جنگ قهرمانی در اتحاد
تيمهاي ليورپول و منچسترسيتي در حساسترين بازي اين فصل ليگ برتر در ورزشگاه اتحاد به مصاف هم خواهند رفت. یقینا برنده این بازی میتواند خودش را بیش از هر زمانی به قهرمانی این فصل لیگ برتر و رسیدن به جام نزدیک ببیند. دو تیم در حالی به مصاف هم خواهند رفت که در جدول در فاصله یک امتیازی با برتری سیتی، در ردههای اول و دوم قرار گرفتهاند. اين جدال رقابت ديگري است بين دو مربي مطرح کنوني دنياي فوتبال: پپ گوارديولا و يورگن کلوپ. دیدار این هفته بین منچسترسیتی و لیورپول بیست و سومین رویاروییگواردیولا و کلوپاست و این یعنی گواردیولا به همراه دیتر هکینگ، سرمربی سابق ولفسبورگ و بروسیا مونشن گلادباخ، بیشتر از هر مربی دیگری برابر کلوپ قرار گرفته است. تنها مربی که گواردیولا بیشتر از کلوپ در برابرش ایستاده،ژوزه مورینیواست. اگر هنوز در حال محاسبه هستید که چه کسی در نبردهای روبرو پیشرو است، باید بدانید که در حال حاضر هر دو مربی موفق شدهاند 9 بار بر یکدیگر غلبه کنند.
یک دهه قبل وقتی گواردیولا از طریق مالکیت توپ صبورانه بارسلونا را به بهترین تیم اروپا تبدیل کرد و کلوپ در حال رساندن بروسیا دورتموند به سطوح جدید از طریق پرسینگ فشرده از جلوی زمین بود، ما رویای تقابل این دو سبک متضاد را داشتیم. حالا این نبردهای فلسفی فوتبال، حداقل دو بار در سال در لیگ برتر رخ میدهد. اگرچه در طول این 22 مسابقه ذات نبرد تاکتیکی به شکل دراماتیکی تغییر کرده است. در ابتدا تیمهای گواردیولا و کلوپ در بوندسلیگا و سپس اوایل دوران حضور در لیگ برتر کاملا متفاوت به نظر میرسیدند. آنها امروزه نسخه متفاوتی از یک مفهوم هستند. بر همين اساس نگاهي داريم به رقابت اين دو مربي در سالهاي اخير؛ از بوندس ليگا گرفته تا ليگ قهرمانان و ليگ برتر.
اولین رویارویی دو مربی به بوندس لیگا برمیگردد؛ جایی که کلوپ به
عنوان سرمربی دورتموند دربرابر بایرن مونیخ با هدایت گواردیولا قرار گرفت. در 8
مصاف رودرروی این دو در بوندس لیگا 3 برد سهم کلوپ و 4 برد سهم گواردیولا بود و
طبعا تنها یک بازی به تساوی کشیده شد. در اولين جدال اين دو مربي، کلوپ بود که
موفق شد با دورتموند، بايرنمونيخِ گوارديولا را شکست دهد. اين بازي با نتيجه 4-2 به نفع زردپوشان پايان يافت و
ياران کلوپ قهرمان سوپرجام آلمان شدند. آن مسابقه اولين بازي رسمي پپ روي نيمکت
بايرن بود. چند ماه بعد، پپ انتقام شکست را گرفت و در بوندسليگا توانست کلوپ را
با نتيجه 3 بر صفر شکست دهد
تا اولين برد بايرنمونيخ مقابل دورتموند در ليگ از سال 2010 رقم بخورد. 12 آوريل همان سال دورتموند توانست
بايرنمونيخ را 3 بر صفر شکست دهد
ولي اين برد در شرايطي به دست آمد که قهرماني بايرنمونيخ در بوندسليگا قطعي شده
بود. دو تيم يک بار ديگر در آن فصل به مصاف هم رفتند؛ فينال جام حذفي آلمان که
بايرنمونيخ به لطف گلهاي مولر و روبن موفق شد دورتموند را شکست دهد تا جام حذفي
را تصاحب کند و پپ در اولين فصل حضورش در آلمان دوگانه را فتح کند.
