PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ - November 17 2024
کد خبر: ۶۱۴۲۵
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۷
لوکا مودریچ در گفت و گو با «فورفورتو» :

حاضر بودم توپ طلایم را بدهم ولی کرواسی قهرمان جام جهانی شود

دو سال پیش، لوکا مودریچ توانست جایزه بهترین بازیکن دنیا را از آن خود کند و تبدیل به اولین فوتبالیستی شود که از سال 2007 به بعد به جز لیونل مسی و کریستیانو رونالدو این جایزه را می‌برد. او تا به حال 4 بار به همراه رئال مادرید فاتح لیگ قهرمانان شده و توانست به عنوان کاپیتان تیم ملی کرواسی را برای اولین بار در تاریخ این کشور به فینال جام جهانی برساند اما قبل از تمام این اتفاقات، مودریچ مجبور بود از دروان کودکی وحشتناکش جان سالم به در ببرد. او در نوجوانی در کوهستان‌های کرواسی چوپانی می‌کرد و رابطه بسیار خوبی با پدر بزرگش داشت. او در کتابش فاش کرده است که تنها 6 سال داشت که جنگ کرواسی را فرا گرفت و پدربزرگش به دست صرب‌ها کشته شد. لوکای جوان و خانواده‌اش به کمپ پناهندگان رفتند و پدر مودریچ به ارتش ملحق شد. با وجود تمام این اتفاقات، مودریچ توانست یکی از بهترین فوتبالیست‌های نسل خودش باشد. او این روزها 35 سال دارد و هنوز قصد ندارد به فوتبالش پایان دهد. آیا او قبل از پایان دوران حرفه‌ای خود راه گرت بیل را در پیش می‌گیرد و به تاتنهام برمی‌گردد؟ این تنها یکی از سوالات بی‌شمار ما از این هافبک خلاق بود...
حاضر بودم توپ طلایم را بدهم ولی کرواسی قهرمان جام جهانی شود


* الگوی فوتبالی شما در جوانی چه کسی بود؟

الگوهای من بوبان، کاپیتان تیم ملی کرواسی و میلان و همچنین فرانچسکو توتی بودند. سبک بازی و شخصیت توتی را دوست داشتم. او چیزهای زیادی به فوتبال داد. سبک بازی بوبان را هم دوست داشتم. او توانست دستاوردهای زیادی با تیم ملی کرواسی داشته باشد. به خاطر دارم که تیم ملی کشورم و بوبان را تشویق میکردم. او الگوی ویژه من بود.

*آیا مشکلاتی که در کودکی تجربه کردید باعث شد که به خودتان مغرور نشوید؟

دوران سختی را سپری کردیم و تمام این اتفاقات کمک کرد که وقتی به موفقیتی میرسم چندان مغرور نشوم و کارهای احمقانه انجام ندهم. برای مسائلی که خانواده به من یاد دادند، ارزش قائلم. یاد گرفتم متواضع باشم، به بزرگترها احترام بگذارم و... این کاری بود که من کردم و بعد از تمام اتفاقات خوبی که برایم افتاد، هنوز هم در تلاشم مثل سابق باشم.

*زندگی در منطقه جنگی ترسناک بود؟

برای همه ترسناک بود. همیشه گفتهام که جنگ هیچ منفعتی برای هیچکس ندارد. متاسفانه کرواسی درگیر جنگ شد و دوران ترسناکی را سپری کردیم. خانههای زیادی بمباران شد و مجبور میشدیم به سمت پناهگاهها فرار کنیم. پدرم در ارتش بود و همیشه دعا میکردیم زنده به خانه برگردد. این مسائل آسان نیست اما زندگی همین است. این اتفاقات افتاد و مجبور بودیم با آن کنار بیاییم. چاره دیگری نداشتیم.

