذاکره کنند. یک احترام متقابل بین این دو وجود دارد. شاید با هم بحث و جدل کنند اما هدف نهایی هر دو یکی است. کلوپ می‌گوید: «اساس آن روی تفکر زیاد است. او آدم خیلی متفکری است و ضرورتی ندارد که ما از ابتدای صحبت در همه موضوعات نظر یکسانی داشته باشیم، اما در پایان صحبت‌ها غالباً نظرمان یکی است یا حداقل شبیه هم است

ادواردز همچنان ناشناخته مانده، مثلاً هیچ اظهار نظری از او در سایت رسمی باشگاه منتشر نشده و معمولاً درخواست‌های مصاحبه با جواب منفی روبه‌رو می‌شود، اما کار او گویا است. او به‌همراه رئیس بخش استخدام، دیو فالوز، استعدادیاب ارشد، بری هانتر و گروه چهار نفره تحقیق به ریاست یان گراهام که از کمبریج فارغ‌التحصیل شده مسئولیت دارند بازیکنانی که کلوپ می‌خواهد به او بدهند؛ بازیکنانی با سرعت، تکنیک، انگیزه، توانایی بازی در چند پست و داشتن پتانسیل برای درخشیدن در آینده لیورپول.

تا به حال همه‌چیز عالی بوده. آنها بودند که کلوپ را متقاعد کردند صلاح می‌تواند در مرسی‌ساید گل‌های زیادی بزند (91 گل در 144 بازی) و اینکه رابرتسون می‌تواند یک دفاع چپ طراز اول شود. وقتی مربی می‌خواست ستون فقرات تیم یعنی خط دفاع را تقویت کند، ادواردز و مردانش به او اطمینان دادند که فان‌دایک، آلیسون و فابینیو همان‌هایی هستند که لیورپول به آنها نیاز دارد.

«به ایجنت برس، به بازیکن می‌رسی» یک واقعیت فوتبالی است و قرمزها در سال‌های اخیر بیش از هر تیم دیگری در لیگ برتر روی دستمزد ایجنت‌ها هزینه کرده‌اند. تغییر بزرگی در سیاست باشگاه رخ داد. فان‌دایک و آلیسون در زمان ورود به لیورپول در پست خودشان رکورد شکستند ضمن اینکه کیتا، فابینیو، مانه، صلاح و آکسلید چمبرلین هر کدام با حدود 30میلیون پوند خریداری شدند. استعداد ارزان به دست نمی‌آید.

البته این پول‌ها با توان باشگاه برای فروش خوب بازیکنان مازاد جبران شد. فروش امثال کریستین بنتکه، جوردن آیب، محمد ساخو، جو آلن، دنی وارد، کوین استوارت، دومینیک سولانه، رایان کنت، رافا کاماچو و دنی اینگز بودجه لازم را در اختیار باشگاه قرار داد، ضمن اینکه رفتن فیلیپه کوتینیو به بارسلونا در سال 2018 در آمدن فان‌دایک و آلیسون مؤثر بود.

ادواردز و تیمش بازار را به‌دقت زیر نظر دارند و می‌توانند با سیستم قرض‌دهی مناسب بازیکنان از وجود امثال هری ویلسون، مارکو گروجیچ و شی اوجو در آینده نه‌چندان دور بهره ببرند. ارتباط آنها با کلوپ و همچنین مدیر آکادمی، الکس اینگلتورپ به معنی آن است که می‌توانند متوجه شوند چه زمانی وارد بازار نقل‌و‌انتقالات و چه زمانی از درون باشگاه تغذیه شوند.

به‌عنوان مثال، خیلی باشگاه‌ها شاید یک دفاع راست می‌خریدند وقتی ناتانیل کلاین در سال 2017 دچار مصدومیتی بلندمدت شد اما لیورپول ترجیح داد پولش را جای دیگری خرج کند و در عوض به ترنت الکساندر آرنولد اعتماد کرد. همینطور کورتیس جونز، هافبک هجومی آینده‌دار که احتمالاً جای آدام لالانا را می‌گیرد و رایان بروستر که مدتی قرضی در سوانزی بازی کرده و در آنفیلد آینده دارد. نکو ویلیامز هم می‌تواند میلیون‌ها پوند به نفع باشگاه باشد و جای خالی ترنت را پر کند اگر او را با قیمتی گزاف به تیم‌های دیگر بفروشند. اینها همه یک تصویر درست را به ذهن متبادر می‌کند؛ لیورپول پیشرفت زیادی کرده و با حضور کلوپ در رأس و ادواردز به‌عنوان کسی که پشت صحنه در اختیارش است، مطمئناً موفقیت‌های خیلی بیشتری در راه است.

*کیوان طباطبایی