«شو»ی استراماچونی!
در شرایطی که ورزش ایران و رشته هایی مثل فوتبال درگیر مشکلات مختلف اعم از ساختاری و ساختگی ، فنی و فرهنگی و بالاخره داخلی و خارجی است حکم عقل و اصل بدیهی این است که مسئولان و دست اندرکاران ورزش برای اصلاح معایب و فائق آمدن بر معضلات، با دقت و تمرکز بیشتر و برنامه ریزی واجرای هر چه دقیق تر در باره ورزش عمل کنند و به جنگ مشکلات بروند. البته همه این کارها واقدامات وقتی نتیجه بخش و تاثیر گذار است که با جوهر اخلاص و راستی همراه باشد. در شرایطی که سازمان های ورزشی بین المللی مثل فدراسیون ها و کنفدراسیون ها که خواه و ناخواه و مستقیم و غیر مستقیم ، تحت تاثیر سیاست های جهانی و بازیگران نظام سلطه هستند و به نوبه خود سعی می کنند خواسته های بدخواهانه و ضد ایرانی آنان را از طریق ورزش بر ما تحمیل کنند، که اخیرا نمونه های زیادی در این باره اتفاق افتاده است ، از تهدید فیفا در باره حکم تعلیق فوتبال ایران گرفته(که البته در این ماجرا بوی خیانت و " گرا" دادن از داخل، حسابی به مشام می رسید) و همچنین دخالت فیفا در مسائل قضایی و دادگستری ایران تا لغو امتیاز پخش مستقیم مسابقات فوتبال باشگاهی آسیا توسط کنفدراسیون فوتبال آسیا و...حداقل نشانگر این واقعیت است که این سازمان ها حتی اگر هم بخواهند نمی توانند خارج از سیاست های ظالمانه جهانی عمل نمایند و باید مطابق " حب و بغض" های آنها باشند. از طرفی همانطور که بالاتر اشاره شد بدون تعارف، ما در ورزش و فوتبال خودمان با افراد و باندهایی طرف هستیم که بویی از معرفت و شرافت نبرده و جز به منافع حقیر و پست خود به چیزی فکر نمی کنند. این جماعت که بعضا علاوه بر نفوذ داخل تشکیلات ورزش و فوتبال ایران و ایجاد اخلال و انحراف در حرکت آن در مسیر سالم ودر جهت منافع ملی، از همین طریق وغفلت و باج دادن به بعضی از مسئولان دیروز و امروز ورزش و فوتبال توانسته اند به بعضی از تشکیلات ورزشی قاره ای و جهانی هم راه پیدا کنند،به خاطر حفظ منافع و جایگاه خود در ورزش حاضرند دست به هرکاری بزنند و علیه منافع ملی عمل نمایند وبا دادن بعضی از اخبار محرمانه و حتی اطلاعات غلط به فیفا و AFC و... به ورزش ایران وبالاتر از آن به ملک و ملت خیانت کنندو... که نمونه هایی از آن در دست هست وهمه کم و بیش از آن اطلاع داریم.در چنین شرایطی که بسیاری از دشمنی ها و رذالت ها ورزش ما را از خارج تهدید می کند و خیلی مختصر به آن اشاره شد ، حق و انصاف نیست که در داخل هم بعضی از کسانی که صاحب پست و مسئولیت در ورزش هستند ، دنبال کار خود و مشغولیت های خود ومنافع شخصی خودشان باشند و با غفلت از مشکلات عدیده ورزش و عدم هشیاری نسبت به تهدید هایی که از خارج از مرزها متوجه ورزش است ، فقط در پی حفظ پست و مقام و بهره بردن از مواهب مدیریتی آن بروند. پیش از این در مواردی مثل ماجرای تعلیق جودو، داستان شطرنج و تهدید به تعلیق ورزش ایران از سوی بعضی از تشکیلات جهانی که در همه آنها پای غده سرطانی منطقه ، رژیم اشغالگر وتروریست صهیونیستی در وسط بود، ما به سهم خود نوشتیم که راه اصلی مبارزه