PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۵۵۶۸۸
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۴:۳۸
«مارکوس رشفورد» در گفتگو با « فورفورتو »:

از کودکی رویای بازی در منچستر را داشتم

از کودکی رویای بازی در منچستر را داشتم

مصاحبه در کنار عکسی قاب شده از مارکوس رشفورد در یکی از اولین حضورهایش در تیم ملی انگلیس انجام میشود. مهاجم 22 ساله خبرنگاران ما را به خانهاش دعوت کرده است و قصد دارد برایمان بگوید با قدرت اراده توانسته در عرض تنها 4 سال فوتبال حرفهای به کجاها برسد. مهاجم جوان منچستریونایتد همین خالا هم تعداد زیادی یادگاری از مهمترین مسابقاتی که در آن به میدان رفته دارد. یک جفت کفش که با آن در فینال جام اتحادیه به میدان رفته است. مدال قهرمانی لیگ اروپا، جایزه بهترین بازیکن میدان به همراه تیم ملی و...

رشفورد تا به حال 38 بار برای تیم ملی کشورش به میدان رفته است. اگر بتواند تا پایان ماه مارس 2021 در 12 بازی دیگر به میدان برود، تبدیل به جوانترین بازیکنی میشود که به رکورد 50 بازی ملی برای سه شیرها رسیده است. او فرصت خوبی برای این کار دارد چرا که انگلیس تا آن زمان در حدود 15 تا 19 بازی به میدان خواهد رفت. او در حال حاضر چهارمین بازیکن جوانی است که بعد از رایان گیگز، جورج بست و نورمن وایتساید به رکورد 200 بازی برای شیاطین سرخ میرسد و تا به حال در مسابقات بیشتری نسبت به اریک کانتونا برای منچستر به میدان رفته است. با وجود تمام این مسائل، ملاقات با رشفورد در خانه این مهاجم یادآور این است که صرف نظر از دستاوردهای فراوان فوتبالی او، مارکوس هنوز هم مانند اکثر نوجوانان 22 ساله است. آماده است تا بعد از تمرینی خستهکننده با منچستر روی مبل بنشیند و با برادرانش بازیهای ویدیویی انجام دهد. او به شوخی به دواین و دین، دو برادر بزرگترش میگوید:«هر وقت بازی میکنیم، من برنده میشوم. مادرمان در خانهای دیگر زندگی میکند به همین دلیل کسی به خاطر این که در خانه سر و صدا میکنیم، ما را دعوا نمیکند.»

از زمان اوجگیری این مهاجم، رشفورد خانهای مجلل به مادرش هدیه کرده تا نشانهای از سپاسگزاری او به خاطر همه تلاشهای مادرش باشد. پس حالا که مادرش نیست، آیا تا به حال در خانه فوتبال بازی کرده و چیزی را شکانده است؟ مارکوس با خنده میگوید:«بله، چندین گلدان شکاندم اما به نظرم همه جوانان همسن من که عاشق فوتبال هستند این کار را کرده باشند. وقتی توپ دم دستم است، ضربه نزدن به آن برایم کار بسیار سختی است.»

***

رشفورد از همان آغاز عاشق فوتبال بود. همین علاقه شدید هم باعث شد او به جایی برسد که امروز هست. مهاجم اهل ویتنشاو از همان آغاز هوادار منچستریونایتد بود و وقتی 5 سال داشت برای اولین بار برای تماشای بازی تیم محبوبش به استادیوم رفت و عجب مسابقهای را هم برای اولین حضورش انتخاب کرده بود. رشفورد میگوید:«دیدار مقابل رئال مادرید در الدترافورد. این اولین بازی من بود. بازی 4 بر 3 شد و رونالدو هتتریک کرد. تجربه جو ورزشگاه فوقالعاده بود. همیشه طرفدار یونایتد بودهام. وقتی 8 یا 9 سال داشتم، تقریبا برای تمام مسابقات خانگی به استادیوم میرفتم. هت تریک برباتوف مقابل لیورپول را به خاطر دارم. همچنین دیدار با سیتی که روونی با آن ضربه برگردان گلزنی کرد.»

