بهشتی که زلاتان در میلان ساخت
روزی که اینتر در ماه فوریه موفق شد در دربی شهر میلان، رقیب سنتی خود را با نتیجه 4-2 شکست دهد، روملو لوکاکو بلژیکی پس از بازی گفته بود "حالا یک پادشاه جدید در شهر وجود دارد". از آن بازی چند ماه گذشت و وقتی میلان موفق شد در بازی اخیرشان در لیگ با دو گل زلاتان ابراهیموویچ اینتر را از پیش بردارد، مهاجم سوئدی فرصت را برای پاسخ دادن به کری لوکاکو مناسب دید و در جواب او گفت "میلان هیچ وقت پادشاه نداشته است بلکه این شهر خدا دارد". او به طور مستقیم خودش را مورد اشاره قرار داد و با خودشیفتگی همیشگیاش، از نقش معجرهگرش برای احیای میلان یاد کرد.
او یک منجی با پیچیدگیهای خاص خودش است. کسی که در سن 39 سالگی و در ژانویه سال 2020 به میلان آمد اما در عین نزدیک شدن به 40 سالگی هم محبوب باقی مانده و هم موثر. او در بازگشت به میلان، نام خود را منجی گذاشت و از همان زمان عملکرد شگفتانگیزش را بر جای گذاشت. او حالا در 39 سالگی تاثیرگذارترین شخصیت سریآ محسوب میشود. آلبرتو زاکرونی مربی سابق تیمهای میلان و یوونتوس میگوید " در ایتالیا او بیش از کریستیانو رونالدو تعادل را بر هم ریخته است. اتفاقی نیست که بسیاری از بازیکنان جوان پس از ورود او رشد فزایندهای در میلان داشتهاند."
البته زاکرونی درست میگوید. رونالدو نتوانسته در یوونتوس تاثیر ورزشی چشمگیری داشته باشد. او به تیم پیوسته که پیش از آمدنش 7 قهرمانی متوالی را تجربه کرده بود و پس از آمدنش دو قهرمانی دیگر را بدست آورد. اگرچه ایبرا در دومین دوره حضورش در میلان هم هنوز نتوانسته عنوانی را بدست آورد، اما او توانسته تاثیری دگرگونکننده بر تمام تیم داشته باشد؛ تیمی که از سال 2014 نتوانسته در لیگ قهرمانان اروپا حضور داشته باشد. در سال 2020 نمایش زلاتان چشمگیر بود. 12 گل و 5 پاس گل و فراتر از آن تاثیرگذاری بر بازیکنان جوانی که در رختکن تیمشان، چشم به بازیکن بزرگی چون ایبرا دوختهاند. حقیقتا او در رختکن و تمرینات تیمش نقش انکارناپذیر و فوقالعادهای دارد.
میلان در میان 5 لیگ معتبر اروپایی جوانترین ترکیب را دارد و در میان این جوانها، تجربه بینظیر زلاتان، غیرقابل ارزشگذاری است. بازیکنان جوان تیم به ستایش ایبرا میپردازند؛ بازیکنی که در هر جلسه تمرینی برای آنها درسهایی زیادی برای آموزش دارد و به آنها راه درست تبدیل شدن به یک بازیکن بزرگ را میاموزد. او یک رهبر واقعی برای تیمش است و همین رمز موفقیت استفانو پیولی با یک تیم جوان است. فابیو کاپلو از اینکه زلاتان هنوز هم با 100 درصد توان خودش در حال بازی کردن است، تعجب نکرده و میگوید " زلاتان یک بازیکن خاص است. او سطح بالایی از حرفهای بودن را با سطحی بالاتر از زندگی شخصی یکپارچه کرده است. او حتی در 39 سالگی یک بازیکن تعیینکننده است زیرا او فقط برای بازی کردن در زمین حضور ندارد؛ بلکه برای برنده شدن بازی می کند. قهرمانی مانند او برنده شدن را به تمام تیم القا میکند و همه بازیکنان را مجاب میکند که مانند او باشند. بازیکنان جوانتر در میلان به ایبرا نگاه میکنند که چگونه در تمرینات با تمام توان خود کار میکند و بعد با خودشان فکر میکنند اگر کسی مانند او این اندازه در طول هفته سخت کار کند، ما نمیتوانیم از تلاش پا پس بکشیم".
