PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۶۵۶۵۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۳
به بهانه ایست قلبی «کریستین اریکسن» ستاره تیم ملی فوتبال دانمارک

پرونده ویژه کیهان ورزشی/ درس‌هایی از یورو 2020؛ یک «جام»، یک «جان»

کیهان ورزشی-

حمید ترابپور- ایست قلبی ستاره تیم ملی فوتبال دانمارک در روز دوم از رقابت های یورو 2020، شوکی بزرگ بر پیکره مسابقات بود. گستره این اتفاق اما فقط به مستطیل سبز دیدار دانمارک و فنلاند خلاصه نشد و خیلی زود جامعه جهانی فوتبال را به خود معطوف ساخت تا در کنار تلخی آن اتفاق، موجی بلند از همبستگی ، انسان دوستی و اخلاق مداری را شاهد باشیم؛ جایی که فارغ از نتیجه و سرنوشت آن مسابقه ، جان با ارزش یک انسان در اولویت قرار گرفت. این ارزش گذاری ناشی از همان فلسفه حقیقی ورزش بود که بار دیگر خودش را به جهانیان نشان داد تا برای آنهایی که در هر گوشه از جهان خود را از فوتبال و عضوی از فوتبال می دانند اما فرهنگ واقعی و کارکردهای اصلی آن را از یاد برده و یا اساسا یاد نگرفته اند، پندآموز باشد. اشک های بازیکنان فنلاند بر بالین ستاره تیم رقیب خود به تنهایی موید روح جوانمردی مردانی بود که ادعای پهلوان بودن را ندارند اما در عرصه عمل آنگونه رفتار می کنند که تحسین هر بیننده ای را به همراه دارد.
برگزیده شدن نمادین «اریکسن» به عنوان برترین بازیکن دیدار دانمارک و فنلاند از سوی یوفا، فراتر از مرزهای فنی و نتایج جدولی، احترام گذاشتن به «جان» یک انسان بود؛ انسانی که بودن و نبودنش گاه به یک نسیم بند است.
پیام همدردی ستارگان فوتبال جهان و باشگاههای بزرگ با بازیکن دانمارکی که خداوند عمر دوباره به او بخشیده بود، گویای جایگاه بلند «اخلاق» در قلب فوتبال حرفه ای دنیا بود.
ایستادن بازیکنان دانمارکی به دور ستاره افتاده روی زمین برای دیده نشدن عملیات احیای وی، همان دیوار انسانیت بود.
شادی نکردن بازیکنان فنلاند بعد از گلزنی به احترام اریکسن ، درس بزرگواری بود.
فریادهای تماشاگران فنلاندی که خطاب به عوامل اجرایی مسابقه می گفتند: «پرچم ما را بگیرید تا اگر لازم است با آنها اطراف بازیکن افتاده روی زمین را بپوشانید و ...» تبلور انسانیت فارغ از برد و باخت ها بود.
درباره بازتاب های اخلاقی آن اتفاق می توان مثنوی هفتاد من نوشت اما به همان اندازه می شود افسوس خورد؛ افسوس از این جهت که چرا ورزش ما طی سالیان اخیر از قافله عقب افتاده است و با شعار حرفه ای شدن از اصل خود دور افتاده است؟ نگاه حسرت آلوده ما به اتفاقات هفته گذشته یورو 2020، همان بغض فروخورده ورزشی است که روزگاری نمادی چون غلامرضا تختی داشت اما امروز چنان غرق در نتیجه گرایی کاذب و برد و باخت های گهگاهی شده که اصول اخلاقی را از یاد برده است.
ایکاش آنهایی که کار و بار این ورزش به درست یا به غلط به میز و صندلی شان گره خورده است، با تماشای اتفاقات اخیر، اندکی به خود آمده و آموخته باشند که ورزش بهانه ای برای نمایش انسانیت است و برد و باخت هایش نه اصل و ریشه که شاخ و برگ هستند.
ایکاش آنهایی که در این فوتبال برای کسب سه امتیاز و یا نهایتا رسیدن به یک جام، پا بر ارزش های می گذارند و مشتریان پر و پا قرص  بازار تهمت و افتار هستند، با دیدن موجی که از دل یورو 2020 بیرون آمد به خود نهیبی بزنند و ...
ایکاش برنامه ریزان و گردانندگانی که بدون در نظر گرفتن اهمیت جان بازیکنان و تماشاگران تیم ها، در بدترین شرایط آب و هوایی برخی استان ها و بدترین وضع برخی ورزشگاهها از نظر امنیتی، اوج کرونا و ... به دنبال برگزاری تعدادی از مسابقات بودند، به این باور برسند که صد جام نیز ارزش یک جان را ندارد و ...