علاوه بر استادیوم، رشفورد، مسابقات زیادی را هم به صورت ویدیویی تماشا میکرد. او میگوید:«دوست داشتم مسابقاتی که فرصت تماشایش در استادیوم نداشتم را از تلویزیون تماشا کنم. دیدار برگشت مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان در سال 2008 مقابل بارسلونا، مسابقه مورد علاقهام بود. جوی فوقالعاده بر این دیدار حاکم بود. همیشه دوست داشتم مسابقات تاریخی باشگاه را تماشا کنم.»

وقتی منچستریونایتد در پایان همان فصل توانست فاتح لیگ قهرمانان شود، مارکوس تنها 10 سال داشت به همین خاطر عجیب نیست که دو ستاره بزرگ آن تیم بازیکنان الهام بخش رشفورد هستند. او میگوید:«الگوهایم کریستیانو رونالدو و وین روونی بودند. در هر صورت آنها را دوست داشتم اما توانستم از نزدیک بازیهای آنها را ببینم و شاهد باشم که چطور تبدیل به بازیکنانی بزرگ میشوند و این موضوع کمک زیادی به من کرد.»

تا آن زمان، مارکوس جوان هم مسیرش برای تبدیل به ستاره شدن را آغاز کرده بود. او در تیم نونهالان فلچرموس رنجرز به میدان میرفت و در بازهای کوتاه نیز در کنار منچسترسیتی تمرین کرده بود اما وقتی یونایتد به جذب وی علاقه نشان داد، مارکوس نتوانست پیشنهاد آنها را رد کند. او میگوید:«به مدت یک هفته با سیتی تمرین کردم. قبل از پیوستن به یونایتد در چند تیم مختلف تمرین کرده بودم اما بعد از دیدن امکانات آکادمی یونایتد، جلسهای با مادر و برادرهایم گذاشتم. چیز ویژهای در مورد این باشگاه وجود داشت و تصمیم برای پیوستن به آنها اصلا کار سختی نبود. روزی که با یونایتد قرارداد امضا کردم، تیم اصلی در حال تمرین در مرکز تمرینی کلیف بود. اندکی تمرینهای آنها را تماشا کردم و سپس وارد مرکز شدم تا قراردادم را امضا کنم. این روز را هیچوقت فراموش نخواهم کرد.»

از آن روز به بعد، تمرکز رشفورد تنها روی یک چیز بود. او این هدف را در سن 11 سالگی در نامهای نوشت و به تازگی آن را در رسانههای مجازی به اشتراک گذاشته است. رشفورد در نامهاش نوشته بود:«در زندگیام یک هدف دارم و آن هدف این است که تبدیل به فوتبالیستی حرفهای شوم. امیدوارم این اتفاق در باشگاه منچستریونایتد بیافتد. میخواهم کاری کنم خانوادهام به من افتخار کنند و قول میدهم با تمام توانم برای رسیدن به این هدف تلاش کنم.» رشفورد جوان طرز فکری درست داشت و هنوز هم این تفکر را دارد. مارکوس میگوید:«نوشتن این نامه را به خاطر دارم. تکلیف مدرسهمان بود. از همان بچگی میدانستم چه هدفی دارم. وقتی 11، 12 یا 13 ساله بودم، دقیقا میدانستم از زندگی چه میخواهم. در یونایتد میتوانستید در زمین تمرین بازیکنان اصلی را ببینید که چطور خودشان را وقف تیم میکنند و به همین خاطر انجام این کار حتی در سن پایین برایم کار سختی نبود. سر الکس فرگوسن هر چند وقت یک بار در سالن غذاخوری برایمان صحبت میکرد و میگفت امیدوار است به سختی تلاش کنیم. گاهی اوقات هم تمرینمان را تماشا میکرد. وقتی بچه هستید، شنیدن سخنان انگیزشی از زبان چنین مردی میتواند به شما به مدت یک یا دو ماه انگیزه دهد. خانواده هم نقش مهمی در این مسیر دارند. در دوران حرفهای دچار فراز و نشیبهایی میشوید و اگر افراد مناسبی اطرافتان نباشند، ممکن است دوران حرفهایتان به سرعت پایان پیدا کند. به همین خاطر از افراد حامیام متشکرم.»