*با تیم ملی کرواسی توانستید انگلیس را در ومبلی شکست دهید و مانع از حضور این تیم در یورو 2008 شوید. این برد چقدر ارزشمند بود؟

شکست دادن تیم ملی انگلیس آن هم در ومبلی احساس فوقالعادهای داشت. با پیروزی در مسابقه قبلی توانسته بودیم صعودمان به یورو را قطعی کنیم و بازی مقابل انگلیس از جنبه حیثیتی اهمیت داشت. در مسابقات دور رفت انگلیس را شکست داده بودیم و میخواستیم ثابت کنیم توانایی انجام دوباره این کار را داریم. بازی خوبی انجام دادیم و مانع از صعود آنها به یورو شدیم. شکست دادن انگلیسی که بازیکنان بزرگی نظیر استیون جرارد، فرانک لمپارد، دیوید بکهام و... در آن توپ میزدند، حس خوبی داشت. تیم خوبی داشتیم که توانایی انجام کارهای بزرگ را داشت اما متاسفانه در یورو بدشانس بودیم و اگر چه هر سه دیدار مرحله گروهی را بردیم اما در یک چهارم نهایی در ضربات پنالتی مغلوب ترکیه شدیم.

* شنیده میشد کیگان قصد داشت شما را برای نیوکاسل بخرد اما مسئول خرید بازیکنان معتقد بود قد شما بیش از حد کوتاه است...

در آن زمان شایعاتی شنیدم که نیوکاسل به جذب من علاقه دارد و کوین کیگان نیز مصاحبهای در این زمینه انجام داد اما چیز دیگری به خاطر ندارم. در آن زمان هیچکس به طور مستقیم از طرف نیوکاسل با من صحبت نکرد. تیمهای دیگری نیز خواهان من بودند اما مدیر برنامههایم هیچوقت اسمی از نیوکاسل نیاورد.

*در سال 2008 از دیناموزاگرب به تاتنهام آمدید اما چقدر امکان داشت به جای این تیم به منچسترسیتی یا بارسلونا بروید؟

مردم دائما در این مورد سوال میکنند ولی من اصلا نمیدانم چقدر نزدیک بود اتفاق دیگری بیافتد. در نهایت به تاتنهام رفتم و از نظرم قدم بزرگی به سمت جلو بود. به باشگاهی بزرگ پیوستم که سبک بازی آن برای من مناسب بود و این موضوع از نمایشهایم در این تیم کاملا مشخص است.

*آرسن ونگر یکی از کسانی بود که اعتقاد داشت فیزیک بدنی شما مناسب لیگ برتر نیست. آیا این حرفها انگیزه شما را بیشتر نمیکرد؟

چرا. در طول دوران حرفهای من و حتی در نوجوانی هم افراد زیادی بودند که به تواناییهای من شک داشتند. این موضوع برای سالیان طولانی ادامه داشت. هم وقتی به انگلیس آمدم و حتی وقتی به رئال مادرید رفتم هم این صحبتها را میشنیدم اما این مسائل برایم اهمیتی نداشت. شنیدن این صحبتها فقط انگیزهام را بیشتر میکرد تا تواناییهایم را ثابت کنم. توجه زیادی به این صحبتها نمیکردم و همیشه به خودم باور داشتم.

*بهترین خاطرهتان از بازی در لباس تاتنهام چیست؟

(اندکی فکر میکند) واقعا دوران خوبی در تاتنهام داشتم و از لحظاتم لذت بردم به همین خاطر انتخاب یک لحظه خاص کار سختی است اما شاید بهترین آن وقتی باشد که بعد از نزدیک 50 سال توانستیم به لیگ قهرمانان صعود کنیم. این بهترین خاطره من است. همه چیز در تاتنهام فوقالعاده بود: مربیان، افراد حاضر در باشگاه، هواداران و...

*هری ردنپ چقدر در تاتنهام به شما بها میداد؟

خیلی زیاد. او اعتماد به نفس زیادی به من میداد و عادت داشت به بازیکنان بگوید:«توپ را به لوکا بدهید» وقتی مربی دائما چنین حرفی را تکرار کند، اعتماد به نفس زیادی پیدا میکنید. به شدت به خاطر کاری که در تاتنهام برایم کرد از ردنپ سپاسگزارم. در دوران او در پست بال هجومی یا پشت مهاجم بازی میکردم. سپس بعد از یک سال تصمیم گرفت مرا در پست هافبک میانی به میدان بفرستد و معلوم شد تصمیم فوقالعادهای گرفته است. چون حس میکردیم بهترین پست برای من در میانه زمین است. او فهمیده بود چه تواناییهایی دارم و کجا بیشتر به کمک تیم میآیم.

