شما حرف خودتان را هم قبول ندارید!
**نکته مهم درباره دو تیم
در لابلای مصاحبه تقریبا مفصل آقای حمید سجادی، وزیر محترم ورزش که چند روز پیش در حاشیه بازدید از مسابقات تیم ملی تیراندازی با کمان کامپوند و... انجام داده بود ،نکته ای مطرح شد که به نظرمان رسید نباید از کنار آن به راحتی عبور کرد و آن نکته این بود: " من نامه ای در این روزها برای دبیر کلAFC نوشتم و شرایط را شرح داده بودم. از آنها خواسته بودم از کنار این دو تیم مردمی [استقلال و پرسپولیس] به آسانی نگذرند." به گمان ما آقای سجادی نکته بسیار مهم و دقیقی را به مسئولان کنفدراسیون فوتبال قاره کهن گوشزد کرده که امیدواریم مورد توجه آقایان قرار بگیرد. واقعیت آن است که استقلال و پرسپولیس واقعا نه تنها در فوتبال ایران بلکه در سطح آسیا از تیم های شناخته شده و مطرح هستند که حضورشان به ویژه وقتی پای تماشاگر هم در میان باشد باعث رونق هر رویداد و رقابتی می شود وتنور آن رقابت ها را حسابی گرم می کند.
**رطب خورده ، منع رطب نمی کند !
اما اینجا نکته و سئوال دیگری مطرح می شود وفکر می کنیم خود جناب وزیر باید پاسخگو باشند و آن اینکه در صورتی که دبیرکل AFC سئوال کند که "اگر این دو تیم ایرانی به گفته خود شما بزرگ و مردمی هستند و از ما می خواهید از کنار آنها به راحتی عبور نکنیم، پس چرا خودتان ( مسئولان ورزش) از کنار این دو به راحتی عبور و با این سرمایه های کم نظیر ملی- ورزشی خودتان به گونه ای معامله کرده اید که با تیم های محلی هم نمی کنند؟" چه پاسخی بدهیم؟! خلاصه رطب خورده کی کند منع رطب؟!
**قدر نعمت ها را نمی دانیم
راستی آن است که متاسفانه برخی از مسئولان و مدیران ورزش به خاطر نا آگاهی از حوزه ورزش و عدم اطلاع از داشته ها و سرمایه های ورزش و به خاطر آنکه نه بر اساس ملاک هایی چون شایستگی و تخصص بلکه براساس رابطه و وابستگی های جناحی و سهم خواهی و... به ورزش وارد شده اند ومناصب حساس و بالایی را هم اشغال کرده اند ، به طور طبیعی قدر نعمت های فراوان و ثروت های سرشار مادی و انسانی موجود در ورزش را نمی دانند و مسائل و موضوعات ورزش برایشان در حد توپ بازی کودکانه و امور پیش پا افتاده است و فکر می کنند همین که مسابقه ای برگزار و اعزامی به میدانی بین المللی انجام شود و از همه مهمتر تقی به توفی بخورد و قرعه مناسبی داشته باشیم ، ستاره ای گمنام بدرخشد و مدالی کسب شود دیگر همه چیز تمام و روبراه است و اصلا کاری نمانده که آقایان انجام دهند و...