با این تضییقات و تحمیل ها- که به لطف خدا ایران سرفراز زیر بار هیچکدام از آنها نرفته است- علاوه بر تلاش های بین المللی و فعال کردن دیپلماسی ورزشی ،"قوی شدن" و بازهم" قوی شدن" است. برای مقابله با تلا ش هایی که قدرت های بدنام و سلطه گر جهانی برای انزوای ایران انقلابی و ظلم ستیز در همه عرصه ها و صحنه ها - از جمله ورزش- انجام می دهند، و هر چه هم که می گذرد به خاطر ایستادگی و مقاومت ملت بزرگ ایران پای آرمان های خود، بر کمیت و کیفیت آن هم افزوده می شود ما راهی جز " قوی شدن" نداریم. برای قوی شدن هم باید علاوه بر بسیج همگانی جامعه ورزش ،بیش از همه مسئولان ورزش ، اراده و همت داشته باشند وبیش از هر چیز عزم خود را برای ایجاد تحول در ورزش جزم کرده باشند.وقتی ورزش ایران حضوری قدرتمند و تاثیرگذار در صحنه ها و میادین بین المللی داشته باشد و به عنوان یک " قدرت ورزشی" و" کشور صاحب ورزش" در جهان ورزش مطرح باشد، آن وقت حساب کار دست سازمان های جهانی هم خواهد آمد و دیگر نخواهند توانست هر طور که دلشان بخواهد از موضع بالا درباره ورزش ایران حرف بزنند و باید و نباید راه بیندازند.برای مثال به خاطر جایگاه و قدرت کشتی ایران در عرصه جهانی با احتیاط درباره این رشته با ما حرف می زنند.اهالی ورزش خاصه کارشناسان وصاحب نظران ورزش نیک می دانند و حتما این سخن ما را تایید می کنند که خوشبختانه ملک پرگهر ایران در بسیاری از حوزه ها ظرفیت بالایی برای رشد و پیشرفت بیش از این دارد و یکی از این حوزه ها بدون تردید ورزش است. یعنی اگر ما می گوییم بهترین راه مقابله با تهدیدها و خیانت ها در ورزش " قوی شدن" و تبدیل شدن به یک کشور صاحب ورزش در قاره و جهان است ، رویا بافی نمی کنیم و در عالم هپروت سخن نمی گوییم بر اساس واقعیات و داشته های مادی و انسانی علی الخصوص برخورداری از جوانان برومند و مستعد است که چنین ادعایی را مطرح می کنیم. بنابراین ورزش ما چه از حیثامکانات و داشته ها و چه از جنبه نیروی انسانی، شرایط لازم و ظرفیت کافی را برای تحول و قوی شدن دارد، آنچه می ماند و بسیار هم مهم است و متاسفانه به نظر ما عامل و علت العلل عدم شتاب کافی ورزش مستعد ایران در مسیر پیشرفت و قوی شدن است عامل" مدیریت" است. مدیریت ورزش باید جدی گرفته شود چرا که یکی از اصول مقدماتی و از مهمترین اصول درراه پیشرفت و قوی شدن در هرجا ، ودر اینجا ورزش، شایسته سالاری است، مدیریتی که هم توان و هنر مدیریتی داشته باشد و هم از صداقت و روراستی بایسته در قبال مردم برخوردار باشد که متاسفانه در مدیریت ورزشی ما جدی گرفته نشده است ، برای اینکه حرفمان بی سند و مدرک نباشد به یک نمونه ملموس اشاره می کنیم و آن " شوی گیج کننده استراماچونی" است که هفت هشت ماه است از طرف وزارت و مدیران منتسب به وزارت در باشگاه استقلال به راه افتاده که هم مردم را گیج و متحیر کرده و هم زندگی حرفه ای آن مربی خارجی را به هم ریخته است... واینها دلیلی ندارد جز کارنابلدی و عدم صداقت در نزد بعضی از مدیران ورزش و در یک کلام عدم رعایت اصل شایسته سالاری!!
* سیدمحمدسعید مدنی