*حضور ردنپ در تاتنهام چقدر در تاتنهام تاثیر گذاشت؟ در اولین فصل حضورتان در این تیم، تاتنهام با خواندهراموس نتایج بدی گرفت...

دوران سختی بود. وقتی ردنپ آمد از 8 بازی تنها دو امتیاز گرفته بودیم و در قعر جدول حضور داشتیم. اولین بازی تحت نظر او دیداری خانگی مقابل بولتون بود که پیروز شدیم و بعد از آن با آرسنال مساوی کردیم و لیورپول را شکست دادیم و انقدر خوب بازی کردیم که در انتهای فصل این شانس را داشتیم به لیگ اروپا صعود کنیم. حضور او برای اوجگیری تیم حیاتی بود.

*وقتی در تاتنهام بودید، فکر میکردید گرت بیل تبدیل به بازیکنی بزرگ شود؟

بله، می‌توانستید ببینید که گرت توانایی زیادی دارد. او قدرتمند و سریع بود و پای چپ فوق‌العاده‌ای داشت. بیل در آغاز در پست دفاع چپ بازی می‌کرد اما وقتی به پست بال هجومی منتقل شد، توانایی‌های واقعی خود را نشان داد. او فوق‌العاده بود.

*با توجه به بازیکنان خوبی که تاتنهام داشت، آیا این تیم نباید در آن دوران دستکم یک جام میبرد؟

قضاوت در این مورد کار سختی است. تیم واقعا خوبی داشتیم. شاید میتوانستیم عملکرد بهتری داشته باشیم. به فینال جام حذفی رسیدیم و دو بار نیز در نیمهنهایی جام اتحادیه حضور داشتیم و به موفقیت خیلی نزدیک بودیم اما در انگلیس رقابت زیادی وجود دارد. قهرمانی کار آسانی نیست چرا که تیمهای خوب زیادی در این کشور حضور دارند. معتقدم نمایشهای خوبی داشتیم و هواداران از تماشای بازیهای ما لذت بردند اما مایه تاسف است که آن گروه از بازیکنان به هیچ قهرمانی نرسدند. به نظرم لیاقت کسب قهرمانی را داشتیم و اگر چه فاتح جامی نشدیم اما دستاوردهای بزرگی داشتیم. دو فصل متوالی به لیگ قهرمانان صعود کردیم. تاتنهام رشد زیادی کرد که این موضوع هم اهمیت بالایی داشت.

*چقدر احتمال داشت تاتنهام را به مقصد چلسی ترک کنید و چرا این اتفاق نیافتاد؟

چرا نرفتم؟(میخندد) چون تاتنهام نمیخواست مرا به رقیبش بفروشد. به این دلیل! اگر بخواهم صادق باشم، خودم هم انتظار نداشتم این انتقال نهایی شود. این که تاتنهام مرا به چلسی بفروشد دور از ذهن بود چرا که رقبای همشهری هستند. با این حال خوشحال بودم که چلسی به خرید من علاقمند است چون نشان میداد در مسیر درستی قرار دارم.

*دنیل لوی اجازه فروش شما به چلسی را نداد و خیلی طول کشید تا اجازه فروش شما به رئال را صادر کند. مذاکره با او چقدر سخت بود؟

به نظرم همه میدانند مذاکره با لوی کار سختی است که این موضوع برای باشگاه بسیار خوب است. معتقدم لوی کارهای بزرگ زیادی برای تاتنهام کرده است. تاتنهام با او رشد زیادی کرد و لوی همیشه از اولویتهای باشگاه حفاظت کرده است. به عنوان بازیکن گاهی اوقات این مسائل را درک نمیکنید و میخواهید راه خودتان را بروید اما لوی تنها کاری را انجام میداد که به صلاح باشگاه باشد. این روش دنیل است و به نظرم باید به این راه ادامه دهد زیرا باشگاه بیشترین اهمیت را دارد.

