تلویزیون، دانشگاهی که به وظایف خود عمل نمیکند!
مبادا
ماجراهای فوتبال
در بسکتبال تکرار شود
اصلاح
رویکرد و روش ها
در برنامه های ورزشی تلویزیون ضروری است
**احساس مسئولیت سازمان های بین المللی ورزش
در
خبرها داشتیم که فدراسیون جهانی فوتبال( فیفا) و کنفدراسیون فوتبال اروپا و
بالاخره کمیته بین المللی المپیک ، روسیه را به خاطر اشغال اوکراین که از آن بیش ازچند روزی نمی گذرد تحریم کرده و مجازات ها
و محدودیت هایی برای این کشور در نظر گرفته اند. خیلی خوب است که تشکیلات جهانی مثل
فیفا و کمیته بین المللی المپیک و... در باره اتفاقات ناگواری که در دنیا رخ می
دهد، جنگ، اشغالگری ها، خشونت ها ، تجاوزگری ها و... حساس باشند و احساس مسئولیت
کنند، اما متاسفانه واقعیات گواه بر آن است که این کار را نمی کنند و فقط هر جا که
به نفع خودشان و خط دهندگان و قدرت های مسلط بر اینگونه تشکیلات است، آنها وارد می
شوند و بیانیه می دهند و تحریم می کنند ومجازات هایی را در نظر می گیرند.
**هفتاد سال اشغال ، اسمش اشغال نیست؟!
اگر غیر ازاین است چرا تشکیلاتی مثل فیفا یا کمیته المپیک(ioc) در باره اشغال چند روزه اوکراین توسط روسیه واکنش سریع ازخودبروز می دهند وبگیر وببند راه می اندازند وتحریم می کنند و... اما مثلا در باره 70 سال اشغال وغصب کشوری دیرپای و تاریخی مثل فلسطین توسط مشتی جنایتکار وحشی و رژیم کودک کش اسرائیل نه تنها کوچکترین اقدامی صورت نداده بلکه در میان تعجب وتاسف بشریت و برخلاف همه اصول و موازین انسانی و اخلاقی تمام سعی و تلاش و توان خود را در حمایت از این غده چرکین سرطانی و حکومت غاصبی که ننگ بشریت است والبته ساخته دست و مورد حمایت قدرت های استعمار گر، به کار بسته اند، به طوری که نه تنها این رژیم اشغالگر رامحکوم نمی کنند و برایش مجازات و کوچکترین تحریمی در نظر نمی گیرند بلکه برعکس! اگر کشوری یا ورزشکاری خواست در دفاع ازمردم مظلوم فلسطین و محکومیت تجاوز وخشونت و وحشیگری مقابل ورزشکاران رژیم اشغالگر حاضر نشود، اوست که از طرف فیفا وسایر تشکیلات بین المللی ورزش محکوم و مجازات می شود. تحریم وتعلیق می شود!!
**فریب سیاسیِ" ورزش از سیاست جداست"!
وقتی این اتفاقات غیر قابل انکار و تبعیض های عیان و آشکار و بی عدالتی های مشهود و... رخ می دهد خیلی ساده اندیشی و بلکه حماقت است که کسی شعار سیاسی و استعماری " ورزش از سیاست جداست" را باور کند. چرا که اگر ما هم بخواهیم اساسا سیاست ورزان و سلطه جویان اجازه نمی دهند ورزش از سیاست جدا باشد. آنها همه چیز را در خدمت منافع و تمنیات و زیاده خواهی های خود می خواهند. از نظر آنان ورزش هم ابزاری است که باید در خدمت سیاست های پلید و سلطه طلبی آنها قرار بگیرد. اما اگرکسی خواست جوانمردانه وبر اساس موازین انسانی ازورزش برای دفاع از مظلوم و حقوق انسان ها استفاده کند و مثلا برای رژیم کثیف و کودک کش صهیونیستی مشروعیت قائل نباشد و مثلا ورزشکاران آن را قابل نداند که به عنوان رقیب ورزشی با آنها مسابقه بدهد، به سیاسی کاری محکوم می شود ومستوجب مجازات و تعلیق و...!!
