PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۶۷۰۰۲
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۴

چه کاشتیم که منتظر برداشت آن هستیم؟!

چه کاشتیم که منتظر برداشت آن هستیم؟!

*عباس مرشدی(کاپیتان اسبق تیم ملی و کارشناس بسکتبال)

وقتی قرار است از بسکتبال و پیشرفت در آن صحبت کنیم، بهتر است صادقانه مسائلی را مطرح نمائیم که در آینده به نفع ورزش بسکتبال کشورمان باشد.

برای مقدمه بهتر است از پنجرههای بازیهای جهانی شروع کنیم و از فراز و نشیبهایی که در آن مسابقات داشتیم. اینکه چگونه به ژاپن باختیم و چگونه استرالیا را بردیم، ولی آنچه که مهم بود رفتن به جام جهانی بود که رفتیم. آنجا در بازیهایی باختیم که خیلیها معتقد بودند که میتوانستیم برنده باشیم. قصد ندارم درباره اینکه چگونه به المپیک راه پیدا کردیم بنویسم، اینکه خوش شانسی ایران یا بدشانسی چین موثرتر بود مهم نیست،مهم این بود که به المپیک هم رفتیم، اما در فاصله بین بازیهای جهانی و المپیک ما چه قدر کار و تلاش کردیم؟چه تحولی در تیم و یا چه تغییر فنی در تیم به وجود آوردیم؟کادر فنی ما بسیار مجرب و خوب هستند ولی چه قدر از اطرافیان کمک گرفتند؟ فدراسیون چه جلساتی برای پیشرفت تیم ملی تشکیل داد؟چقدر مسائل فنی تیم مورد بررسی قرار گرفت؟ و چقدر در جهت پیشرفت فنی، روانی، فیزیکی و حتی سختافزاری برای تیم ملی قدم برداشتیم؟!

تا آنجایی که من اطلاع دارم حتی یک قدم هم برای مسائل اصلی برداشته نشد و فکر میکنم مولفههای زیر، مهمترین تفاوت ایران و حریفانش را رقم زد:

1- آنالیز تاکتیکها و تکنیکهای فردی بازیکنان

2- مشورت کادر فنی قبل و در حین مسابقه

3-تغییر تاکتیک در حمله براساس نوع دفاع حریف

4- بررسی قدرت تیمی برای انجام دفاعهای مختلف

به همین اکتفا و سؤال میکنم آیا تیم ما هم همین کارها را میکرد؟ که متاسفانه باید عرض کنم خیر، چرا که در جایی که مربیان نشسته بودند پزشک تیم، بازیکنان را راهنمایی میکرد!

و اما مقایسه ایران با تیمهای چک، فرانسه و آمریکا:

باید واقع بین باشیم. فاصله بسکتبال ما (با شرایطی که بر تیم حاکم بود) با این سه کشور زیاد است. در بازی مقابل جمهوری چک بر اثر اشتباه مربی حریف، ما توانستیم امتیازات از دسته رفته را جبران کنیم ولی نتوانستیم پیروز میدان باشیم، چون فکر برنده شدن زمانی به ذهن تیم رسوخ کرد که دیگر دیر شده بود، بنابراین از اول ما یک تیم برنده نبودیم با تغییر دفاع بر بازی مسلط شدیم و مربی چک نتوانست کاری انجام دهد، به هر حال بازی را از دست دادیم، اما مقابل فرانسه تیم ایران بد بازی نکرد هم در دفاع و هم در حمله در حد توان خود کار کرد ولی همه میدانستند که برنده شدن مقابل فرانسه غیرممکن است، به قول معروف ما چه کاشته بودیم که منتظر برداشت آن بودیم؟

تفاوت تیم ما با تیم ایالات متحده هم بسیار زیاد است، به خاطر چند فاکتور که قبلا به آن اشاره کردم. گرِگ پاپویچ،مربی آمریکا قبل از هر تایم با دستیارانش مشورت و حین بازی هم همکارانش مطالب لازم را به او گوشزد میکردند، به همین دلیل به موقع از تمام بازیکنان استفاده میکرد و شاگردانش نیز با هدف و شناخت به وظیفه خود، وارد زمین میشدند.آمریکاییها هر بازی نسبت به مسابقه قبلی هماهنگتر میشدند و همان طور که مستحضر هستید توانستند قهرمان رقابتهای المپیک 2020 توکیو شوند .متاسفانه تیم ملی ما هیچ یک از این شرایط را نداشت و همین، تفاوت بین بسکتبال ایران با کشورهای دیگر است.

نتیجه: بدون شک، فرآیند آماده سازی تیمهای صاحب بسکتبال، مبتنی بر رعایت اصول حرفهای است که همه از آن تبعیت میکنند ولی با کمال تاسف، شاهد هستیم که در کشور ما این اتفاق نمیافتد. نمیتوانیم اصول همگانی که دنیا از آن استفاده میکند را نادیده بگیریم و در چنین شرایطی انتظار رقابت و پیشرفت هم داشته باشیم. نتیجه روشی که در پیش گرفتیم این بود که ضعیفترین تیم رقابتهای المپیک شدیم البته من به قدرت و پتانسیل بازیکنان ایران اعتقاد دارم ولی در این یادداشت صرفا مسائل تیمی را مطرح کردم.

پربازدید ها