 ایکاش، ایکاش و ایکاش...
ایست قلبی بازیکن آنها و وامانده‌های ورزش ما
*دکتر بیژن ذوالفقارنسب
اتفاقی که در یورو 2020 برای بازیکن تیم ملی دانمارک رخ داد، در کمتر از سه روز موجی از همبستگی ایجاد کرد. موجی که نشان داد ورزش و فوتبال برای آنها بهانه است؛ بهانه ای برای دوستی بیشتر و نشان دادن اخلاق. دیدیم که اهالی فوتبال در سراسر جهان، چگونه خودشان را در کنار بازیکن دانمارکی و خانواده وی قرار دادند. این را ثابت کردند که در فوتبال دنیا برد و باخت در اولویت قرار ندارد و مسایل اخلاقی مهمتر است. اینها ریشه در عملکرد باشگاههای آنها دارد. باشگاههایی که مثل باشگاههای ما ادعای «فرهنگی و ورزشی» ندارند اما به درستی روی فرهنگ افراد کار می کنند. آنها کار فرهنگی را در عمل نشان می دهند. بنده به عنوان یک تحصیلکرده ورزشی وقتی رفتارهای آنها را می بینم خجالت می کشم. خجالت می کشم که چرا ما آنقدر در زمینه های اخلاقی عقب افتاده ایم. تاسف بار تر اینکه؛ در ورزش ما اگر چنین اتفاقاتی رخ بدهد مسکوت می ماند و کسی سراغی از آنها نمی گیرد. ما فرهنگ و اصل ورزش را به مردم نشان نمی دهیم و برعکس عمل می کنیم. دلیلش هم این است که افراد وامانده را درراس امور ورزش قرار می دهیم؛ افرادی که فکر می کنند با آوردن پول های بادآورده به این عرصه، می توانند پیشرفت مان را موجب شوند. آنها اساسا نمی دانند فرهنگ ورزش چیست. در همین ماجرای اخیر ایست قلبی بازیکن دانمارکی، دیدیم که چه افرادی با ضریب هوشی بالا خودشان را روی موج قرار دادند و پیش رفتند. در ورزش ما افرادی را می بینیم که با ضریب هوشی پایین در راس برخی باشگاهها قرار دارند و می خواهند فرهنگ سازی کنند!
یکی از دلایلی اصلی دور افتادن ورزش ما از اخلاق، برخی رسانه ها هستند. همان هایی که در و پنجره شان برای مدیران وامانده باز است و چهره واقعی این افراد را به جامعه نشان نمی دهند.
در همین ماجرای اخیر، دیدیم که کسی سراغ برد و باخت ها نرفت و همگان جان یک انسان را مهم دانستند و بعد از آن هم اخلاقیات بود که برجسته شد؛ درست بر عکس ورزش ما که اخلاق کنار است و مسایل فنی و برد و باخت ها برجسته می شود.
ریشه‌های فرهنگی یک اتفاق
*ابراهیم قاسمپور
چند روز قبل یک کلیپ از رییس جمهور یکی از کشورهای اروپایی دیدم که برایم جالب بود. وی وقتی لیوان قهوه اش روی زمین افتاد، شخصا وارد عمل شد و زمین را تمیز کرد. این گویای یک فرهنگ است. مردم آن کشور وقتی رفتار رییس جمهور خود را می بینند الگو برداری می کنند. حالا می رسیم به ورزش و به فوتبال خودمان و البته به کشور خودمان. خیلی ها فیلم آن نماینده مجلس که به صورت یک مامور وظیفه شناس راهنمایی و رانندگی سیلی زد را دیده اند. اینها همه می شود فرهنگ؛ البته از نوع غلطش. فوتبال هم از همین جاها تاثیر می گیرد. اگر شما دیدید که نسبت به بازیکن تیم دانمارک آن رفتارها صورت گرفت، تاثیرات کار فرهنگی در جوامع آنها بود. ما ادعای داشتن ورزش پهلوانی داریم اما در عمل هیچ چیزی نداریم. یک زمانی قرار بود ورزش ما برای دنیا در بحث اخلاق الگو شود اما امروز باید خودمان از رفتارهای آنها الگو برداری کنیم. بازیکن ما حتی وقتی بازیکن حریف روی زمین افتاده نمی خواهد توپ را به بیرون بزند! اینها از کجا ریشه می گیرد؟ قطعا از رفتار بزرگترها. مناظره های انتخاباتی را می دیدم و با خود می گفتم وقتی برخی از اینها برای رسیدن به پست و مقام از تهمت زدن هراسی ندارند، دیگر از ورزشکار و مربی چه انتظاری داریم؟
