PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۵۴۵۵۴
تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۸
مهدی کامرانی ، ملی پوش سابق ایران و باشگاه «شیمیدر» در گفت و گو با«کیهان ورزشی» : کاری کنید که بعد رفتنتان از بسکتبال، جواب سلامتان را بدهند !

عقده برگشتن به تیم ملی را ندارم

بدون شک مهدی کامرانی یکی از بهترین گاردهای راس تاریخ بسکتبال کشورمان محسوب می شود که 15 سال پیراهن تیم ملی را پوشید و افتخارات زیادی را به دست آورد . او امسال هم در آستانه سی و هشت سالگی، شانه به شانه جوانان تلاش کرد و بازی های چشم نوازی هم از خودش ارائه داد .مهدی، حالا به خاطر شیوع ویروس کرونا خانه نشین شده و در کنار همسر محترمش و «انزوپاشا» ی خوش تیپ و خوش قیافه مشغول آشپزی و انجام کارهایی است که به قول خودش تا به حال از چشیدن لذت آن ها محروم بوده است . از هر دری صحبت کردیم ، زوایای پنهانی از پشت پرده بسکتبال را مطرح کرد که قول دادیم فعلا نزد ما به امانت بماند . گفت و گوی کیهان ورزشی با «مهدی پلنگ بسکتبال ایران » را بخوانید :
کاری کنید که بعد رفتنتان از بسکتبال، جواب سلامتان را بدهند !

*مهدی جان این روزهای کرونایی را چطور می گذرانی ؟

- از روز اول اسفند تا حالاکه با شما صحبت می کنم در قرنطینه هستم . موقعیتی نصیبمان شده که بیشتر در کنار خانواده باشیم ، در طول این سال ها که بسکتبال بازی می کنم ،اکثرا در مسافرت بودیم و در کنار خانواده بودن، کمتر اتفاق می افتاد اما حالا خوشبختانه یا متاسفانه می توانم بگویم شرایطی پیش آمده که در خانه ماندگار شده ایم .

*از کرونا ترسیده ای ؟

- حقیقتا به خاطر عزیزانی که کنار من هستند ، می ترسم ؛ این بیماری آدم های ضعیف تر ، بیماران دیابتی ، سالمندان و... را بیشتر درگیر می کند ، سعی می کنم خیلی رعایت کنم ، در واقع ترسم بیشتر به خاطر مراقبت از عزیزانم است ، البته این خیلی مهم است که آدم مراقب خودش هم باشد تا سلامت بماند چون متاسفانه شنیده ام کسانی که مبتلا می شوند ، بعد از بهبودی هم دچار عوارض ریوی می شوند .

*شرایط فیزیکی ات را چطور حفظ می کنی ؟

- خب سعی می کنم هر روز دراز و نشست و شنا را انجام بدهم . دمبل هم تهیه کرده ام که بتوانم با کمک آن ، تمریناتی را در منزل داشته باشم ، اما خودتان می دانید که تمرینات بسکتبال ، نیاز به سالن دارد و شرایط خاصی را می طلبد ، تمرینات دوندگی ، تنفسی و آمادگی جسمانی مطلوب را نمی توان در خانه انجام داد . همه ما در شرایط فعلی یکسری تمرینات بدنی خیلی جزئی داریم که به نظرم اصلا کافی نیست .

*شرایط روحی و روانی چطور ؟

-خدا را شکر، سعی کرده ام در این موقعیت در کنار همسر و پسرم باشم و از وجودشان لذت ببرم، اما چون مدت در قرنطینه ماندن مان یواش یواش طولانی شده است ، اذیتمان می کند . مخصوصا ورزشکارانی مثل من که عادت داشته اند هرروز صبح زود بیدار شوند و دو نوبت تمرین کنند حالا با قرنطینه شدن دچار افسردگی می شوند ، شرایط ،سخت است و ...

*شنیده ام که این روزها در خانه آشپزی هم می کنی .

- خب من تا قبل از این اتفاقات اصلا آشپزی نکرده بودم و در این مدت 7 ، 8 سالی که ازدواج کرده ام دست به سیاه و سفید نزده بودم (می خندد ) اما حالا سعی می کنم غذاهای ساده را (که می شود زود یادگرفت ) از همسرم یادبگیرم . پختن کیک و نان را هم دوست دارم و مشغول هستم ؛ اما نمی گویم خیلی حرفه ای شده ام . سعی می کنیم در خانه برای خودمان ازاین دست کارها انجام بدهیم تا حوصله مان سر نرود .

*تفریحات دیگری هم داشته ای؟

- در خانه با انزو پاشا (پسرم)و همسرم بسکتبال و فوتبال بازی می کنیم . با این اسباب بازی های پلاستیکی ، بولینگ بازی می کنیم .

*پس ، پدر و پسر حسابی با هم مشغول هستید .