**سخن " برنارد شاو"...
از نظر این قدرت های ضد بشری که البته نقاب های حقوق بشری و دموکرات منشانه آنها فقط افرادی را که عمدا خود را به خواب زده اند فریب می دهد اگر آنها ورزش را به سیاست و اغراض سیاسی آلوده کنند اشکال ندارد اما اگرکسی خواست در عرصه ورزش فراتر از برد وباخت ها به وظیفه انسانی و جوانمردانه خود عمل کند به " سیاسی کاری" محکوم می شود و به همین طریق مثلا اگر خودشان کشوری را اشغال کنند و رژیمی کاذب و قلابی را بر مصدر قدرت بنشانند و انواع و اقسام تضییقات و تبعیض ها وجنایت ها را روا دارند اسمش " اشغالگری" نیست بلکه ترویج آزادی و دموکراسی و حقوق بشر است! و باید در همه جا حتی ورزش حمایت شود اما اگر دیگران همین کار را انجام دهند اسمش اشغالگری و تجاوز است و باید محکوم وتفبیح شود و... در حالی که همه می دانیم " اشغالگری " در هر حال اشغالگری است و خوب و بد نداردو...یاد جمله پرمعنایی از" برنارد شاو" ، نویسنده معروف انگلیسی افتادیم که می گوید: " وقتی ببری حیوان دیگری را شکار می کند آدم ها اسم آن را درندگی می گذارند اما وقتی خودشان ببری را شکار می کنند اسم آن را شکار و ورزش مفرح می گذارند..."!
**کلاه سرمان نرود!
خواننده گرامی حتما توجه دارد که بحث ما " سیاسی" نیست بلکه در باره واقعیت های ورزش است. واقعیاتی که باید هشیارانه و با چشم باز با آنها برخورد کنیم که کلاه سرمان نرود و به ویژه در میادین بین المللی، ورزش مان ضربه نخورد. این بحث را آوردیم نه برای اینکه اوضاع اوکراین را بررسی و تحلیل کنیم که اصلا کار این قلم و نوشته نیست، آوردیم تا از فرصت استفاده کنیم و به بهانه این اتفاقاتی که پیش چشم ما دارد رخ می دهد به سهم خود با صراحت و قاطعیت بیشتر بگوییم اهالی محترم ورزش و خاصه مدیران ومسئولان آن گول شعارهایی مثل" ورزش از سیاست جدا است" را نخورند، چون اولا واقعیات غیرقابل انکار خلاف این را ثابت می کند.
**اشغال یمن و اشغال ایران ، اشغال نیست؟!
مثال زنده آن همین داستانی که ذکر شد. کسانی که می گویند غیر از این است به این سئوال که نظیر آن را این روزها حتی ورزشکاران صاحب نام غربی اعتراض گونه مطرح کرده و می کنند،پاسخ دهند: چطور فیفا اشغال چند روزه اوکراین توسط روسیه را محکوم می کند و برای روسیه تحریم و مجازات در نظر می گیرد اما اشغال فلسطین را که بیش از هفتاد سال از آن می گذرد محکوم نمی کند بلکه از رژیم اشغالگر حمایت هم می کند و هر ورزشکار آزاده و کشور مستقلی که به دلایل منطقی و انسانی از حاضر شدن مقابل ورزشکاران این رژیم اشغالگرو رو به اضمحلال اجتناب کند به اتهام دخالت دادن سیاست در ورزش با محرومیت های بیرحمانه مواجه می شود؟ و ثانیا باید دانست خود همین کسانی که این شعارها را سر می دهند و از جدایی ورزش وسیاست دم می زنند، این شعارها را فقط برای ماها می دهند و عده ای هم که ظاهر بین و خوش باور هستند وماهیت نابکارانه آنها را قادر نیستند تشخیص بدهند و یا خودشان را به نفهمیدن و حماقت زده اند این حرف ها و شعارها را باور می کنند و خودشان کاملا ورزش را به سیاست آن هم پلیدترین وجهت دارترین سیاست ها آلوده کرده اند. همین ها که رژیم سفاک سعودی را تحریک می کنند به یمن حمله کند وبخشی از خاک این کشور را اشغال کند اما به امثال فیفا اجازه نمی دهند در تقبیح اشغالگری و دفاع از مردم مظلوم یمن ، رژیم تا بن دندان وابسته سعودی به آمریکا را محکوم کند. همین ها که جنایتکار بی سروپایی مثل صدام را تحریک و از او با همه توان حمایت کردند که به خاک ایران حمله کند وبخش هایی از آن را به اشغال خود در آورد و...اما به تشکیلات ورزشی دنیا و همین فیفا اجازه ندادند با یک جمله یا یک خط ، اشغالگری مهره خودفروخته و پهلوان پنیه بی مخ بعثی را محکوم کند.