رشفورد کوچکترین فرزند خانواده بود و دو برادر بزرگتر از خودش داشت و تلاش برای رسیدن به برادرانش انگیزهای مضاعف در او ایجاد میکرد. با این حال وی میگوید از همان کودکی هدفش این نبوده که فقط به خوبی برادرانش باشد. او با نگاهی به برادرانش که آن سوی اتاق نشستهاند، میگوید:«نه، میخواستم بهتر از آنها باشم. همیشه با هم رقابت داشتیم. آنها با دوستانشان فوتبال بازی میکردند و من و تعدادی از دوستانم که کوچکتر از آنها بودیم، تلاش میکردیم شکستشان دهیم.» آیا این رقابت دوستانه به پیشرفت رشفورد کمک کرد؟ او با لبخند میگوید:«بله، خودم را به چالش میکشیدم. اگر یکی از برادرهایم با دوستانش فوتبال بازی میکرد، ما هم به آنها ملحق میشدیم. در آن زمان فقط از بازی کردن لذت میبردم اما بدون این که بدانم، آن روزها داشت آیندهام را شکل میداد.»

***

کنفرانس خبری لوئیز فن گال تقریبا به پایان رسیده بود اما او میخواست به نام کسی اشاره کند. 21 نوامبر 2015 بود و منچستریونایتد دقایقی قبل واتفورد را با نتیجه دو بر یک شکست داده بود. فنگال در کنفرانس خبری بعد از بازی باید بیشتر به سوالاتی در مورد غیبت مهاجمانش جواب میداد چرا که روونی به خاطر بیماری غایب بود و آنتونی مارسیال و جیمز ویلسون هم مصدوم بودند. هیچکس از این مربی در مورد مهاجم گمنام 18 سالهای که فنگال روی آن روز نیمکت نشانده بود چیزی نپرسید اما این مربی خودش تصمیم گرفت به این موضوع اشاره کند و گفت:«امروز رشفورد را داشتم. مارکوس رشفورد روی نیمکت بود که بازیکنی بسیار با استعداد است.»

رشفورد آن روز اولین بازیاش برای تیم اصلی را انجام نداد و صحبتهای فنگال در مورد این مهاجم هم چندان راهی به روزنامههای فردای انگلیس پیدا نکرد اما فنگال از استعداد این مهاجم خبر داشت. او قبلا از هم به استعداد بازیکنان بزرگی پی برده بود: بازیکنانی نظیر کلارنس سیدورف، ادگار داویدز، پاتریک کلایورت، کارلس پویول، ژاوی و آندرس اینیستا. تمام این بازیکنان در دوره مربیگری فنگال در آژاکس و بارسلونا اولین بازی خود برای تیم اصلی را انجام دادند.

اگر چه رشفورد از سالها قبل بارها در کنار تیم بزرگسالان تمرین کرده بود، آن بازی در واتفورد برای مهاجم جوان تجربه خوبی از حضور در تیم اصلی بود. مارکوس میگوید:«اولین جلسه تمرینم با بزرگسالان در دوران دیوید مویس بود و اگر بخواهم صادق باشم، حتی یک توپ هم به پایم نخورد اما تجربه خوبی بود. در آن زمان حدودا 15 سال داشتم. تابستان و قبل از اولین حضورم در ترکیب تیم، خوشحال بودم که به تور پیش فصل میروم اما ناگهان مصدوم شدم و این فرصت را از دست دادم. همین طور که مسابقات در جریان بود، به آمادگی رسیدم و توانستم چند بار دیگر در کنار تیم اصلی تمرین کنم و سپس روی نیمکت نشستم.»

