پرونده ویژه «کیهان ورزشی»؛ قهرمانان پوشالی فضای مجازی/ اسطورههای پفکی!
کیهان ورزشی-
...و وای به حال ورزشی که اینها پیشکسوت و بزرگتر آن شده و قرار است در نقش مربی و معلم نسل بعد از خود را تربیت کنند و ...
محصول این جریان، افت ورزش ایران در ابعاد مختلف-حتی فنی- است. در چنین فضایی حرف حساب و تحلیل درست و فنی خریداری ندارد. با این بساطی که برخی به راه انداخته اند و ریشه اش را باید در رفتارهای غلط عده ای مدیر و مجری و برخی رسانه ها و برنامه های تلویزیونی و از همه مهمتر مدیران و معاونت های خنثی و ناکاربلد فرهنگی جستجو کرد، حتی بزرگان ورزش جرات اظهار نظر ندارند؛ از ترس آنکه در فلان پیج اینستاگرامی مورد نوازش «فالوور»های باشگاه ایکس و یا ستاره تیم ایگرگ قرار بگیرند و ...!
چند روز قبل برای گفت و گو با یکی از بزرگان فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس، پیرامون موضوع همین پرونده با وی تماس گرفتیم و در پاسخ گفت: مصاحبه نکنم بهتر است؛ ما یک کلمه حرف بزنیم در فضای مجازی باید فحش بخوریم و ...!
...و یا محمود فکری سرمربی نساجی که قبل از دیدار تیمش برابر پرسپولیس گفته بود: جرات نمی کنم به یحیی گل محمدی بابت قهرمانی پرسپولیس تبریک بگویم!
یادمان نمی رود که در همین فضا به زنده یاد جعفر کاشانی مرد اخلاق و دلسوز فوتبال ایران، چند ماه قبل از درگذشتش چه توهین هایی شد؛ آنهم به جرم بیان اصول حرفه ای و اخلاقی و یادآوری لزوم احترام به جایگاه و پیشینه باشگاه پرسپولیس و نیاز به ایجاد ساختار در آن و ...
خلاصه که در این عرصه آنچه دیده نمی شود نظارت درست و فرهنگ سازی است. درباره اینکه آیا اساسا می توان بر رفتار آنهایی که به درست یا غلط عنوان قهرمان ، سلبیریتی، سوپراستار و پیشکسوت را یدک می کشند و در فضای مجازی فعال هستند نظارت داشت بحث فراوان است اما آنچه که مسلم است اگر آنهایی که در وزارت ورزش ، کمیته ملی المپیک ، فدراسیون ها و باشگاهها عنواندار معاونت فرهنگی و یا مسئول فرهنگی هستند و برای این پست حقوق می گیرند به وظیفه خود اندکی-فقط اندکی- درست عمل می کردند، امروز شاهد تاخت و تاز زننده تعدادی چهره سرشناس نبودیم. البته در این بحث می توان سراغ کانون های پیشکسوتان باشگاهها نیز رفت و آنان را مخاطب قرار داد.
قهرمانان پوشالی فضای مجازی، سوژه این هفته زیر ذرهبین «کیهان ورزشی» هستند.
عدهای در فضای مجازی به دنبال تخلیه خود هستند!