با این حال واگذاری تمام مسئولیت احیا و تولد دوباره میلان به زلاتان، ممکن است به تعداد زیادی از بازیکنان که کنار او در این راه تلاش میکنند، لطمه بزرگی وارد کند. این مسیری است که پس از سالها آنها برای اولین بار در کنار هم طی میکنند و باید برای موفقیت میلان علاوه بر ایبرا، به بازیکنان جوان هم اعتبار داد. وقتی که در ماه اکتبر سال گذشته مارکو جیامپائولو از میلان اخراج شد، این تیم در یک هرج و مرج کامل بود. آنها در رده سیزدهم جدول ردهبندی قرار داشتند و این احتمال وجود داشت که یک ویرانی دوباره، دامن میلان را دربر بگیرد.
در همان مقطه ایوان گازیدیس به عنوان مدیر اجرایی باشگاه، به این مساله فکر میکرد که تمام امور ورزشی باشگاه را به رالف رانگنیک بسپارد، کسی که ابداعکننده ناپیدای امپراطوری تیمهای فوتبال ردبول بود. در آن زمان آمدن استفانو پیولی و نشستن روی نیمکت میلان، تنها برای پیدا کردن شکاف زمانی و خلا نبود یک مربی موفق بود. تنها ماموریتش هم این بود که شرایط تیم را تا زمانی که نابغه آلمانی برای شروع فصل 2020-2021 به میلان بیاید، پایدار نگه دارد. مردی که به عنوان یک "مربی معمولی" آمده بود، یک رکورد معمولی را بر جای گذاشت و بدون حاشیه و در سکوت و بیادعا کارش را کرد. اما همه چیز از یک دربی میلان شروع شد؛ جایی که شاگردان پیولی به پیروزی رسیدند و روزنامه گازتا دلااسپورت از مخاطبانش پرسید که "آیا او هنوز یک مربی معمولی است"؟ واقعا نه. دیگر نه!
پیولی ممکن است یک انسان واقعاً خوب، فروتن، با وقار و خاکی باشد اما کاری که او انجام می دهد واقعاً خاص است. میلان در این فصل یک نمایش شگفتانگیز داشت که شروع آن به ماه سپتامبر برمیگردد. آمادگی انها از شروع دوباره فوتبال پس از تعلیق مسابقات به دلیل شیوع کرونا، خارقالعاده بود. پس از آغاز دوباره رقابتها، میلان 16 بازی انجام داد که 13 پیروزی و 3 تساوی حاصل آنها بود؛ رکوردی که میان هیچ تیمی در 5 لیگ معتبر اروپایی سابقه نداشت. این تیم در 24 بازی متوالی در سریآ موفق شد گلزنی کند که این اتفاق برای اولین بار از سال 1973 رخ میداد. این را هم خوب است بدانید که 56 سال از آخرین باری که آنها در ده بازی پیاپی دو گل یا بیشتر از آن به ثمر میرساندند، گذشته بود.
در همه این رکوردها و بازیهای دیدنی، ابراهیموویچ نقشی حیاتی و بیبدیل داشت. بازیکنی که به خطر حمله میلان، ابعاد تازهای بخشید. در همین بازی یکی دو هفته گذشته مقابل اینتر در جامحذفی، بازیکنان جوان میلان هر وقت که تحت فشار مضاعفی قرار میگرفتند، توپ را سریعا به زلاتان میرساندند چراکه میدانستند او به تنهایی میتواند روند بازی را عوض کند و به جنگ تن به تن مدافعان نراتزوری برود. البته نباید از کار هوشمندانه پیولی غافل شد که در سیستم 1-3-2-4 خود از هاکان چالهاناوغلو به عنوان هافبک تهاجمی استفاده کرد تا یکی از مستعدترین بازیکنان هجومی اروپا که در میلان مغفول مانده بود، به یکی از بهترین مهاجمان 4 ماه اخیر قاره سبز تبدیل شود.
