رفتار بازیکنان در شهرآورد ، خار چشم دشمنان و بدخواهان این ملک وملت بود
*** گوش شنوا
در اولین روز هفته گذشته، مهلت ثبتنام داوطلبان پست ریاست فدراسیون فوتبال، به پایان رسید و در مجموع 6 نفر برای تصدی این پست قدم به میدان گذاشتند. انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال قرار است روز 20 اسفند سال جاری برگزار شود. در اینجا قصد آن را نداریم که درباره اسم و رسم کاندیداهای محترم و سوابق ورزشی و مدیریتی آنها بحثی به راه بیندازیم و شرایط آنها را تحلیل کنیم و در آخر هم، درباره کارآیی و توانایی آنها قضاوت نمائیم. بلکه میخواهیم به بهانه ذکر شده، یعنی در پیش بودن انتخابات فدراسیون فوتبال مواردی را مرور و یادآوری کنیم که بارها و حتی سالهاست در این صفحه و مجله به آنها پرداختهایم و درباره آنها حرف و تحلیل داشتهایم. حرفهایی که گوش شنوایی در نزد مسئولان امر و آنهایی که باید و وظیفه دارند در کنار مسئولیتهایی که دارند، شنونده خوبی هم باشند، هرگز پیدا نکرده است و اگر هم پیدا کرده، کسی از میان خیل مسئولان ریز و درشت ورزش به آنها توجه و اعتنا نکرده است.
درپی چاره توان برد به گردون فریاد
لیک در جامعه گوش شنوایی باید
***گرفتارهای چند جانبه فوتبال
باری، آنچه که هست و در آن تردیدی نیست، این است که فوتبال مستعد و پرطرفدار ایران سالهاست گرفتار مسائل و مشکلاتی است که آن را سخت به خود گرفتار کرده و دست و پای آن را برای صعود و بهتر شدن و برگشت به روزهای پرفروغ و احیاء روزگار سرفرازی و پیروزی بسته است. گرفتاریهایی که فوتبال ایران با آن دست به گریبان است از جنبههای مختلف قابل بررسی است. از جنبههای ساختاری و مدیریتی و بعضی چیزهای صرفا تکنیکی و فنی گرفته تا جنبههای فرهنگی و اخلاقی و بالاخره جنبههای اقتصادی و مالی. متأسفانه هر مسئولی هم که برای فوتبال آمده و چند صباحی بر مسند ریاست آن تکیه زده است، همان طور که اشاره شد، گوش به تذکرات ناصحان و هشدار خیرخواهان و دلسوزان درباره وجود این گرفتاریها و لزوم حل و رفع اساسی آنها بسته و سعی کرده است تا میتواند چشم نیز بر آنها ببندد، و از کنار آنها عبور کند و سالهای مسئولیت را به روزمرگی و مسائل روبنایی و برد و باختهای گذرا سپری کنند و خلاصه شجاعانه و مدبرانه سراغ گرفتاریهای فوتبال نرود و در حل و رفع آنها نکوشد، به همین دلیل هر چه زمان گذشته است این گرفتاریهای چندگانه و همهجانبه روی همدیگر انباشته شده و رسوب کرده و نهادینه شده و بالاخره امروز به صورت یک واقعیت طبیعی و یک امر «نرمال» و معمولی درآمده است!
***دورباطل فوتبال
به صورتی که اگر کسی امروز از این مشکلات و گرفتاریهای فوتبال حرف بزند، انگار از کرهای دیگر آمده و بیربط سخن میگوید و «خارج» میزند! به فرض اگر کسی از دلالی لجامگسیخته و ویرانگر در فوتبال بنویسد و درباره آن هشدار بدهد، انگار فردی از «مرحله پرت» است که واقعیات فوتبال را نمیشناسد، یا اگر کسی از ترکتازی و جولان دادن آدمهای ناوارد و لاجرم نالایق در فوتبال حرف بزند که پستهای حساس و جایگاههای تاثیرگذار مدیریتی را در فدراسیون فوتبال با تیمهای بزرگ اشغال کردهاند، انگار آدمی است که در «هپروت» به سر میبرد و یا فکر میکند در «سوئیس»! زندگی میکند و دلش با رویاهایش خوش است!... این است که فوتبال ما گرفتار چرخه غلط و دور باطلی شده که در فرآیند آن خیلیها به اهداف و منافع و آمال شخصی و باندی خود رسیدهاند و آن که در این گیرودار سرش بیکلاه مانده و جز ضرر چیزی نصیبش نشده، خود فوتبال است و خیل علاقهمندان و دوستدارانش!
