PDF نسخه کامل مجله
دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳ - December 23 2024
کد خبر: ۵۷۰۰۶
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۴:۳۲

استقلال و پرسپولیس درست شوند ، ورزش درست می شود

استقلال و پرسپولیس درست شوند ، ورزش درست می شود

پس پسکی جلو رفتن!

ورزش ایران برای قوی شدن و حرکت مستمر بر روی ریل پیشرفت و ارتقا، نیازمند تحول اساسی است. حال و روز فعلی این ورزش با همه نقاط قوت و ضعف و با همه زشتی و زیبایی هایش اصلا چیزی نیست که مطلوب علاقمندان و دوستداران ورزش باشد. رشد وپیشرفت و بهتر شدن، چیزی است که در هیچ عرصه و حوزه ای از حیات فردی و اجتماعی بشر نقطه پایان و تمامی ندارد. حوزه ورزش نیز مستثنی از این قاعده نیست. این البته در شرایطی است که فرض کنیم ورزش در چارچوب یک برنامه منظم و دقیق و در مسیر صحیح و سالم دارد به سمت پیشرفت حرکت می کند. در این شرایط توقف و ایستایی و دل بستن به وضع موجود مساوی است با توقف و عقبگرد و پس پسکی جلو رفتن!

تکلیف ورزش روشن است

ما می دانیم که ورزش کشور ما همیشه و خاصه در دوره فعلی فاقد یک سیاستگذاری روشن و دقیق و برنامه ای حسابشده و علمی است وتا بوده سیاست حاکم بر آن بر محور" روزمرگی" با چاشنی" نتیجه گرایی"چرخیده است. بنابراین طبق آنچه بالاتر آمد تکلیف این ورزش مشخص است. اولا باید برای آن برنامه ریزی کرد و بعد مسیر حرکت آن را ریل گذاری نمود، ثانیا یکسره و خستگی ناپذیر در مسیر رشد و پیشرفت حرکت کرد ودر همان حال، مرتب برنامه را اصلاح کرد ، از معایب آن کاست و بر نقاط قوت آن افزود و... و آنی اجازه توقف یا کندی در حرکت روبه جلو به آن نداد.‌.. این کاری است که دست اندرکاران ورزش، هر که می خواهند باشند به عنوان بزرگترین وظیفه باید درباره ورزش انجام دهند. این کاری است که از آغاز ورود ورزش مدرن به کشورمان( از ابتدای دهه دوم سده کنونی شمسی) تا همین امروز در ورزش ما انجام نشده است و در مقاطع مختلف مدیریتی هرکس در این باره مسئولیت داشته به خاطر سختی و پیچیدگی آن از زیربار مسئولیت فرار کرده ودر عوض آسانترین راه یعنی همان که بالاتر و همیشه گفته ایم را به عنوان ساز وکار مدیریتی خود برگزیده است ، یعنی: " روزمرگی با چاشنی نتیجه گرایی"!! با کسب دو برد و یک قهرمانی و سه مدال جهانی عمدتا در یکی دورشته مثل کشتی، و راه انداختن هو وجنجال و هیاهوی رسانه ای و... بر همه خرابکاری ها و ندانم کاری ها وعدم انجام صحیح مسئولیت های خود ماله کشیده اند. سیاست و روشی که تا امروز هم ادامه دارد. یعنی با گذشت بیش از چهل سال از انقلاب اسلامی.

ما هم ورزش داریم!

با این همه البته برای اهل فن و اهالی فکور ورزش، اصل ماجرا تغییر نکرده است واین هیاهو و برد وباخت و این جام جهانی رفتن ها و...نتوانسته سر این جماعت را شیره بمالد و چنین به آنان بباوراند که " بله ،ما هم ورزش داریم"! بنابراین مطالبه اصلی و واقعی ورزش کماکان سرجایش هست و تا حرکت به سوی برآورده شدن آن صورت نگیرد این انتقادات و گلایه های جدی هم بر نحوه مدیریت و گذران امور ورزش ادامه خواهد داشت.

