PDF نسخه کامل مجله
يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - December 22 2024
کد خبر: ۷۲۸۱۳
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۹

چه کسی یقه مسببان توهین به فوتبال ایران را می گیرد؟

کارکرد تربیتی در ورزش ، چیزی در حد «صفر» است

صعود به جام جهانی به نفع فوتبال یا به سود دلال ها ...؟!

دیدگاه و روش مدیریت ورزش کوچکترین تغییری نکرده است

سوار بر خر مراد !

جریان ناسالم حاکم بر ورزش بر "خر مراد" سوار است و سایه شوم خود را بر همه مسائل و ابعاد گسترانده و حاکم کرده است . از یک سو ، جیب خود را از پول حرام پر و به طور سیری ناپذیر بر منافع نامشروع خود اضافه می کند و از سوی دیگر، فرهنگ و اخلاق و مرام ورزش را آلوده و گاه لگد مال می کند والبته اینها همه در پناه "صعود به جام جهانی" و بهانه ها و دلایلی نظیر آن صورت می گیرد.

صعود به جام جهانی به نفع کی؟

رفتن به جام جهانی که در همه جای دنیا باعث رشد و اعتلای فوتبال ملی کشورها شده اینجا توسط باندهای دلالی و جریانات ناسالم به نفع خود مصادره شده و بداخلاقی ها و حرمت شکنی ها و ناکارآمدی ها و سوءاستفاده های مالی و سوء مدیریت ها و ... به ضرب و زور آن توجیه و ماستمالی می شود. صعود به جام جهانی ابزاری شده است در خدمت جریانات سوءاستفاده چی و فرصت طلب و هرهری مسلک و بلای جان خود فوتبال . نگاه کنید چه خبر است و برسر فوتبال ما چه می رود . ببینید نامحرمان و غریبه ها چه بساطی در فوتبال حاکم کرده اند وچگونه برای تامین منافع خود ، فوتبالی ها و تیم های پرطرفدار و علاقه مندان را به جان یکدیگر انداخته اند . تماشا کنید چگونه آب را در فوتبال ، گل آلود کرده اند تا اهداف کاسبکارانه و شخصی خود را تحقق بخشند . آیا جز نگاه کردن و نوشتن وافسوس خوردن کار دیگری از ما و شما ساخته است؟ سال هاست می نویسیم و هشدار می دهیم .

انتظاری که برآورده نشد!

کارشناسان و اهالی اصیل این رشته در باره نفوذ روزافزون و مداخله جویانه عناصر فرصت طلب و شارلاتان مسلک در فوتبال سال هاست اعلام خطر کرده و می کنند، اما کیست که این پیام ها و هشدارها و اعلام خطرها را بشنود و تحویل بگیرد و به کار ببندد؟ در این فوتبالی ‌که پیش از این هم یتیم وبی صاحب بود و حالا دیگر رسما و علنا به این درد مبتلا شده اصلا کسی نیست که این حرف ها را بشنود و این هشدارها را حدی بگیرد و به فکر چاره بیفتد. بالاتر از آن ، ورزش را نگاه کنید که هنوز که هنوز است و باگذشت هشت ماه ازشروع کار دولت جدید حرکتی ملموس در جهت اصلاح و کنار زدن موانع ومبارزه با فساد و عوامل به چشم نیامده وگویا از نظرآقایان همه چیز امن و امان و گل و بلبل است . کاروبار ورزش دارد مثل عقربه های ساعت مرتب و منظم وبا ریتم خاص وتنظیم شده به سوی پیشرفت حرکت می کند! انتظار به حق ومنطقی این بود که با روی کار آمدن دولت مردمی و انقلابی و خدمتگزار، در ورزش اتفاقات خوب و امیدوار کننده ای رخ دهد و به جان خرابی ها و پلشتی هایی که به ویژه از دوره مدیریت قبلی برجای مانده بیفتند و در عمل و نه فقط در شعار نشان دهند که آمده اند برای ورزش قدمی بردارند و کاری انجام دهند ، گریبان ورزش ورشته هایی مثل فوتبال را از چنگ نامحرمان و فرصت طلب ها رها سازند و آن را به اهلش بسپارند و" شایسته" ها را به جای چسبیده های بی هنر وسودجو بنشانند اما بدون تعارف این انتظار به هیچ وجه برآورده نشده و همانطور که در شروع آوردیم فرصت طلب ها و جریانات ناسالم کماکان و حسابی در ورزش بر خر مراد سوار هستند و گوششان هم بدهکار هیچ حرفی نیست و حتما هم در خفا ودر دورهمی های خود به ریش امثال ماها می خندند!

