PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۶۵۹۸۰
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۷

پرونده ویژه کیهان ورزشی/ رونالدو- دایی؛ سندی برای مظلومیت فوتبال ایران

کیهان ورزشی-

حمید ترابپور- پیامی که کریستیانو رونالدو در پاسخ به متن علی دایی، خطاب به شهریار فوتبال ایران فرستاد، از زوایای مختلف قابل بررسی است اما ما فعلا تنها با در نظر گرفتن یکی از آن زوایا، به کارکرد فراموش شده فوتبال اشاره می کنیم؛ همان کارکردی که سبب می شود 300 میلیون دنبال کننده صفحه شخصی رونالدو با خواندن پیام اخیر وی، بی درنگ از خود بپرسند: علی دایی کیست؟ البته برخی –ولو اندک- از آنها قطعا و حتما می دانسته اند که یک ایرانی رکورددار بیشترین گل زده ملی است اما دیگرانی که نام مهاجم اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان به گوش شان نخورده بود، با طرح همین سوال، نام ایران ، فوتبال ایران و علی دایی در بخشی از ذهن شان نقش بست.
 این همان کارکرد نادیده گرفته شده ورزش است که اگردولت مردان کشورمان در تمام این سالها ورزش را جدی می گرفتند، می توانست گستردگی بیشتری داشته باشد و دنیا را با نخبگان ورزش ایران  بیش از پیش آشنا کند.
درباره علی دایی و پیچ و خم های مسیر رسیدن وی به قله موفقیت، گفتنی ها را گفته اند و نوشتنی ها را نیز نوشته اند و نیازی به تکرار نیست اما اتفاقات اخیر و رسیدن رونالدو به رکورد وی، بهانه ای است تا باز هم در گوش آنهایی که به درست یا به غلط،  کار و بار ورزش این مملکت به افکار و سلایق شان گره خورده است، یادآور شویم که؛ ورزش و بخصوص فوتبال را جدی بگیرند؛ فوتبالی که می تواند یک شبه ایران و ایرانی را بر سرزبانها بیندازد؛ فوتبالی که اگر به درستی اداره شود و در دست نااهلان و فرصت طلبان نباشد، قدرت تبلیغات مثبت و حقیقی بی نظیری برای این آب و خاک را دارد.
نکته دیگرکه به ذهن خیلی ها در همین چند روز رسیده است و کوهی از ابهام را پشت سر خود دارد، این است که؛ چرا نباید ورزش و فوتبال به دست افرادی از جنس خودش اداره شود؟ در کشوری که فوتبال آن را با نمادهایی چون علی دایی ها می شناسند، کدام اراده ای حکم کرده که غریبه های و اشتباهی آمده ها سکان آن را در دست بگیرند؟ رسیدن رونالدوی پرتغالی به رکورد علی دایی، نه از ارزش های علی دایی می کاهد و نه جای آه و افسوس دارد زیرا همانطور که خود دایی در مصاحبه هایش اعلام کرده است، چه بهتر که بازیکن بزرگی چون رونالدو صاحب رکورد او شود، اما افسوس خوردن آنجایی جایز می شود که می بینیم این فوتبال آنقدر مظلوم است که بزرگان ورزش مان و سرمایه های اصلی آن کنار گود هستند و عده ای ناشناس با بهره بردن از لابی های پشت پرده ، رانت های خاص و ... روی مهمترین صندلی های آن تکیه زده اند و ...
روندی که فوتبال ایران در این سالها طی کرده و وضعیتی که همین امروز مدیریت حاکم بر بخش های مختلف آن دارد جای امیدواری های زیادی را باقی نمی گذارد اما با این حال امیدواریم روزی برسد که این رشته مردمی و تاثیرگذار، در خدمت منافع کشورمان باشد و نه آدم های اشتباهی آمده و ...