در فصل بعد بار ديگر اين تيم دورتموند بود که
در اولين رويارويي فصل موفق شد بايرنمونيخ را شکست دهد. جدال سوپرجام آلمان با
برتري 2 بر صفر تيم کلوپ
پايان يافت، مخيتاريان و اوباميانگ گلزنان تيم کلوپ بودند. اما اين تيم پپ بود که
هر دو بازي ليگ را در آن فصل به نفع خود به پايان رساند. پيروزي 2 بر یک در مونيخ و همينطور برد يك بر صفر
در سيگنال ايدونا پارک. يک هفته بعد از آن شکست خانگي
مقابل بايرنمونيخ در ليگ؛ کلوپ اعلام کرد که در پايان فصل از دورتموند جدا خواهد
شد. او رقابتش را با پپ در آلمان با يک پيروزي به پايان برد: دورتموند توانست در
نيمهنهايي جام حذفي آلمان بايرنمونيخ را در ضربات پنالتي شکست دهد.
در اکتبر سال 2015 کلوپ قرارداد خود را با لیورپول امضا کرد تا
اینگونه فصل جدید از رقابت دو مربی ایدهپرداز فوتبال دنیا آغاز شود. در کريسمس 2016 اين دو مربي اين بار در انگليس
مقابل هم قرار گرفتند: ليورپول ميزبان منچسترسيتي در ليگ برتر بود. پيش از اين
مسابقه پپ در تمجيد از کلوپ، عنوان کرده بود او بهترين مربي هجومي دنياي فوتبال
است. اما در آن مسابقه کلوپ و تيمش تواناييهاي دفاعي خود را به رخ سيتي کشيدند و
قدرت حمله سيتي را خنثي کردند. يک گل در دقيقه هشتم توسط واينالدوم کافي بود تا
تيم کلوپ پيروز شود. مسابقه برگشت دو تيم در
ليگ برتر بازي حساس بود، چراکه به اواخر فصل نزديک شده بوديم و هر دو تيم در پي بهدستآوردن
امتيازهاي لازم بودند تا در کورس کسب سهميه ليگ قهرمانان عقب نمانند. آن مسابقه
حساس حاشيههايي هم به همراه داشت و اعتراضات زيادي به تصميمات مايکل اليور صورت
گرفت. پنالتي ميلنر توسط آگوئرو پاسخ داده شد تا دو تيم با تساوي يك-يك به کار خود
پايان دهند. در فصل بعد ورزشگاه اتحاد ميزبان اولين جدال از
چهار تقابل دو تيم در فصل قبل بود. منچسترسيتي در ليگ برتر موفق شد در ماه
سپتامبر، ليورپولِ کلوپ را با نتيجه سنگين 5 بر صفر شکست دهد.
بعد از آن مسابقه، سيتي فرمش را به خوبي حفظ کرد؛ در 22 مسابقه بعدي آنها شکستي را تجربه
نکردند و فقط و فقط چهار امتياز از دست دادند تا اينکه تيم بيشکست پپ به سد کلوپ
برخورد کرد. در بازي برگشت دو تيم در ليگ برتر، چمبرلين قرمزها را پيش انداخت ولي
سانه بازي را به تساوي کشاند. نيمه دوم نوبت به درخشش مثلث هجومي ليورپول رسيد؛ سه
گل از اين مثلث، سيتي را در عين شگفتي 4 بر يك عقب انداخت. شاگردان گوارديولا در
دقايق پاياني به خود آمدند و دو گل زدند ولي اين دو گل براي جبران باخت کافي نبود.
بعد از آن
برد کمترکسي تصور ميکرد تيم کلوپ دوباره بتواند يقه تيم آماده پپ را بگيرد. اما
اين اتفاق افتاد و کلوپ و يارانش با اقتدار سيتي را در ليگ قهرمانان شکست دادند.