یک هفته بعد از پیروزی منچستر مقابل واتفورد، رشفورد یک بار دیگر در تساوی 1-1 تیمش مقابل لستر روی نیمکت نشست و باز هم فرصت حضور در زمین مسابقه را پیدا نکرد. خیلی زود بحران مصدومیت یونایتد برطرف شد و سه ماه طول کشید تا نام رشفورد یک بار دیگر در لیست 18 نفره تیمش قرار بگیرد اما فنگال به وضوح اعلام کرده بود که به تواناییهای رشفورد اطمینان دارد. مهاجم جوان تا ابد به خاطر اعتماد مربی هلندی از او سپاسگزار است چرا که زیاد طول نکشید تا حرفهای این مربی تبدیل به عمل شده و رشفورد در شبی فراموش نشدنی در الدترافورد برای اولین بار به میدان رفت. او میگوید:«این که مربی از من تعریف کند یک موضوع است اما وقتی واقعا به من میدان داد، معلوم شد واقعا به من ایمان داشته است.» منچستریونایتد قرار بود مقابل تیم میدتیلند در مرحله یک سی و دوم لیگ اروپا به میدان برود و در دیدار رفت نیز در دانمارک 2 بر 1 پیروز شده بود. رشفورد قرار بود بازیکن تعویضی باشد اما مارسیال در جریان گرمکردن دچار آسیبدیدگی شد و ناگهان اسم مهاجم 18 ساله در ترکیب اصلی قرار گرفت. وقتی از رشفورد در مورد میدتیلند و حسش میپرسیم، میگوید:«به خودم افتخار میکردم. مربی قبل از بازی چیز چندانی به من نگفته بود. فقط گفت تواناییهایم را نشان دهم و سعی نکنم متفاوت از چیزی باشم که در تیم زیر 18 سالهها هستم. وارد زمین شدم و سعی کردم از مسابقه لذت ببرم. بازی روند خودش را طی کرد و ناگهان حس کردم همه چیز متفاوت است.» رشفورد جملهاش را با یک لبخند به پایان میرساند. او با بیشترین تواضع ممکن داستان شبی را که زندگیاش برای همیشه تغییر کرد را برایمان تعریف کرده است. در حالی که 27 دقیقه به پایان بازی باقی مانده بود، منچستر با نتیجه 3 بر 2 در مجموع دو دیدار رفت و برگشت از حریفش عقب افتاده و در آستانه حذف از مسابقات بود که خوان ماتا توپ را به رشفورد رساند و این مهاجم با بغل پا و مقابل جایگاه استریتفورد گلزنی کرد.12 دقیقه بعو او یک بار دیگر مقابل دروازه حریف قرار گرفت و گل دومش را زد تا تیم فنگال به مرحله بعد صعود کرده و مقابل لیورپول، رقیب دیرینه خود قرار بگیرد. رشفورد میگوید:« حسی خیلی خوبی داشتم چون در زمین مسابقه بودم و با پیراهن منچستریونایتد بازی میکردم، از 6 یا 7 سالگی همیشه رویای این روز را داشتم. حتی اگر دو گل هم نمیزدم باز هم به خودم افتخار میکردم. آن گلها فقط شادیام را اندکی بیشتر کرد.»

تاثیر رشفورد در آن مسابقه به قدری زیاد بود که فنگال برای مسابقه سه روز بعد مقابل آرسنال در لیگ برتر، یک بار دیگر نام این بازیکن را در ترکیب اصلی گذاشت. رشفورد در عرض 32 دقیقه یک بار دیگر توانست دو بار دروازه حریف را باز کند و شیاطین سرخ با نتیجه سه بر دو به پیروزی رسیدند. رشفورد در دو بازی اولیه خود در پیراهن منچستریونایتد، 4 گل زده بود.

4 سال بعد از این اتفاقات، او میگوید این دو مسابقه تا ابد جزو اتفاقات خاص زندگیاش باقی خواهند ماند:«بله، هیچوقت آن 4 روز را فراموش نخواهم کرد. اگر چه گلهایی که در آن دو مسابقه زدم، گلهای محبوبم نیستند اما از نظر اهمیت با فاصله از سایر گلهایم جلوتر هستند.» به شکلی قابل درک، خانواده رشفورد نیز به فرزندشان افتخار میکردند. او میگوید:«بیشتر به این خاطر که در آغاز اندکی به مشکل خورده بودم. در خانواده ما هیچکس رانندگی بلد نیست. به همین خاطر برای رفتن به تمرین از اتوبوس استفاده میکردم. مادر و برادر بزرگترم سر کار میرفتند و دیگر برادرم نیز در مدرسه بود. به همین خاطر وقتی از تمرین برمیگشتم هیچکس خانه نبود. روزهای سختی بود اما با آن کنار آمدیم. وقتی به موفقیت میرسید، چنین مسائل و مشکلات کوچکی باعث میشوند حضور در اوج لذتبخشتر باشد.»