 اگر «دایی» در این ورزش کاره‌ای بود جای تعجب داشت
*حسن روشن
قبل از هر چیزی باید بگویم که علی دایی از مفاخر ایران است. درباره موضوع مهم این روزها که بحث رونالدو-دایی است باید این مسئله را در نظر بگیریم که؛ چه کسی در کنار چه کسی قرار گرفته است؟ این خیلی مهم است. یادمان باشد که یک بازیکن گمنام مثلا از یک کشور آفریقایی که فوتبال ندارد به رکورد علی دایی نرسیده است بلکه کریستیانو رونالدویی به این رکورد رسیده که بزرگترین بازیکن دنیاست. پس جای ناراحتی ندارد و اتفاقا این برای علی دایی یک افتخار است؛ همانطور که خودش هم گفته است. امروز همه می گویند قبل از رونالدو چه کسی این رکورد را داشت؟ می رسند به نام علی دایی. برخی هم می پرسند رونالدو به رکورد چه کسی رسیده است؟ بازهم پاسخ می شود علی دایی. حالا سوال خود ما در ایران این است که؛ چرا باید مفاخر ورزش مان کنار باشند؟ خب اول از همه باید بگویم جای گلایه ای نیست. جای تعجبی هم ندارد. اتفاقا اگر امثال علی دایی در این فوتبال مسئولیت داشته باشند باید تعجب کرد. خب همه می دانند که جریانی در این ورزش هست که اجازه نمی دهد کار ورزش دست ورزشی ها باشد. علت آن هم مشخص است. بگذارید یک مثال بزنم. بنده چند وقتی است که جراحی کرده ام. آنقدر دوست و رفیق دارم که سراغم آمده اند و حالم را پرسیده اند. پس انتظاری از کسی ندارم اما برای آنکه مردم بدانند ورزشکاران در این جامعه چه جایگاهی دارند، باید بگویم در این 15، 20 روز که بیمار هستم یک نفر از باشگاه خودم استقلال و یا از فدراسیون حالم را نپرسیده است! انگار امثال ما در کره ای دیگر فوتبال بازی می کردیم. با تمام این تفاسیر، امثال علی دایی و امثال بنده نیازی به کسی نداریم. برای ما مردم مهم هستند. مردم خوب می دانند علی دایی چه جایگاهی دارد. همین بس است.
«علی دایی» در فصل شکار!
*بهمن فروتن
سوال خوبی است این سوال که؛ چرا باید افرادی چون «علی دایی» در ورزش کشور خودشان نقشی نداشته باشند. خب باید اول پرسید چرا در بحث اقتصاد و دیگر بحث ها از نخبه ها استفاده نمی شود؟ جواب همه این پرسش ها یکی است. وقتی می بینیم کارها خراب می شود و اوضاع به هم می ریزد خیلی زود متوجه می شویم در حوزه های مختلف کارها را به آدم های کاردان و نخبه نسپرده ایم. امروز کرونا در تمام دنیا تاثیرات خودش را گذاشته است.هزینه های کرونا را در اروپا باید مردم بدهند. حتی مردم اروپا طعم گرانی را می چشند و باید برای این بیماری هزینه بدهند. در کشور ما چنین است و اقتصاد با مشکل روبرو شده است. آیا در این شرایط از آدم های کاردان در زمینه اقتصادی استفاده کرده ایم؟ می رسیم به ورزش، اینجا هم از افرادی که باید باشند و نیستند به درستی بهره نبرده ایم. علی دایی و علی دایی ها افرادی هستند که در فصل شکار، شکارشان را آزاد می کنیم. او در ورزش ایران شکار شده است. بنده سالها در کشور آلمان حضور داشته ام و می دانم علی دایی به واسطه سالهای حضورش در فوتبال این کشور، چقدر شناخته شده است. در آنجا همه انتظار دارند که علی دایی برای ورزش کشورش در مجامع بین المللی یک عنصر تاثیرگذار باشد، غافل از اینکه وی در داخل کشور خود هم نقشی ندارد. علی دایی برای ورزش ایران آدم بزرگی است اما از آنجایی که دولت ها ورزش را مهم نمی دانند، جایگاه علی دایی هم نادیده گرفته می شود. او می توانست در ای اف سی و فیفا نماینده فوتبال ما باشد اما محصول ناکارآمدی ورزش ما این می شود که او کنار گود قرار دارد. علی دایی قربانی فضایی است که در آن دیگران از بیرون ورزش در امور ورزش دخالت می کنند؛ یعنی تقابل علی دایی با برخی افراد بیرون ورزش سبب شده تا رانده شود.