**کاری که باید 5،6 سال قبل انجام می شد !
این است که می بینیم بعضی از مدیران ارشد ورزش در حد وزارت به جای اینکه به مسئولیت های پرشمار و نفسگیر خود بپردازند به مسائل سطحی و مشغولیت های تعجب آور و تاسف بار می پردازند ، در حد یک طرفدار ساده به کری خواندن برای این و آن تیم و رنگ و طرفداران آنها روی می آورند و...! و دقیقا به همین دلیل است که کارهای اساسی ورزش روی زمین می ماند و از زبان وزیر فعلی ورزش می شنویم که کارهای مربوط به پرسپولیس و استقلال باید 5،6 سال قبل انجام می شد. سئوال دیگری که مطرح است اینکه اگر واقعا اینطور که آقای سجادی می گوید این کارها باید چندسال پیش انجام می شده ونشده آیا مسئولان ورزش در آن زمان ،امروز نباید در باره " ترک فعل" های خود به مردم پاسخگو باشند؟! آیا هیچ مسئول ، ارگان و دستگاه نظارتی نباید از این آقایان سئوال کند که چرا به جای پرداختن به کارهای اصلی به مسائل فرعی و سطحی مشغول بودید و به وظایف خود در باره ملک وملت عمل نکردید و عمر و زمان را به هدر دادید؟
**آب از سرچشمه گل آلود است
هفته پیش در سرمقاله نوشتیم که باید هرچه زودتر" به این وضعیت در ورزش خاتمه داده شود". وضعیتی که هرکسی هرکاری دلش می خواهد انجام می دهد و هرچه می خواهد می گوید. تاسف بیشتر آنجاست که با توجه به آنچه اشاره شد خیلی وقت ها آب از سرچشمه گل آلود است . وقتی بعضی از افراد درکسوت مدیر به جای انجام وظایف و تمرکز برمسئولیت های اصلی به کارهای حاشیه ای روی می آورند و در واقع هرکاری دل شان می خواهد انجام می دهند به جز وظایف اصلی ، از زیرمجموعه و دیگراجزاء سیستم چه انتظاری باید داشته باشیم؟ شیر پیروز خدا ، مرتضی علی(ع)، معلم بزرگ بشریت و الگوی راستین چگونه زیستن جمله ای حکیمانه وبسیار قابل تامل در این باره دارد" الناس بامرائهم اشبه منهم بآبائهم" ( مردم به امیران و بزرگان خود بیشتر شباهت دارند تا به پدران شان).
**چو فردا شود ، فکر فردا کنیم !
از این حرف آقای سجادی یک استفاده دیگر ببریم و برویم سراغ بقیه بحث. حرف آقای وزیر که می گوید این کارها باید 6 ، 5 سال پیش انجام می شد شاهدی زنده و سندی محکم برای اثبات آن حرف همیشگی وهشدار مکرر این نشریه است که مرتب بر این امر تاکید داشته که در ورزش ما کارهایی معطل مانده که اغلب برای حرکت ورزش در مسیر پیشرفت و بهتر شدن لازم و بلکه ضروری است. کارهایی که اگر انجام و یا شروع شود فراتر از روزمرگی ها و سیاست های جاافتاده و" چو فردا شود فکر فردا کنیم..." حتما به اصلاح ساختارهای از اول اشتباه و یا کهنه و ازکار افتاده ورزش منجر می شود. کارهایی که چون ریشه ای و اساسی است سخت است و چون سخت است ، برخی مدیران از انجام آن طفره می روند و وقت تلف می کنند تا دوران مدیریتی آنها به سر آید واین کارهای اساسی و سخت و ساختاری که بالاخره روزی باید در ورزش ما انجام شود به گردن مدیران بعدی بیفتد. در هرحال آنچه از آن گریزی نیست این واقعیت است که در ورزش ما از این نوع کارهایی که باید سال ها پیش انجام می شده ولی نشده و هنوز هم نمی شود فراوان است و آنچه آقای وزیر در باره دو باشگاه قدیمی تهرانی گفته فقط یک مثال و نمونه است و نه همه قصه.