آن جامعه، این جامعه
*مجید جلالی
این مسایل جدا از فرهنگ ورزش، ریشه در جامعه دارد. وقتی ما نوع رفتار و نگاه آنها را با خودمان مقایسه می کنیم، باید جامعه اینجا را هم با آنجا مقایسه کنیم. در همین موضوع ورزش باید بدانیم که چرا ما در سالهای اخیر همه چیز را در «نتیجه» خلاصه کرده ایم؟ البته این بحث طولانی است و می توان ساعت ها درباره اش صحبت کرد اما در یک کلام می توان گفت ریشه تمام این مسایل در «مدیریت» است. مدیریت درست آنها، می شود همان موج اخلاقی مورد نظر شما در ماجرای ایست قلبی «اریکسن» و مدیریت ورزش ما می شود همین که می بینیم. اگر در بحث فرهنگی اشکال داریم باید سراغ مدیریت برویم. وقتی نتیجه گیری ارزش می شود، جان انسان ها دیگر ارزش نخواهد بود. این مشکلات قسمتی از عملکرد 30 سال اخیر ما در تمام بخش‌هاست. مردم ما قطعا از تماشای اتفاقات اخیر یورو لذت می برند. اخلاق را همه دوست دارند اما چرا باید نمادهای آن را در فوتبال اروپا ببینیم؟ ریشه اش همان بحث مدیریت است.  اگر در انتخاب مدیران دقت کرده بودیم امروز این حجم از حسرت را نمی دیدیم. کارکردهای درست ورزش را چه کسانی باید به جامعه نشان دهند. یک جامعه خودش نمی تواند به سمت و سوی اخلاق برود و باید راهنمای درستی داشته باشد. در ورزش هم همین موضوع صادق است. ما در همه زمینه ها باید به اخلاق رجوع کنیم. در همین ماجرای مناظره های انتخاباتی، دیدیم که برخی برای رسیدن به ریاست جمهوری از تهمت زدن و ... ابایی نداشتند.
... از «اریکسن» تا «پادوانی»
*بهتاش فریبا
اتفاقی که برای بازیکن تیم ملی دانمارک در زمین مسابقه افتاد ممکن است برای هر انسانی رخ بدهد. می دانیم که بازیکنان حرفه ای دنیا، قبل از مسابقات، انواع و اقسام تست های پزشکی را پشت سر می گذارند و وقتی سلامتی شان تائید شد وارد پیکارها می شوند اما گاهی چنین اتفاقات نادری رخ می دهد تا شاید برخی از ما به خودمان بیاییم. نوع برخورد آنها با آن اتفاق، از لحظه اول تا سه روز بعد، برای ما می تواند درس باشد. در لحظه اول، یک بازیکن رفت و زبان «اریکسن» را از حلقش درآورد تا خفه نشود. پزشکان سریعا دست به کار شدند تا عملیات احیا را انجام دهند. بازیکنان، دور او دیواره انسانی ساختند تا حرمت بازیکن افتاده روی زمین حفظ شود. تماشاگران او را تشویق کردند. بزرگان فوتبال جهان برای او پیام فرستادند و ... اینها مثل حلقه های یک زنجیر به هم وصل شدند و اخلاق حرفه ای را به نمایش گذاشتند. بر می گردم به ابتدای مطلبم؛ این اتفاق ممکن بود برای یک انسان معمولی در خیابان هم رخ بدهد. مطمئن باشید آنها برای جان یک انسان معمولی نیز به همین اندازه ارزش قائل هستند اما متاسفانه در کشور ما و وقتی یک نفر زمین می افتد یا تصادف می کند به جای کمک کردن، ابتدا موبایل خود را از جیب مان درمی آوریم و فیلمبرداری می کنیم! اینها همه ریشه فرهنگی دارد و از جامعه به ورزش و دیگر بخش ها سرایت می کند. وقتی فرهنگ درست شود جان انسان ها نیز ارزش پیدا می کند. وقتی در ورزش فقط به دنبال برد و باخت ها می رویم، دیگر جایی برای مسایل اخلاقی نمی ماند. در همین کشور خودمان، بازیکنانی را داشتیم که مصدوم شدند و فراموش شدند. آیا شما از «محمد پارسا» خبری دارید؟ آیا بازیکن برزیلی استقلال یعنی «پادوانی» که در این فوتبال آسیب دید و ویلچرنشین شد را مورد حمایت قرار دادیم؟
همه ما سوار بر یک موج مخرب هستیم
 *امیر قلعه‌نویی