**لزوم هشیاری و دیپلماسی فعال
خلاصه کلام و همه عرض ما این است که تمام حواس و هوش و توان خود را برای حرکت ورزش کشورمان در مسیر پیشرفت به کار بگیریم. خاصه مسئولان و مدیران ورزش باید با پرهیز از خود فریبی وشناخت واقعیت ها و داشته های غنی ورزش کشور و اشراف بر مسائل و اتفاقاتی که در عرصه بین المللی رخ می دهد و بعضی از آنها می تواند تحت عناوین ظاهر الصلاح وشعارهای دهان پرکن در صورت غفلت و عدم هشیاری به عنوان سد و مانع در مسیر پیشرفت ورزش ایران ظاهر شوند، با برنامه ریزی دقیق و دیپلماسی فعال و عمل بهنگام آنها را خنثی کنند و ضمن حفظ اصول و پاسداشت ارزش های انسانی وملی و فرهنگی با قدرت و اعتماد به نفس کامل در مسیر تحقق اهداف متعالی و آرمان های انقلابی حرکت و عمل کنند.
**درد ورزش
ورزش ما که هم از حیث تاریخی دارای ریشه و اساس است و هم در پیشینه60،70 سال اخیر خود از نظر اخلاقی و حفظ مرام و رفتار محترمانه وپهلوانانه نه تنها کمبودی ندارد که نقاط قوت وصفحات روشن آن کاملا چربش دارد در سال های اخیر از برخی رفتارهای سطح پایین و برخوردهای نازل و گفتار و مناسبات سبُک و دور از موازین اخلاقی و مغایر با ارزش های فرهنگی به ویژه درسطح بعضی از مدیریت ها وتعدادی از رسانه ها و به طور کلی بخشی از نخبگان خود سخت در رنج و عذاب است.
**رسانه ها و نقش آنها در شرایط فرهنگی و اخلاقی ورزش
اینکه چرا چنین شده و فضای ورزش فضایی غالبا آزار دهنده شده و ضدارزش هایی مثل حرمت شکنی و بدبینی وقبح شکنی اخلاقی و اتهام زنی واختلاف و تفرقه و پاپوش دوزی و غیبت و دروغ و زیرآب زنی و نفرت پراکنی و... در آن سخت مجال عرض اندام پیدا کرده ، سئوالی است که پاسخ به آن به تحقیقی مفصل و روشمند وپرداختن به آن نیز به مجال و صفحاتی بیش از این احتیاج دارد. اما ما شک نداریم و به ضرس قاطع عرض می کنیم که عامل " رسانه" در به وجودآمدن این شرایط نامناسب فرهنگی نقش بسیار تاثیرگذاری داشته ودر میان رسانه ها آنکه فراگیرتر و پرمخاطب تر بوده یعنی تلویزیون و غالب برنامه های ورزشی آن مقصر اول است.
**دانشگاهی که به وظیفه خود عمل نمی کند
ما پیش از این از جمله در شماره قبل به این موضوع اشاره کرده ایم وبر اساس وظیفه به صراحت و بدون تعارف تاکید کرده ایم رسانه ای مثل تلویزیون که به فرموده امام راحل باید دانشگاه باشد و مروج فرهنگ ملی و اعتقادی وناشر اخلاق و رفتار اسلامی ، به هیچ وجه حداقل در عرصه ورزش به این وظیفه حساس خود عمل نکرده سهل است که در بسیاری از مقاطع برضد آن هم عمل کرده است و اگر ما امروز می گوییم یکی از اصلی ترین عوامل ایجادوضع ناخوشایندموجود اخلاقی و فرهنگی ورزش ، رسانه و بدون شک در راس همه تلویزیون است از همین روست.