- دقیقا ،ماشاءالله، انزوپاشا بچه خیلی فعالی است و مدام من را صدا می کند تا با او بازی کنم ، برای همین تا زمانی که می خواهد بخوابد، هر بازی ای که به فکرتان برسد را با هم انجام می دهیم (می خندد)

عقده برگشتن به تیم ملی را ندارم

*اسم جالبی برای پسرت انتخاب کرده ای . معنی آن چیست ؟

-«انزو پاشا» یعنی شمشیربرنده پادشاه . هرچند که هردوی این اسامی به صورت جداگانه ، معانی مختلفی هم دارد .

*در این مدت فیلم خوبی دیده ای که بخواهی به مردم معرفی کنی ؟

- بله، یک سریال اسپانیایی به نام «خانه کاغذی» را دیدم که در ژانر سرقت است و خیلی مهیج و جذاب بود . یک فیلم سینمایی هم به نام «دنیای من » دیدم که خیلی تاثیرگذار بود و به نظر من همه باید این فیلم را ببینند . داستان دختری است به نام «الا» که در دو سالگی به دلیل یک بیماری شدید، توانایی دیدن و شنیدن را از دست می دهد و بعد به دلیل رفتارهای ناخواسته او، یأس و ناامیدی شدیدی خانواده اش را در بر می گیرد اما یکدفعه همه چیز تغییر می کند و… قول می دهم هرکسی این فیلم را ببیند گریه می کند پایان خیلی زیبایی دارد .

*اهل بازی های کامپیوتری هم هستی ؟

- به خاطر این که پسرم هنوز سه ساله هم نشده ، سعی کرده ام فعلا سراغ پلی استیشن نروم ، چون ممکن است به چشمانش آسیب بزند.

*اوضاع استراحتت چطور است ؟

-همه چیز بستگی به خوابیدن «انزو» دارد (می خندد ) شب ها دیرتر می خوابیم ، چون تازه بعد از خوابیدن او زمانم آزاد می شود و می توانم به کارهای شخصی ام برسم مثلا بخواهم کتابی بخوانم یا فیلمی ببینم ، برای همین ساعت 1 ، 1:30 به رختخواب می روم و طبیعتا صبح ها هم دیرتر حدود 9:30 بیدار می شوم.

* عجیب بود که دوباره به تیم ملی دعوت شدی و یکدفعه کنارگذاشته شدی .

-بعد از 2 سال که از بسکتبال دور بودم، شاهین طبع به من زنگ زد و گفت تیم به تو احتیاج دارد و بیا و ما را کمک کن. من هم گفتم بدنم آماده نیست، اما اگر به من اعتقاد داری خودم را آماده می کنم و بهترین بازیکن تیمت می شوم. فقط یک درخواست از او داشتم و گفتم من برای اسمم زحمت کشیده ام و اگر واقعا به من اعتقاد داری نام من را به صورت رسمی در تیم ملی اعلام کن. یک روز که به من گفت سر تمرین بیا، وقتی به «آزادی» رفتم، هم پستی هایم مرا چهار چشمی نگاه می کردند! همان جا گفتم که اگر مرا رسما دعوت نکنی، حرف و حدیث به وجود می‌آید. نظر شاهین طبع این بود که من کنار تیم ملی تمرین کنم، اما در لیست نباشم تا آماده شوم. نمی‌دانم چطور می شود یک نفر به من زنگ بزند و بگوید به تو احتیاج دارم، اما دعوتم نکند؟

*چطور تاحالا حرفی نزدی ؟

- برای این که دوست دارم حرمت ها را رعایت کنم . خیلی حرف ها برای زدن دارم که به وقتش خواهم گفت . خیلی از آقایانی که الان هستند و به زودی بازنشسته هم می شوند باید کاری بکنند که بعد از رفتنشان ، احترامشان نگه داشته شود نه این که دیگر جواب سلامشان را هم ندهند . به خدا من عقده برگشتن به تیم ملی را ندارم ، هیچ وقت هم نداشته ام ؛ اما لااقل با آدم های دیگر این کار را نکنید . خیلی به آدم زور می آید. بعضی فکر می کنند چون شاهین طبع من را کنار گذاشت لجبازی می کنم و این حرف ها را می زنم .من مثل بعضی ها عشق مسافرت رفتن ندارم ، خدا راشکر، دور دنیا را گشته ام ،اصلا قصد بازگشت به تیم ملی را ندارم، بگذریم ...