*حسین کلانی
مدتها است که در فضای مجازی حضور فعالی ندارم چون تماشای این حجم از حرمت شکنی برایم دشوار است. البته این فقط در ورزش خلاصه نمی شود و در کل جامعه شاهد چنین رفتارهایی هستیم. باید واقع گرا باشیم. اگر به دنبال ریشه های چنین بی حرمتی هایی در فوتبال هستیم، می بایست سراغ جامعه برویم. الان مسائل اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم سبب شده تا اندکی رفتارها تغییر کند اما این نمی تواند بهانه ای برای توهین کردن باشد. در گذشته که ما فوتبال بازی می کردیم افرادی در رسانه های ورزشی بودند که به ما اجازه توهین نمی دادند.«کیهان ورزشی» در همان روزها از دریچه پهلوانی و فرهنگی به مسایل ورزش نگاه می کرد. گاهی درون تیم مشکلاتی ایجاد می شد اما اجازه نمی دادند به جامعه منتقل شود. الان اوضاع فرق کرده و افراد در فضای مجازی به دنبال تخلیه خود هستند. یادم می آید بعد از دربی معروف سال 52 که استقلال را شکست دادیم، بنده، زنده یاد کاشانی، زنده یاد آشتیانی، زنده یاد همایون بهزادی و ... بالافاصله بعد از بازی نزد بازیکنان حریف رفتیم و آنها را دلداری دادیم. حتی طرفداران دو تیم قبل و بعد از بازی ها، در چند قهوه خانه جمع می شدند و کنار هم آبگوشت می خوردند و بدون توهین کری می خواندند. کجا شاهد فرهنگ غلط امروز بودیم که بخاط بردن دربی و یا قهرمانی، اینگونه به هم توهین می کنند؟ متاسفانه عده ای از پیشکسوتان فوتبال هم وارد این فضا شده اند و متعاقبا تماشاگران ورود می کنند. وقتی در جامعه دروغ گفتن عادت می شود دیگر نمی توان از پهلوانی حرف زد. وقتی این حجم از توهین را شاهد هستیم نگران تیم ملی می شویم چون دود این اختلافات به چشم تیم کشورمان هم می رود. در گذشته، بازیکنان از دوران دبیرستان با هم رفیق بودند و حالا دو نفر راهی استقلال می شدند و دو نفر پرسپولیس اما آن رفاقت خراب نمی شد. الان مسائل اقتصادی بر همه چیز سایه افکنده است. ریشه خراب شده و اصلاح کردن کاری دشوار است. فوتبال ورزشی وارداتی است و اصولی دارد. یکی از اصول آن، احترام گذاشتن به رقیب است. ما باید فرهنگ حرفه ای فوتبال را با فرهنگ پهلوانی خودمان گره می زدیم که این کار را انجام ندادیم.در زمان بازیگری ما، یکی از دغدغه های «کیهان ورزشی» همین بود. بعد هم که تعداد رسانه ها زیاد و رقابت بوجود آمد و کار خراب شد. باید سراغ جامعه شناسان بروید و از آنها بپرسید چرا جامعه به این روزها رسید و قطعا پاسخ آنها درباره فوتبال هم صدق می کند.
*رضا نعلچگر
خوشبختانه تلفن همراه ندارم و نمی توانم وارد فضای مجازی شوم چون آنطور که می شنوم اوضاع خوبی بر آن فضا حاکم نیست. اینها بر می گردد به نوع روابط افراد. در گذشته بین تماشاگران و بازیکنان روابط صمیمانه ای حاکم بود. همین صمیمیت موجب می شد تا توهینی نشود. نفرات استقلال و پرسپولیس در گذشته در تیم های خود ثبات داشتند، یعنی یک بازیکن حداقل 10 سال آن پیراهن را بر تن داشت و همین باعث می شد تا تماشاگر برای او احترام خاصی قائل باشد، اما حالا بازیکن یکسال در استقلال و پرسپولیس است و سال بعد برای پول به تیم دیگری می رود و دوباره بر می گردد و ... همه چیز در پول خلاصه می شود و چنین بازیکنانی برای تماشاگران غریبه هستند و ... درباره مربیان هم همین موضوع صادق است؛ یعنی مربی تیم، می رود و برمی گردد و دائم در حال رفت و آمد است و این جابجایی ها آن حس صمیمیت را از بین می برد. پیرو این بحث ،بازیکنان دو تیم هم برای هم آن حرمت را قائل نخواهند بود. در دوران بازیگری ام بهترین دوستانم درخشان و محمدخانی بودند که هر دو پیراهن پرسپولیس را می پوشیدند. اگر کسی پشت سر بازیکن پرسپولیس حرفی می زد من ناراحت می شدم واز آن بازیکن دفاع می کردم. همه ما یک خانواده بودیم. امروز ولی پول شده است ملاک روابط. پیشکسوتانی که امروز در فضای مجازی علیه یکدیگر و علیه تماشاگران تیم رقیب حرفهای زشت می زنند، در واقع ریشه در باشگاههای خود ندارند وگرنه توهین به رقیب را توهین به خودشان می دانستند. اینها فکر می کنند با این کری خوانی ها ماندگار می شوند ولی در اشتباه هستند و خیلی زود محو خواهند شد. روزی که با استقلال قهرمان آسیا شدیم علی آقای پروین اولین نفری بود که در فرودگاه به استقبال ما آمد. رفتار این مرد را مقایسه کنید با توهین های این روزهای برخی پیشکسوتان در فضای مجازی تا خودتان متوجه شوید چه بر سر فرهنگ این ورزش آمده است.