**مشکلی که به تحریم ربطی ندارد !
البته این خود، مثال مهم و نمونه ای هشدار دهنده است که عواقب بلاتکلیف ماندن استقلال و پرسپولیس یواش یواش دامن این دو تیم پرطرفدار و ریشه دار را می گیرد و آنها را به سمت دردسرهای بزرگ سوق می دهد. استقلال و پرسپولیس به عنوان دو سرمایه کم نظیر فوتبال ایران که خیلی از کشورهای آسیایی خاصه همسایه با همه هزینه ای که برای رونق و جان گرفتن فوتبال خود می کنند حسرت داشتن آنها را دارند، از بسیاری استانداردهای یک باشگاه به دور هستند سهل است ، که خیلی جاها از حداقل امکانات یک باشگاه هم محروم هستند و این مشکلی است که به هیچ علتی مثل تحریم! و گرانی و... مربوط نمی شود. اهمیت و جایگاه و کارکرد این دو باشگاه در نزد صاحب منصبان وسیاستگذاران کلان ورزش درک و یا جدی گرفته نشده و لذا اراده محکم و عزم پولادینی هم برای روشن کردن تکلیف مالکیت و مدیریتی آنها نزد مسئولان ذیربط وجود نداشته و تا حالا اگر هم مسئولی در این باره حرفی زده فقط برای این بوده که حرفی زده باشد نه برای اینکه واقعا قصد و قرار این باشد که برای حل این مشکل قدیمی و به ظاهر لاینحل گام اساسی برداشته شود!
**استاندارد سازی باشگاه ها
بالاتر حرف از " استاندارد" به میان آمد و اینکه این دو باشگاه فقط لقب " باشگاه " را یدک می کشند و از استانداردهای لازم بهره ای ندارند. اتفاقا همین مهمترین مساله و موضوعی است که کنفدراسیون فوتبال آسیا روی آن انگشت گذاشته وطبق گفته آقای وزیر در مصاحبه اشاره شده خواسته که این دو باشگاه و کلا باشگاه های ایرانی " استانداردها" را رعایت کنند. به آنچه در کنفدراسیون آسیا می گذرد و کارهایی که باند بن سلمان بحرینی انجام می دهد و چندان هم به نفع فوتبال ایران نیست بلکه به ضرر آن هم هست و به همراهی و همکاری و" گرا" دادن بعضی از عناصر ایرانی که وقتی دستشان از پست و منصب کوتاه بود شعارهایی هم می دادند و زیر علم اصول و ارزش های انقلابی و ملی سینه هم می زدند ، کاری نداریم یعنی در این مقال کاری نداریم، اما این خواسته AFC یعنی " استاندارد سازی" حرف بی ربط و خواسته نابجایی نیست وقبل از آنکه آنها بگویند سالها وبارها در داخل همین کشور و این فوتبال خیلی ها از جمله این نشریه گفته و از مسئولان خواسته اند که به جای گرفتار کردن خود در روزمرگی ها وبرد وباخت های گذرا برای کارهای اساسی و اصولی وقت بگذارند و هزینه کنند اما همانطور که بالاتر آمد و بارها نوشته ایم گوش مسئولان به این حرف ها و نقدها و تذکرات بدهکار نیست ، تا وقتی که مثل امروز این مشکلات و موانع جلوی پای فوتبال ما سبز شود آن وقت آقایان" کاسه چه کنم، چه کنم" به دست می گیرند و دو روزه مدارک تهیه و بارگذاری می کنند و باقی قضایا . دست آخر وزیر ورزش به مسئولان فوتبال آسیا توصیه می کند که از کنار این تیم هم به سادگی عبور نکنید.
**بساط آقازادگی را در ورزش جمع کنید
در شماره گذشته در باره" سایه نشینان تاثیرگذار و مداخله گر" در ورزش اشاره ای در همین صفحه داشتیم. البته این موضوع تازه ای در ورزش ما نیست . متاسفانه از دیرباز بساط " آقا زادگی" در ورزش هم مثل بعضی از حوزه های دیگر پهن بوده و بعضی از افراد به خاطر وابستگی های خانوادگی یا باندی و جناحی و... بدون داشتن هیچ صلاحیت و سابقه و تخصصی به خود اجازه می دهند درکار و بار ورزش دخالت و خط وربط آن را تعیین کنند . از این رهگذر ، ورزش ما آسیب های فراوان و همه جانبه دیده و جا دارد مسئولان ورزش در فصل تازه مدیریتی به این آفت و مانع مهم بر سر راه ورزش توجه جدی داشته باشند و برای دفع آن چاره ای اساسی بیندیشند وبساط آقازادگی و خانواده بازی و... را جمع کنند.