ما به وظیفه خود عمل می کنیم

این است که عرض می کنیم اصلا کسی نیست که به هشدارها و اعلام خطرها و تذکرات گوش دهد و به فکر چاره ای برای نجات فوتبال و ورزش بیفتد. با این همه ما در قبال حرفه و شغل خود و مهمتر از آن مقابل اهالی ورزش و مخاطبان کیهان ورزشی احساس مسئولیت می کنیم و فکر می کنیم باید به وظیفه خود عمل کنیم. وظیفه ما گفتن و نوشتن از سر صدق و صفا و خیر خواهی است ، تا هم به سهم خود بر اطلاعات صحیح و آگاهی های مفید خواننده بیفزاییم وهم حجت را بر مدیران ومسئولان ورزش تمام کنیم تا کسی بعدا نگوید نگفتید! حالا اگر کسی، مدیری، رئیسی این حرف ها را شنید و آن نوشته ها را جدی گرفت و برای حل مشکلات ورزش واصلاح شرایط آن دست به تلاش و اقداماتی زد که فبهاالمراد واگر نزد و مثل خیلی وقت ها عقل کل مابانه به این حرف ها و نوشته ها پوزخند زد و از کنار آن گذشت و ... در هرحال ما به وظیفه اخلاقی و حرفه ای خود عمل کرده ایم . وظیفه ما گفتن و تذکر دادن است و به یاری خدای قادر تا زمانی که قلم و مجالی در اختیار داریم خواهیم نوشت ، آنچنان که در جهت مطالبات مردم و منافع ملی باشد و خشنودی خالق را موجب شود. ان شاالله.

این محرومیت ریشه در« درون » دارد

مسابقات فوتبال باشگاه های آسیا که تا چند روز پیش در کشور عربستان درجریان بود صرفنظر از کیفیت و نتایج آن ، بدون شک با نوعی ناراحتی و دلخوری برای علاقه مندان به فوتبال خاصه هواداران دو تیم پرطرفدار کشورمان یعنی استقلال و پرسپولیس همراه بود. دو تیمی که مثل فولاد و سپاهان جواز صعود و شرکت در این مسابقات را در دست داشتند اما به خاطر اینکه فاقد استانداردهای باشگاهی بودند وهستند ، از نظر تشکیلات آسیا فاقد صلاحیت تشخیص داده شدند و مجوز حضور آنها در این مسابقات لغو شد. اینکه چرا و چگونه چنین شد و چرا با وجودی که سابقه این دو تیم نسبت به خیلی از تیم های آسیایی که صاحب صلاحیت تشخیص داده شدند، بیشتر است و دربعضی موارد اصلا قابل مقایسه نیست، از این مسابقات و در صورت عدم رفع اشکال از دوره های آتی کنار ماندند، سئوالی است که پاسخ آن نیاز به مقاله مفصل و جداگانه ای دارد اما اگر بخواهیم به آن جوابی کوتاه و رسا بدهیم باید عرض کنیم اولا ریشه این محرومیت و توهینی را که به فوتبال ایران و میلیون ها طرفدار آن شد، باید در " داخل" جستجو کرد. این داستان نه ربطی به تحریم ها!! داشت و نه پای توطئه استعمار در میان بود. ثانیا وقتی آدم های فاقد صلاحیت پرادعا سکان هدایت ورزش را در دست می گیرند بدون تردید به جای حل مشکلاتی مثل همین ماجرای غیر استاندارد بودن استقلال و پرسپولیس با رفتار وعملکرد نابخردانه و مخرب خود نه تنها مشکلی را حل نمی کنند بلکه مشکلات موجود را پیچیده تر می کنند و برآن می افزایند.