*نظرت در مورد تصمیمی که منجر به تعطیلی لیگ شد چیست ؟

- شرایط لیگ به گونه ای بود که بعد از اپیدمی به صورت موقت تعطیل شد ، اما فکر می کنم برای تصمیم در مورد تعطیلی کامل می توانستند دست نگه دارند و صبر بیشتری کنند تا ببینند امکان برگزاری پلی آف (مثلا در تابستان ) هست ؟ کاش زود این قضیه را اعلام نمی کردند . درست است که این بیماری شوخی ندارد و خیلی از خانواده ها را درگیر و آسیب های جدی را به مردم وارد کرده است ، یکی دو نفر از بسکتبالیست ها هم متاسفانه به خاطر این بیماری، عزیزانشان را از دست دادند اما با همه این تفاصیل به نظر من می شد کمی برای اعلام تصمیم صبر کرد . یکی از کارهای فدراسیون این است که انگیزه و جذابیت درست کند تا همه اهالی بسکتبال ، ورزشکاران ، مربیان و... دچار بی انگیزگی نشوند . البته نمی شود گفت کار غلطی انجام داده اند ، چون آن ها مجبور بودند وبرای سلامتی بسکتبالی ها این کار را انجام داده اند اما بازهم تاکید می کنم که کمی عجله کردند و می شد مثل بقیه کشورها که هنوز منتظر عادی شدن شرایط هستند ، صبر می کردند تا برای برگزاری مرحله پلی آف در تابستان به نتیجه می رسیدند .البته اشکالی ندارد و به نظرم تصمیم بدی نبود .

* یکی از اولین شهرهایی که با کرونا درگیر شد ، شهر قم بود . روزهای اولی که این خبر منتشر شد ، تو و بازیکنانی که در قم مشغول تمرین بودید چه حسی را تجربه کردید ؟

- این یک ویروس جهانی است و ممکن بود از هرجای دیگری شروع شود و قطعا به خاطر حجم بالای رفت و آمدها و تعدد مسافرین این اتفاق می افتاد ولی متاسفانه در ایران، قم جزو اولین شهرهایی بود که نشانه های کرونا در آن دیده شد .چون من سال های قبل در چین بازی کرده بودم و به همین واسطه دوستانی هم در آنجا داشتم ، خیلی زود من را متوجه کردند که این ویروس شوخی بردار نیست و بالاخره دامن کل دنیا را می گیرد . دوستانم می گفتند که شرایط خیلی سخت است و در مورد شرایط قرنطینه توضیح می دادند . ما هم اوایل همراه با بازیکنان شیمیدر سر تمرین می رفتیم و من چون اطلاع داشتم به بچه های تیم می گفتم اما متاسفانه اوایل زیاد جدی نمی گرفتند و فکر می کردند این بیماری فقط مختص پیرمرد و پیرزن هاست زیاد این قضیه را جدی نمی گرفتند و مسخره ام می کردند ولی وقتی در ایران و مخصوصا قم فراگیر و به صورت رسمی اعلام شد ما هم خیلی زود قرنطینه شدیم . باشگاه ما اقدام خوبی انجام داد و فکر می کنم جزو اولین تیم هایی بودیم که تمرینات را تعطیل کردیم .اخبار قم را که دنبال می کردیم خیلی ناراحت می شدیم و نگران مردم بودیم ، می دانستیم دلمان برای تماشاچی های خوبی که همیشه حامی ما بوده اند تنگ می شود ، اما فکر می کردیم که لیگ ادامه پیدا می کند و به همین خاطر می خواستیم جلوی چشم تماشاگران خودمان بازی کنیم چون خیلی به ما کمک می کردند ، امسال تماشاگران خوبی برای حمایت از تیم شیمیدر به استادیوم می آمدند اما حیف ... (آه می کشد )

*دراین مدت با مربیان و هم تیمی هایت ارتباط داشته ای؟

-دو گروه در «واتساپ » داریم . دریکی از آن ها فقط بازیکنان عضویت دارند و در دیگری هم همه عوامل باشگاه مثل مدیران ، مربیان ، پرسنل باشگاه و...عضو هستند . آقای اسلامی هم در این مدت کلیپ هایی را از نقاط قوت و اشکالات بازیکنان منتشر می کردند و می خواستند تا نقاط ضعف را تقویت کنیم .

*چقدر امیدوار هستی که زندگی به شرایط سابق خودش برگردد و همه ما از شر این بیماری رهایی پیدا کنیم ؟

-دعا می کنم هرچه زودتر این اتفاق بیفتد اما متاسفانه اخبار را که دنبال می کنیم و طبق گفته سازمان بهداشت جهانی که همین چند روز پیش اعلام کرد این بیماری حالا حالا ها با ما هست . امیدوارم این طور نباشد و هرچه سریعتر واکسن کرونا کشف شود ، هرچند که شاید خیلی سخت باشد و زمان زیادی هم ببرد . شرایط برای مردم خیلی دشوار شده و همه ما آسیب های زیادی دیده ایم . از مردم خواهش می کنم به خاطر خودمان و عزیزانمان توصیه های وزارت بهداشت را جدی بگیرند ، تاجایی که برایمان امکان دارد از خانه خارج نشویم چون این بیماری نشان داد که همه ما نقش مهمی را برای شکست زنجیره کرونا ایفا می کنیم .

*کامران خطیبی