بدیهی،اما لاینحل!
در روزهای اخیر و به دنبال اظهارات وزیر ورزش و معاون سازمان خصوصی سازی و...بحث واگذاری دو باشگاه
پرطرفدار و مردمی ایران یعنی استقلال و پرسپولیس دوباره اوجگرفت و به یکی از سوژه
های رسانه ای تبدیل شد. این بار لب کلام وزیر ورزش این است که" خوشبختانه مواردی که بلاتکلیف
مانده بود از جمله صدور اسناد مالکیت دو باشگاه پرسپولیس و استقلال با تلاش و پیگیری
بسیار انجام شد که در نهایت اسناد مالکیت دو باشگاه صادر شد."، و خلاصه اینکه
" انتظار دارم تا پیش از پایان سال، سرخابی ها وارد بازار سرمایه شوند."
طبق گفته های ایشان شرایط این دو باشگاه برای ورود به بازار سرمایه کاملا آماده است.
اما اینکه واقعا این باراین اتفاق می افتد وتکلیف دو تیم ریشه دار کشور که از سرمایه
های بسیار با ارزش ورزش ایران به حساب می آیند ، از حیث مالکیتی تا پایان سال روشن
می شود یا خیر، سئوالی است که برای پاسخ آن لااقل تا دو سه ماه دیگر باید صبر کرد.
هر چند با توجه به اینکه پیش از این هم چند بار از سوی مقامات ارشد ورزش از جمله همین
آقای وزیر درباره واگذاری دو تیم زمان تعیین شده اما عملا اتفاقی نیفتاده است اهالی
ورزش در باره تحقق وعده جدید هم چندان خوشبین و امیدوار نیستند! در هر حال همانطور
که بارها نوشته ایم مسئله مالکیت دو تیم اشاره شده یکی از کارهای معطل و روی زمین مانده
ورزش ماست که اگر قرار است روزی ورزش ما به راستی سروسامان بگیرد ، باید تکلیف آن معلوم
و به طور قانونی روشن شود. همانطور که همواره به سهم خود نوشته ایم سرمایه های مادی
و انسانی ورزش ما فراوان است. اما از این داشته های با ارزش به درستی استفاده نمی شود
و این سرمایه ها را در جهت منافع و مصالح ورزش به طور صحیح مدیریت نمی کنیم. به نظر
می رسد بر خلاف شعارها و حرف و وعده مسئولان، اراده لازم و کافی برای سروسامان دادن
به ورزش وجود ندارد و تداوم این شلختگی و بی سروسامانی هرگز به نفع ورزش نیست اما تا
بخواهید به سود منفعت جویان و فرصت طلب ها و آویزان های ورزش است. برای مثال ورزش
- ونه فقط فوتبال- ما از همین ماجرای بلاتکلیفی دوتیم استقلال و پرسپولیس آسیب های
جدی خورده است. بدون شک اگر وضعیت مالکیتی و بحث واگذاری این دو تیم روشن و قطعی شود
آنها می توانند نه فقط در فوتبال که در رشته های مختلف کشتی، والیبال، بسکتبال، هندبال،
رزمی و...فعال تر و منسجم تر عمل نمایند و روی کلیت ورزش ایران تاثیر مثبت بگذارند.
در هر حال همانطور که قبلا هم نوشته و تاکید کرده ایم برای این نشریه قدیمی در وهله
اول مهم نیست که مالک این دو تیم چه کسی باشد، کماکان در اختیار دولت بمانند، یا به
بخش خصوصی واگذار ، ویا" خصولتی" اداره شوند و...بلکه مهم آن است که تکلیف
مالکیتی این دو تیم به طور صریح و قانونی مشخص شود و برای همگان معلوم شود که مالک
و پاسخگوی این دوتیم چه سازمان و فرد و تشکیلاتی است، در شرایط فعلی همانطور که همه
می دانیم و داریم می بینیم هیچ فرد و سازمانی درباره وضعیت این دو تیم پاسخگو نیست.
وبا توجه به عدم ثبات مدیریتی و تغییرات پیاپی در سطح هیات مدیره این وضعیت بدتر و
پیچیده تر می شود. این است که حرف اول و اصلی ما در باره این دوتیم قبل از بحث واگذاری
،مسئله روشن شدن مالکیت و ثبات مدیریتی است به طوری که مردم و هواداران پرشمار این
تیم ها بدانند با چه کسی یا کسانی طرف هستند و مطالبات و خواسته های خود را با چه مرجع
و فردی در میان بگذارند.امری کاملا بدیهی و ساده که متاسفانه مثل خیلی از موضوعات اینچنینی
در ورزش ما به معمایی پیچیده تبدیل شده و سال هاست که لاینحل مانده است!