تعریف "فرهنگ" و "اخلاق" حرفه ای در رفتار حرفه ای ها ...!
ورزش علاوه بر کارکردهای تفریحی و تخصصی و... بالقوه یک ابزار فرهنگی
هم هست. این است که بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا که در ورزش هم جزو پیشروان و
سرآمدان هستند، هرگز در برنامه ریزی های اجتماعی خود در حوزه های سیاسی و اقتصادی
و علمی و تربیتی از موضوع ورزش غافل نیستند وبرای پیشبرد آنها با ظرافت وبه طور علمی
و ماهرانه از ورزش به بهترین وجه بیشترین استفاده ها را می برند.به دیگر سخن
برخلاف تصور بعضی که ردای مسئولیت هم بر تن دارند، ورزش نه تنها جزیره ای مستقل به حساب نمی آید و ساز خودش را نمی زند و برخلاف منافع ملی و
فرهنگ و اعتقادات رایج عمل و حرکت نمی
کندبلکه همراه و هماهنگ با برنامه های ملی
به پیش می رود و تلاش می کند در تسهیل و
هموارشدن راه حوزه های دیگر نقش خود را به بهترین وجه ایفا نماید و اگر غیر از این
باشد، از سوی عناصر و دستگاه هایی که وظایف نظارتی دارند چه در خود ورزش و چه در
سایر قوا و تشکیلات ذیربط به سرعت و با قاطعیت برخورد می شود. در این باره ورزش
پیشرفته و حرفه ای دنیا خیلی حرف ها برای گفتن و نمونه های بسیازی برای ارائه کردن
در آستین دارد. برای مثال همین دوهفته اخیر واکنش هایی که دو باشگاه سرشناس و حرفه
ای اروپایی یعنی منچستر یونایتد و آژاکس آمستردام در قبال یک بازیکن خاطی و یک
مدیر متخلف از خود بروز دادند ، بیش از آنکه فنی و صرفا ورزشی باشد فرهنگی و در
دفاع از ارزش های مقبول و رایج اجتماعی و انسانی بود که در همه جای دنیا شناخته
شده و محترم هستند ولاجرم اینطور واکنش ها و برخوردها حفظ کلاس و پرنسیپ این
باشگاه های بزرگ را هم در برداشت و مهمتراز همه باعث تحسین اهالی ورزش در سراسر
دنیا شد.علاقه مندان به ورزش و کسانی که پیگیر اخبار واتفاقات ورزش کشورمان در
جریان این خبرها هستند ، می دانند چند روز پیش در منچستریونایتد چه اتفاقی افتاد
ومدیران این تیم و بازیکنان مطرح و بزرگی مثل رونالدو و... برابر
حرکت هنجار شکنانه و ضد اخلاقی یکی از بازیکنان جوان خود چگونه در پاسداری
از ارزش های اجتماعی و احترام به فرهنگ مقبول اجتماع ومردم وهمچنین دفاع از نام
وحیثیت باشگاه خود بی محابا و بدون مصلحت
اندیشی های کاسبکارانه ومسخره- مثلا منچستر
بازی های حساسی در پیش دارد، یا مربی آلمانی تازه کارش را شروع کرده و...نباید تیم
را وارد بحران کنیم و... بگذارید بعدها سرفرصت با موضوع برخورد می کنیم و خلاصه
بهانه های مضحک و توجیهات اراجیف گونه که در ورزش خودمان از زبان مسئولان!! کم نمی
شنویم- به میدان آمدند و موضوع را رسانه ای ودر سطح جهان مطرح کردند تا حساب کار
دست همه به ویژه عقب مانده های پرادعا در همه جای دنیا- که راجع به کار ضدشرعی و خلاف اخلاق و فرهنگ جامعه مثلا
خیلی روشنفکرانه! وواقعا عوامفریبانه در رسانه های پرمساله خود نظر خواهی می
گذارند که آیا این کار نادرست وضد اخلاقی درست است یانه...؟!!- بیاید که کسی حتی
اگر کارسازترین بازیکن باشد و هیچ وقت حتی اگر تیم در بحران باشد و موقعیت حساسی در جدول داشته باشدحق ندارد با