مقصران کجا هستند؟!

راستی این مدیریت ناصالح و ناکارآمدی که با عدم انجام به موقع وظیفه و مسئولیت و غرق شدن در مشغولیت های شخصی بستر این محرومیت را فراهم آورد و موجب این اهانت بزرگ به فوتبال ایران شد، الان در چه حال است و کجاست و چه می کند؟ آیا اصلا این غریبه ها می دانند پرسپولیس و استقلال محروم شده اند؟ می دانند طرفداران دو تیم ناراحت هستند؟ می دانند به فوتبال ایران با آن سابقه درخشان در قاره بزرگ توهین شده است؟ آیا تشکیلاتی، دستگاهی، مرکزی وجود ندارد که گریبان این مدیران نالایق دشمن شادکن را بگیرد و پای میز محاکمه بنشاند تا تاوان " ترک فعل" های مداوم ومکرر خود را بدهند و دیگر مدیران عوضی آمده هم حساب کار خود را بکنند و مردم و علاقه مندان به ورزش هم امیدوار و دلگرم باشند که چشمان ناظر و دستگاه های مسئولی وجود دارند که اجازه نمی دهند هرکسی به صرف دوخط حکم و یک امضا هر کاری دلش خواست انجام بدهد وخیالش هم راحت باشد که قرار نیست به کسی هم حساب و کتاب پس بدهد ...؟ آیا در اینجا هم مردم و طرفداران فوتبال مثل خیلی جاهای دیگر باید نجابت به خرج دهند، صبر انقلابی پیشه کنند تا مشتی بی حیا و بی شرم از قبل نجابت و صبر مردم ، دنیای خود و خانواده و رفقا را آباد کنند؟ آیا می شود اسم این را عدالت گذاشت ، یعنی چیزی که اصلا انقلاب اسلامی برای حاکمیت آن برپا شده و بهترین جوانان این مملکت در راه آن خون پاک خود را تقدیم کردند؟

کارکردهای متنوع ورزش

ورزش مثل خیلی از ابزار وامکانات ، کارکردهای فراوان دارد و کسانی که می خواهند از این ابزار کارساز وامکان جذاب به درستی استفاده کنند و آن را در خدمت جامعه و جوانان قرار دهند سعی می کنند با تدبیر وبرنامه ریزی از آن به نحو احسن استفاده کنند و از کارکردهایش در زمینه های مختلف ، از ورزشی و فنی گرفته تا اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بهره ببرند . البته آنهایی که به دنبال این حرف ها نیستند و تمام فکر وذکرشان " خودشان" و " خودی" هایشان است و حالا به هر شکل و ترفندی سر از حوزه ورزش درآورده و حتی مناصب و پست های حساسی را که به هیچ وجه لایق آن نیستند اشغال کرده اند، کاری به کارکردهای متنوع و موثر ورزش ندارند وصبح تا شب به دنبال این هستند که چگونه از مواهب آن به نفع جیب خود و ارضای امیال و هواها و خواسته های تمام نشدنی خود استفاده کنند.

نقش تربیتی ورزش

باری، یکی از این کارکردها که شاید و حتما مهمترین آنهاست کارکرد تربیتی ورزش است. اشاره کردیم آن کسانی و کشورهایی که به دنبال استفاده بهینه از ورزش در جهت اهداف اجتماعی و منافع ملی هستند ، بی تردید از این کارکرد مهم ورزش مثل سایر کارکردها استفاده می کنند و یکسره تلاش دارند از طریق ورزش ، جوانان خود را تربیت کنند و توانایی های بالقوه آنها را به فعلیت در آورند.