مارکوس رشفورد در عرض چند روز ناگهان از بازیکنی گمنام تبدیل به ستاره منچستریونایتد شده بود. کمتر بازیکنی توانسته مسیر ستاره شدن را به این سرعت طی کند. نباید فراموش کنیم که درخشش وین روونی در منچستریونایتد از گلی فوقالعاده در دقایق آخر مسابقه با آرسنال و در نهمین حضور این بازیکن برای اورتون روی داد و اولین گل لیونل مسی در پیراهن بارسا، 7 ماه بعد از اولین حضور او در ترکیب ثابت آبی و اناریها بود. رشفورد اما در دو مسابقه که هر دو اهمیت زیادی داشتند، 4 گل زده بود. قبل از این گلها او میتوانست بدون این که کسی وی را بشناسد، در خیابانهای منچستر قدم بزند. مارکوس با به یاد آوردن آن روزها میخندد و میگوید:«میتوانستم هر کاری دوست داشتم انجام دهم اما این موضوع بعد از آن دو مسابقه کاملا تغییر کرد. به خاطر دارم به یک مرکز خرید رفته بودم و آنجا بود که فهمیدم دیگر نمیتوانم مثل سابق آزادانه هرجایی بروم.»

از آن روز به بعد درخواست امضا و عکس یادگاریهای زیادی به سمت رشفورد سرازیر شده و هواداران منچستر از همان اولین بازی این مهاجم در ترکیب تیمشان، عاشق او شدند. مارکوس میگوید:«حس خوبی دارد. خودم هم هوادار منچستر بودم و میدانم وقتی تیم میبرد یا میبازد، طرفداران چه حسی پیدا میکنند. ارتباطم با هواداران خیلی خاص است.»

درخشش فوقالعاده رشفورد در اولین فصل حضورش در تیم اصلی منچستریونایتد، به همان فصل محدود نشد. کمتر از یک ماه مانده به سالگرد اولین حضور این مهاجم در ترکیب شیاطین سرخ، مهاجم جوان در شهرآورد منچستر در خانه سیتی گل پیروزی تیمش را زد. او میگوید:«گل زیبایی بود. در بسیاری از مسابقات همه چیز خیلی سریع پیش رفت.» قبل از این که رشفورد متوجه شود، به همراه تیمش قهرمان جام اتحادیه شده بود و در فینال نیز از ابتدا به میدان رفت. او میگوید:«بهترین راه برای تمام کردن آن فصل فوقالعاده همین قهرمانی بود.»

با این حال فصل برای رشفورد تمام نشده بود چرا که روی هاجسون، سرمربی وقت تیم ملی انگلیس او را برای اولین بار به ترکیب سه شیرها فراخواند. او 6 روز بعد از فینال جام اتحادیه در دیداری دوستانه مقابل استرالیا بازی کرد و 138 ثانیه بعد از شروع بازی توانست گل بزند تا تبدیل به جوانترین بازیکنی شود که در اولین بازی ملی خود برای انگلیس گلزنی کرده است. رشفورد توانست در یورو 2016 نیز یکی از بازیکنان تیم ملی کشورش باشد و اگر خودش میخواست داستان زندگیاش را بنویسد هم نمیتوانست این فصل از زندگیاش را بهتر به تصویر بکشد. او میگوید:«بازی در تیم ملی جایی بود که یک بار دیگر به خودم افتخار کردم. آن فصل همه چیز در زمان درستش اتفاق افتاد و همه این ها به لطف منچستریونایتد است.»

رشفورد به سرعت تبدیل به یکی از مشهورترین فوتبالیستهای انگلیس شد.

از کودکی رویای بازی در منچستر را داشتم

***

بعد از فصل اولی فوقالعاده، نوبت به این رسید که رشفورد یاد بگیرد باید برخی مواقع صبور باشد. فنگال از منچستریونایتد رفت خوزه مورینیو جایش را گرفت و خیلی زود زلاتان ابراهیموویچ 34 ساله به الدترافورد آمد. در دو مسابقه اول فصل 17-2016، رشفورد روی نیمکت نشست و به زمین فرستاده نشد. اگر چه او در دیدار سوم مقابل هال سیتی، بعد از حضور به عنوان یار تعویضی در وقتهای تلف شده گل پیروزی تیمش را زد اما در آن فصل تنها در 16 مسابقه از ابتدا در ترکیب بود. وقتی دوران حضور زلاتان در منچستر با مصدومیت جدی زانو به پایان رسید، مورینیو زیاد صبر نکرد و روملو لوکاکو را از اورتون خرید. فصل بعدی هم مجددا نیمی از حضورهای رشفورد در ترکیب به عنوان یار تعویضی بود. با این حال او در هر دو فصل توانست آمار گلهایش را دو رقمی کند.