مهربانی بزرگترین و زیباترین خصلت انسان است. اخلاق مداری و معرفت روزگاری شاخصه ملت ما بود. پهلوانان بزرگی از این کشور به جهان شناسانده شدند. طی چند سال اخیر برخی همه ارزش ها را زیر پا گذاشتند و اخلاق را له کردند وگرنه امروز نباید با حسرت به رفتارهای فوتبالیست های اروپایی و تماشاگران شان نگاه می کردیم. امروز فضای مجازی کاری کرده که اخلاق از بین برود. من نمی گویم در ورزش ما اخلاق کمرنگ شده ؛ من می گویم کاملا نابود شده است. باید بررسی کنیم و ببینیم چه کسانی ورزش را در دست گرفتند و این روزگار را برایمان ساختند. در همین فوتبال خودمان و به هنگام مسابقات، ببینید برای اینکه نبازیم چه رفتارهایی را نشان می دهیم.در آنسوی دنیا وقتی یک بازیکن به نام «اریکسن» روی زمین می افتد، همه برایش دعا می کنند. تیم رقیب خوشحال نمی شود بلکه بازیکنان آن تیم برای او گریه می کنند. امیدوارم به گذشته برگردیم؛ به روزهایی که این ورزش مهد پهلوانی بود. به روزهایی که نتیجه گرایی همه چیزمان نشده بود. این البته فقط به ورزش خلاصه نمی شود و در هنر ، اقتصاد، سیاست و ... نیز وجود دارد. چند سالی است که یک موج مخرب در ورزش ایران ایجاد شده و همه ما سوار بر آن موج در حال حرکت هستیم. این موج انسانیت را نابود می کند.
رفتارهایی برآمده از دل اقتدار
*علی اکبر طاهری
نقش کیهان ورزشی با دیگر رسانه ها فرق دارد. خیلی ها به دنبال تیترهای خاص برای جلب مخاطب هستند اما شما می توانید هدایتگر باشید. همه انسان ها فطرت الهی دارند اما وقتی شیطان از راه می رسد داستان فرق می کند. اخلاق حرفه ای دارای ذات پاکی است. همان اخلاق حرفه ای سبب می شود تا همه فوتبال دنیا نگران جان یک بازیکن شوند. اخلاق حرفه ای ایجاب می کند که وقتی بازیکنی آنگونه بر زمین افتاد دیگر دنبال نتیجه و برد و باخت نروید. تماشاگران هم به موازات دیگر اجزای فوتبال به درستی رفتار می کنند و دیدیم که تماشاگران فنلاند چگونه بازیکن دانمارک را تشویق می کردند. اگر این مسایل را نادیده بگیریم هر بلایی سرمان می آید. در ورزش ایران خیلی ها حواس شان به این مسایل نیست. ما در اجرای قانون اقتدار نداریم و اخلاق را هم که باخته ایم. اینها به آنهایی برمی گردد که سازمان راهبردی ورزش را در دست دارند. اگر در اروپا اخلاق رعایت می شود دلیل اصلی اش به اقتدار آنها در اجرای قوانین برمی گردد. زمانی که بنده مدیرعامل پرسپولیس بودم، در فصل 95-94 ما قهرمانی را به دلیل تفاضل گل کمتر از دست دادیم. آن روز که بازی آخر ما برابر راه آهن به پایان رسید، تماشاگران شعار دادند: «پرسپولیس اول بشی، آخر بشی، دوستت داریم»آن روز وقتی دیدم بازیکنان روی زمین نشسته اند و گریه می کنند خطاب به آنها گفتم بلند شوید و صدای تماشاگران را بشنوید و بدانید بازنده نیستید. اگر روزی توانستیم رفتار درست خود را به مردم نشان دهیم، فرهنگ آنها هم تفاوت خواهد داشت. در فوتبال اروپا اگر آن رفتارها را پس از ایست قلبی بازیکن دانمارک می بینید، علتش، اقتدار در اجرای قوانین و نشان دادن رفتار درست مدیران به تماشاگران است.

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
گودرزی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۹
این صحنه های ماندگار به علت آموزش درست در ورزش پایه و مدارس اروپا و غرب است آنجا پای جان وسط باشد برد و باخت تمام میشه اما اینجا از بالا تا پایین ورزش افتاده دست عده ای ریاکار خالی بند بیکاره غیرمتخصص . تختی در فرهنگی دیگر رشد کرد. اما الان چی؟ از این آدم های بی فرهنگ توقع داری فرهنگ یاد ورزش بدهند.