***مدافعان وضع موجود
و باز به همین دلیل است که کسانی که به شکل و شیوههای مختلف به این فوتبال آویزان شدهاند و تمام ناداشتههای مادی و عقدههای شخصیتی خود را از طریق آن ارضاء میکنند، پا بر گلوی فوتبال گذاشته و با تمام قدرت و توان و استفاده از همه ابزارهایی که در اختیار دارند، نمیخواهند بگذارند، «وضع موجود» که به نفع آنها و به ضرر فوتبال و علاقهمندان آن است، تغییر کند. یعنی درست مقابل آنچه مردم و دوستداران ورزش و فوتبال توقع و انتظار دارند، پیش از این هم نوشتهایم و عرض کردهایم بیاغراق و مبالغه مردم ایران عزیز، ملتی تحولخواه و مترقی هستند که دوست دارند کشور بزرگ و ریشهدار و تاریخی آنها در همه عرصهها و حوزهها (علمی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی، امنیتی، صنعتی و هنری و...) پیشرفت کند، ورزش هم از این قاعده مستثنی نیست.
***اختاپوس ها اجازه نمی دهند
دوستداران و علاقهمندان ورزش و رشتههای مختلف ورزشی خواهان پیشرفت و تحول مستمر در این حوزه هستند و با توجه به ظرفیتهایی هم که ورزش ما چه در ابعاد انسانی و چه از حیث مادی دارد، این خواسته و توقعی بیجا و غیرمنطقی نیست. اما چرا این خواسته منطقی و انتظار بجا برآورده و به آن پاسخ مثبت داده نمیشود، پاسخ این است که همان جریانات و افرادی که بالاتر اشاره شد، یعنی غریبهها و فرصتطلبانی که ورزش را به اسارت تمنیات و خواستهها و منافع خود درآوردهاند، اجازه نمیدهند. اینها هستند که در ورزش خاصه رشتههایی مثل فوتبال نفوذ و رخنه کرده و اختاپوسوار در جایگاههای حساس نفوذ کرده و به آن چنگ انداخته و آن را به تسخیر خود درآوردهاند و از طریق آن اسم و رسمی و نان و سفر و شهرتی به هم زده و حاضر هم نیستند به هیچ وجه دست از سر فوتبال و مواهب ناشی از آن بردارند.
***سروری جاهلان
وقتی به اینجا میرسیم این نتیجه عاید میشود که برای پاسخ دادن به توقعات مردم، مهمترین کار و اقدام این است که فوتبال را از این اسارت نجات داد و جریانات مزاحم و دردسرساز و افراد انگل و فرصتطلب را که به اسم و شکلهای مختلف در این فوتبال برای خود نام و جایگاهی بههم زدهاند، یکی به اسم مدیر، آن یکی به اسم مربی، دیگری در قواره کارشناس، بعدی به نام مشاور رسانهای و...الخ، از دور و بر آن پراکنده ساخت و به جای آن راه را برای ورود و خدمتگزاری آدمهای نجیب، اصیل، کاربلد و شناخته شده برای جامعه ورزش و فوتبال باز کرد. این شعر معروف شاعر وصف حال ورزش امروز ایران، به ویژه رشتهای مثل فوتبال است که سرود:
