هدف گمشده ورزش
مهمترین هدف و اصلی ترین دغدغه ورزش ایران باید«قوی شدن» باشد. این البته اختصاصی به ورزش کشور ما ندارد و همه کشورهایی که اهمیت ورزش را درک کرده و کارکردهای متعدد و متنوع آن را می شناسند هم و غمی جز پیشرفت هرچه بیشتر و تحول مستمر و قویتر شدن ندارند. بنابراین منظور ما ازتکیه و تاکید بر«قوی شدن» این است که ورزش ایران« هم» باید در این مسیر حرکت کندو فکر و دغدغه همه کسانی که به شکل و شیوه های مختلف سروکاری با ورزش دارند باید تلاش بی وقفه برای « قوی شدن» هر چه بیشتر آن باشد. و باز منظور نهفته ما از این تاکید این است که متاسفانه و بر خلاف بعضی از ادعاها و شعارها فعلا « قوی شدن» به ویژه برای مسئولان و مدیران ارشد ورزش به عنوان هدف اصلی مطرح نیست و بدون تعارف روح حاکم بر مدیریت های ورزشی ما« روزمرگی» و« چو فردا رسد فکر فردا کنیم» است نه برنامه ریزی حسابشده و دقیق و هدفمند به سوی بهتر و قوی شدن ورزش.
اگر هم صحبت از
قوی شدن بی وقفه و خستگی ناپذیر به میان می آوریم و همواره بر آن تاکید می کنیم
برای این است که به گواه واقعیات و به شهادت کارشناسان اهل فن و صاحبنظران با
انصاف ورزش ایران از ظرفیت های مناسب و کافی برای بهتر و قویتر شدن برخوردار است.
امکانات مادی و شرایط اقلیمی و آب و هوائی و،... از یکسو و مهمتر از آن ظرفیت
انسانی ونیروی جوان و مستعد از سوی دیگر به ما نشان می دهد و یاد آوری می کند که
سقف پرواز ورزش ایران خیلی بالاتر از این است و جایگاه این ورزش هم درنسبت با قاره
آسیا و هم در تراز جهانی می تواند خیلی بهتر از این باشد، پس اگر می گوییم هدف
بزرگ ورزش ما و خاصه کسانی که مسئولیت اداره و سکان مدیریت آن را به دست می گیرند
باید فراتر از روزمرگی و مدیریت باری به هرجهت « قوی شدن» ورزش باشد حرفی از سر
نشناختن موضوع و یا احساسات صرف نیست. قوی
شدن در ورزش مثل هر جای دیگر بیش از هر چیز در گروی کار و ابتکار بی وقفه و به
تعبیر بهتر« تحول مستمر» است،ناگفته پیداست که تحول در همه جا از جمله امور
اجتماعی و امری مثل ورزش همینطوری. خود به خود اتفاق نمی افتد و اراده و همت و نیت
می خواهد که بیش از هر جا باید در کاروبار و عملکرد مدیریت ورزش تجلی پیدا کند.
اگر این نباشد ومدیریت ورزش اصلا در بند این حرف ها نبوده و به اصطلاح معروف« از
مرحله پرت» باشد ، نه تحولی درورزش اتفاق می افتد و نه هدفی به نام قوی شدن اصلا
مطرح می شود چه رسد به آنکه محقق شود! متاسفانه همانطور که بارها نوشته و تاکید
کرده ایم در اکثرقریب به اتفاق ادوار مدیریتی ورزش ما، از جمله دوره فعلی ، اراده
و انگیزه قوی شدن وجود نداشته و عمر ورزش به شعارهای تو خالی و حرف های بی عمل و
کارهای سطحی و ماستمالی و... سپری شده است و اگر می بینیم که ورزش ما از رشد و بالندگی و
پیشرفت بایسته برخوردار نیست علت وریشه را فقط وفقط باید در سازوکار و رفتار
مدیریتی ورزش جستجو کرد و گرنه همانطور که اشاره شدورزش ایران از حیث مادی و نیروی
انسانی شرایط لازم را برای حرکت در مسیر پیشرفت وقوی شدن دارد. وقتی مدیریت کارآمد
، با انگیزه و کاربلد نباشد آن وقت از آن داشته های دیگر نه تنها درست استفاده نمی
شود بلکه طوری استفاده می شود که به جای اینکه به نفع ورزش و مصلحت آن باشد آن
ابزارها و فرصت ها به ضرر ورزش و به سودافراد و جریاناتی تمام می شود که جز به
منافع نامشروع خود فکر نمی کنند، وقتی برکاروبار ورزش روزمرگی حاکم باشد و مدیریت
از هدف اصلی ومهم(قوی شدن) دور باشد آن وقت چهره های نجیب و اصیل وشناخته شده به
کنج انزوا رانده می شوندو به جای آن دلالیسم افسار گسیخته میدانداری می کند و
شارلاتان های هفت خط و حتی ظاهر الصلاح! جای کارشناسان اصیل و دلسوز را می گیرند و
صاحب قلم و بلندگو و رسانه و سایت و روزنامه می شوند ودر مسند
« مشاور اعظم» برای این ورزش بی نوا خط و ربط تعیین می کنند.آن وقت در ورزش و برای رشته های مختلف ورزشی
« پدر خوانده های» مفسد بدسابقه ای پیدا
می شوند که با حمایت شارلاتان های سابق
الذکر! وحتی تشبث به مقامات دولتی و مجلسی ،مانع عمل و اقدام مدیریت های سالم در
برخی از فدراسیون ها می شوند. منبر راجمع کنیم ،خلاصه عرض ما این است که تا
مدیریتی "اهل” برکاروبار ورزش نظارت نکند
و حاکم نباشد نمی توانیم به تحقق هدف بزرگ ورزش( قوی شدن) امیدوار باشیم.تا
سازوکار و رویه مدیریتی اصلاح نشود باید
هم انتظار داشته باشیم که از قول یکی از مسئولان نماینده فوتبال ایران در
فینال باشگاه های آسیا بشنویم« در آستانه بازی فینال تقریبا حدود هفت میلیون تومان
در حساب باشگاه است»!تا وضعیت مدیریتی ورزش اصلاح نشود بهترین اساسنامه ها نمی
تواند به فوتبال ما سروسامان و آن را از دست نا اهلان نجات دهد، مگر تغییر روش
فوتبال از آماتوریسم به حرفه ای گری که روی کاغذ اتفاق افتاد توانسته فوتبال ایران
را روبه راه کند و حلقوم آن را از چنگال آفات و انگل ها برهاند ؟!تغییرات و تحولات
قبل از آنکه روی کاغذ و اساسنامه اتفاق بیفتد باید در افکار مدیرانو روال ورویه مدیریتی رخ دهد که گویلا فعلا خبری
نیست...!
* سیدمحمدسعید مدنی