استیضاح نباشد وجدان که هست!
موضوع پیش پا افتاده ای به نام ورزش!
به نظر می رسد بعد از سال های سال رهابودگی ورزش و بی نظارتی بر کار وبار ریز ودرشت آن وخاصه بر عملکرد و روش های مدیریتی حاکم بر آن رفته رفته دارد توجه بعضی از دستگاه های نظارتی به موضوع ورزش جلب می شود. که این به خودی خود جای خوشحالی دارد. اما اینکه این توجه چرا بعد از سال ها که خیلی از دلسوزان و نویسندگان که بعضی از آنها دیگر در کنار ما نیستند و به دیار باقی شتافته اند، با قلم ها وحنجره های خود فریاد می کشیدند و درباره اشکالات موجود در اداره ورزش و گیر وگرفت های مدیریتی آن هشدار می دادند و کسی گوشش بدهکار نبود و بعضی از دستگاه های نظارتی مثل مجلس اصلا دون شان خود می دانستند که به موضوعی پیش پا افتاده! مثل ورزش ورود کنند، حالا به سمت ورزش جلب شده و به ویژه با شروع کار مجلس یازدهم مساله ورزش به شکل جدیتر از سوی فراکسیون و کمیته مربوطه دنبال می شود، سئوالی است که البته دیر یا زود جواب آن معلوم خواهد شد.
قرار بر خوش بینی!
معلوم خواهد شد که آیا این گرایش و توجه به موضوع ورزش به خاطر درک و رویکرد جدید در میان مسئولان و مثلا نمایندگان مجلس است ، برای این عزیزان بیش از پیش مشخص شده که ورزش چندان هم امر پیش پا افتاده ای نیست و در دنیا به ویژه کشورهای پیشرفته، ورزش امری از امور مهم اجتماعی است که دارای کارکردهای فراوان و متنوع است و در سیاستگذاری و برنامه ریزی های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و... از عامل ورزش هم در جای خود به بهترین وجه استفاده می کنند. به آنان ثابت شده است که اگر نمایندگان و مسئولان و سیاستگذاران اجتماعی و فرهنگی به غلط ورزش را امری پیش پا افتاده و سروکار آدم های الکی خوش بدانند و بر کاروبار آن نظارت بایسته و دقیق نداشته باشند و آن را به حال خود رها کنند، " دیگران" ی که یا جز به منافع شخصی و لفت ولیس خود فکر نمی کنند و یا دنبال اغراض سیاسی و بد خواهانه خود هستند ورزش را به حال خود رها نمی کنند و در آن طمع کرده و تلاش می کنند با نفوذ در مراکز و کانون های تصمیم گیری مسیر و برنامه ریزی های آن را به گونه ای جهت دهند که در نهایت منافع و اهداف انها تامین شود . یا اینکه نه، «هیچکدام» این حرف ها و فرضیه ها در ست نیست و توجه بعضی نهادهای نظارتی به ورزش صرفا با اهداف سیاسی و رقابت های جناحی و...انجام می شود؟ در هرحال ما قرار را بر خوش بینی می گذاریم وامیدوار هستیم نه تنها ورزش و نمایندگان و اعضای محترم فرآکسیون ورزش که سایر دستگاه ها و تشکیلاتی که می توانند در حل مسائل و معضلات عدیده ورزش موثر باشند به نقش و وظیفه ای که سال های سال از انجام آن غافل بوده اند عمل کنند.
به نفع ورزش
بدون تردید،ورود قانونی و خیرخواهانه دستگاه های نظارتی هر چقدر به نفع ورزش تمام می شود و به برداشتن سد ها و موانع مختلفی که پیش پای ورزش مستعد ایران قرار دارد کمک می کند، در قلع و قمع کردن جریانات و باندها و افرادی که یا با اهداف منفعت طلبانه و یا با اغراض سیاسی ودر خدمت دشمنان قسم خورده این مردم و آب و خاک به داخل ورزش رخنه و نفوذ کرده اند ؛ بسیار کار آمد و موثر است.
قرارداد ویلموتس هم ماستمالی می شد اگر...