حاضر بودم توپ طلایم را بدهم ولی کرواسی قهرمان جام جهانی شود

*پیوستن به رئال مادرید چه حسی داشت؟

رویایی بود که به حقیقت تبدیل شد. وقتی فهمیدم این باشگاه به جذب من علاقه دارد، حس خیلی خوبی پیدا کردم. یکی از بهترین لحظههای زندگیام وقتی بود که به مادرید رفتم تا قراردادم را امضا کنم چرا که این باشگاه بزرگترین باشگاه دنیا است. به خودم افتخار میکردم که چنین باشگاهی به خریدم علاقه نشان داده. این موضوع یک بار دیگر تاییدی بر این بود که دارم کارم را درست انجام میدهم و افرادی که باید تواناییهای مرا تایید میکردند، این تواناییها را دیدهاند. روز پیوستن به رئال مادرید خیلی ویژه بود.

*در اولین فصل حضور در مادرید لقب بدترین خرید فصل را گرفتید. آیا فکر میکردید بتوانید شرایط را عوض کنید؟

(میخندد) اگر بخواهم صادق باشم، این اتفاق تاثیری روی عملکردم نداشت. همیشه تواناییهایم را باور داشتم و میدانستم در سطح بازی برای رئال هستم و موفق خواهم شد. میخواستم ثابت کنم به رئال تعلق دارم. این لقب هم مانند حرفهایی که مردم در مورد قدم میزدند، تاثیری روی من نداشت. فقط هدفم را دنبال میکردم و نمیخواستم اجازه دهم صحبتهای مردم یا موانع دیگر مانع از رسیدن به اهدافم شود. به تواناییهایم ایمان داشتم و خدا را شکر که توانستم خودم را ثابت کنم.

*در پایان اولین فصل حضورتان در رئال در دیدار مقابل منچستریونایتد گل تساوی را زدید و تیم مادریدی پیروزی شد. این آخرین حضور الکس فرگوسن در لیگ قهرمانان بود. آن گل چقدر برایتان مهم بود؟

خیلی زیاد. به نظرم آن گل نقطه عطف من در رئال مادرید بود. در نیم ساعت آخر به میدان آمدم و عملکرد خوبی داشتم. یک گل زدوم و توانستیم یونایتد را با نتیجه دو بر یک شکست دهیم. بعد از آن مسابقه، بیشتر در ترکیب قرار میگرفتم و بازیم هم بهتر و بهتر شد اما حتی قبل از آن نیز در چندین مسابقه توانسته بودم برای رئال مادرید بدرخشم. به نظرم در آن مقطع بازی من به چشم نمیآمد زیرا 7 یا 8 امتیاز در لیگ از بارسلونا عقب بودیم. آن بازی در لیگ قهرمانان باعث دیده شدن من شد زیرا در الدترافورد مقابل منچستریونایتد و سر الکس فرگوسن بازی کردیم. لحظه فوقالعادهای بود و از آن لحظه به بعد شروع به پیشرفت در اسپانیا کردم.

*کدام قهرمانیتان در لیگ قهرمانان برایتان ارزشمندتر است؟

تمام قهرمانیهای ما در لیگ قهرمانان خاص است اما لادسیما در سال 2014 از همه بهتر بود زیرا رئال 12 سال برای رسیدن به آن صبر کرده بود و قهرمانی دهم این تیم بود شماره 10، شماره مورد علاقه من است! در فینال کاردیف مقابل یوونتوس در سال 2017 بهترین نمایش را داشتیم اما مهمترین قهرمانی همان لادسیما بود.

*در فینال سال 2014 مقابل اتلتیکو، سرجیو راموس روی ارسال شما گل تساوی حیاتی رئال را زد و مقدمهساز قهرمانی شد...

بله، ارسال خوبی کردم. آن گل تبدیل به بخشی از تاریخچه فوتبال شده است و خوشحالم که این اتفاق برای من و سرجیو افتاد زیرا دوستان خوبی هستیم. لحظه فوقالعادهای برای باشگاه بود.

