زبان سرخ / دو تابعیتی یا امتحان پس داده؟ مسئله ایناست!
*پرده اول
وارد اتاق شده و با عجله کشوهای میز را یکی پس از دیگری از جا در میآورد، عصبانی و نفس زنان فریاد میزند: خانوم! اون پاسپورت آمریکایی من رو کجا گذاشتی؟
همسرش که در آشپزخانه مشغول غذاپختن است، میپرسد: میخوای چیکار؟!
مرد، سری به نشانه اعتراض تکان داده و نُچ نُچ کنان میگوید: تو به این کارا چیکار داری؟ مگه نمیدونی انتخابات فدراسیون بسکتبال نزدیکه؟ اگه بفهمن من پاسپورت آمریکایی دارم که نمیتونم برای ریاست فدراسیون ثبتنام کنم! اعصابمو خورد نکن، فقط بگو کجاس؟
همسرش وارد اتاق شده، شانههایش را بالا میاندازد و میگوید: آخرین بار خودت ازم گرفتی. یادت نمیاد وقتی از نیویورک اومدیم، گفتی بده تا بذارمش یه جای امن؟ احتمالا گذاشتیش تو گاوصندوق...
با خوشحالی درِ گاو صندوق را بازکرده، نگاهی به پاسپورت آمریکایی اش میاندازد، جلد سرمهای رنگش را در دست گرفته، بوسهای بر آن میزند و زیر لب میگوید: آخه چطوری میتونم از تو بگذرم؟ این همه به خاطرت هزینه کردم. زیر پرچم۵۰ ستاره ات قسم خوردم که تا هر شرایطی حتی زمان جنگ طرفدار آمریکا باشم، اما چه کنم که چارهای جز این ندارم که فعلا گم و گورت کنم، نباید بفهمن من تو رو دارم و...
*پرده دوم
اگر اتفاق خاصی نیفتد ۲۳ دی امسال انتخابات فدراسیون بسکتبال برگزار خواهد شد و خیلی از امتحان پس دادهها که به هر نحوی خودشان را آویزان این ورزش کردهاند، قصد خدمت دوباره(!) آن هم در سنگر جدیدی یعنی بسکتبال بیچاره را دارند. این طور که شنیدیم سرپرست یا کاندیدای سابق فدراسیونهای کاراته، بوکس، ناشنوایان، دوچرخهسواری، ژیمناستیک، دوومیدانی، والیبال،شطرنج و... دوباره قصد امتحان کردن شانسش را دارد تا بتواند هرطور شده وارد چرخه مدیریتی ورزش شود، یا آن سرپرست حاشیه سازی که خودش را بسکتبالی میداند اما سالهاست در فدراسیون والیبال یک تپه آباد از خود برجای نگذاشته است. کارمند سابق بانک شعبه کریمخان و رئیسسابق فدراسیون دو ومیدانی هم میآید. خانم دبیرسابق هم هرچند آمدنش را (به قول خودش)نه تایید و نه تکذیب میکند، ولی طبق شنیدهها کلاهش را سفت گرفته تا وارد کارزار انتخاباتی شود. رئیسهیئت بسکتبال یکی از استانها هم که برای انتخابات هیئت استان، رقبای اصلی را یکی پس از دیگری کنار گذاشته بود تا خودش رای بیاورد یکی از کاندیداهاست و...
پی نوشت: اخبار درگوشی جامعه بسکتبال از این حکایت میکند که لابیهای متعددی برای تصدی پست ریاست فدراسیون بسکتبال در حال انجام است و افراد زیادی هستند که هر شب با رویای ریاست به خواب میروند اما تجربه نشان داده که در انتخابات ریاست فدراسیونها همه چیز تا لحظه آخر غیرقابل پیشبینی است.
چرا 16 تیم؟ لیگ را با 1600 تیم برگزار کنید!
فرهاد زحمتکش درخصوص اصرار فدراسیون بسکتبال به برگزاری لیگ برتر با ۱۶ تیم باوجود انتقادات کارشناسان اظهار داشت: در حال حاضر شرایط و پتانسیل فدراسیون بسکتبال به حدی است که توانایی برگزاری لیگ برتر را با بیش از ۱۶ تیم هم داریم، اما باید ببینیم شرایط باشگاهها و امکاناتی که در دستشان است، جوابگوی حضورشان در سطح لیگ برتر هست یا خیر؟! وقتی توانستیم فصل قبل لیگ برتر را با ۱۶ تیم و آن هم در بدترین شرایط محدودیتهای کرونایی برگزار کنیم پس قطعا در این فصل هم میتوانیم لیگ را با این تعداد به سرانجام برسانیم و...
پی نوشت: با شنیدن حرفهای سرپرست کمیته داوران و مسابقات فدراسیون بسکتبال یاد واکنش رامین طباطبایی(در مراسم معارفه مصطفیهاشمی) به صحبتهای خبرنگار کیهان ورزشی مبنی بر اینکه متاسفانه حال بسکتبال ما خوب نیست افتادیم که ایشان در جواب گفته بود: نخیر، خیلی هم حالش خوب است و...
سرپرست کمیته مسابقات فدراسیون هم مثل رئیسش از ادبیات مشابه استفاده کرده و با لجبازی پاسخ میدهد: چرا 16 تیم؟ وشاید در ادامه میگوید: با 160 تیم هم برگزار میکنیم!
آقای زحمتکش! شما به جای این درفشانیها، زحمت بکش و فکری به حال تیمهای سقوطکننده و صعودکننده سوپر لیگ کن. خیلی مسخره است که تیم قعرنشین فصل گذشته،فصل آینده هم در سوپر لیگ حضور داشته باشد. این هم از آن دست اتفاقاتی است که فقط در بسکتبال ایران میافتد. اگر قرار است هر تیمی پول بدهد، جواز حضور به لیگ برتر را به دست بیاورد پس اصلا چرا لیگهای سطح پایینتر را برگزار میکنید؟ اصلا فلسفه صعود و سقوط تیمها چیست؟
شاید هم شما درست میگویید و با این شیر تو شیر، پتانسیل برگزاری لیگ با تیمهای بالاتر را هم دارید. چرا 16 تیم؟ با 1600 تیم هم میتوانید!
*کامران خطیبی