علاوه بر اینها رعایت و اعمال اصل نظارت آن هم به طور جدی و پیگیرانه ،مدیران خرد و کلان ورزش را خواه و نا خواه وادار می کند که در انجام وظایف خود کوشاتر و دقیق تر عمل کنند. متاسفانه چون این اصل بسیار ساده و بدیهی در باره ورزش ما عمل نشده است ، رفتارهای عجیب و کار های خود سرانه ای از بعضی از مدیران آن سرزده و می زند که به گمان ما دلیل اصلی آن همان فقدان نظارت است. تازه ترین مثال همین ماجرای قرار داد ویلموتس است که اگر دستگاه های نظارتی مثل مجلس و سازمان بازرسی کشور و... به آن ورود نمی کردند ؛ مثل خیلی از اقدامات غلط و زیانبار ماستمالی می شد و مقصران و عاملان ماجرا هم طلبکارتر و مدعی تر به خدمات مشعشع !!خود به ورزش و فوتبال ادامه می دادند.
بی اعتنایی به اصول بدیهی
حال که صحبت به اینجا رسید بگذارید بار دیگر بر این نکته تاکید کنیم که متاسفانه بسیاری از گرفتاری ها و مشکلات و معضلات فرهنگی و فنی ورزش ما ریشه در عدم رعایت اصول بسیار ساده و بدیهی دارد و اگر واقعا تصمیم گرفته و قصد داریم که وضع ورزش را اصلاح کنیم و از مشکلات دست و پاگیر آن بکاهیم کافی است این اصول و بدیهیات را که مورد تایید تجربه بشری و توصیه شده در هر مکتب و مرامی که مبنای عقلایی دارد و سر آمد همه آنها مکتب الهی اسلام است، جدی و فراتر از حرف و سخن در عرصه عمل در حد توان و امکان آنها را به کار بگیریم. بی اعتنایی به این اصول ثابت شده و بدیهی و عاشق افکار خود بودن و به راه و روش های من در آوردی روی آوردن و.. نتیجه اش این می شود که می بینیم. ورزش و غیر ورزش هم ندارد هر جا ودر هرعرصه ای به این اصول ثابت شده و مسائل بدیهی عمل نشود ، نتیجه بدون کوچکترین شک و تردیدی زیان و شکست است. حالا اینجا بحث ما ورزش است. در ورزش ما به ویژه در مقطع فعلی و سکانداری مدیریت کنونی خیلی از بدیهیات و اصول کارساز وگره گشا جدی گرفته نشده است. برای مثال همین اصل" نظارت و پاسخگو بودن" نمونه خوبی است. این اصل نه درون ورزش جدی گرفته شده و نه از " بیرون" در باره ورزش از سوی دستگاه هایی که وظیفه نظارت دارند اعمال شده است. و نتیجه چنین وضعی معلوم است که چیست؟!
غیبت نماینده وزارت ورزش
هفته گذشته پس از پایان نشست اعضای شورای فراکسیون ورزش با مدیران و پیشکسوتان و برخی از اعضای کانون هواداران پرسپولیس، رئیس فراکسیون، آقای فروردین ازغیبت مسئولان وزارت ورزش و جوانان در این جمع انتقاد کرد و گفت: عجیب است با وجود اینکه پرسپولیس زیر نظر وزارت ورزش اداره می شود هیچ یک از مدیران این وزارتخانه در این جلسه شرکت نکردند." این در حالی است که یک هفته قبل تر از آن نماینده وزارت ورزش در جلسه ای مشابه شرکت کرده و قول داده بود که وزارت ورزش ظرف یک ماه آینده مساله" ثبات مدیریتی" تیم استقلال را حل خواهد کرد!
ما نمی دانیم دلیل غیبت نماینده وزارت ورزش در آن جلسه چه بوده است در موقع نوشتن این مطلب هم خبری مبنی بر توضیح وزارتخانه در باره گلایه و انتقاد رئیس فراکسیون ورزش منتشر نشده است ؛ در هر صورت امیدواریم وزارت ورزش برای غیبت نماینده خود در این جلسه دلیل قانع کننده ای داشته باشد. خدای ناکرده دلیل این نباشد که " وزارتخانه دلش خواسته نماینده به این جلسه نفرستد"! یا اینکه " وزارتخانه نمی خواهد طوری رفتار کند که توقع مجلسیان بالا برود و بر خلاف گذشته برای هر اتفاق و مساله ای مسئولان وزارتخانه را به مجلس احضار و از آنها پاسخ مجاب کننده و جواب قانع کننده بخواهند" !! اینها اصلا دلایل خوبی نیست.