این بازیکن ترکتبار تنها بازیکنی نیست که از تغییرات بزرگ و تحولگرایانه پیولی منتفع شده است. فرانک کسیه هم بالاخره توانست پتانسیل بالای خود را نشان دهد و در کنار اسماعیل بناکر یک زوج موفق و انعطافپذیر را در خط میانی روسونری تشکیل دهد. علاوه بر این دو که زوج خوبی هستند، ساندرو تونالی که در تابستان به خدمت میلان درآمد و یکی از مستعدترین بازیکنان جوان فوتبال ایتالیا است، اگرچه نتوانسته در ترکیب اصلی جایی داشته باشد اما حداقل در بین 18 نفر اصلی تقریبا به طور دائم حضور دارد و به قدرت نیمکت تیم پیولی افزوده است. حالا میلان پیولی هم خوب دفاع میکند هم خوب حمله و در بازیهایش به سختی شکست میخورد. کاپیتان السیو رومانیولی به همراه سیمون کیائر در خط دفاع نفوذناپذیر ظاهر شدهاند و این خیال ایبرا را در خط حمله آسوده میکند؛ جایی که او در کنار دن مهارناپذیر هستند. دن از آن بازیکنان بود که با هزینهای اندک در پنجره زمستانی سال گذشته و با انتخاب پائولو مالدینی به میلان آمد و حالا ستاره نوپای این تیم است.
استفانو پیولی در مورد نقطه عطف تغییرات تیمش میگوید "فکر میکنم همه چیز در ژانویه تغییر کرد. زمانی که ما بازیکنانی را در ترکیب جای دادیم که با سبک فوتبال ما سازگاری داشتند و خلاهای موجود در ترکیب را پوشش دادند". او این تغییرات را بسیار ساده ، بسیار سرراست، بسیار آسان بیان میکند. اما این همه آن چیزی نیست که در میلان اتفاق افتاده. کاری که ایبرا با این بازیگران جوان و حامی انجام میدهد، فوق العاده است. کاری که پیولی با این تیم انجام می دهد به همان اندازه قابل توجه است. به نظر قرار گرفتن در میان چهار تیم بالای جدول، یک هدف واقعگرایانه است. البته ایبرا در مورد رسیدن به قهرمانی صحبت میکند که کمی عجیب و سخت به نظر میرسد. میگوید اگر در ابتدای فصل قبل به میلان آمده، میتوانستند قهرمانی را کسب کنند. پیولی در ابتدای فصل در مورد قهرمانی و حتی ردههای بالای جدول با فروتنی صحبت میکرد و میگفت "در حال حاضر 4 یا 5 تیم در لیگ قویتر از ما هستند اما در زمین ما تقریبا در شرایطی ایدهآل قرار داریم و بعید است تیمی بهتر از ما باشد".
قطعا زلاتان نه خدا است و نه پادشاه اما در کنار پیولی توانسته میلان را به بهشتی برای بازیکنان جوان بدل کند. دوناروما در رابطه با هم تیمی اش زلاتان گفت:"او یک جانور و پدیده است که چیزهای زیادی به ما داده است. او قدرت اضافی ای دارد که ما فاقد آن بودیم، بنابراین چیزهای زیادی به ما می دهد. از آنجا که همه چیز به تمرین کردن بستگی دارد، شما بهترین تان را می دهید و یک ذهنیت برنده ایجاد می کنید. این شگفت انگیز است که او حتی دوست ندارد در مسابقات تمرینی بازنده باشد و این به شما ذهنیت شگفت انگیزی می دهد”.
*عرفان خماند