جاهلان سرور شدستند و ز بیم
عاقلان سرها کشیده در گلیم
***نجات فوتبال از «رهابودگی»!
امروز در خیلی جاهای ورزش و فوتبال ما آدمهای عوضی آمده و منفعتطلب، عشق نام و شهرت، و... رخنه کرده و هیاهو به راه انداخته و خیلی از رسانهها و برنامههای رادیو و تلویزیونی ما را به تسخیر درآورده و تارهای عنکبوتی و انحصاری به دور سازمان و پیکره فوتبال(و ورزش) انداختهاند و راه را بر ورود «عقلا» و آدمهای مورد وثوق و اعتماد جامعه ورزش بستهاند، این است که عرض میکنیم اگر امروز افرادی برای تصاحب صندلی ریاست فوتبال، نامزد شدهاند و قدم به وادی مسئولیت گذاشته و ادعای خدمت به مردم و جوانان را دارند، باید خود را برای یک مبارزه تمامعیار و شجاعانه با این جریانات مخرب و مزاحم و اختاپوسی، آماده کنند. و البته در این باره مسئولان ورزشی و دولتی و دستگاههای ذیربط آنها را در این مبارزه یاری کنند. تعارف نداریم. فوتبال ما چندین سال است که به حال خود رهاست و نظارت و مدیریت دقیق و کارآمدی بر آن اعمال نمیشود و همانطور که اشاره شد از این وضعیت رهابودگی فوتبال، افراد و جریانات غیراصیل و بعضا ناسالم و حتی مفسد بهترین و بیشترین استفاده را برده و بر تاروپود آن چنگ انداختهاند، هرکسی هم که طی این سالها به عنوان رئیس و مدیر برای اداره فوتبال آمده، در برابر این جریانات که حالا به ابزار مختلف(به ویژه ابزار مهمی مثل رسانه) مسلح و مجهز هستند، تاب مقاومت نیاورده و یا عطای کار را به لقایش بخشیده و آبرویش را برداشته و فرار کرده و یا در نهایت با این جریانات کنار آمده و در آنها استحاله شده و وضع موجود را حفظ کرده تا کماکان در فوتبال ما به گفته شاعر «جاهلان کماکان مسرور» باشند و خط و ربط اصلی آن را تعیین کنند و...
***فریب«صعود به جام جهانی»!
این است که عرض میکنیم کسی که حالا میخواهد برای ریاست فوتبال قدم به میدان بگذارد، اگر واقعا قصد اصلاح و خدمت دارد، چارهای جز شروع یک مبارزه همهجانبه و تمامعیار ندارد. وگرنه، آمده است که فقط ریاست کند و رئیس باشد و از مواهب مدیریتی فوتبال به نفع خود و خانواده و آقازادهها و رفقا و باند خود استفاده کند، که اصلا حرفی باقی نمیماند و نباید انتظار تغییر و تحولی اساسی و زیربنایی در فوتبال داشت. این وضعیت فعلی که چند بار تکرار کردیم به نفع عوضی آمدهها و فرصتطلبان و شهرتجویان و دلالها و قالتاقها و... است و به ضرر خود فوتبال و علاقهمندان فوتبال، کماکان ادامه خواهد داشت. باز هم چهار سال سر مردم را به مسابقات مقدماتی جام جهانی و بعد هم «صعود به جام جهانی» گرم میکنند و... پشت پرده هم دنبال کار و منافع و زد و بندهای خودشان میروند! ما که صمیمانه امیدواریم که این بار، اینچنین نباشد و کسانی که برای مدیریت فوتبال خود را نامزد کرده اند، واقعا به قصد و نیت خدمت آمده باشند و بخواهند و اراده کرده باشند، فوتبال را از مخمصهای که در آن گرفتار آمده، نجات بدهند.
انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال قرار است ۲۰ اسفند ماه برگزار شود که اگر عمری بود و توفیقی ،در شماره های آینده و قبل از تاریخ ذکر شده در باره آن باز هم خواهیم نوشت.آنچه مسلم است این که فوتبال ما به ویژه از حیث مدیریتی به شدت محتاج تحول وتغییر اساسی است و اصرار بر ادامه وضع موجود ولو با تغییر نام ها و آدم ها نه تنها دردی از دردهای فوتبال دوا نمی کند که دهن کجی و اهانت به خیل دوستداران و علاقمندان این رشته ورزشی هم هست.