همه باید همکاری کنند
درست است که وزارت ورزش و مسئولان و مدیران بنابر آنچه بالاتر اشاره شد چون تاکنون به حال خود رها بودند و در باره عملکرد خود جز چند جمله کلیشه ای و مصاحبه های صوری با رسانه ها ، " عادت"! کرده اند به هیچ دیارالبشری پاسخگو نباشند ، اما همه می دانیم که این رسم ورویه غلطی بود که در فرآیند آن بیش از همه ورزش آسیب دید و ضربه خورد.حالا که خوشبختانه تحولی در روش دستگاه های نظارتی از جمله مجلس اتفاق افتاده خوب است که همه دستگاه های ذیربط خاصه وزارتخانه ورزش در برابر آن مقاومت نکنند بلکه همکاری کنند اینطوری به نفع همه، به ویژه ورزش است.
استیضاح نباشد وجدان که هست!
این فکر و تصور که حالا که بنابر دلایل و مصالح بزرگتری مجلس نمی تواند از همه ابزارهای کنترلی و نظارتی خود از جمله" استضیاح" استفاده کند، پس لازم نیست که به کسی از جمله نمایندگان پاسخگو باشیم و هرکاری کردیم ، کردیم! به هیچ وجه منطقی و اصلا انسانی و شرافتمندانه نیست. " استیضاح" نباشد ، افکار عمومی و قضاوت مردم ( و به تعبیر امیل دورکیم، جامعه شناس فرانسوی)" وجدان جمعی" و " داوری تاریخ" که هست. اینها هم که نباشد، اینها را هم قبول نداشته باشیم؛ انشاالله " پاسخگویی در پیشگاه عدل الهی" را که باور و قبول داریم؟ دادگاهی که در آن" مثقال" و" ذره" اش حساب دارد.
نمایندگان «کم» نگذارند!
در هر حال امیدواریم همه مسئولان و دستگاه هایی که مستقیم و غیر مستقیم به ورزش مربوط هستند وظیفه خود را در این باره به درستی عمل نمایند. مجلس یازدهم و نمایندگان محترم ثابت کنند که مخلصانه و کارشناسانه به دنبال حل مشکلات و معضلاتی هستند که در حوزه های مختلف سخت مردم را تحت فشار گذاشته و به روح و جسم آنها را آسیب می زند. این روزها که جمعی از طرفداران دو تیم پرطرفدار کشورمان به نمایندگی از اهالی ورزش برای حل مشکلات کهنه و آزاردهنده تیم هایشان به مجلس و مجلسیان متوسل شده اند و از آنان توقع کمک به حل مشکلات دارند مجلس هم به سهم خودو در حوزه اختیاراتش در این باره" کم" نگذارد وبا جدیت وقاطعیت پیگیر مطالبات دوستداران ورزش باشند. اهالی ورزش به یاد دارند که پیش از این و در دوره های قبلی مجلس، برخی از نمایندگان به موضوع ورزش ورود کردند و حتی پرونده ای حجیم و پرسروصدا به نام" پرونده فساددر فوتبال" تشکیل دادند و امیدواری هایی را به وجود آوردند و... اما در نهایت دست های پیدا و پنهان، فشار و القائات جریانات وعناصر نفوذی مانع از این شد که آن پرونده که حتی بخشی از آن در صحن علنی مجلس دهم قرائت شد به جایی برسد و در ورزش تحولات مثبتی به نفع ورزش و اهالی ورزش رقم بخورد. امیدواریم در کرت فعلی آن اتفاق به هیج وجه تکرار نشود.
پرهیز از شلختگی و کاروباری به هر جهت
در
پایان بار دیگر تاکید می کنیم که ورزش مستعدپیشرفت و بزرگی کردن ایران برای حرکت
در مسیر تحول وبهتر شدن ، برای حرکت در بستر سالم و به فعلیت در آوردن توانایی های
بالقوه و استفاده صحیح و بهینه از ظرفیت وسیع
وداشته های غنی خود و بالاخره برای برداشتن موانع ریز ودرشت از پیش پای خود
بیش از هر چیز معطل عمل به بدیهیات و اصول ثابت شده مثل شایسته سالاری، ثبات
مدیریت، پرهیز از «کارباری به هرجهت» و شلختگی واولویت بخشیدن به منافع ملی و
مطالبات مردمی و... است و...
سیدمحمدسعید مدنی*