سفر آقای خاص به رم
مورینیو از آن دست مربیانی است که برای پیدا کردن یک شغل دیگر، زمان زیادی هدر نمیدهد. او پس از دوران ناموفقش در تاتنهام، خیلی زود به پیشنهاد رم فکر کرد و پس از چند ساعت آن راپذیرفت تا تجربه جدیدش در بازگشت به ایتالیا، به پایتخت کشور چکمهای برود. رمیها بر این باورند که آقای خاص همان کسی است که میتوان آنها را از میان غولهای خفته برخیزاند و به میان جنگجویان قهرمانی ببرد. مورینیو ماموریت جدیدی در رم بر عهده دارد که برای انجام آن به نقشههای بهتری نیاز دارد؛ نقشههایی که هم بتواند اعتبار از دست رفته خود در لیگ برتر انگلیس را بازیابد و هم اوضاع رم را پس از چندین فصل سر و شکل بهتری دهد. او در بازگشت به سریآ با رم چشم به روزهایی دوخته که در فوتبال ایتالیا با اینتر تحول بزرگی ایجاد کرد.
اگرچه در سالهای گذشته اعتبار و شهرت او در فوتبال انگلیس و در تیمهای منچستریونایتد و تاتنهام بیشتر و بیشتر زیر سئوال رفته است، اما همچنان در ایتالیا مورد احترام است و از وی به نیکی یاد میشود. او یازده سال قبل در شرایطی ایتالیا را ترک کرد که اینتر را به قهرمانیهای متوالی رساند و در آخرین فصل حضورش این تیم را به سه گانه قهرمانی اروپا رساند؛ اتفاقی که برای اولین بار برای یک تیم ایتالیایی رخ میداد. به همین دلیل در ایتالیا با آغوش باز از او استقبال میکنند. رسانهها هم برایش احترام زیادی قائل هستند و میان بازیکنان و مربیان ایتالیایی هم محبوب است. حسی که در انگلیس هرگز مشابه آن را تجربه نکرد تا دیگر هیچ وقت مربیگری در لیگ برتر به ذهنش خطور نکند. این برای مورینیو فرصتی برای فرار از ناامیدیها و شکستهایی است که در سالهای گذشته آن را تجربه کرد و حالا میتواند در محیطی کار کند که به اندازه فوتبال انگلیس از وی توقعی نمیرود و انتظارات از وی بالا نیست. بدون شک او به اندازه کار در فوتبال جزیره مورد قضاوت قرار نخواهد گرفت و در فضایی آرامتر کار خواهد کرد هر چند اوضاع ناپایدار رم در فصول گذشته ناخواسته انتظاری از او ایجاد میکند که خواهان پایان روزهای سیاه این تیم است.
قطعا هیجانانگیزترین قسمت ماجراجویی جدید مورینیو جایی است که او برای پروژه جدیدش سران رم را مجبور میکند که دست به جیب شوند و برای تغییرات بزرگی که انتظار دارند، هزینه کنند. یقینا این مساله به اندازه کاری که رومن آبراموویچ در سال 2004 و در اولین حضور مورینیو در چلسی انجام میدهد، نخواهد بود اما رم با مالکان جدیدش به دنبال بازپسگیری جایگاه و شان خود در فوتبال ایتالیا و هم سطح شدن با تیمهایی چون اینتر، یوونتوس و میلان است و این موضوع این شانس را به مورینیو میدهد تا آنچه را لازم دارد، بدست آورد. این در حالی است که هر سه رقیب سنتی و دیرینه رم، از نظر مالی با مشکلات عدیدهای مواجه هستند و از طرف دیگری هیچ قدرت نوظهوری دیگری بالاتر از این سه رقیب همیشگی در فوتبال ایتالیا برنخاسته است. این یعنی شرایط ایدهآل برای مورینیو.
مورینیو این روزها مشغول مطالعه ضعفها و قوتهای رم است. او پس از رقابتهای اروپایی به طور غیررسمی کار در رم را شروع کرده و حالا میداند برای اصلاح ساختار و شکل دادن تیمی که خودش میخواهد، چه موانعی بر سر راه دارد. گروه فردکین سال گذشته مالکیت رم را در اختیار گرفتند و به خوبی میدانستند این تیم در فوتبال اروپا یک غول خفته است و برای کار در آن با کانون هواداران رم، تاریخچه باشگاه و قدمت شهر تاریخی رم مواجه هستند. هنوز مشخص نیست که در تابستان مالکان جدید تا چه میزان سرمایهگذاری خواهند کرد و چقدر سرمایه در اختیار مورینیو قرار میدهند چراکه به دنبال موفقیت یک شبه نیستند و برنامه بلند مدتی برای احیای رم دارند. مورینیو هم قرارداد 3 سالهای امضا کرده و هدف اصلی این است که در پایان سه سال رم تیمی نباشد که فقط برای قهرمانی میجنگد بلکه تیمی باشد که آن را بدست آورده است.