***شهرآورد،افتخار و فرصت!
دوشنبه هفته گذشته شهرآورد پایتخت برگزار شد و به تساوی ۲-۲ انجامید در باره مسائل فنی و حاشیه ای این بازی هم نشریه ما و هم سایر رسانه ها در این چند روز نوشته اند و خوانندگان عزیز و علاقه مندان به فوتبال حتما از کم و کیف آن با اطلاع هستند. ما نیز در اینجا به طور مختصر می خواهیم به سهم خود به چند نکته اشاره کنیم و در پایان به نتیجه گیری برسیم. پیش از هر چیز لازم است باز هم بر این حرف و نظر قدیمی کیهان ورزشی تاکید کنیم که صرف وجود این بازی خودش یک افتخار برای ورزش و فوتبال ایران است و یک سرمایه ملی به حساب می آید که باید قدر آن را دانست و از آن مثل هر سرمایه دیگری در جهت منافع ملی و پاسخگویی به انتطارات مردمی به درستی استفاده کرد. درست است که در حال حاضر به خاطر شرایط کرونایی شهرآورد بدون حضور تماشاگر برگزار می شود اما همه می دانیم که هرگاه تماشاچی اجازه حضور در ورزشگاه داشته باشد بی گمان تمام صندلی ها و سکوهای ورزشگاه چنان پر می شود که به اصطلاح جای سوزن انداختن هم نیست و این در حالی است که هزاران نفر جمعیت بلیت به دست یا بدون بلیت پشت درهای ورزشگاه خواهان حضور در ورزشگاه هستند. وباز می دانیم که مثلا همین چند روز پیش که این بازی انجام شد بدون اغراق میلیون ها نفر از طبقات و اقشار و سن و جنس و... مختلف پای گیرنده ها نشسته و بازی را مشتاقانه دنبال می کردند. این چیزی است که در کشورهای صاحب فوتبال دنیا اتفاق می افتد و بسیاری از کشورهایی که می خواهند در فوتبال پیشرفت کنند و سری در میان سرها درآورند، مثل همین کشورهای همسایه و حوزه خلیج فارس ، حسرت داشتن آن را می خورند. می دانیم که آنها پول و سرمایه و امکانات و تجهیزات در سطح بالا دارند اما به وقت برگزاری بازی های باشگاهی خود حتی درحساس ترین دیدارها فقط تعداد اندکی از صندلی های ورزشگاه های آنها پر است!
***مدیرانی که «قدر نعمت» نمی دانند!
ما باید قدر این داشته های ذاتی و خدادادی را بدانیم و عملا شکر نعمت بگذاریم. البته مردم و جمعیت علاقه مند مثل همیشه و مثل همه جا قدر داشته ها و سرمایه های خود را می دانند ، بنابراین مخاطبان اصلی حرف ما، مدیران و مسئولان ریز ودرشت فوتبال هستند. مدیران و مسئولانی که متاسفانه بر خلاف مردم، غالبا قدر این داشته ها و سرمایه ها را نمی دانند و بعضی از آنها- ودر سال های اخیر اکثر آنها- اصلا نمی دانند کجا آمده اند ودر چه حوزه ای دارند مدیریت می کنند.کسانی که با رانت های باندی و رفاقتی و بند وبست های پشت پرده جایگاه های مهمی را در فوتبال ( و ورزش) اشغال ( ودر واقع غصب) کرده اند، بدون اینکه شناخت و علاقه وانگیزه ای از حوزه تحت نظر و مشروعیتی از حیث مدیریتی داشته باشند! این است که می بینیم فوتبال ما با داشتن سرمایه های با ارزش انسانی و مادی از حیث پیشرفت ازخیلی کشورهای آسیایی وحتی همسایه عقب افتاده است و اگر اقدام اساسی برای ایجاد اصلاحات و تحول در فوتبال رخ ندهد و کماکان نا اهلان وفرصت طلبان و نامدیران و سودجویان و... کار وبار این فوتبال را در مشت و انحصار خود داشته باشند، این عقب ماندگی عینیت می یابد و قطعی می شود.اینکه در بحث قبلی و بالاتر تاکید کردیم که انتخابات آینده فدراسیون فوتبال باید نقطه آغازی در جهت اصلاحات و برداشتن موانع خودساخته از سر راه فوتبال و اصلاح اشکالات ناشی از سوءمدیریت ها باشد؛ از همین روی است.