رشفورد در این باره میگوید:«از این بازه برای یادگیری استفاده کردم. وقتی بازیکنی مانند ابرا به تیم آمد، فرصت خوبی داشتم تا از یکی بهترین مهاجمانی که تا به حال فوتبال بازی کرده، یاد بگیرد. لوکاکو هم کمک زیادی به من کرد. در اولین فصل حضور خوزه، چیزهای زیادی در مورد خودم یادگرفتم. فهمیدم میتوانم بسیار بهتر بازی کنم به همین خاطر سال خوبی بود. ضمن این که توانستیم به قهرمانی هم برسیم. به عنوان بازیکنی جوان در جایگاهی عالی قرار داشتم.»

رشفورد در اولین سال حضور مورینیو کمک کرد تیمش به قهرمانی در جام حذفی و لیگ اروپا برسد. او در اروپا گلی کلیدی در مرحله نیمه نهایی به سلتاویگو زد و در فینال نیز به میدان رفت. او در این باره میگوید:«با این ذهنیت به میدان پا گذاشتیم که نتیجه باید به نفع ما رقم بخورد. خوشبختانه توانستیم در فینال پیروز شویم.»

تابستان 2018 نیز لحظات مهمی را برای رشفورد رقم زد. او در 6 دیدار از 7 مسابقه انگلیس در جام جهانی به میدان رفت و توانست با تیمش تا نیمه‌نهایی برود. او در مرحله یک هشتم در ضیافت پنالتیها ضربه دوم تیمش را زد. رشفورد در آن زمان فقط 20 سال داشت. آیا در چنین شرایط پرفشاری اضطراب داشت؟

او که به نظر از این سوال متعجب شده، میگوید:«مشکلی نبود. وقتی در گذشته جام جهانی را تماشا میکردم. به خاطر داشتم ضربات پنالتی بسیار اضطرابآور است اما زدن پنالتی انقدر هم بد نبود. چندان مضطرب نبودم. به خودم گفتم باید به تواناییهایم ایمان داشته باشم.» بعد از گلزنی برای تیم ملی در ضربات پنالتی، وارد کردن توپ به دروازه پاریسنژرمن در وقتهای تلف شده، دیگر کار سختی نبود. او در مورد آن دیدار مرحله یک هشتم نهایی فصل گذشته لیگ قهرمانان میگوید:«اگر چه به نظر میرسید تا تصمیمگیری کمکداور ویدیویی خیلی صبر کردیم اما برای من در جریان بازی این طور نبود. روی نقطه پنالتی ایستاده و روی گل کردن توپ تمرکز کرده بودم. وقتی توپ وارد دروازه شد، حس خوبی داشتم. هیچکس فکر نمیکرد در پارک دو پرنس برنده شویم.»

تابستان گذشته، سولسشر مربی فعلی یونایتد، به لوکاکو اجازه داد به اینتر برود و رشفورد در فصل 20-2019 توانست 19 گل بزند که بهترین آمار گل او بود تا این که به خاطر مصدومیت کمر، بقیه فصل را از دست داد. او تا قبل از مصدومیت در تمام مسابقات لیگ برتر به میدان رفت و این موضوع قطعا به گلزنیهایش کمک کرد. رشفورد میگوید:«مقایسه فصلهای مختلف با هم کار سختی است. در این فصل در بیشتر مسابقات به میدان رفتم و ریتم خوبی داشتم. اگر توپی را از دست میدادم، نگران نبودم چون میدانستم باز هم موقعیتی برای گلزنی دارم. اگر دائم در تیم به میدان نروید، داشتن ریتم خوب کار سختی است.»

با گذشت کمتر از 4 سال از اولین بازی رشفورد با منچستریونایتد، این مهاجم در ژانویه و دیدار مقابل نوریچ توانست دویستمین بازی خود در این تیم را تجربه کند. او در این دیدار گلهای 63 و 64 خودش را شیاطین سرخ را زد. 4 روز قبل از این بازی، او برای اولین بار کاپیتانی منچستر را هم در دیدار نیمه نهایی مقابل منچسترسیتی تجربه کرد. رشفورد میگوید:«مربی قبل از مسابقه این موضوع را به من گفت. انتظارش را نداشتم و یکی دیگر از آن لحظاتی بود که با افتخار پا به میدان گذاشتم. بستن بازوبند چیزی است که همیشه در یادم میماند. امیدوارم در آینده باز هم بتوانم چند باری کاپیتان تیم باشم.»

