PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۵۸۰۱۲
تاریخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۶
دشمنان واقعی ورزش بیخ گوش مدیران ورزش

آقای وزیر! آدرس غلط ندهید!

آقای وزیر! آدرس غلط ندهید!

فرصتی برای به خود آمدن!

دهه اول ایام عزاداری سالار و سرور شهیدان، امام حسین بن علی(ع) و روزهای تاسوعا و عاشورا سپری شد و شیعیان و دوستداران حضرت ابا عبدالله(ع) در سراسر جهان خاصه در کشور عزیزمان ایران، علیرغم شرایط خاص روزگار ما به علت شیوع بیماری، مثل همیشه باشکوه و عظمت تمام، مراتب اخلاص و ارادت خود را به ساحت مقدس سیدالشهدا(ع) ابراز داشتند. امید است که خداوند متعال همه ما را به وظایف خود آشنا سازد ودر حد توان و امکان و فهم به آن عمل کنیم. عاشورا صحنه " عمل" است. به قول استاد شهید مطهری" اساسا فلسفه قیام امام حسین این بود که ابعاد عملی اسلام را آشکار سازد." در این باره طبیعی است کسانی که ردای مسئولیت بر تن کرده و کاروبار اجتماع و مردم را اداره و مدیریت می کنند نقش و وظیفه ای بسیار مهمتر دارند. امام حسین(ع) آن چنانکه در وصیت نامه معروف خود تاکید می کند هدفش از قیام" اصلاح امت " جدش است. بنابراین کاری که در جهت اصلاح جامعه و مردم انجام شود و در جهت مبارزه با فساد وپلشتی و خدمت به مردم صورت بگیرد کاری است متناسب و هماهنگ با حرکت اصلاحی و بزرگ امام حسین(ع). عزادار واقعی حسین بن علی(ع) کسی است که حرف و شعارش با رفتار و اقدامش مطابقت داشته باشد. نمی شود در عزای حسین(ع) پیراهن مشکی به تن و مجلس عزا برپا کرد و در کوی وبرزن در رثای امام بزرگوار انسانیت،حسین حسین گویان بر سر وسینه زد و..اما در وقت عمل خدای ناکرده بر خلاف مشی و مرام امام رفتار کرد و با عملکرد خود به جای اصلاح، افساد و به جای خدمت به مردم خواسته و ناخواسته به آنها خیانت و بر علیه منافع ملی اقدام کرد.بسیاری از مشکلات و گرفتاری های امروز جامعه ای که ادعای حسینی بودن دارد ودر این باره در طول تاریخ سختی ها و رنج ها و تاوان های سنگین و مصیبتهای بزرگ تحمل کرده، به این دلیل است که برخی از کسانی که اینجا و آنجا لباس مسئولیت اجتماعی به تن کرده اند برخلاف مشی و مرام موردانتظار عمل می کنند و بر خلاف شعارهایی که در باره عاشورا میدهند و ظاهری که می سازندو... به جای خدمت به ملت امام حسین( که بزرگترین نشانه اثبات ارادت و صداقت هر کسی به مکتب و شخصیت آن امام بزرگ است) دنبال خدمت به خودشان و نزدیکان و آقازاده ها و جناح و باند خودشان هستند ودر عوض مردم عزادارامام حسین را ناخشنود می کنند و می چزانند.عاشورا فرصتی است برای به خود آمدن. تا دیر نشده کاری بکنیم و برای نجات خودمان دستی بالا بزنیم.دنیای بی حسابی نیست و همه چیزش حساب دارد، کلمه به کلمه ای که می نویسیم و قدم به قدمی که برمیداریم که خود فرموده است حتی " ذره" و"مثقالش" روزی که روز روزهاست محاسبه خواهد شد" فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره(زلزال، آیات ۷و۸)

حالا وقت همگرایی است!

وزیر ورزش در جلسه رسیدگی کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی در باره قرار داد ویلموتس مسائلی را مطرح کرد که حداقل آن قسمت هایی که منتشر شده است، جای پرداختن دارد. این کار را ما به شکل گذرا و مختصر در سرمقاله شماره گذشته انجام دادهایم. یک بخش دیگر صحبت های قابل تامل ایشان که موضوع اصلی " تکاپو" ی این شماره است آنجاست که می گوید:

" اکنون وقت همگرایی، هم افزایی و دفاع جانانه از منافع ملی و فوتبال است نه وقت تسویه حساب های شخصی، جناحی، سیاسی و ورزشی. باید بابسیج کلی در ارکان حقوقی و ارزشی و اداری کشور به مصاف یک دشمن که در طرف مقابل ایستاده و ناعادلانه حکم گرفته است، برویم."