***حرف های گل محمدی و دردهای مدیریتی فوتبال
بعد از برگزاری شهرآورد ۹۳، در مصاحبه و اظهارات سرمربی تیم پرسپولیس و همچنین بعضی از بازیکنان تیم استقلال مسائلی در باره نحوه مدیریت این دو تیم مردمی و سرمایه های ملی ورزش مطرح شد که خود گویای همه چیز و شاهدی است برای اثبات حرف های ما. اظهارات آقای گل محمدی و بعضی از بازیکنان استقلال ثابت می کند که همانطور که مشکلات اقتصادی و مسائل معیشتی بیش از آنکه به تحریم و دشمنی های خارجی برگردد ریشه در" درون" دارد و سوءمدیریت ها و دخالت دست های آلوده و منفعت جو، در فوتبال هم ماجرا همین است و درجازدن فوتبال ایران بیش از آنکه به عوامل بیرونی و توطئه دشمنان وقوت حریفان برگردد به" بی صاحبی" فوتبال و فقدان مدیریت متخصص و متعهد و خدمتگزار برمی گردد...
***هم فنی و هم اخلاقی
قبل از آنکه مطلب را به پایان ببریم حیفمان می آید به این نکته هم اشاره نکنیم که علی رغم ضعف هایی که تا اندازه ای هم طبیعی است و همیشه و در همه جا- حتی حرفه ای ترین رقابت ها- رخ می دهد شهرآورد ۹۳ هم از حیث فنی و هم اخلاقی در سطح بسیار قابل قبولی برگزار شد که جای شکر و تحسین دارد. رفتار اکثر بازیکنان دوتیم به ویژه به هنگام گل زدن و توسل آنها به معصومین(ع) و... هر چقدر باعث خشنودی ورضایت مردم فهیم و علاقه مندان به ورزش می شود و الگوی مناسبی به جوانتر ها می دهد، خار چشم دشمنان و بدخواهان این ملک وملت اصیل ومتدین است. دو تیم از حیث فنی مزایا ونقاط قوتی هم داشتند ، اما ضعف هایی هم وجود داشت.
***فکری، باید فکری کند!
برای استقلال آقای فکری حتما باید به فکر خط دفاعی و یک بازی ساز در حد امید ابراهیمی یا حتی علی کریمی باشد تا به این تزلزل دفاعی که با عدم رعایت اصول ابتدایی دفاع مثل" پوشش"، قادر به حفظ برتری تیمش مقابل رقیب دیرینه نبود و سردرگمی و عدم انسجام خط میانی آن که قادر نیست وظایف بایسته خود را در دفاع و حمله انجام دهد پایان بخشد .
***نوید یک مهاجم تمام عیار !
پرسپولیس هم باید ضمن تقویت خط دفاع ، جانشین مناسبی برای شجاع خلیل زاده پیدا کند و علاوه برآن در پیشانی خط حمله جای خالی مهاجمان تمام عیاری را که این تیم همواره از آنها بهره می برده است، از مرحومان بهزادی و ایرانپاک گرفته تا پیوس و دایی و این اواخر علیپور، پر کند. فقدان خط حمله حرفه ای وگلزن بزرگترین دلیل عدم استفاده بهینه پرسپولیس از فرصت ها ی عالی در بازی اخیر مقابل استقلال بود. ضمن اینکه از حق نگذریمکه مهاجم جوان پرسپولیس یعنی" مهدی عبدی" و گل های حساسی که در بازی های بزرگ می زند نوید تولد یک مهاجم در حد واندازه های پرسپولیس را می دهد. به گمان ما بااضافه شدن یک آل کثیر آماده ، مشکل خط حمله پرسپولیس در دور برگشت حل خواهد شدواین تیم می تواند کماکان به عنوان یکی از اصلی ترین مدعیان قهرمانی امیدوارانه به کار خود ادامه دهد.
*سیدمحمدسعید مدنی