در بهترین تیم جهان توپ میزنم
* پپ گواردیولا معتقد است شما به اندازه فیلیپ لام خوب هستید...
هیچوقت فکر نمیکردم چنین تعریفی از من انجام شود. با ایلکای گوندوغان و سایر بازیکنانی که با فیلیپ لام بازی کرده بودند، حرف زدم و همه میگفتند لام کاری میکرد فوتبال آسان به نظر برسد و بازیکنی فوقالعاده بود. لام در کنار دنی آلوز، کافو و مایکون یکی از بزرگترین مدافعین راست تمام ادوار است.
* تا ماه فوریه توانستید 3 گل و 8 پاس گل بدهید و تبدیل به اولین مدافعی شوید که بعد از داوید آلابا در فصل 14-2013 مستقیما در بیش از 10 گل برای تیم گواردیولا نقش داشتید. چه اتفاقی افتاد؟
در این باره چیزی نمیدانم. این آمار فوقالعاده است اما صادقانه میگویم توجه زیادی به این آمار و ارقام ندارم. دوست دارم به بهترین شکلی که در توانم است بازی کنم تا با توجه به بازیکنان خوب حاضر در منچسترسیتی، در ترکیب اصلی بمانم. اگر حتی اندکی عملکردتان افت کند، همتیمی دیگری وجود دارد که حاضر است هر کاری بکند تا یک شانس به دست بیاورد. گاهی اوقات آمار میتوانند کاری که بازیکن در زمین مسابقه انجام میدهد را پنهان کند. گلزنی و ارسال پاس گل اهمیت دارد و شکی در آن نیست اما برایم مهمتر است وقتی بعد از یک بازی در رختکن هستم، حس کنم عملکرد خوبی داشتهام. دفعاتی بوده است که پاس گل دادهام اما حس کردم میتوانستم بهتر بازی کنم.
* قبل از گلزنی به نیوکاسل، 37 شوت بیثمر به سمت دروازههای حریفان کرده بودید که بیشترین آمار در 5 لیگ برتر اروپا بود. آیا آگاهانه تعداد شوتهایتان را بیشتر کردهاید؟
بله، مربی از من خواست تا بیشتر شوتزنی کنم زیرا میداند در این کار خوب هستم و میتوانم از هر دو پایم استفاده کنم. این موضوع به من اعتماد به نفس زیادی داد. ضمن این که باید حواسم باشد اگر شوتی را گل نکردم، ضربه من به حریف فرصت ضدحمله ندهد.
* راز تبدیل شدن به یکی از بهترین بازیکنان لیگ برتر چیست؟
خیلی خوشحالم که مرا یکی از بهترین بازیکنان لیگ انگلیس محسوب میکنند. تمرین روزانه در کنار بهترین بازیکنان دنیا باعث شده تا بازیکن بهتری شوم. هر روز صبح که بیدار میشوم، هدفم این است که بهتر شوم چون زندگی کوتاه است و میخواهم تا جای ممکن یاد بگیرم. دوست دارم تا بیشترین حد ممکن از فوتبال لذت ببرم.
* فکر میکردید روزی یکی از جلوزنترین و مدرنترین مدافعان کناری اروپا شوید؟
همیشه رویاهای بزرگی در سر دارم و فردی جاهطلب محسوب میشوم. در منچسترسیتی در بالاترین سطح ممکن بازی میکنیم. مشخصا ما تنها نیستیم و بایرنمونیخ، رئال مادرید و بارسلونا همیشه قابل احترام هستند. البته بارسلونا در حال حاضر روزهای خوبی را سپری نمیکند اما نباید قدرت آنها را فراموش کرد. لیورپول و چلسی هم هستند اما میتوانم بگویم در بهترین تیم جهان توپ میزنم. هر روز در کنار این بازیکنان تمرین میکنم و میدانم چقدر خوب هستند. آنها بهترین بازیکنان موجود هستند و قهرمانیهایی که به دست آوردیم به وضوح نشان میدهد چقدر تیم قدرتمندی داریم. فقط لیگ قهرمانان مانده تا مجموعهمان تکمیل شود.