با اصل حرف های آقای وزیر موافقیم. برای موفقیت یک مجموعه و تیم بایدهمه اعضا و اجزا آن مجموعه بایکدیگر متحد و هماهنگ باشند و با انجام صحیح وظایف هر جزء و عنصری در رسیدن آن مجموعه به اهداف مشترک نقش خود را به درستی ایفا نمایند.موفقیت و پیشرفت در گروی وحدت و همکاری است. با تکروی و خودکامگی و دنبال مشغولیت خود دویدن واز مسئولیت غافل شدن و اختلاف و تفرقه و... هرگز در هیج مقطع تاریخی و نقطه جغرافیایی موفقیت حاصل نشده است. اما دونکته هم به نظرمان می رسد که در ادامه به آن اشاره می کنیم.

پرونده ویلموتس آقایان را به یاد وحدت انداخته است!

نکته اول این است که اصل وحدت و همگرایی چیزی نیست که فقط پایبندی به آن در یک مقطع ضروری و لازم باشد. مدیران و مسئولان یک سیستم و اینجا ورزش بایدبا پرهیز از" تسویه وتصفیه حسابهای شخصی و جناحی و سیاسی و ورزشی" یکی از برنامههای ثابت و دغدغه های همیشگی شان این باشد که بستر و شرایطی فراهم آورند که همه دیدگاه ها و سلایق، خود را در قبال ورزش مسئول ببینند و فراتر از منیتها و خودکامگیها، نیروی خود را در جهت منافع ملی و پیشرفت ورزش به کار بگیرند.نه اینکه وقتی به خاطر عملکرد غلط، خودشان و کل ورزش را گرفتار می کنند و کلی هزینه وزیان مالی روی دست مردم می گذارند یاد اصول سازنده و موثری مثل همگرایی و وحدت و هدف مشترک ودشمن خارجی و... بیفتند. این اتفاقی است که متاسفانه حالا دقیقا افتاده است و مدیران ورزش ما که عقل کل مآبانه سخت عاشق افکار خودشان هستند و بر خلاف آنچه که داعیه ان را دارند به نظرات کارشناسان واقعی وقعی نمی نهند وبا عملکرد غالبا غیر شفاف کار خودشان را می کنند حالا که گند پرونده ویلموتس بالا آمده یاد همگرایی و وحدت و پرهیز از کار جناحی و باندی و این حرف ها افتاده اند.

ای کاش دشمن ورزش ما ویلموتس بود!

نکته بعدی اینکه آقای وزیر از ویلموتس به عنوان دشمن ورزش ایران که در طرف مقابل ایستاده نام میبرد! در حالیکه اینطور نیست. یعنیای کاش اینطور بود و دشمن ورزش ایران ویلموتس بود. چون مبارزه با این دشمن خیلی آسان است و شرش خیلی زود از سر ورزش ایران کنده میشود. ورزش ایران دشمنانی دارد که در سایه غفلت مسئولان به خود و کار خود مشغول دیروز وامروز ورزش ایران، پدر جد ویلموتس ها و مشکلاتی نظیر آن هستند. مشکلی مثل ویلموتس، معلول است.معلول رفتار و عملکرد دشمنانی که مدیران و مسئولان ورزش نمی خواهند آنها را ببینند و ماهیت اصلی آنها را بشناسند.لذا نه تنها در خود مسئولیتی برای مبارزه و قلع و قمع کردن آنها احساس نمی کنند بلکه خیلی وقت ها با آنها ودر کنار آنها فالوده دونفره هم می خورند و بعضی از آنها به عنوان مشیر و مشاور از سروکول دفتر این مدیران بالا و پایین می روند و خط وخطوط فنی و فرهنگی ورزش را ترسیم و برنامه ریزی می کنند.

آدرس غلط ندهید!

اینکه ما امروز تصور کنیم دشمن این فوتبال و ورزش،ویلموتس است خواسته و ناخواسته بازی در زمین دشمنان اصلی این ورزش است که بر اساس روش شناخته شده خود همواره سعی کرده اند با راه انداختن بحثهای انحرافی ودادن آدرس های غلط ونشاندن مسائل فرعی به جای مسائل اصلی و... اجازه ندهند که واقعیات ورزش شناخته شوند و برای حل مشکلات آن اقدام اساسی و کارساز صورت بگیرد. ویلموتس یک مربی حرفه ای است که دنبال منافع خودش است و هرچقدر هم بتواند سعی میکند بر این منافع خودش از هر طریقی که شده (چون این افراد زیاد هم مثل بعضی از ماها ادعای دنیا و آخرت ندارند که بعد چون به خلوت می روند آن کاردیگر را انجام دهند!!) بیفزاید.