پایان ماجرای "کی بود، کی بود ، من نبودم"...!

چند روز پیش آقای علی پروین بعد از ملاقات با وزیر ورزش در باره روند خصوصی سازی دو تیم استقلال وپرسپولیس اظهار امیدواری کرد و طبق برآوردی که ایشان داشت تقریبا" هفتاد درصد" کار پیش رفته است. این در حالی است که چند روز پیش از این ملاقات، علی آقا در مصاحبه ای به شدت از وضعیت اداره دو تیم پرطرفدار پایتخت اظهار نارضایتی کرده و تلویحا و تقریبا اصل ماجرا را " سرِکاری" دانسته بود! چندی پیش هم مدیرعامل تیم فولاد خوزستان در اظهاراتی ماجرای خصوصی سازی دوتیم مذکور را کاری ناشدنی خوانده بود و...! آنچه در آن شک و تردیدی وجود ندارد این است که هرچه زودتر باید تکلیف این دوتیم از حیث مالکیتی مشخص شود تا معلوم شود مسئول و پاسخگو و مدیران واقعی این تیم ها چه کسانی هستند و جمعیت طرفدار آنها خواسته های خود را باید با چه کسانی و از چه کسانی مطالبه‌کنند. عقل سلیم می گوید نمایش " کی بود کی بود من نبودم" ! که سال های سال است به اسم مدیریت برکاروبار این دوتیم پرطرفدار حاکم است، بالاخره روزی باید به پایان برسد و عقلانیت و مدیریت جای مسخره بازی و روزمرگی را در این دوتیم بگیرد.

بدون مدیر ،تا فینال آسیا!...

بله، در این تردیدی نیست اما با وجود حکم عقل سلیم و علیرغم اینکه درباره انجام این کارتردید و شبهه ای وجود ندارد، همه می دانیم که این اقدام ضروری اجتناب ناپذیر تاکنون در باره این دو تیم و از سوی مسئولان ورزش صورت نگرفته است. با اینکه در دولت فعلی و از سوی مسئولان ورزش آن این موضوع جدیتر مطرح و ظاهرا گام های ابتدایی به ویژه در دوره وزارت دکتر گودرزی برداشته شد، اما واقعیت این است که تا کنون در این باره اتفاق خاصی نیفتاده و این دوتیم به روال سال های اخیر بلکه بی ثبات تر و متزلزل تر دارند اداره می شوند. برای مثال تیم پرسپولیس که همین هفته گذشته با پیروزی بر نفت مسجدسلیمان به فاصله چهار هفته به پایان رقابت ها، قهرمانی خود را در لیگ برتر مسجل ساخت در همین فصل اخیر سه بار در سطح مدیریتی تغییرات اساسی داشته است. پرسپولیس با مدیریت عرب فصل را آغاز کرد،در میانه راه کار به دست انصاری فر افتاد و درشروع نیم فصل دوم، مدیریت فعلی جایگزین شد! ما می دانیم که این چهارمین قهرمانی متوالی تیم پرسپولیس در لیگ برتر است. حساب کنید طی این چهار سال چندنفر به عنوان مدیر و مدیر عامل و عضو هیئت رئیسه و... در این تیم رفت و آمد کرده اند. جالب است بدانیم این تیم با این وضعیت بی ثبات مدیریتی دوسال پیش تا فینال باشگاه های آسیا هم‌پیشروی کردو...!

قهرمانی پرسپولیس را به حساب کدام مدیر باید نوشت؟!