**وای به حال آنها که باج ندهند !
از این آفت خطرناکتر ، وجود باندها و جریاناتی است که در پشت پرده ورزش ما خاصه در رشته های پرطرفدار و باهیاهویی مثل فوتبال فعالیت می کنند. باندهایی که تشکیلاتی عمل می کنند و در بعضی از باشگاه های دولتی و صنعتی پایگاه داشته و در رسانه ها ، حتی رسانه ملی و رسانه های وابسته به مراکز باصلاحیت نفوذ دارند و به دنبال کسب قدرت و چنگ انداختن به مناصب و پست های حساس هستند و ... وقتی هم مسئولان پست ها را به آنها ندهند و فدراسیون ها به خواسته های زیاده خواهانه و جاه طلبانه شان تمکین نکنند و... وای به حال آنها! این جریانات با توجه به امکانات و ابزاری که در اختیار دارند به ویژه قلم هایی که اجیر و میکروفون هایی که کرایه داده شده و... روزگار طرف را سیاه و از هر ابزار و وسیله ای استفاده می کنند حتی پشت شعارهای ملی و انقلابی و اعتقادی پنهان می شوند تا طرف در نهایت تسلیم شده و به خواسته آنها گردن نهد، در حالی که این جماعت و جریانات به هیچ ارزش و آرمانی به جز منافع شخصی و ارضای جاه طلبی ها و... پایبند نیستند و... در هرحال همه این حرف ها و واقعیات ناخوشایند از گرفتاری های عدیده ورزش مستعد ایران حکایت و تکلیف و وظیفه مسئولان ورزش و همه جریانات و عناصر و افرادی را که دل شان برای ورزش و جوانان این مملکت می سوزد، روشن می کند.
**خبرهای خوش
اخیرا و بعد از اولتیماتوم کنفدراسیون فوتبال آسیا مسئولان ورزش فعالیت هایی را برای تعیین تکلیف و سروسامان دادن به وضعیت دو تیم استقلال و پرسپولیس آغاز کرده اند و پای وزارتخانه های دیگری مثل وزارت اقتصاد و وزارت صمت به میان آمده و گفته می شود اقداماتی در جهت حل مشکل مالکیت مشترک صورت گرفته و قرار شده هر کدام از این وزارتخانه ها مالکیت یکی از این دو باشگاه را بر عهده بگیرد و... خبرهای خوشی که از سوی منابع موثق هم تایید شده است.
**رقابت سالم ، نه درگیری خصمانه
در هرحال امیدواریم این خبرهای خوش که فعلا بر زبان ها و قلم ها جاری است هرچه زودتر رنگ واقعیت به خود بگیرد چون ادامه این وضعیت به صلاح هیچکس نیست و حتما به ضرر همه به جز منفعت جویان وفرصت طلبان است ضمن اینکه با ادامه این وضع میان اعضا و طرفداران این دوتیم اختلافات بالا می گیرد و جو تهمت و افترا و بدگویی و...علیه یکدیگر- که هرگز زیبنده ورزش و اهالی ورزش نیست – فضای ورزش را تحت تاثیر قرار داده و رقابت سالم و کری خوانی های معمول جای خود را به درگیری های خصمانه و صف بندی های مخرب می دهد که به صلاح ورزش نیست. تا آنجا که ما می دانیم و تجربه داریم اهالی ورزش دارای روحیات سالم و شفاف واهل مدارا و صلح و آشتی هستند ودوستی را به قهر ترجیح می دهند . آنها در عین حال منصف و فهیم هستند ومسائل را خوب تشخیص می دهند و اگر سیاست های غلط در ورزش و اهمال ها و کم کاری ها و همچنین دخالت افراد نااهل و بی لیاقت - که به اشتباه لباس مسئولیت به تن کرده اند - نباشد ، خودشان بلدند در عین رقابت چگونه رفاقت و وفاق را میان خود حفظ کنند!
*سیدمحمدسعید مدنی