*محمود خوردبین
خوشبختانه خودم را از فضای مجازی دور نگه داشته ام. گاهی می بینم و می شنوم که بسیاری از بی احترامی های روی سکوها و دعواهای چهره های فوتبالی، ریشه در همان فضای مجازی داشته است. با خودم می گویم اینها از این همه بی احترامی چه سودی می برند؟ نهایتش این است که دیده شوند اما آیا این دیده شدن ارزش دارد؟ آیا با فحاشی کردن به این و آن کسی قهرمان مردم می شود؟ برای یک برد و باخت چنان به همدیگر حمله می کنند که آدم تصور می کند پای مرگ و زندگی وسط است. چند روز قبل در مراسمی حاضر شدم که بزرگان باشگاه استقلال هم حضور داشتند. کاش مردم و جوانترها می دیدند که ما و آنها چه احترامی برای هم قائل بودیم. همان احترام را تماشاگران قدیمی دو باشگاه به هم می گذاشتند. البته این فرهنگ سازی باید در خانواده ها بشود. ما همانطور که در خانواده خود یاد گرفتیم بزرگتر حرمت دارد وقتی هم به شهرت رسیدیم احترام گذاشتن به افراد و تماشاگران حریف و ... را از یاد نبردیم. وقتی علی پروین برای استقبال از استقلالی که قهرمان آسیا شده به فرودگاه می رود و همه ما به تیم رقیب تبریک می گوئیم اینها ناشی از یک فرهنگ ایرانی و ورزشی است و متاسفانه در این دوره فراموش شده است. بروید ببینید چه کسانی و با چه اهدافی این فضا را درست کردند؟ حال آدم از بی احترامی ها و جنگ های فضای مجازی بهم می خورد. برای یک پیشکسوت خیلی بد است که برابر چشم مردم و برای کری خواندن به دیگران توهین کند. استقلال بدون پرسپولیس و پرسپولیس بدون استقلال معنایی ندارد. اگر به این مهم پی ببریم دیگر بخاطر یک برد و یک باخت اینگونه حرمت ها را نمی شکنیم.
پیشکسوتانی که قهرمانان مجازی شدهاند!
*محمود فکری
قبل از بازی تیمم (نساجی) با پرسپولیس اعلام کردم که می ترسم به یحیی گل محمدی سرمربی حریف قهرمانی را تبریک بگویم چون حملات عده ای آغاز می شود. در فضای مجازی عده ای که مشخص نیست به کجا وصل هستند به کوچک و بزرگ رحم نمی کنند. اینها حتی در استقلالی بودن من محمود فکری شک و شبهه ایجاد کرده اند و جرات نمی کنیم بگوئیم استقلالی هستیم! ایجاد این فضا بر می گردد به رفتار خود ما فوتبالی ها و پیشکسوتان. مردم به رفتارهای ما نگاه می کنند. اسم پیشکسوت روی خودمان گذاشته ایم اما برای جذب «فالوور» از هیچ کاری ابا نداریم. توهین کردن، ابزاری شده برای جذب طرفدار.گاهی با خودم می گویم این پولی که از فوتبال می گیریم بخاطر فحشی است که می خوریم! البته این فضا فقط ریشه در اتفاقات فوتبالی ندارد و برخی فشارهای اقتصادی خود را سر ما خالی می کنند. کسی هم کاری به کارشان ندارد. متاسفانه برخی از چهره های فوتبالی و پیشکسوتان با استفاده از همین فضا شده اند قهرمانان مجازی. اینجا رسانه ها هم مقصر هستند که هر توهینی را منتشر می کنند، در حالیکه می توانند نقش سازنده داشته باشند. اینها همه حلقههایی از زنجیره فساد در ورزش است و اگر سرنخ را پیدا کنید می بینید این توهین ها و این فضای عجیب منافع برخی را تامین می کند.
بی احترامی کن و دیده شو!