راستی موفقیت های این تیم را باید به حساب چه کسی نوشت؟ کدام فکر وتدبیر مدیریتی ، کدام احساس مسئولیت و دلسوزی در باره این تیم- که چون موفق ترین تیم سال های اخیر فوتبال ماست در این بحث به عنوان نمونه ذکر می شود- از سوی مدیران ورزش ما اعمال شده است؟ راستی آن است که اگرپرسپولیس توفیقاتی داشته و تا فینال آسیا پیش رفته و... دلیل اصلی را باید به حساب مسائلی مثل پشتوانه مردمی، ریشه دار بودن، غیرت و لیاقت تیمی و انگیزه کادرفنی و وجود چهره ای مثل کریم باقری روی نیمکت گذاشت و هیچ شک نباید کرد که عامل مدیریتی اگر در این باره نقش منفی و بازدارنده بازی نکرده باشد در خوش بینانه ترین تحلیل، نقشی خنثی داشته و خلاصه کمترین نقش را در موفقیت های این تیم بازی کرده است.

وضعیت کلیت ورزش در آینه پرسپولیس

پرسپولیس را به عنوان نمونه ذکر کردیم تا وضعیت کلی ورزش مملکت را در آینه این تیم به نظاره بنشینید. با این تحلیل در موفقیت هایی که ورزش و ورزشکاران ما در صحنه های بین المللی کسب می کنند عامل مدیریت کمترین و خنثی ترین نقش را دارد و آنچه کام ورزشدوستان و مردم ایران راشیرین و دل آنان را شاد می کند همت و غیرت و انگیزه فردی و ...ورزشکاران و بعضی از مربیان است و لاغیر. این است که همواره نوشته و باز تاکید می کنیم کمبود و معضل بزرگ ورزش ایران، مساله" مدیریت" است. اگر این معضل برطرف شود و کار ورزش به دست کاردان بیفتد شک نکنید موفقیت های بزرگتر و جایگاه های بالاتر در انتظار ورزش ایران است. تردید نکنید که نمایندگان فوتبال ما اولا همواره جایگاهی در رده های فوتبال باشگاهی آسیا خواهند داشت و ثانیا دست و پا بسته و با دوازده ، سیزده بازیکن، فینال را مقابل حریفان سرتاپا مجهز و متمول برگزار نخواهند کرد!

چرخش در برپاشنه قبلی

باری ، از بحث اصلی دور نشویم.عرض می کردیم با اینکه نجات پرسپولیس و استقلال از وضعیت آشفته و بی ثبات مدیریتی و مالکیتی فعلی امری ضروری و عقلانی و اجتناب ناپذیر است اما مثل خیلی از اقدامات و کارهایی که هم عقلایی است و هم مفید به حال ورزش است و... روی زمین و معطل مانده است و با وجود اینکه مسئولان و مدیران ورزش مرتب در باره روشن شدن تکلیف این تیم ها وعده و وعید می دهند اما عملا در این باره آب از آب تکان نخورده است و در بر همان پاشنه قبلی می چرخد!

این دو تیم درست شوند،ورزش درست شده است!