فوتبالی که مفاخر خود را پس می زند!
*اصغر مدیرروستا
یک جمله را می توان درباره زندگی ورزشی علی دایی به کار برد؛ او جدیت داشت و به هدفش رسید. هدفگذاری دیگر اهرم مهمی بود که موفقیت های او را رقم زد. یک خاطره برایتان تعریف می کنم. در روزهایی که من و علی دایی در اردوی تیم ملی هم اتاق بودیم همیشه درباره آماده تر شدن و بهتر بودن در تیم ملی حرف می زدیم. یکبار به او گفتم باید به شکلی تمرین کنی که در تیم ملی بازیکن ثابت باشی. در پاسخ به حرف من گفت: «من می خواهم در فوتبال آلمان بازی کنم و...» یعنی از همان روزها برای خودش هدف داشت. علی دایی همت کرد به بالاترین سطح رسید. او می تواند برای بازیکنان امروزی الگوی درستی باشد. خیلی ها در این فوتبال بزرگ شدند اما علی دایی برجسته تر شد و دلیلش هم همان خستگی ناپذیر بودن و اراده اش بود. حالا باید دید چرا امثال او کنار هستند؟ افراد کاربلد و فوتبالی سالهاست که نقشی در این فوتبال ندارند. علی دایی خیلی زود به سرمربیگری تیم ملی رسید و این هدف عده ای بود که او را بسوزانند. البته او نسوخت. در هر تیمی که بود موفق عمل کرد. خودش هم که بارها گفته علاقه ای به کارهای مدیریتی در ورزش ندارد. وقتی رونالدو برای دایی پیام می دهد باید دقیق تر به دنبال پاسخ این سوال رفت که چرا این چهره بزرگ و افتخارآفرین، در فوتبال کشور خودش نقشی ندارد؟ جواب مشخص است؛ چون در این ورزش افراد سر جای خودشان قرار ندارند. این ورزش آدم های سلامت و کاربلد را پس می زند. آنها باید کنار باشند تا عده ای غریبه مسئولیت های مهم را در اختیار بگیرند.
پاسخی برای یک سوال
*محمد خاکپور
«علی» را از زمانی می شناسم که در تیم فوتبال تاکسیرانی مطرح شد. او از همان روزها نماد سختکوشی بود. بعدها با او همبازی شدم و افتخار داشتیم که در کنار هم عمر ورزشی مان را پشت سر بگذاریم. همیشه او را فردی تلاش گر می دیدم که به تنها چیزی که فکر می کرد برنده شدن بود. ذهن برنده خواه علی دایی سبب شد تا به دستاوردهای با ارزشی برسد. نکته ای که او را از دیگران متمایز می کرد، این بود که ارزش خودش را می دانست. امروز وقتی می بینیم که او در برخی کارها مداخله نمی کند ناشی از همان شناخت او از ارزش هایش است. این موضوع به او کمک کرده تا جایگاهش را حفظ کند. برای من به عنوان یک ایرانی باعث افتخار است که علی دایی در سطح جهانی شناخته شده است و بازیکن بزرگی چون رونالدو به او پیام می دهد. این پرسش برای برخی مطرح می شود که؛ خب، این ورزشکار و این چهره بزرگ با این ارزش و این جایگاه چرا در ورزش کشور خودش نقشی ندارد. آنهایی که پاسخ این سوال را نمی دانند، در واقع کشور ما و ساختار و سیستم ورزش آن را نمی شناسند وگرنه می دانستند که اینجا به سرمایه ها اهمیتی داده نمی شود. برای تجربیاتی که حاصل همان سرمایه گذاری ها بوده ارزش قائل نیستند. علی دایی یکی از همان سرمایه ها است.اینجا با نادیده گرفتن سرمایه های داخلی چشم به خارجی ها و چشم آبی ها دوخته ایم. سرمایه گذاری روی امثال علی دایی فقط مالی نیست. حتی آن پیرمردها و پیرزن هایی که روزی جلوی تلویزیون برای موفقیت علی دایی دعا می کردند در آن نقش داشته اند. کسانی که مقدمات حضور ما در تیم های پایه و اردوها را فراهم کردند در این سرمایه گذاری نقش داشته اند. متاسفم که اینها نادیده گرفته می شود و بدتر آنکه گاهی از این سرمایه ها استفاده ابزاری هم می شود!