نان و آبرو واعتبار یک باشگاه به نام منچستر بازی کند و... منچستر که فقط با
قهرمانی و جام جهانی رفتن! منچستر نشده است . نه منچستر بلکه همه نام ها و تیم های
بزرگ دنیا با رعایت" اصول" و پاسداری از ارزش های شناخته شده انسانی
ومعتبر و توصیه شده در همه مکاتب فلسفی و ادیان الهی،صاحب نام و در دنیا پرآوازه
شده اند وحتی موفقیت های ورزشی و افتخارات و قهرمانی هایی که به نام این تیم ها ثبت
شده پیامد پافشاری و رعایت اصول و ارزش ها بوده است. داستان آژاکس و " اورماس"
را هم ، همه شنیده ایم هیچکدام از افرادی که در باشگاهی مثل آژاکس صاحب پست و مقام
می شوند حتی اگر ستاره سابق این تیم و در
عرصه فوتبال دنیا شناخته شده باشند حق
ندارند رفتاری حتی شبهه ناک ودور از شان وپرستیژ باشگاهی مثل آژاکس آمستردام داشته
باشد و این را خود مدیر خاطی نیز معترف است و به جای اینکه بدهد همپالکی های سایتی
و حقوق بگیران رسانه ای اش برایش بنویسند و
نظر خواهی راه بیندازند وفدراسیون فوتبال هلند پوسترش راچاپ کند و دو قورت و نیمش هم باقی واز مردم و جامعه و
فرهنگ طلبکار باشد وبگوید" خلاف کردم
که کردم" یا " پیام دادم که دادم" ... می گوید "من شرمنده
هستم و قبول دارم که اشتباه کرده ام. فردی در
جایگاه من ، نباید از خط قرمزها عبور کند...". آژاکس هم مثل منچستر- البته اگر بعضی از عقب مانده های فرهنگی وپرادعای وطنی قبول داشته باشند!- "حرفه ای گری اخلاق و فرهنگ" آن را
عملا - نه شعاری- تعریف وتبیین می کند و می گوید هر رفتار و اقدامی که مغایر با
این فرهنگ واخلاق باشد و از هرکسی سربزند قابل قبول نیست وبا آن با قاطعیت ودر حد
گسترده برخورد می شود. بنا براین روراستی
و صداقت یکی از بزرگترین اصول و خلقیات حرفه ای گری است و سیاهکاری و فریبکاری و
شارلاتان بازی کوچکترین ربط ومناسبتی با آن ندارد. لذا نمی شود در برنامه های
یکطرفه و به مصداق "خود گویم و خود خندم ".....، جلوی دوربین های
تلویزیونی از فرهنگ دم زد و لزوم رعایت اصول و ارزش های فرهنگی، ولی سرتاپای رفتار
خودمان و تشکیلات وفدراسیون مان، ضد فرهنگی باشد و ارزش ها را لگدمال و از ضد ارزش
ها قبح زدایی کنیم ... نمی توان از قانون و لزوم پایبندی به قانون سخن گفت و قانون
شکنی هایمان صدای اعتراض مراجع قانونی مثل مجالس و حتی اعضای هیات رئیسه خودمان را
در بیاورد و...نمی شود از مماشات نکردن با بداخلاقی وحرمت شکنی ها حرف زد و برابر بد اخلاقی ها و حرمت شکنی ها سکوت کرد و
بدتر ازآن ، بداخلاق ها و حرمت شکنان را نوازش و حمایت و پوستر رنگی شان را چاپ و به هرچه اخلاق و حرمت و... دهن کجی کرد. نمی شود از استقلال عمل و احترام به تصمیمات
کادر فنی تیم ملی وسایر همکاران گفت اما در بسیاری جاها از آنها ابزار فعل و
" مترسک" ساخت و سرانجام نمی شود از مقام شهید و دفاع از خون شهید گفت ،
اما عمل و رفتار و ایده هایمان، درست بر خلاف اهداف و مغایر با آرمان های شهدا
باشد . یادمان نرودشهدا برای حاکمیت پاکی
اصول و اخلاق انسانی و جوانمردانه و دفاع از فرهنگ ملی وارزش های اعتقادی و آبادی و سرفرازی وشرف و عزت ایران بزرگ ، جان عزیز خود را تقدیم کردند و...