حاشیه امنیت ویرانگر
کیهان ورزشی-
به نقل از روزنامه جوان، نه اینکه با اوضاع بیگانه باشد، نه! پیشتر هم در این فدراسیون حضور داشته و پنج سالی عضویت در هیئت رئیسه این مجموعه به ظاهر پنج ستاره را یدک میکشیده و در طول این مدت نیز آنقدر که باید دانسته و تجربهاندوزی کرده، اما آنچه این روزها عزیزیخادم مشاهده میکند، بیش از تجربیات قبلی به او ثابت میکند که اجازه انجام هر کار و اتخاذ هر تصمیمی را در این فدراسیون دارد. ولو به قیمت ریختن آبروی فوتبال ایران باشد یا گذاشتن هزینهای سنگین بر گرده آن!
حاشیه امنیتی که مدیران ناکارآمد قبلی فدراسیون به خصوص در داستان فاجعهبار ویلموتس شامل حالشان شده، آن هم در حالی که دار و ندار فدراسیون به تاراج رفته و فوتبال ایران حالا رسماً بیخانمان شده بزرگترین بدعتی است که نه فقط به عزیزیخادم که به تک تک رؤسایی که بعد از او روی کار خواهد آمد این ضمانت را میدهد که کوچکترین خطری آنها را تهدید نمیکند، اگر حتی بدترین و ننگینترین تصمیمات را برای فوتبال ایران اتخاذ کنند. فرقی ندارد اشتباهات آتش به خرمن بیتالمال بیندازد یا دست فوتبال ایران را از لمس جام جهانی و هت تریک حضور در این رقابتها کوتاه کند.
داستان ویلموتس تنها به بدهی ۲ میلیون یورویی فدراسیون به شستا که ساختمان این مجموعه و نیمی از پرسپولیس را به حراج گذاشت یا شکایتی که هزینهای ۵/ ۴ تا ۶ میلیون یورویی را به دنبال خواهد داشت ختم نمیشود؛ هزینههایی که این روزها به باد رفتن ساختمان فدراسیون و نیمی از دارایی ملکی را به دنبال داشته، اما اینها همه ابعاد این قرارداد ننگین نیست و این داستان تبعاتی به مراتب بیشتر از ۸ میلیون یورویی که دیر یا زود باید تقدیم مرد بلژیکی شود در پی دارد و آن ایجاد حاشیه امنیت برای مدیری است که در همین ۶۰ روز نشان داده قاعده این نوع بازیها را خوب میداند و حالا با تماشای نمایشی که تاج به راه انداخته و کوچکترین تبعاتی نیز برایش نداشته، دستش بازتر از قبل هم شده است!
تغییر مضحکترین انتظار بعد از انتخابات اواخر اسفند سال گذشته فدراسیون فوتبال است که میشد داشت. نه فقط، چون عزیزیخادم خیلی زود با انتخابهای ضعیف و پرحرف و حدیثش نشان داد که کاملاً پا جای پای مدیران قبلی گذاشته است بلکه از آن جهت که او بهتر از هر مدیر دیگری شاهد حاشیه امنیتی بود که برای مدیران ناکارآمد و نالایق پیش از او ایجاد شده بود؛ اطمینانی که به او اجازه انجام هر کاری را میدهد، ولو به قیمت نابودی هر چه بیشتر فوتبال ایران تمام شود که استارت آن را خیلی پیشتر امثال کفاشیان و تاج با قدرت هر چه تمام زدهاند.
وقتی دغدغه و نگرانی از بازخواست شدن و پاسخگو بودن نباشد، دلیلی برای شفافسازی و توضیح به مردم نیست. نهادهای نظارتی هم که بر اتفاقات چشم ببندند و کسی را پای میز محاکمه نکشانند، بابت اشتباهات فاحشی که به قیمت آبروی فوتبال ایران و نابودی آن تمام شده، کار بدتر میشود. برای گام برداشتن اصولی در مسیر درست و همه آن شعارهایی که در روزهای نخست در خصوص شفافسازی، ملزم بودن به پاسخگویی یا استفاده از نیروهای متخصص، خبره و کارآمده داده شده بود، کما اینکه همین طور هم بوده و انتخابهای ضعیف و پرایراد عزیزیخادم نشان میدهد او از همان روز نخست خوب میدانست داستان چیست، اما حالا بعد از از دست رفتن فدراسیون فوتبال دیگر جای هیچ شکی برایش باقی نمانده است که هیچ اتفاقی در فوتبال ایران نمیتواند برای او دغدغه و نگرانی ایجاد کند، وقتی حتی بیخانمان شدن فوتبال نتوانست برای مدیران بیکفایت قبلی مشکلساز شود و دردسرآفرینی کند.
این بدعت را نه تاج و کفاشیان به واسطه بیکفایتیهای مدیریتی که نهادهای نظارتی به دلیل نظارت نداشتن درست بر عملکرد مدیران نالایق فوتبال ایران و برخورد نکردن با متخلفان گذاشتهاند؛ بدعتی که آیندهای جز خشک شدن ریشه فوتبال ایران نخواهد داشت.
*دنیا حیدری
پربازدید ها
آخرین اخبار