***

رشفورد همین حالا هم دستاوردهای زیادی داشته است با این حال هنوز جاهطلبیهای زیادی دارد. او میگوید:«میدانم تواناییهای بیشتری دارم اما نباید عجله کرد. باید بدانید هرچیزی سروقتش اتفاق میافتد. وقتی زمانش مناسب باشد، همه چیز با هم جور میشود. فقط باید به تواناییهایتان باور داشته باشید. وقتی به دوران اوج یک بازیکن نگاه کنید، احتمالا 25 یا 26 سال دارد. آن زمان است که بازیکنی کامل میشوید. تا آن زمان فقط در حال یادگیری هستید.» و او قصد دارد در 26 به بعد هر فصل چند گل بزند؟ رشفورد میگوید:«خدا میداند، هر چقدر بتوانم. تیم در اولویت است. فرق ندارد که 20 گل بزنم یا 30 گل. قهرمانی است که اهمیت دارد.»

رشفورد همان آغاز دوران حرفهای خود مزه قهرمانی را چشیده و مصمم است باز هم قهرمان شود. او میگوید:«همه دوست دارند قهرمان شوند. موفقیت تیم و کسب قهرمانیهای متخلف برایم اهمیت دارد و قطعا قهرمانی در لیگ برتر هم باید جزو قهرمانیهایمان باشد. همه طرفداران منچستر دوست دارند دوران خوش قهرمانیها در لیگ برتر برگردد.»

وقتی از او میپرسیم هدف نهاییاش چیست، میگوید:«قهرمانی در جام جهانی و فتح لیگ قهرمانان با منچستریونایتد. باید نشان دهیم میتوانیم مانند گذشته قدرتمند باشیم. فوتبال تغییر زیادی کرده اما میدانیم باشگاه تواناییاش را دارد. تا زمانی که تمرکز داشته باشیم، دلیلی نمیبینم نتوانیم شرایط را تغییر دهیم.»

با یا بدون قهرمانی در لیگ قهرمانان، رشفورد این توانایی را دارد تبدیل به اسطوره باشگاه شود. او میگوید:«هدفم همین است. وقتی رویای بازی در یونایتد را دارید، فقط به فکر بازی در این تیم نیستید بلکه دوست دارید مثل بکهام، اسکولز یا گیگز شوید.» اگر چه روونی بازیکن آکادمی یونایتد نبوده اما الگوی رشفورد است. این مهاجم جوان فاصله زیادی تا فتح رکورد 253 گل روونی در یونایتد دارد و برای رسیدن به این رکورد باید تا 10 سال آینده در هر فصل دستکم 20 گل بزند. رشفورد در این باره میگوید:«به این مسائل زیاد توجه نمیکنم. اگر بهترین عملکردتان را داشته باشید، بهترین اتفاقات خواهند افتاد. اگر این رکورد را بشکنم اما یک دهه به قهرمانی نرسیم چندان خوشحال نخواهم شد. اگر این رکورد را نزنم اما جامهای زیادی ببریم بسیار خوشحالتر هستم.»

رشفورد در مورد تیم ملی هم همین طرز فکر را دارد. او یک سال وقت دارد تا 12 بازی دیگر انجام دهد و جوانترین بازیکنی شود که 50 بازی در تیم ملی انگلیس داشته. مارکوس میگوید:«مردم در این باره زیاد حرف میزنند اما این مسائل زیاد برایم مهم نیست. خیلی زودتر از این که بفهمم تعداد بازیهای ملیام به 10 رسید و این روند ادامه دارد.» رشفورد معتقد است تیم ملی فعلی انگلیس میتواند در چند سال اخیر به موفقیت برسد. او میگوید:«دستکم باید در یک تورنمنت قهرمان شویم چرا که به مربی و بازیکنان ایمان دارم. زمان مناسبی برای قهرمانی است. در یورو بیشترین تلاشمان را میکنیم. اگر خوب باشیم دلیلی نمیبینم که قهرمان نشویم.»

مارکوس در طول 4 سال لحظات فوقالعادهای را تجربه کرده است و برای آینده نیز رویاهای زیادی دارد میخواهد آنها را به واقعیت تبدیل کند.

* ترجمه از آرمین زمانی