* دوران کودکیتان در پرتغال چطور بود؟
خیلی شیطان بودم! همیشه در خیابانها فوتبال بازی میکردم. از همان بچگی شخصیتی محکم داشتم. از باخت در هر چیزی متنفر هستم. هر وقت بتوانم به زادگاهم برمیگردم. باریرو بهترین جای دنیا است و در آن احساس آزادی میکنم. بهترین دوستم هنوز آنجا زندگی میکند و هر وقت به زمین بازی که در کودکی در آن بازی میکردم، میروم، خاطرات زیادی به ذهنم میآید.
*وقتی بچه بودید بازی کدام بازیکنان را دوست داشتید؟
رونالدینیو قهرمان دوران کودکی من بود و هنوز هم خیلی او را ستایش میکنم. حتی وقتی بچه بودم، تعصب زیادی به توپ داشتم و از 6 سالگی فوتبال بازی کردن را شروع کردم. پدرم دید در فوتبال استعداد دارم و به همین خاطر مرا در یک تیم فوتسال ثبت نام کرد. وقتی 13 سالم شد، به بنفیکا رفتم و آنجا بود که فوتبال 11 به 11 را تجربه کردم. فوتبال خیابانی بود که مرا عاشق فوتبال کرد. تمام آخر هفتهها را با دوستانم صرف فوتبال میکردیم.
* بزرگترین مانع شما در مسیر تبدیل شدن به یک فوتبالیست حرفهای چه بود؟
بدون شک فوت کردن مادرم. او از 6 صبح تا 8 صبح در یک کافه کار میکرد و سپس به آشپزخانه یک مدرسه ابتدایی میرفت و از 8 صبح تا 4 ظهر آنجا کار میکرد و سپس به عنوان یک خدمتکار در بقیه روز فعالیت میکرد. وقتی 18 سالم بود فوت کرد و در آن زمان دیگر به فوتبال اهمیت نمیدادم. یکی از سختترین لحظات زندگی من بود. نه دیگر انگیزه و نه قدرت ادامه دادن داشتم. مکالمه مهمی که با پدرم داشتیم باعث شد به بازی ادامه دهم. برادر کوچکترم 10 ساله بود و به تازگی اولین قرارداد حرفهای خودم را امضا کرده بودم. پولی که میگرفتم کمک کرد مشکلات مالی ما حل شود. پدرم در آن زمان مرا با واقعیت روبهرو کرد و گفت نمیتوانم در این زمان تسلیم شوم و باید به خاطر آینده خانواده بهتر کار کنم. از آن زمان به بعد، رویایم را دنبال کردم.
* در آکادمی بنفیکا به عنوان مدافع راست و چپ بازی میکردید. تعویض پست برایتان سخت نبود؟
به عنوان وینگر چپ به بنفیکا رفتم! یک روز همتیمیام مصدوم شد و مرا به دفاع راست آوردند و توانستم دو گل بزنم. از آن روز به بعد در پست دفاع کنار ماندم زیرا مربی کیفیت مرا دیده بود. در آغاز در این مورد مطمئن نبودم اما در طول زمان در چندین پست بازی کردم: هافبک، دفاع چپ، دفاع راست، وینگر چپ و راست و... فکر کنم فقط در دروازه قرار نگرفتم و به عنوان مدافع میانی و مهاجم نوک بازی نکرده باشم(میخندد)
*آیا وقتی گری نویل مربی شما در والنسیا بود، توصیهای در مورد بازی در دفاع کنار به شما کرد؟
او خیلی در والنسیا نماند و فکر کنم نهایتا سه ماه آنجا بود اما تلاش کرد تجربهاش را به من منتقل کند. او توانایی مرا دیده بود و انتظار زیادی از من داشت. او ستاره فوتبال انگلیس و قهرمان منچستریونایتد است و به همین خاطر یادگیری از کسی مثل او خیلی خوب بود. اگر میخواهید مربیگری را شروع کنید، والنسیا به هیچ عنوان جای آسانی نیست. فشار زیادی روی بازیکن و مربیان وجود دارد و درخشش در چنین فضایی کار آسانی نیست. فقط او نبود که موفق نشد و چند مربی باتجربه دیگر نیز همین شرایط را داشتند.