استخدام مورینیو کار راحتی نبود چراکه رمیها ناچار شدند به اندازه دستمزدی که در تاتنهام دریافت میکرد، به وی بپردازند و میدانستند مورینیو در شرایطی به رم میآید که استانداردهایش حفظ شود و در سطح مدیریتی باشگاه در رده بالایی قرار بگیرد. مورینیو هم به خوبی میداند که با پروژهای متفاوت از چلسی، یونایتد و تاتنهام مواجه است و باید در ماموریت جدید خود کار متفاوتی نیز انجام دهد و باید به این باور داشته باشد که این داستان جدید میتواند سکوی پرش دوبارهای برای خودش و رم باشد تا هر دو موفقیتهایشان را دوباره تکرار کنند.
صحبتها و شایعات در مورد نقل و انتقالات رم در فصل جدید هم از همین حالا به راه افتاده و خوان ماتا، نمانیا ماتیج و اریک دایر را گزینههای جدی مورینیو برای تغییرات در رم میدانند. این انتقالات بالقوه هستند اما اینکه از حالا در مورد صحت آنها صحبت کنیم، کار دشواری است. مطمئناً مورینیو دوست دارد در رختکن بازیکنانی داشته باشد که کاملاً با سبک و فلسفه او در تطابق باشند اگرچه بازی در سریآ با آنچه او میبیند و تیمش بازی میکند، ماهیتا نزدیکتر از سبک فوتبالی است که در لیگ برتر اجرا میشود و بازیکنان در لیگ ایتالیا راحتتر میتوانند خود را در شکل تیم جدیدشان وفق دهند.
البته نباید نقش خورخه مندز را به عنوان مدیر برنامههای مورینیو در جذب بازیکنان جدید نادیده گرفت. در تیم ها بازیکنانی هستند که او از حضورشان خوشنود است. مورینیو همیشه جاستین کلایورت را مورد ستایش قرار داده و در تاتنهام تلاش داشته تا نیکولا زانیولو را به خدمت بگیرد. او روی جیانلوکا مانچینی هم حساب باز کرده و احتمالا ساختار دفاعی تیمش را حول این بازیکن میسازد. رم برای فشار آوردن و ضربه زدن به تیمهای رقیب، در زمان استراحتشان ساخته خواهد شد و این مسئولیت مورینیو است که باید بتواند در شرایط فعلی فوتبال ایتالیا به خوبی کار کند و اثرگذار باشد.
مورینیو در بازگشت به ایتالیا چیزی برای ترس ندارد. اینتر به عنوان قهرمان این فصل مجبور است که چند بازیکن مهم خود را بفروشد. یوونتوس زیر تیغ انتقادات قرار دارد و هنوز برای رسیدن به لیگ قهرمانان اروپا با مشکل مواجه است. آث میلان نشانههای مثبتی از خود نشان میدهد اما هنوز اعتماد و ثبات لازم برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ را ندارد. تمام اینها فرصتی است که مورینیو برای بازسازی رم و احیای اعتبار خود دارد.
با توجه به این که رم در بین چهار تیم صدر جدول قرار داشت تا زمانی که مصدومیتها در ماه گذشته باعث دوری بهترین بازیکنان آنها از میادین شد؛ اتفاقی که به شکل مضحکی در نیمه اول دیدار هفته گذشته آنها برابر منچستریونایتد در نیمه نهایی لیگ اروپا نیز تکرار شد. اما تحلیلهای فونسکا چندان بیهوده نبوده چرا که شرایط واقعی فوتبال در حال حاضر به این شکل است که دیگر مانند اکثر دوران یک دهه گذشته این فقط رم و ناپولی نیستند که برای کسب سهمیه تلاش میکنند. باشگاههای میلانی عملکردشان را بهبود بخشیدند، رقابت در سری آ شدیدتر شده، خصوصا که آتالانتا نیز خودش را در این جمع جا کرده و لاتزیو نیز با ستارههایش پیش میرود.