به جای من با رونالدو مصاحبه کنید!
*کریم باقری
در این چند روز یک سوال برای من ایجاد شده است. چرا امروز همه به یاد علی دایی افتاده اند؟ یعنی چرا در آن روزهایی که نه رونالدو نه هیچ بازیکن دیگری به رکورد او نزدیک هم نشده بود کسی یاد علی دایی نبود و حالا که رونالدو موفق شده با او برابر شود صحبت از دایی می شود. چرا در آن روزها کسی سعی نمی کرد رکورد علی را به جهانیان یادآوری کند؟ همین نکته نشان می دهد که در ورزش ما و در کشور پهلوان زنده را عشق است. الان هم باید با رونالدو مصاحبه کرد و نظرش را پرسید نه با امثال ما. متاسفم که در کشور ما هر کسی که بالا می رود سعی می کنیم پاهای او را بگیریم و پایین بکشیم. علی دایی یکی از آن افرادی است که در تمام این سالها تلاش شد تا او را پایین بکشند و موفق هم نشدند. در دیگر بخش های جامعه هم نخبگان زیادی را داشته ایم که بجای احترام گذاشتن به توانایی های آنها پایشان را گرفتیم تا سقوط کنند اما آنها هم سقوط نکردند. این عادت ماست که اینگونه با افتخارآفرینان خود برخورد کنیم. چه برخوردهایی با علی دایی شد؟ چقدر او را آزار دادیم. در طول سالهایی که با علی دایی رفیق و همبازی بوده ام دیده ام که از خیلی مسایل گذشته و تلاش کرده تا به موفقیت برسد. او به معنای واقعی حرفه ای است اینکه چرا علی دایی در این ورزش نقشی ندارد را باید از مسئولان پرسید. همان هایی که بجای استفاده از این سرمایه ها سراغ نخبه کشی می روند. امیدوارم این عادت از بین برود؛ به جز امیدوری کاری از ما ساخته نیست.
جاذبه «دایی»‌ها، دافعه برخی مدیران
*ابراهیم صادقی
یک نگاه نگاه ملی است و نگاه دیگری شخصی. اگر به این موضوع شخصی و فردی نگاه کنیم باید بگوییم افرادی مثل علی دایی الگوهای خوبی برای نسل جوان هستند. او از نسلی است که با تمام موانع خودش را بالا کشید. نگاه ملی این است که علی دایی برای معرفی کشورمان به جهانیان زحمت کشید. این کارکرد ورزش است که می تواند توانایی های یک کشور را به دنیا نشان دهد. کشوری که در دنیا به آن خیلی ظلم می شود. علی دایی سالها تلاش کرد و همه شاهد تلاش او بودند. پیام های رد و بدل شده بین او و رونالدو، در واقع برای کشور ما خوب بود. این اتفاق نشان داد در این کشور استعداد فراوان است. نشان داد ما مربی و بازیکن کم نداریم و اگر مشکلی هست به کمبود مدیریت برمی گردد. مدیریتی که در راس قرار می گیرد اما نمی داند فوتبال چه جایگاهی دارد. مدیریتی که نمی داند نباید با کت و شلوار وارد زمین چمن شد. به همان اندازه ای که امثال علی دایی ها  موجب جاذبه ورزش برای جامعه و نسل جوان می شوند، همان مدیران ناکارآمد سبب زدگی جامعه می شوند. مدیرانی که برایشان فقط میز و صندلی شان اهمیت دارد. این درد است. نباید هم در این ورزش سراغ علی دایی بروند. طبییعی است که او و امثال خود بیرون گود بمانند. اینجا باید مدیرانی امور را در دست بگیرند که برنامه بلند مدت نداشته و فقط به دنبال ماندگار خودشان باشند. 21 سال در باشگاه سایپا حضور داشتم و 12 مدیرعامل آمدند و رفتند.