*در دوران بازی، زیر نظر مربیان بزرگی بازی کردهاید. کدام مربی از نظر شما بهتر از سایرین بود؟

در طول سالیان گذشته، با مربیان فوقالعادهای کار کردم و به نظرم تمام مربیانم در رشد من نقش داشتهاند اما اگر مجبور به انتخاب شوم، زیدان را انتخاب میکنم. رابطهام با او خیلی خاص است. با هم قهرمانیهای زیادی کسب کردهایم و معتقدم بهترین بازیهایم را زیر نظر زیدان انجام دادم.

*وقتی زیدان به عنوان مربی رئال انتخاب شد، چه صحبتی با شما کرد؟

زیزو دوست دارد شما را به دفترتان دعوت کند و در مورد انتظاراتش با شما صحبت کند. با هم صحبت کردیم و گفت از عملکرد من رضایت دارد و میخواهد به خودم باور داشته باشم و این توانایی را دارم که در آینده نزدیک برنده توپ طلا شوم. وقتی این حرف را زد، پیش خودم فکر کردم:«تا به حال به این موضوع فکر نکرده بودم.» وقتی مربی که تازه به باشگاه آمده چنین حرفی به شما میزند، اعتماد به نفس زیادی به دست میآورید و حاضرید هر کاری برای او انجام دهید. حضور او در رختکن رئال مادرید اتفاق خاصی بود زیرا شخصیت خاصی داشت و کارهای زیادی برای باشگاه کرده بود.

*آیا با توجه به انتقاداتی که در دوران مامیچ به شما میشد، به این موضوع فکر کردید که در جام جهانی 2018 شرکت نکنید یا حتی از فوتبال ملی خداحافظی کنید؟

نه، اصلا. در آن دوران فشار زیادی روی من بود اما هیچوقت به خداحافظی از فوتبال ملی فکر نکردم. برای من هیچ چیز مهمتر از بازی برای تیم ملی نیست. شاید برخیها فکر کنند فقط شعار میدهم اما از تکتک لحظات حضور در تیم ملی لذت میبرم. هیچوقت به این فکر نکردم که به خاطر حرف مردم از فوتبال ملی کنارهگیری کنم.

*رسیدن به فینال جام جهانی چه حسی داشت؟ به نظرتان بازیکنان تیم ملی انگلیس در نیمه نهایی با غرور زیادی روبهرویتان بازی کردند؟

رسیدن به فینال لحظه فوقالعادهای بود. فینال جام جهانی مهمترین مسابقه موجود در دنیای فوتبال است. حضور در فینال برای کشور کوچکی مثل کرواسی استثنایی است و وقتی به دیدار مقابل انگلیس و نحوه صعودمان به فینال فکر میکنم، موهای تنم سیخ میشود اما اصلا این حس را نداشتیم که انگلیس ما را دست کم گرفته است. با این حال رسانهها اندکی ما را ضعیفتر فرض میکردند و همین انگیزه مضاعفی به ما میداد.

*شکست در فینال چقدر ناراحتتان کرد؟

خیلی سخت بود. خیلی. میدانستیم دستاوردمان و رسیدن به فینال خودش موضوع بزرگی برای مردم کشورمان است اما شکست خوردن در فینال برای همه ما سخت بود. به خصوص که من به پیروزی در فینالها با رئال مادرید عادت داشتم و بعد در تورنمنتی مهم و به همراه کشورم شکست خوردم. خیلی سعی کردم بعد از فینال جلوی اشکهایم را بگیرم. دوست داشتم وسط زمین بنشینم و گریه کنم. کنار آمدن با شکست در فینال جام جهانی کار سختی بود.

* کسب توپ طلا و پایان دادن به سلطه 10 ساله رونالدو و مسی چه حسی داشت؟

لحظه خاصی بود. توپ طلا بهترین جایزه فردی دنیای فوتبال است و خوشحال بودم که مردم مرا در آن سال به عنوان بهترین بازیکن انتخاب کردند زیرا وقتی به طور کلی نگاه کنید، در مراسم یوفا که کاپیتانها و مربیان رای میدهند من انتخاب شدم و در توپ طلا هم که با رای خبرنگاران است باز هم من برنده شدم و اتفاق نظر این افراد باعث افتخار من شد.