جاده صاف کن های ویلموتس

خیلی اشتباه است که ما بگوییم ویلموتس، دشمن این ورزش است. دشمنان ورزش، شارلاتان هایی هستند که با شناسنامه ایرانی و با بزک روشنفکری و ژورنالیسم حرفهای و شعار فوتبال روز دنیا! وادعای کارشناسی فنی و حقوقی و رسانه ای و هزار کوفت و زهرمار دیگر وحتی اگر لازم باشد ژست خیلی ظاهر الصلاح و مثلا انقلابی! و... برای منافع کوچک و پست خود دمار از روزگار این ورزش در آوردهاند و جاده صاف کن ویلموتس و ویلموتسها هستند.

دلار سوراخ شده !

دشمنان ورزش ایران آدم های بی هنر وبی تعهد و تخصصی هستند که مناصب ریز ودرشت را به تسخیر خود در آورده اند و به فکر تنها چیزی که نیستند سرنوشت ورزش و انجام مسئولیت های خود در قبال ورزش و مطالبات جامعه ورزش است.پرونده ویلموتس و هیاهویی که پیرامون " دلارهای سوراخ شده" و هدر رفته از کیسه بیت المال به راه افتاده بالاخره امروز و فردابسته می شود آیا طبق تحلیل آقای وزیر، پرونده مشکلات ورزش ما هم بسته می شود؟ آیا شر قالتاق ها وکارچاق کن های آویزان به ورزش از سر ورزش کنده می شود؟ آیا مثلا طرفداران فوتبال در استان فوتبال خیز گیلان دیگر سایه شوم و نحس این خلافکاران را بر سر تیم های خود، خاصه تیم های رشتی وتیم ریشه داری مثل سپید رود نخواهند دید؟

ویلموتس، فوتبال گیلان را به این روز انداخته است؟!

آیا آقای وزیر که سال ها در همین استان گیلان مسئولیت اجرایی داشته می داند این باندهای دلالی و مافیایی با نفوذ در مراکز حساس ومدیریتی و رسانه ای چه پدری از فوتبال گیلان و تیم سپید رود رشت در آوردهاند؟ فقط کافی است بدانید برای این جرثومه ها سپید رود دسته دومی چرب وچیلی تر از سپیدرود لیگ برتری است! فوتبال گیلان و سرنوشت ناراحت کننده ملوان و سپید رود را برای مثال آوردیم. از این نمونه و مثالها در ورزش و فوتبال ما تا دلتان بخواهد میشود نام برد. ورزش و فوتبالی که مضحکه باندهای دلالی و ژورنالیست های حرفه ای!! و تبهکاران خوش دک و پز و شارلاتانهای هفت خط شده است.

بله !فرهنگ، چیز خوبی است!

ورزش و فوتبالی که مسئولانش هم از نظر فنی و هم از حیث فرهنگی کاملا واداده وقافیه باخته عمل میکنند. دشمن ورزش ما ویلموتس نیست. کسانی هستند که بر مسند فرهنگ آن لمیده و معلوم نیست چه میکنند. فلسفه وجودیشان چیست؟ اصلا وجود دارند؟ آدمهای خنثایی که فقط میخواهند" باشند". باشند! اما نه در صحنه مبارزه با پلشتی های فرهنگی و جریانات ضد اخلاقی و ترویج فرهنگ پهلوانی، دفاع از ارزشهای ملی و اعتقادی وصیانت از سلامت جسمی و روحی و گسترش اخلاق و سلامت نونهالان و نوجوانان و... راندن و ریشه کن کردن حرام نویسان و حرامخوارانی که فرهنگ و اخلاق ورزش و جامعه ورزش را به بیراهه انحراف کشانده اند! باشند! برای اینکه گهگاه اظهار فضلی اندر باب اخلاق و فرهنگ داشته باشند که " بله! اینها چیزهای خوبی هستند و باید رعایت شوند!!" باشند برای اینکه کت و شلوار به تن کرده و دگمه خود را تا زیر گلو ببندند و در این و آن مجلس شرکت کنند ودر صف اول بنشینند و میوه تناول نمایند و حداکثر منت بگذارند و مدال بر گردن قهرمانی بیندازند و با سینه سپر کرده کنار سکو بایستند و عکسی بگیرند و... غیر از این که عرض شد اگر هر کسی که فعالیت و اقدامی دارد که رنگوبوی فرهنگ داشته و در جهت اصلاح و سالم سازی فرهنگ و اخلاق صورت گر فته باشد به ما بگوید ما علاوه بر اینکه در مجله می نویسیم وسط چمن ورزشگاه آزادی میایستیم و ازاین متولیان فرهنگی و اخلاقی ورزش با صدای بلند پوزش می طلبیم...

فساد را نمی شناسند،می خواهند با آن مبارزه کنند!