**تلویزیون و بعضی برنامه هایش!
وصد البته برای اثبات سخن خود در هر محکمه و دادگاهی هم حاضر می شویم تا آنجا با صراحت و بی پرده تر بگوییم طی بیست سال اخیر تا همین حالا تلویزیون با بعضی از برنامه هایش ودر سایه وادادگی و انفعال وبی عرضگی بعضی از مدیرانش چه بر سر فرهنگ و اخلاق ورزش آورده و چگونه شلختگی وهرهری مسلکی و اباحه گری و
حرمت شکنی و تفرقه افکنی و قبح زدایی و نفرت پراکنی وگستاخی و بی ادبی و...، را در اینگونه بر نامه های بی صاحب وبی ناظر خود در ورزش ما رواج داده و حتی بعضی از آنها را" نهادینه" هم کرده است و...ضمنا اگر در آن تشکیلات و سازمان عریض و طویل کسی در این باره احساس مسئولیت کرد می تواند با استفاده از اهالی فن به یک تحقیق جامعه شناسانه و تحلیل محتوای اینگونه برنامه ها دست بزند که بدون تردید ادعای ما را تایید خواهد کرد...
**لزوم اصلاحات اساسی در برنامه های ورزشی سیما
به هر حال برگردیم به بحث خودمان با تاکید بر این حرف همیشگی خود که هشتاد درصد معضلات فرهنگی و اخلاقی ورزش زیر سر بعضی از برنامه های ورزشی تلویزیون بوده و هست و یکی از اقداماتی که باید برای سروسامان یافتن ورزش حتما وحتما صورت بگیرد اصلاح دیدگاه و رویکرد و روش اکثر برنامه های ورزشی سیماست...باری نامناسب بودن فضا ومناسبات انسانی، اگر نگوییم اصلی ترین چالش ها و معضلات ورزش ماست اما بی گمان از اصلی ترین آنهاست.
**لودگی و لمپنیسم رایج در ورزش
این معضل که متاسفانه کمتر کسی به آن توجه دارد و تقریبا همه به نوعی به آن دامن می زنند بیش از هر چیز به پرستیژ و شخصیت ورزش و ورزشیان ضربه زده و یک نوع رفتار و اخلاق لودگی و لمپنی و خودخواهانه و حرمت شکنانه رابر فضای ورزش و علی الخصوص رشته هایی مثل فوتبال حاکم کرده است.این در حالی است که ورزش اگر می خواهد کلاس خود را ارتقا بخشد ودر جامعه از اهمیت و احترام بایسته برخوردار شود باید به فکر اصلاح این کاستی ورفع این عیب باشد.
**مسئولیت همگانی
و این ممکن نیست مگر آنکه خود ورزشی ها و هرکسی که به نوعی جزو این جامعه به حساب می آید و ورزشی است اولا وجود این آسیب و عیب را بپذیرند و ثانیا هرکسی در جایگاه و به سهم خود برای درمان این درد از خود گذشتگی کند و قدمی بردارد. البته همانطور که بالاتر هم اشاره شد این بحث مفصلی است که باید برای پرداختن به آن وقت و مجال بیشتری در نظر گرفت و این کاری است که حداقل ما در این نوشته قصد نداریم به آن وارد شویم. اما به لطف و یاری خداوند در آینده بیشتر به آن خواهیم پرداخت ، ضمن اینکه امیدواریم مسئولان و مدیران ورزش در کنار امور روزمره و گذرا به اینگونه نکات و مسائل هم که ریشه بسیاری از مشکلات ورزش هست توجه بیشتری داشته باشند و درصدد واکاوی وتحقیق علمی وعملی در باره آن برآیند.