* تجربه حضور در اینتر و سپس یوونتوس چطور بود؟
کلید موفقیت در «سری آ» داشتن آگاهی تاکتیکی است. تنها وظیفه دفاع کناری در فوتبال ایتالیا دفاع کردن است. ایتالیا در این زمینه اندکی در گذشته مانده است زیرا در فوتبال مدرن دیگر چنین چیزی وجود ندارد. بهترین حرکات تهاجمی از عقب شکل میگیرد. اگر بازیکنان دفاعی خوب کار کنند، بازیکنان تهاجمی آزادی بیشتری خواهند داشت تا تواناییهایشان را نشان دهند. چیزهای زیادی در اینتر و یووه یاد گرفتم و این شانس را داشتم تا در کنار بازیکنانی فوقالعاده به میدان بروم. دوستان خوبی پیدا کردم و هنوز با برخی از آنها نظیر پیانیچ، کاستا، دیبالا و رونالدو در تماس هستم. دوره یادگیری ضروری بود که کمک کرد تبدیل به بازیکنی که الان هستم، شوم.
* گواردیولا چطور باعث پیشرفت بیشتر شما شد؟
در اولین فصل از من خواست تا در نیم فضاها بازی کنم و نزدیک به خط هافبک باشم. عادت به آن آسان نبود چون معمولا وقتی پشت به حریف داشتم صاحب توپ میشدم. هر جلسه تمرین اهمیت زیادی پیدا کرد زیرا در این لحظات پپ کمکم میکرد تا چیزی که میخواهد را درک کنم. اگر آماده یادگیری باشید، به حرفها گوش میدهید و تلاش میکنید و کار برای پیشرفت آسانتر میشود اما در آغاز کار آسانی نداشتم. با گذشت زمان سیستم بازی پپ را درک کردم و امروز کاملا آن را میشناسم. او میتواند بهترین بازی را از هر کسی بگیرد. کاری میکند بازی کردن آسان به نظر برسد در حالی که این طور نیست.
* نحوه مربیگری او چطور است؟
تیم ما بازی به بازی پیروز میشد و فوتبال جذاب و مالکانهای در خانه و خارج از خانه ارائه میداد. این کار را پپ به خوبی بلد است. بایرن و بارسلونای او هم به این شکل بودند. از تماشای بارسای او بسیار لذت میبردم. یکی از دلایل اصلی بود که به سیتی آمدم زیرا دوست داشتم بدانم بازی زیر نظر او چطور است. هر انتظاری داشتم به واقعیت تبدیل شد.
* اما قطعا از برخی مسائل هم تعجب کردهاید...
فکر میکردم خیلی عصبیتر باشد و کاملا در این مورد در اشتباه بودم زیرا او در حقیقت بسیار خونسرد است. او مربی بزرگی است اما این عجیب نیست. فقط یک نفر با قدرت رهبری بالا میتواند چنین تیمهایی بسازد و این کار آسانی نیست. باشگاههای زیادی دیدهام که بازیکنان بزرگی داشتند اما نتوانستند تبدیل به تیمی بزرگ شوند زیرا مربی نتوانست کارش را انجام دهد. هر بار پپ به ما ویدیویی نشان میدهد هر بازیکنی با تمام وجود توجه میکند چون می دانیم میتواند به عنوان بازیکن ما را بهتر کند.
* گواردیولا شما را به یک الماس تشبیه کرده است. نظرتان در این مورد چیست؟
تیم ما چندین الماس دارد و نمیخواهم فقط در مورد خودم حرف بزنم زیرا بازیکنان تیم ما مهمترین نقطه قوت ما هستند. نیمکت ما هم بازیکنانی در کلاس جهانی دارد. شنیدن چنین حرفهایی از پپ قطعا حس خوبی دارد اما تکتک بازیکنان مهم هستند و این موضوع ربطی به دقایق حضورشان در زمین ندارد.
* الماسی مثل کانسلو چقدر ارزش دارد؟
الماسی مثل دیاموند مثل سایر همتیمیهایش ارزش دارد. ما اینجا در کنار هم متحد هستیم و جا برای خودخواهی وجود ندارد و این ما را قویتر میکند. ترجیح میدهم به صورت تیمی به قهرمانی برسیم تا یک جایزه فردی بگیرم و مطمئنم همه همتیمیهایم همین طرز فکر را دارند.
*آرمین زمانی