اتفاقا چند روز پیش در جمعی ( با توجه به پروتکل های بهداشتی!) محدود ،صحبت به وضعیت این دو تیم و حرف های آقای پروین و... کشیده شد در آنجا بنده خدمت دوستان عرض کردم که اولا به نوبه خود و مثل هر ایرانی که دوست دارد ورزش مملکتش( مثل اقتصاد و فرهنگ و ...) سروسامان بگیرد و در مسیری درست حرکت کند ،آرزو داریم تکلیف مالکیتی و مدیریتی این دو تیم که با توجه به پشتوانه میلیونی مردم در سراسر کشور از سرمایه های بسیار گرانبها و کم نظیر ورزش ایران( ونه فقط فوتبال) هستند ، روشن و مشخص شود چون در این صورت شک نباید کرد که سود سرشار آن نصیب کلیت ورزش ایران می شود. ثانیا امیدواریم واقعا مسئولان ورزش با استدلال و سند ،علی آقای پروین را چنان مجاب کرده باشند که نظر ایشان بر خلاف حرف های چند روز قبل تر چرخیده باشد نه اینکه با این چهره ورزشی،سیاسی کاران" سیاسی" رفتارکرده وایشان به خاطر خوی و خصلت های ورزشی و به اصطلاح" مشدی گری" توی رودربایستی قرار گرفته وهمه چیز را روبه راه و بسامان خوانده است. البته این موضوعی است که خیلی زود پاسخ آن روشن خواهد شد. نکته آخری که با آن دوستان مطرح شد و اینجا هم با شما خواننده محترم در میان می گذاریم تا برای همیشه در صفحات و آرشیو کیهان ورزشی ثبت شود این است که: اگر روزی - که انشاالله زیاد دیر ودور نباشد- خبر آمد که مالکیت استقلال و پرسپولیس و نحوه مدیریت این دو باشگاه به شکل رسمی و قانونی تعیین شده ، هیچکس شک نکند که ورزش در مسیر درست و روبه جلو قرار گرفته است. آن وقت دیگر باید امیدوار بود که حتما در نزد مسئولان ورزش اراده ای پیدا شده که مصمم است ورزش را جدی بگیرد و برای آن بها و ارزش بایسته و کافی قائل شود.برای این نشریه و حداقل صاحب این قلم کند و ناتوان " روشن شدن رسمی و قانونی مالکیت پرسپولیس و استقلال وهمچنین حاکم شدن ثبات مدیریتی بر آنها" نشانه و دلیلی است برای قضاوت درباره وضعیت و کلیت ورزش.

برخلاف اعتقاد و فرهنگ و مقتضیات زمان!

تا زمانی که مدیران ورزش اندر مزایا و جایگاه این دو تیم و طرفداران محترم صحبت می کنند اما از روشن کردن وضعیت آنها و سروسامان دادن قطعی به اوضاع شان طفره می روند و شانه خالی می کنند ، معلوم است که قرار نیست کلیت ورزش ما ثبات و سامان پیدا کند.در اینجا هم اندر مزایای ورزش زیاد صحبت می شود اینکه در مصاحبه ها و سخنرانی ها و... بگوییم که ورزش و پرورش جسم و جان درمکتب اسلام جایگاه والایی دارد ، اینکه ورزش و فرهنگ پهلوانی در تاریخ دیرپای ایران از عهد باستان گرفته تا امروز ریشه ای بس عمیق دارد و... اینکه ورزش در جهان امروز و روزگارفعلی اهمیت بیشتری پیدا کرده و ار کارکردهای متنوعی برخوردار شده و یکی از شاخص های رشد و پیشرفت یک کشور است و... اما در عمل بر خلاف توصیه مکتب اعتقادی ، فرهنگ ملی و ... و مقتضیات زمان عمل کنیم، از شعاری وبی پایه بودن آن حرف ها حکایت می کند و از این می گوید که علی رغم گفته های درست ، رفتار غلطی در باره ورزش در پیش گرفته ایم.

جوان چاق ،به جای جوان چالاک !

اگر ورزش را در حدی که می گوییم ، جدی بگیریم و درباره آن با جدیت عمل کنیم آن وقت جامعه ای بانشاط و جوانانی چالاک( و نه چاق!! آنطور که امروز به عنوان یک معضل اجتماعی مطرح است) خواهیم داشت ضمن اینکه درابعاد قهرمانی و حرفه ای ، جایگاه ورزش ایران ارتقا چشمگیری هم خواهد داشت. اولین نشانه جدی گرفتن ورزش هم چنانکه بارها نوشته ایم برخلاف حالا وتقریبا همیشه، سپردن کار دست کاردان واهل فن است. وقتی ورزش جدی گرفته شد و ازاین طرف کار دست کاردان بود آن وقت شک نکنید که روشن شدن قانونی و رسمی استقلال و پرسپولیس و ده ها کار معطل مانده ضروری ورزش، عملی خواهد شد!

*سیدمحمدسعید مدنی


پربازدید ها