**نماد والگوی فوتبال ایران
بارها در باره اهمیت و جایگاه دوباشگاه بزرگ و پرطرفدار کشورمان در این مجله و همین صفحه نوشته و از آنها به عنوان دوسرمایه بی بدیل ورزش ایران نام برده ایم. به سهم خود نوشته ایم این دو تیم راه طولانی و پرمشقتی را طی کرده اند تا به " بزرگی" برسند و به قلوب مردم راه پیدا کنند. مکرر از مسئولان ومتولیان این دو تیم خواسته ایم که به جای عملکردهای ناشیانه که گاه از آن بوی منزجر کننده خودشیرینی و کاسه داغتر از آش شدن و مطرح کردن خود به مشام می رسد( که نزد چند تن از وزیران دولت قبلی بارها انجام می شدو...) و دل بستن به روزمرگی ها که به تضعیف این دو منجر می شود ، امانتداری خوب و با رفتار و کردار و برنامه ریزی خود حافظ اعتبار وتداوم بخش بزرگی این دو تیم باشید. این دو تیم و این نام ها بزرگ و مردمی هستند ، هنر شما این باشد که به این جایگاه خدشه وارد و برای مطرح کردن و" دیده شدن"! اعتبار و احترام این تیم ها را خدشه دار نکنید. چه بخواهیم چه نخواهیم این دو باشگاه نماد والگوی فوتبال ما هستند و رفتار و سکنات مدیران آنها بر رفتار و سکنات مربیان و بازیکنان وسایر عوامل اداری و اجرایی و... آن اثر می گذارد.و هواداران و طرفداران این تیم ها که اکثرا جوان هستند از همین ها الگو می گیرند.
**مدیران و وضعیت نا خوشایند فرهنگی
اینکه بالاتر در باره وضعیت نا خوشایند فرهنگی و اخلاقی ورزش گفتیم به اینطور جاها ربط پیدا می کند. به این معنی که رفتار و کردار و سکنات مدیران این تیم های پرطرفدار روی فرهنگ و اخلاق کلیت فوتبال و بلکه ورزش ما اثر می گذارد ، بنابراین اگر می گوییم فضای اخلاقی و فرهنگی و روابط انسانی موجود در ورزش خیلی وقت ها و جاها دل آزار وناخوشایند است حتما یکی از دلایل آن مدیران و نحوه رفتار و برخورد مدیریتی این دو تیم است. بدون تردید مدیران ارشد این تیم ها اگر رفتاری اخلاقی و متین و قاطع و به دور از جنجال و حاشیه سازی داشته باشند ، این رفتار تاثیرات مثبت خود را روی رفتار وگفتار هواداران هم باقی می گذارد و اگر رفتار آنها حرمت شکنانه و جنجالی و حاشیه ساز باشد بدون شک تاثیرات منفی آن بر فضای کلیت ورزش آشکار خواهد شد.
**بزرگ منشی ، کیمیای ورزش!
خوشبختانه مدیرعامل تیم استقلال بعد از آن اتفاقی که در جریان مصاحبه با خبرنگاران افتاد و همه در جریان آن هستیم ، عذر خواهی کرد ولی، امیدواریم از این پس نظیر چنین رفتارهای حاشیه ای و دور از شان و حرمت شکنانه ای که نظیر آن را فقط در حرکات نمایشی" کچیست "ها یا قهرمانان بوکس حرفه ای دهه ۷۰ میلادی جهان و... آن هم برای بازارگرمی و هیجان بخشی و مشتری جمع کنی و... می شد دید،از مدیران ارشد این تیم ها آن هم در کشوری که مرام پهلوانان غول شکن و قهرمانان محبوبش، افتادگی و تواضع در عین قدرت و اوج افتخار بوده است، دیگر دیده و شنیده نشود. برای بزرگی استقلال و پرسپولیس و ورزش ایران باید بزرگ عمل و بزرگوارانه مدیریت کرد... متاسفانه رفتار وکردار بزرگ منشانه در ورزش ما حکم کیمیا را پیدا کرده است...
**انتخابات بسکتبال
بالاخره بعد از چندبار به تعویق و تاخیر افتادن ، انتخابات فدراسیون بسکتبال انجام شد و آقای جواد داوری که خود از بسکتبالیست های نه چندان قدیمی بوده، به ریاست فدراسیون انتخاب شد. بیش از هر چیز برای آقای داوری آرزوی موفقیت داریم و این که ایشان بتواند با استفاده بهینه از فرصتی که برای خدمت به جامعه ورزش و کشور و خلق خدا نصیبش شده بسکتبال ایران را که نشان داده مثل والیبال ظرفیت قابل توجهی برای پیشرفت و ارتقا جایگاه خود دارد ، در مسیر بهتر و فویتر شدن حرکت دهد.