حفظ اعتبار باشگاه

جالب است که بر خلاف تبلیغات و القائات کاملا هدفدار کسانی که از طریق شلختگی در ورزش ما به نان و نوایی حسابی رسیده و صاحب قلم و رسانه و شوهای تلویزیونی و سایت و خبرگزاری و... شده اند، این اتفاق در حرفه ای ترین سطح ورزش رخ می دهد و بنابر شواهد، باشگاه ها و تیم های بزرگ و مشهور و صد درصد حرفه ای در کنار رقابت های داغ و مهیج و توجه به مسائل کیفی وفنی و حساسیت روی کاروبار مالی و اقتصادی باشگاه و تیم های خود ، روی مسائل تربیتی و اخلاقی و ... حساس هستند وهمانطور که سعی می کنند از حیث فنی در مصاف با رقیبان موفق ظاهر شوند و از لحاظ مالی با ضرر مواجه نشوند و دخل و خرج باشگاه منظم باشد، روی مسائل تربیتی و اخلاقی بازیکنان و حفظ پرستیژ و اعتبار باشگاهی خود هم سخت حساس و مراقب هستند. تقریبا هفته ای نیست که خبری به دست ما نرسد که به صحت نوشته بالا شهادت دهد. برای اینکه بحث از حالت انتزاعی و تئوریک صرف خارج شود، در ادامه نمونه ای که همین چند روز پیش، در یکی از حرفه ای ترین و مشهورترین باشگاه های دنیا اتفاق افتاده ، می آوریم.

اینجا بایرن مونیخ است!

چند روز پیش در جریان دیدار تیم های بایرن مونیخ و آرمینیا بیله فلد وقتی بازیکن بایرن مونیخ( تانگوی نیانزو) برسر تصاحب یک توپ با خشونت به روی بازیکن حریف مرتکب خطا شد به شکلی که بازیکن مصدوم کارش به بیمارستان کشید، سرمربی بایرن( ناگلزمان) فوری بازیکن خشن را از زمین بیرون کشید. او در پایان در نشست خبری در جمع مخبران و نمایندگان رسانه با عصبانیت و به شدت به رفتار و برخورد خطرناک بازیکن خود حمله و او را به یک" خوک خشن" تشبیه کرد. وی با بردن نام چند بازیکن که در اروپا به خشونت و بداخلاقی معروف هستند، گفت :" بازیکن حق ندارد در حالی که نشان بایرن مونیخ را بر سینه دارد رفتارهایی مشابه بازیکنان بد اخلاق و بی کلاس داشته باشد. بایرن مونیخ یک تیم با کلاس است و ما به شدت از اعتبار و ارزش های آن دفاع می کنیم."

فکر می کنیم با توجه به توضیحاتی که بالاتر آوردیم و آنچه خود مربی بایرن بر زبان آورده و رسانه ای هم شده و در سرتاسر دنیا هم انتشار یافته، نیاز به هیچ توضیحی نباشد.

ما کجای کاریم؟!

وقتی با اینطور اخبار و اظهارات و رفتارها برخورد می کنیم ناخودآگاه این سئوال در ذهن راه می یابد که راستی ما کجای کاریم؟ دست اندرکاران ورزش ما به کجا می روند؟ رسانه های ما و این تلویزیون به چه کار و برنامه هایی مشغول هستند؟ اگر اسم این ، حرفه ای گری است پس آنچه ما به اسم حرفه ای گری در ورزش و فوتبال خود به آن دچار شده ایم، چه نام دارد؟ همانطور که در فراز آغازین سخن آوردیم، متاسفانه ورزش ما گرفتار نااهلان و جریانات و عناصر ناسالم و بعضا مفسد است. آنها خیلی جاها به فرمایش قرآن کریم، بر تن حق و حقیقت لباس باطل می پوشانند، به تحریف حقایق و واقعیات دست می زنند، در حالی که اشتباه هم نمی کنند و خوب می دانند دارند به عمد وغرض چه برسر ورزش و افکار واذهان علاقه مندان ورزش می آورند." لاتلبسو الحق بالباطل و تکتموا الحق ، انتم تعلمون"( بقره/۴۲).

کی از مرحله پرت است؟!