*وقتی فهمیدید برنده توپ طلا شدهاید، چه حسی داشتید؟

سران فرانسفوتبال به من گفته بودند که اگر برنده شوم یک هفته قبل از مراسم با من تماس میگیرند. در لیگ ملتها مقابل انگلیس به میدان رفتیم و سپس یک روز مرخصی داشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم با خانوادهام در لندن بمانم. صبح آن روز وقتی بیدار شدم دیدم رئیس فرانس فوتبال در تلاش است با من تماس بگیرد. نمیخواستم جواب بدهم چون نمیدانستم چه اتفاقی پیش رویم است!(میخندد) ناگهان لرزی تمام بدنم را فرا گرفت و شروع به گریه کردم. به همسرم گفت:«ببین چه کسی زنگ زده است» و او گفت:«پس چرا جواب نمیدهی؟» گفتم:«نه، بعدا به او زنگ میزنم. اول باید اندکی آرامش پیدا کنم.» در نهایت با او تماس گرفتم و گفت که برنده توپ طلا شدهام. خیلی خوشحال بودم. آن روز باورنکردنی بود اما چون پیش دوستانمان بودیم، نمیتوانستم به کسی چیزی بگویم و مجبور بودم این راز را پیش خودم نگهدارم. با این حال دوست داشتم بلافاصله همه دنیا را خبردار کنم!(میخندد)

*وقتی توپ طلا را بردید، کریستیانو رونالدو به تازگی رئال را ترک کرده و به یوونتوس رفته بود. آیا با وجود این که او را در این رقابت شکست داده بودید، باز هم به شما تبریک گفت؟

بله، وقتی برنده شدم، با هم در ارتباط بودیم. به من پیام میداد و هنوز هم گاهی اوقات با هم در ارتباطیم. وقتی کسی مثل رونالدو به شما تبریک میگوید، ارزش زیادی دارد چرا که او خودش چندین بار این جایزه را برده و میداند چه حسی دارد. بازی در کنار رونالدو فوقالعاده بود. او یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال است و همیشه چیزهای بیشتری میخواست. دوست داشت همه بهترین عملکرد را داشته باشند. رونالدو یک رهبر بود که به ما روحیه میداد.

*آیا حاضر بودید توپ طلای خود را با قهرمانی کرواسی در جام جهانی عوض کنید؟

جواب دادن به این سوال سخت نیست. بدون هیچ تردیدی این کار را میکردم. جوایز فردی فوقالعاده است اما از نظر من جوایز تیمی اهمیت بیشتری دارند. به خصوص اگر حرف جامجهانی در میان باشد. قهرمانی بزرگتر از جامجهانی وجود ندارد. اگر امکان این کار وجود داشت، حتما انجامش میدادم.

*قرارداد فعلی شما با رئال مادرید سال آینده به پایان میرسد. ممکن است فکر بازگشت به تاتنهام شما را مثل گرت بیل وسوسه کند؟

به نظرم برای بازگشت به تاتنهام خیلی پیر هستم!(میخندد) هنوز یک سال دیگر با رئال مادرید قرارداد دارم. به طور قطع این یک سال را هم در مادرید میمانم و بعد باید منتظر ماند و دید چه پیش میآید. شاید به تیم دیگری رفتم و شاید هم قراردادم را تمدید کردم. هنوز حس خوبی به فوتبال دارم و میخواهم چند سال دیگر بازی کنم اما این که در چه تیمی هستم در سال 2021 مشخص میشود. اگر بخواهم صادق باشم زیاد به این موضوع فکرنمیکنم و در حال حاضر تمرکزم روی رئال مادرید و جامهای پیش رو در این فصل و سپس تیم ملی کرواسی و مسابقات یورو است. احتمالا بعد از آن جلسهای با هیئت مدیره خواهم داشت و به بهترین انتخاب برای هر دو طرف فکر میکنیم. 8 فصل فوقالعاده را در رئال سپری کردهام و رابطه بسیار خوبی با تمام افراد حاضر در باشگاه دارم. به همین خاطر مطمئنم هر اتفاقی بیافتد مشکلی پیش نمیآید.

*آرمین زمانی