**فوتبال ، درس عبرتی برای بسکتبال!
بعد از این نکته ، لازم است بنا بر وظیفه، بدون تعارف و به سرعت به موضوع مهمی اشاره کنیم که اگر رعایت نشود و با آن سرسری برخورد شود بدون هیچ تردیدی عواقب منفی آن دامن خود ایشان ورشته بسکتبال را می گیرد.آن نکته چیزی نیست جز اینکه" در انتخاب اصحاب و یاران خود بسیار حساس باشید و دقت کنید..." آقای داوری در حالی بر مسند ریاست فدراسیون بسکتبال تکیه می زند که همین یکی دوهفته پیش شاهد عزل و برکناری فردی بودیم که هنوز یک سال نشده بود که صندلی ریاست فدراسیون فوتبال را مال خود کرده بود، اما عملکرد وی به دلایل مختلف( که مهمترین آن بی توجهی و حتی سکوت توام با تایید زشتکاری ها و بداخلاقی ها بود) از جمله عدم توجه به اصل شایسته سالاری در انتخاب همکاران و اصحاب خود و مقدم داشتن دوستان و رفقا وشرکا و همپالکی ها و ...در سپردن مناصب حساس فدراسیون، با اعتراض اهالی فوتبال وبالاخره حکم عزل از سوی هیات رئیسه فدراسیون فوتبال مواجه شد.این عبرت و تجربه خوبی است که مدیران امروز ورزش و کسانی مثل آقای داوری نباید به راحتی از کنار آن عبور کنند و فکر کنند این طور مسائل برای دیگران اتفاق می افتد و شامل آنها نمی شود! بلکه باید از آن بهترین استفاده را ببرند و از تکرار این اشتباهات ویران کننده سخت پرهیز کنند.
**عناصر مخرب و نفوذی ، اینجا هم هستند
شک نیست که در کنار خیل چهره های خوشنام و اصیل و کار بلد در بسکتبال، مثل همه جا مثلا همین فوتبالی که مثال زدیم افراد و عناصر ناراحتی هم هستند که فقط و فقط دنبال منافع خودشان هستند و برای رسیدن به آن ضمن تلاش برای رخنه و نفوذ در تشکیلات و تصمیم گیری ها و سیاستگذاری ها و... حاضرند برای رسیدن به اهداف خودخواهانه ومخرب خود به هر وسیله ای چنگ بزنند، برای کنار زدن موانع و رقبا پرونده سازی و پاپوش دوزی کنند و خلاصه به هر حربه ای – و با هرقیمتی ولو نابودی خود بسکتبال - متوسل شوند و...، نشانه ها وخبرهایی در دست است که می گوید این جریانات فرصت طلب که ردپای آنها در انتخابات اخیر و خاصه کنار گذاشتن سئوال برانگیز و قابل بررسی رئیس قبلی فدراسیون از انتخابات کاملا مشهود است ، برای اینکه فدراسیون بسکتبال و شخص رئیس آن را در خدمت منافع خود بگیرند، حسابی خیز برداشته وتدارک دیده اند...و خلاصه برای منافع خودشان از اینکه سناریوی اخیر فوتبال را در بسکتیال تکرار کنند، هیج ابایی ندارند.رئیس جدید فدراسیون بسکتبال باید با انتخاب درست و صحیح نشان دهد به هیچ فرد و گروهی بدهکاری ندارد و مدیون نیست و صرفا برای خدمت و کار مخلصانه برای بسکتبال و رشد وتعالی ورزش ایران آمده است.با این کار علاوه بر رضایت خدای متعال باعث امیدواری و خشنودی علاقه مندان به ورزش می شود ضمن اینکه آدم های فرصت طلب و باندهای منفعت جو را حسابی نومید و ناکام می کند.
*سیدمحمدسعیدمدنی