حتی زمانی که رم در جایگاه خوبی قرار داشت و تهدید اصلی برای یوونتوس بود هم کسی باور نمیکرد که آنها مورینیو را به خدمت بگیرند. سرمربیان هم رده او- کارلو آنچلوتی و اخیرا آنتونیو کونته- اشارههایی به قبول هدایت رم داشتند اما هرگز این کار را عملی نکردند. این اتفاق یا به این دلیل است که آنها درک بیشتر و بهتری از شرایط داشتند یا چون مالکان باشگاه این گزینهها را با توجه به درآمد محدود رم در دسترس نمیدیدند. چنین افرادی انتظار دریافت دستمزد فوقستارهها و هزینههای نقل و انتقالاتیای را دارند که رسیدن به آن زمانی که باشگاه هنوز ورزشگاه اختصاصی خودش را ندارد، دشوار است.
تصور این که مورینیو شش یا هفت سال قبل چنین پیشنهادی را میپذیرفت، دشوار است؛ حالا اندازه، مقیاس یا پتانسیل رم هرچقدر که میخواست باشد. این باشگاه در اکتبر گذشته با ضرر 204 میلیون یورویی روبرو شد و حتی با این که قرار است از نظر فرپلی مالی سختگیری نشود اما میتوان گفت که تغییر در این تیم آسان نخواهد بود. تیاگو پینتوی کاربلد، مدیرکل جوان رم، مجبور است برای اصلاح بعضی از اشتباهات گرانقیمت مونچی و جانلوکا پتراچی، مدیران پیش از خود، به سختی تلاش کند.
بازیکنان بدون استفاده با دستمزد بالا مانند خاویر پاستوره و استیون انزونزی همچنان در لیست دستمزدهای باشگاه قرار دارند، قرض دادن بازیکنانی چون رابین اولسن، چنگیز اوندر و جاستین کلایورت شاید منجر به فروش آنها نشود و این موضوع درباره برونور پرز و ریک کارزدروپ در گذشته نیز صدق میکند، قرارداد هنریک مخیتاریان به پایان رسیده،ادین ژکوی35 ساله قراردادی گرانقیمت تا سال 2022 دارد و مشتریان حاضر به خرید بازیکنان نیمکتنشینی چون فدریکو فاسیو و خوان ژسوس نیستند.
انتصاب مورینیو انتظارِ سرمایهگذاری قابل توجهی را با خود به همراه آورده است. باید دید دقیقا چه میزان پول برای هزینه کردن باقی مانده است و به این نکته نیز توجه کرد که ما هنوز از شیوع همگانی ویروس کرونا خارج نشدهایم. همانطور که تاکید شده حضور او "گامی بزرگ در ساخت فرهنگ قهرمانی بلندمدت و مداوم در باشگاه” است اما دوران سرمربیگری اخیر مورینیو همگی یک نکته مشترک داشتند- آنها کوتاهتر و کوتاهتر و کوتاهتر شدند؛ او دو سال و نیم در دومین دوره حضورش در چلسی و سپس منچستریونایتد دوام آورد و در تاتنهام این مدت به کمتر از 18 ماه رسید. او از تمامی این تیمها اخراج شد، هرگز بیشتر از سه فصل در باشگاهی نماند و لیگ برتریهای سابق در رختکن رم از چیزی که در پیش است، به خوبی آگاه هستند؛ خصوصا که پدرو، میختاریان و کریس اسمالینگ همگی در گذشته با او کار کردهاند. همه چیز همیشه به خوبی پیش نرفته است.
کسانی که تاریخِ آنها را میدانند احتمالا به شباهتهای مورینیو با مربی افسانهای اینتر توجه کردهاند- هلنیو هررای کاریزماتیک و به یادماندنی که بازیهای روانی بسیاری انجام میداد و سه قهرمانی لیگ و دو جام باشگاههای اروپا در سنسیرو به دست آورد. هررا سالها با این موفقیت شناخته میشد و بعدها دو فصل هدایت رم را برعهده گرفت اما نتوانست در این تیم همان جادوگری باشد که قبلا بود. رم در فصل اون هشتم و سپس یازدهم شد اما در سال 1969 قهرمانی کوپا ایتالیا را کسب کرد. به طور کلی قهرمانی رم موفقیتی بزرگ برای مورینیو به همراه خواهد داشت، خصوصا که آنها نیز مانند تاتنهام مدتهاست که هیچ جامی به دست نیاوردهاند. اما با قضاوت از روی بیانیه باشگاه باید گفت که فردکینها انتظار بسیار بیشتری دارند. سئوال این است: با توجه به مسیر زندگی حرفهای مورینیو، فرد دیگری هم چنین انتظاراتی دارد؟
*عرفان خماند