این افراد و عناصر که خود بویی از تربیت نبرده اند اصلا کارکرد تربیتی ورزش را به رسمیت نمی شناسند وبا ابزار و امکانات وسیعی که در اختیار دارند، بی تربیتی و حرمت شکنی و هرهری مسلکی و بد اخلاقی و حتی گاه با بی شرمی ، فحشا را تبلیغ می کنند و سعی دارند قبح شکنی کنند و این مسائل را امری عادی وطبیعی جلوه دهند که در ورزش حرفه ای دنیا کاملا حل شده است و کسانی هم که در داخل نسبت به این مسائل حساس هستند و سختگیری می کنند آدم های سنتی( رویشان نمی شود بگویند عقب مانده!) هستند که از واقعیات روز ورزش دنیا غافل و دور هستند! اما البته وقتی خبر برخورد تربیتی مربی بایرن مونیخ به گوش دنیا می رسد کاملا روشن می شود چه کسانی با همه ادعاهایی که دارند و اداهایی که در می آورند از واقعیات ورزش روز دنیا بی اطلاع هستند و در حالت از مرحله پرتی عمدی به سر می برند و چه کسانی اتفاقا حرف های اصولی شان با ارزش های رایج در ورزش حرفه ای همخوانی دارد.

فقط 15 دقیقه تاخیر!

حالا یک نمونه و مثال دیگر که باز در همین چند روز پیش در یکی از حرفه ای ترین و معروف ترین تیم های دنیا اتفاق افتاد:وقتی هفته پیش" لوپن کورزاوا " ، مدافع با تجربه و قدیمی تیم پاری سن ژرمن ۱۵ دقیقه دیر به تمرین این تیم رسید با درهای بسته مواجه شد. مسئولان تیم با درخواست او برای باز کردن در و حضور وی در تمرین( به خاطر تاخیر) موافقت نکردند واو مجبور شد محل را ترک کند و روانه منزل شود.ورزش یعنی نظم وانضباط ، یعنی رعایت دیسیپلین ومقررات. اینها نباشد بهترین بازیکن هم که باشی ، با تجربه ترین هم که باشی، تنبیه می شوی.

حمایت رسانه ای از قبح شکنان

این هم یک قانون دیگر ورزش حرفه ای است که هرجا حرفه ای گری را جدی گرفته باشند، آن را بیشتر رعایت می کنند و آنجا هم که حرفه ای گری مثل خیلی چیزهای دیگر فقط دکانی است که عده ای از آن سوءاستفاده و منافع و جیب و سفر وپست خود را تامین می کنند ، اصلا رعایت نمی کنند و برعکس روی این اصول و ارزش ها به راحتی پا می گذارند و اگر احیانا باشگاه یا مربی بخت برگشته ای خواست به اصول وفادار باشد، قلم ها و بلندگوهای اجیر شده، از بازیکن خاطی و بی انضباط جانانه حمایت می کنند، پوسترش را چاپ می کنند، جشن تولدش را در صفحه اول وتیتر اول خود می آورند و آن مربی بیچاره را که خواسته از پرستیژ تیم و احترام باشگاه دفاع کند، سکه یک پول می کنند و شرایط عزل و برکناری اش را فراهم می آورند.

این قهرمانی ها پشیزی ارزش ندارد

با این همه و علی رغم هیاهوی نابکاران فرصت طلب و سود پرستان صاحب رسانه و قلم و پست و ... آنهایی که ورزش را به خاطر زیبایی ها و جذابیت ها و کارکردهای مثبت آن دوست دارند خوب می دانند که یکی از مهمترین کارکردهای ورزش، کارکرد تربیتی و انسان سازی است. ورزشی که این کارکرد خود را از دست بدهد یا آن را معطل بگذارد و مدیران و برنامه ریزان آن کودکانه فقط به دنبال نتیجه و صعود به جام جهانی و کسب مدال به هرقیمتی باشند، از نظر آنها پشیزی ارزش ندارد ، حتی اگر مثلا فوتبال - آن هم به فرض محال - قهرمان جهان شود ...

سیدمحمدسعید مدنی*

پربازدید ها