قرعه ليگ قهرمانان، اين دو تيم را در مرحله يکچهارم نهايي مقابل هم قرار داد:
ليورپول در بازي رفت در آنفيلد شروعي توفاني داشت، آنها در همان 30 دقيقه نخست به
سه گل رسيدند تا قدرتشان را به رخ حريف بکشند. سيتي در بازي رفت با انگيزه ظاهر
شد؛ آنها خيلي زود در دقيقه دوم توسط ژسوس به گل اول خود رسيدند تا اميدهايشان
زنده شود ولي ليورپول به خوبي ايستادگي کرد و با صبر و حوصله به دو گل رسيد تا در
مجموع دو بازي رفت و برگشت 5 بريك به برتري
برسد.
در فصل 2018-2019 بازی اول آنها به تساوی بدون گل انجامید اما در بازی برگشت سیتی موفق شد 2 بر یک تیم کلوپ را شکست دهد. دو تیم در آن فصل بازی دیگری با هم نداشتند تا اینکه فصل هیجان انگیز 2019-2020 از راه رسید؛ جایی که لیورپول در بازی اول در آنفیلد موفق شد 3 بر یک سیتی را در هم بکوبد اما در بازی برگشت تیم گواردیولا به خوبی انتقام این شکست را گرفت و با 4 گل سرخهای آنفیلد را شکست داد. در فصل قبل سیتی در آنفیلد با نتیجه 4-1 میزبان قدرتمند خود را از پیش برداشت تا مسیرش را به سوی قهرمانی باز کند. در بازی برگشت دو تیم به تساوی رضایت دادند؛ همان نتیجهای که در بازی رفت این فصل هم تکرار شد تا اینگونه بازی فردا شب دو تیم تا این اندازه حساس شود. در این 22 مسابقه تیمهای گواردیولا 41 گل زده و 37 گل دریافت کردهاند. در همین سالها پپ به 19 قهرمانی در رقابتهای مختلف دست یافته در حالیکه کلوپ تنها 6 قهرمانی را کسب کرده است.
تیمهای گواردیولا از بازی مالکانه که باعث میشود ساختار تیمی آنها در بهترین شکل بماند، به طور تیمی استفاده میکنند تا بتوانند پرس متقابل را به اجرا بگذارند. جاگیری تیمی و دینامیک درونی آن مشخص میکند که تا چه اندازه میتوانید پرس متقابل را اجرا کنید و هیچ کسی بهتر از گواردیولا این را بلد نیست. آنها در پرس کردنشان غالبا تلاش میکنند تا حریف را مجبور به استفاده از توپهای بلند کرده یا مسیر پاسهای آنها را قطع میکنند. از سوی دیگر، آنها در هر دیدار و بعد از از دست دادن هر توپ، این کار را تکرار میکنند. هدف گواردیولا مشخص است به حریف اجازه شکل دادن حمله را ندهد، اجازه ندهد آنها به راحتی بازیسازی کنند و تلاش کند تا هر چه سریعتر و نزدیکتر به محوطه جریمه حریف، توپ را پس بگیرد. بنابراین هدف گواردیولا از پرس متقابل، ممانعت از ضد حمله، ممانعت از بین شکل هجومی تیمش و توانایی در باز پس گرفتن توپ است. اینجاست که تفاوت او با یورگن کلوپ، مشخص میشود.شاید یک دلیل فرهنگی وجود داشته اما برخلاف گواردیولا، که انتقال مثبت (فاز انتقال از دفاع به حمله) را به عنوان ابزاری برای انتقال به ساختار موقعیتی میبیند که برای مالکیت سازمان یافته و بازی موقعیتی با توپ لازم است، کلوپ به انتقال مثبت به عنوان ابزاری هجومی نگاه میکند. به نظر او، پرس متقابل بهترین بازیساز است و بهترین موقعیتهای شوتزنی را ایجاد میکند. گواردیولا و کلوپ، هر دو، از سال 2008 پرس متقابل را به سطح جدیدی ارتقا دادند. تیمهای آنها به طور جمعی، با تداوم و شدت بیشتری نسبت به هر تیمی بعد از هلند 1974 پرس متقابل میزنند و شاید حتی با سازماندهی، جزئیات و انگیزه بیشتر.
*عرفان خماند