خوب است مسئولان ورزش بیشتر روراستی و صداقت پیشه کنند. فرافکنی نکنند و عینک واقع بینی به چشم بزنند تا بتوانند دوستان و دشمنان ورزش را درست تشخیص بدهند ، تا به جای ساختن دشمنان واهی قادر باشند دشمنان واقعی ورزش را ببینند و بشناسند و با آنها مبارزه کنند. اخیرا، والبته خیلی خیلی دیر، از زبان مسئولان ارشد ورزش - البته مسئول فرهنگی ورزش کماکان ساکت است!!- در باره لزوم مبارزه با فساد ومفسدان میشنویم والبته به سهم خود، وبه شرط صادقانه بودن، خوشحال و امیدوار هم می شویم اما با توجه به آنچه آمد باید بدانیم شرط اول مبارزه با فساد، شناخت فساد و ریشهها و مصادیق آن است ما وقتی همه عوامل فساد و باندهای فساد وزمینه سازان فساد را رها کرده واز دشمنان واقعی ورزش غافلیم یا خود را به غفلت میزنیم وغریبه رهگذری مثل ویلموتس را دشمن ورزش ایران اعلام می کنیم که برای شکست دادنش باید باهم متحد و همگرا شویم ودر یک کلام وقتی دشمن را عوضی می گیریم چطور می توانیم با فساد مبارزه کنیم و برآن فائق آییم؟

یک جای کار حتما عیب دارد!

خبر کوچکی در فرم روزجمعه مجله چاپ شده بودکه به نظر می رسد نباید به سادگی وراحتی از کنار آن گذشت.خبر این بود. لطفا توجه بفرمایید!"دروازه بان شهرخودرو که پیشتر از سوی سرمربی این تیم کنار گذاشته شده بود با حکم مدیر عامل باشگاه از این پس سرمربی تیم مشهدی خواهد بود". ما چون از نزدیک در جریان این فعل و انفعال نبوده و نیستیم نمی توانیم قضاوت دقیق و صریحی در باره آن داشته باشیم.اما همینطوری و از دور که به ماجرا نگاه میکنیم به نظرمان یک جای کار عیب دارد و سخت میلنگد.از این خبر بوی حرمت شکنی، نتیجه محوری و بدتر از همه بازیکن سالاری به مشام می رسد. مربی با بازیکنی برخورد می کند و باشگاه به جای حمایت از مربی اورا اخراج و بازیکن خاطی را باحفظ سمت جایگزین او میکند!! در هرحال خبر خوبی نیست. خبر نگران کننده ای است مثل خیلی دیگر از خبر هایی که در این فوتبالی که خیلی از چیزها سر جای خودش نیست تقریبا هر روز به گوش می رسد.شاید در آینده، بیشتر به پیامدهای این اتفاق وتصمیم بپردازیم و حتی اگر لازم شد برایش پرونده ویژهای تشکیل دهیم و موضوع را حسابی" زیرذره بین" بکشانیم.

سئوال خوب، نیمی از مصاحبه خوب !

در شماره گذشته در همین صفحه در باره مصاحبه مهاجم مالیایی تیم استقلال و واکنشهای مثبت آن در نزد اهالی ورزش به نکاتی اشاره کردیم و گفتیم در ورزش و فوتبالی که عده ای نا ورزشی و شهرت طلب و منفعت جو برای مطرح کردن خودشان یا کسب تیراژ و در آمد و مخاطب بیشتر، فضای آن را سخت مسموم و پر از کینه و نفرت و بداخلاقی و توهین و حرمت شکنی کرده اند- البته در سایه وادادگی و فقدان غیرت مسئولیت در نزد مدیران ذیربط در ارشاد، صدا و سیما و...- حرف های مودبانه و منصفانه دیاباته که از حرفهای گری او هم حکایت می کرد به دل اهالی فوتبال نشست. خوشبختانه اخیرا با تحولی که دارد برخلاف میل منادیان لاابالی فرهنگی در ورزش و کسانی که از راه حرام نویسی ارتزاق می کنند، در فضای رسانههای ورزشی وانشاالله کل ورزش اتفاق می افتد حرفهایی خوب و منطقی از زبان ورزشکاران میشنویم.برای مثال هفته گذشته بعد از بازی نیمه نهایی جام حذفی میان پرسپولیس و استقلال چهره هایی مثل مجید نامجو مطلق، حمید مطهری، شجاع خلیل زاده و مهدی ترابی مصاحبههایی کوتاه و حرفهای با خبرنگار تلویزیون داشتند.ما در نجابت و اصالت ذاتی اکثر قریب به اتفاق جوانان برومند کشورمان خاصه ورزشکاران عزیز شک و تردیدی نداریم، اما این یک طرف ماجراست. طرف دیگر، نحوه پرسش و طرح سئوالات از سوی خبرنگار و گزارشگر است که می تواند به انجام یک مصاحبه جذاب و دیدنی وشنیدنی و درعین حال محترمانه و حرفه ای کمک کند.

* سیدمحمدسعید مدنی

پربازدید ها