*کریم باقریتماشاگران فوتبال نقش مهمی در پیشرفت این رشته داشته اند. فوتبال همیشه به این مردم نیاز دارد و در روزهای کرونایی ثابت شد که بدون تماشاگر «هیچ» هستیم. حالا من فوتبالیست و پیشکسوت چگونه می توانم به این مردم و این تماشاگر توهین کنم؟ چگونه می توانیم برای این مردم احترام قائل نباشیم. فرقی هم ندارد که این تماشاگر استقلال باشد یا پرسپولیسی. وقتی من به تماشاگر استقلال احترام بگذارم آنها هم متقابلا احترام می گذارند. قبلا هم افراد و بازیکنان برای هم کری می خواندند اما مثل امروز توهین در کار نبود. حرمت ها از بین رفته است و این بی حرمتی ها نه در فوتبال که در کل جامعه دیده می شود و نگران کننده است. باید زودتر از اینها به فکر فرهنگ سازی می افتادیم. هم در جامعه و هم در ورزش و فوتبال. برخی بازیکنان حتی در تیم خود ما درگیر فضای مجازی هستند. به نظر من برخی از اهالی فوتبال خودشان به این فضا دامن می زنند. نمی دانم اینها در فضای مجازی به دنبال چه هستند. اما این رفتارها جالب نیست. همه باشگاهها معاونت های فرهنگی و پسوند فرهنگی و ورزشی دارند اما کدام شان واقعا برای این فضا فکری کرده اند؟ رسانه ها هم در این بحث مقصر هستند. امروز کارهای مثبت بازخوردی ندارد و کارهای زشت و ناپسند و بی احترامی بخوبی دیده می شود. کسی هم می خواهد دیده شود می رود سراغ رفتارهای نادرست.
در تمام سالهایی که فوتبال بازی می کردم و امروز که مربی هستم سعی کرده ام احترام تماشاگران حریف را نگه دارم و امروز اگر به من لطف دارند و احترام می گذارند بازتاب رفتار خودم است.
...از لاتهای مجازی تا پیشکسوتان مجازی!
*پیروز قربانی
اگر بخواهیم کلیشه ای پاسخ بدهیم باید بصورت کلی بگوئیم فرهنگ مان خراب شده است اما این موضوع نیاز به بررسی دارد. اول از همه باید سراغ آنهایی رفت که در این فضای مجازی نقش آفرینان اصلی هستند. این افراد وقتی فوتبال شان تمام شده و از کانون توجهات دور می شوند، برای دیده شدن به فضای مجازی پناه می برند و می خواهند برخی کمبودهایشان را جبران کنند. شعار این عده «بدنامی بهترازگمنامی» است.
برخی از این افراد وقتی شما را می بینند جرات ندارند در چشم تان نگاه و انتقاد کنند اما در فضای مجازی چون می دانند دست تان به آنها نمی رسد بدترین توهین ها را می کنند. اینها آدم را یاد لات های مجازی می اندازند که در اینستاگرام یکدیگر را تهدید می کردند و ...
هیچ نظارتی هم بر فعالیت های این افراد در فضای مجازی نیست. البته برخی از مردم به دلیل مشکلات زندگی شان می آیند در فضای مجازی و توهین می کنند که این کار هم مورد تائید نیست.
برخی از پیشکسوتان فوتبال ایران آنقدر در آن فضا بد عمل کرده اند که فرهنگ ورزشی و پهلوانی را زیر سوال برده اند. گاهی دلم برای فوتبال می سوزد که اینها پیشکسوت آن هستند. فوتبال فن و مهارت است اما در ایران اجازه نمی دهند خوراک فنی به مردم بدهید. آنقدر درگیر حواشی شده ایم که حرف حساب خریداری ندارد. کار به جایی می رسد که محمود فکری می گوید: جرات ندارم به گلمحمدی قهرمانی پرسپولیس را تبریک بگویم.
معاونت های فرهنگی باشگاهها و فدراسیون ها و وزارت ورزش هم کلا دکور هستند و باید اینها را جمع کنند. در باشگاهی که مدیر آن از صبح تا شب به دنبال پرداختن مطالبات شفر و برانکو و ... است دیگر کار فرهنگی چه معنایی دارد؟